نگاهی به ریشههای افراطگرایی
ریشه افراط گرایی مذهبی در استان سین کیانگ به اوایل قرن بیستم میلادی بر میگردد یعنی زمانی که جداییطلبان و افراطیون در داخل و خارج چین تئوری "پان ترکیسم" را رواج دادند.

گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم-استان سین کیانگ در شمال غربی کشور جمهوری خلق چین واقع شده است.
سین کیانگ در واقع مرکز اوراسیا محسوب میشود و مساحتی بیش از 1.66 میلیون کیلومتر مربع (17 درصد مساحت چین) را به خود اختصاص داده است.
براساس مستندات و شواهد تاریخی، سین کیانگ پلی برای ارتباط قاره اوراسیا، کانال تبادلات تمدنی و اصلی ترین مسیر "جاده ابریشم" بوده است که شرق باستانی را به ممالک غرب متصل میکرده است.
سین کیانگ به دلیل هممرز بودن با هشت کشور و موقعیت خاص جغرافیایی و تنوع اقوامی که در پهنه زیستی خود، دارد همواره شاهد حرکت های جداییطلبانه و تضادهای قومی، نژادی و مذهبی بوده است که این مسأله در سال های اخیر با بروز جدی حرکت های تروریستی و افراط گرایی شدت و حدت بیشتری یافته است.
به طوری که پای تعدادی از گروهکهای تندروی اویغوری که پیش از این از پیوستگان به طالبان در افغانستان معرفی می شدند، در سال های گذشته حتی به سوریه و عراق نیز باز شد و گروهک ترکستان شرقی یکی از متحدان جدی جبهه النصره محسوب می شود.
اکنون بعد از شکست هیمنه تروریست ها در منطقه غرب آسیا، بزرگترین نگرانی مردم سین کیانگ بازگشت این تروریست ها به سین کیانگ و یا ترویج تفکرات و یارگیری مجدد ایشان در منطقه است.
اتفاقی که به صورت موردی طی چند سال گذشته در این منطقه روی داد و انجام حملات تروریستی و حمله به مردم هزینه های زیادی برای جامعه سین کیانگ به همراه داشت.
سیاست های بسته دولت چین در دوره های گذشته، درگیری های قومی میان اویغورها و اقوامی همچون قوم هان، روحیات سلحشورانه و استقلال طلبانه اویغورها، نفوذ جریانات افراطی، انحرافات آموزشی و همچنین دست اندازی ها و تحریکات سیاسی کشورهای غربی و عواملی از این دست همواره به عنوان پاره ای از دلایل وقوع این اتفاقات قلمداد میشدند.
از چند سال پیش دولت رئیس جمهور شی جی پینگ پس از سالها مواجهه با معضل افراطگرایی توانسته با شناسایی جزئی تر عوامل گرایش به تروریسم و افراط گرایی در این منطقه، ضمن تغییر و اصلاح برخی رویکردهای سابق، سیاست های کنترلی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و رفاهی جدیدی را در قالب یک برنامه جامع تهیه و اجرا کند که مواجهه با این مسائل را طی حداقل سه سال گذشته در حد قابل قبولی مدیریت کرده و به نتایج درخور توجهی منجر شده است.
با فراهم شدن فرصتی برای سفر به استان سینکیانگ، تیم خبری خبرگزاری تسنیم، در سلسلهگزارشهای میدانی به شناخت بهتر پهناورترین استان چین پرداخته و برخی از برنامه جامع دولت چین برای مواجهه با این مسائل را منتشر میکند.
البته ناگفته نماند که این برنامه هنوز از جهات گوناگونی دچار ضعفها و گسست هایی نیز هست که به نظر می رسد بخشی از آن به عدم احصا جزئی و شناخت دقیق دولت چین از گرایشات گوناگون اسلامی و گروهک های تکفیری برمیگردد.
از سوی دیگر بخشی از اقدامات دولت چین برای مهار ابتدایی ماجرا با واکنش جدی و انتقادات رسانه های غربی، ترکی و عربی نیز مواجه بوده است که دولتمردان چین درباره آن توضیحاتی ارائه می کنند.
گزارش میدانی این سفر در بخشهای مختلف منتشر میشود.
در بخش اول به بررسی جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی استان سین کیانگ پرداخته شد.
در بخش دوم قصد داریم با بررسی تنوع قومیتها و مذاهب در این استان به منشاء افراطگرایی بپردازیم.
ملیتها و مذاهب ساکن در سین کیانگ
براساس مستندات تاریخی استان سین کیانگ همواره پهنه همزیستی اقوام مختلف با ادیان گوناگون بوده است.
13 قوم اویغور، هان، قزاق، مغول، هویی، قرقیز، مانچو، شیبه، تاجیک، دائور، ازبک، تاتار و روس در سین کیانگ کنار هم زندگی میکردهاند.
در زمانهای بسیار قدیم ادیانی ابتدایی مانند شمنیسم، مانیگرایی، زرتشتی و نسطوری در سین کیانگ رواج داشت و در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم میلادی، اسلام در سین کیانگ رواج یافت و به مذهب فراگیر این منطقه تبدیل شد.
در سین کیانگ آزادی مذهبی وجود دارد و خداباوران و دیگر گروه ها همگی از لحاظ قانونی برابرند البته هیچ جریانی اجازه برپایی شعائر آئینی خود در فضای عمومی را ندارد.
موزه مردم شناسی ارومچی
با این حال بعد از این همه سال بخش قابل توجهی از جمعیت استان سین کیانگ را مسلمانان اویغور که به زبان ترکی اویغوری صحبت می کنند، تشکیل می دهند.
مسلمانان سین کیانگ از مسلمانان اهل سنت با گرایش حنفی هستند و مسائل این استان به دلیل سابقه ارزشمندی که در تاریخ اسلام داشته و سال های سال بخش مهمی از سرزمین مسلمانان بوده، همواره مورد توجه مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی بوده است.
در جای جای شهرهای سین کیانگ مساجدی به چشم میخورد که سابقه تاریخی آنها به 500 یا حتی 800 سال قبل نیز میرسد که در سالهای اخیر، بخشی از آنها با حمایت دولت چین بازسازی شده است.
مسجدی بازسازی شده در آکسو یکی از شهرهای استان سین کیانگ
مساجد قدیمی به دلیل قدمت بنا و نبود زیرساختهای بهداشتی و امکاناتی همچون آب و برق با مساجد نوساز جایگزین میشوند و علی رغم اینکه این مساجد نوساز از امکانات قابل توجهی همچون غسالخانه، وضوخانه، سیستم های تهویه و امکانات جدید بهره مند میشوند اما وجود برخی مسائل در ساختمان جدیدِ این مساجد حاشیههای زیادی در فضای رسانهای به همراه داشته است.
وضوخانه جدیدالاحداث در مسجد نوسازی شده آکسو
غسالخانه در فضای مسجد نوسازی شده در نظر گرفته شده است
برای نمونه علی رغم اینکه پنجرههای این مساجد به صورت گنبدی و با اسلوب اسلیمی ساخته میشوند اما نبود گنبد در معماری جدید تعدادی از این مساجد موجب حساسیت رسانههای کشورهای اسلامی شده و این اقدام تعبیر به حذف نشانههای اسلامی و اسلامیت زدایی از پیشینه تاریخی سین کیانگ میشود.
این مسأله عموماً از جانب رسانه های غربی و سعودی در حالی به صورت دوجانبه مطرح میشود که عموم این رسانهها در برابر بسته شدن تعداد زیادی از مساجد در عربستان سعودی و یا تخریب مساجد تاریخی در سوریه و عراق بوسیله گروهک تروریستی داعش سکوت مطلق اختیار میکنند.
مسجدی در مرکز ارومچی
در نمونه ای دیگر عدم اجازه به زنان در برخی شهرها، برای اقامه نماز جماعت در مساجد بخش دیگری از کنشهای رسانهای حقوق بشری و مطالبه گر حقوق زنان را به همراه داشته است البته براساس گزارش های میدانی، این تصمیم هیچ ارتباطی به دولت چین نداشته و بر اساس فتوای برخی ائمه جامعه اسلامی مستقر در چین و سین کیانگ اجرا میشود و اتفاقاً در برابر این رویکرد مشاهده شده که در نقاط دیگری از چین مساجدی وجود دارند که ائمه جماعت آن را زنان تشکیل میدهند.
امام جماعت مسجدی نوسازی شده در آکسو
نکته قابل توجه دیگر درباره این مساجد این است که تعداد به شدت محدودی از قرآن در این مساجد وجود دارد و هر چند ائمه جماعات مسجد عنوان میکنند که علت این امر این است که مردم منطقه زبان عربی را بلد نیستند اما به نظر میرسد این توجیه چندان مورد پذیرش قرار نگرفته و توجیه مناسبی برای در دسترس نبودن قرآن برای مسلمانان نیست.
به نظر می رسد این جنس تصمیمات در ایجاد محدودیت در دسترسی عمومی به قرآن و همچنین و حذف نقش و نگارهای اسلیمی و حکاکی های اسامی خداوند متعال و نام مبارک پیامبر گرامی اسلام بر دیوار مساجد که بخشی از معماری اسلامی تلقی می شود، از جمله مسائلی است که همچنان ریشه در همان تفکر قدیمی تقابل سخت با اسلامگراها دارد که سال های زیادی نتیجه آن چیزی جز هزینه زایی بیشتر نبوده است و دولت چین نیازمند بازبینی در این زمینه نیز هست.
چرا که هر گونه افراط در ایجاد چنین محدودیت هایی می تواند خود زمینه ساز یک حرکت و چالش برای شکل گیری تزاحمات بعدی شود.
منشاء افراطگرایی و تروریسم در سین کیانگ
همواره در وصف مسلمانان اویغور از الفاظی همچون شجاع، غیور، استقلال طلب، مبارز و ...
بهره برده شده است و با وجود ظرفیتهای فراوان و پیشینه تاریخی ارزشمندی که منطقه سین کیانگ دارد از برهه ای به بعد به دلیل برخی سیاستهای حکومت مرکزی چین در گذشته و روحیات خاص اقوام اویغور همواره موضوع تقابل و تضاد مسلمانان اویغور با دولت چین فزونی یافته است و این مسأله تا چند سال قبل به حدی بالا گرفت که بخشی از مردم منتسب به مسلمانان اویغور از مسیر حقیقی اسلام منحرف شده و به گروهکهای تکفیری افراطی گرایش پیدا کرده و به مبارزه مسلحانه علیه دولت چین و بعد از آن علیه مردم منطقه سین کیانگ روی آوردند.
ریشه افراط گرایی مذهبی در استان سین کیانگ به اوایل قرن بیستم میلادی بر میگردد یعنی زمانی که جداییطلبان و افراطیون در داخل و خارج چین تئوری "پان ترکیسم" را رواج دادند و بر این فرضیه تاکید میکردند که اویغورها تنها اربابان استان سین کیانگ هستند.
به نظر آنها دیگر فرهنگهای قومیتی حاضر در سینکیانگ جزو فرهنگ چین نبوده و تنها مذهبی بود که اقوام سین کیانگ باید از آن پیروی کنند، تنها همان قرائتی از اسلام است که ایشان تأیید میکردند.
آنها تمام اقوام ساکن در سین کیانگ را به مکالمه به زبان ترکی ترغیب میکردند تا آنچه "ترکستان شرقی" نام داده بودند را بنا گذارند.
از اوایل قرن بیستم تا اواخر دهه 40 میلادی نیروهای "ترکستان شرقی" در تلاش برای جدا کردن و کنترل سین کیانگ و تاسیس دولت خودخوانده براساس ایده پان ترکیسم البته با رواج خشونت و افراطیگری بودند.
طی سالهای ذکر شده سرکردگان ترکستان شرقی موفق به تاسیس مدارس خود شده و علنا در این مدارس جدایی طلبی را تبلیغ میکردند.
در 12 نوامبر سال 1933 فردی به نام محمد امین "جمهوری اسلامی ترکستان شرقی" را راه اندازی کرد که البته این دولت خودخوانده به دلیل اعتراض مردم سین کیانگ بیشتر از سه ماه نتوانست دوام بیاورد.
پس از آن نیز افراد دیگری اقدام به اعلام حکومتهای خودخوانده کردند اما موفقیت چندانی نداشتند.
در دهههای 1970 و 1980 با افزایش قدرت و نفوذ افراطگراها در سین کیانگ، ثبات و امنیت این منطقه دچار چالش شد.
از دهه90 میلادی و به ویژه پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر در آمریکا، نیروهای "ترکستان شرقی" در داخل و خارج از چین اقدامات خود را تشدید کردند و سعی کردند ایده حکومت مستقل "ترکستان شرقی" را با نام "جهاد" تثبیت کنند.
پس از تبلیغ نام جهاد در سین کیانگ، آنها موفق شدند با شستشوی مغزی برخی افراد و یا ارائه برخی مشوق های مالی، آنها را به کشتن افراد بیگناه به بهانه "غیرمسلمان" بودن، ترغیب کنند.
این جریان بعدها پیوندهای محکمی با گروهک های افراطی همچون القاعده و طالبان برقرار کرد و لایه ای از گرایشات افراطی-وهابی به مدارس ایشان نفوذ داده شد.
بخشی از موزه حملات تروریستی سین کیانگ
آمارهای غیرقطعی نشان میدهد از سال 1990 تا 2016 افراطگراها و تروریست ها در سین کیانگ صدها حمله کوچک و بزرگ انجام دادند و جان افراد بیگناه زیادی را گرفتند.
علاوه بر این آنها چندین شورش و غارتگری را در شهرهای مختلف استان برنامه ریزی کردند که این اقدامات قربانیان زیادی میگرفت.
دامنه این افراط گرایی به سرزمین افغانستان کشیده شده و بخشی از جریان ترکستان شرقی با جریان طالبان هم پیمان شدند و بخش دیگری از آنها در منطقه یخچالی سیاچن در مرز میان پاکستان و چین مستقر شده و از آن جا اقدامات تروریستی علیه دولت چین انجام می دهند.
اما نام ترکستان شرقی بیش از همه از بعد از بروز اتفاقات سوریه و عراق و هجوم تروریست ها به این کشورها بر سر زبان ها افتاد.
سلاحها و مواد منفجره مکشوفه در موزه حملات تروریستی سین کیانگ
بعد از استقرار گروهک جبهه النصره در سوریه دسته های گوناگونی از اویغورهای هم پیمان با ترکستان شرقی از طریق کشور پاکستان به ترکیه سفر کرده و به دلیل پیوندی که به صورت غیر رسمی میان اعضای جبهه النصره و دولت ترکیه برقرار بود توانستند از طریق مرز ترکیه وارد سوریه شوند و برنامه ای برای زندگی و مبارزه مسلحانه خود در مناطق گوناگون سوریه ایجاد کنند.
بعد از آن بود که ارگان های تبلیغاتی گسترده ای همچون «اسلام آوازی» یا «صوت الاسلام» را برای خود تهیه دیدند و به تبلیغ و انتشار مواعض و مواضع گروهک مطلوب خود پرداختند.
این گروهک به تأسی از گروهک های هم پیمان خود همچون جیش الفتح، تحریرالشام، جبهه النصره و ...
اختلافات جدی با گروهک تروریستی داعش داشتند و بارها درگیری های میدانی جدی میان آن ها شکل گرفت که ریشه اصلی این اختلافات بیشتر از آن که مربوط به ایدئولوژی و نگاه های عقیدتی باشد به موضوع بهره مندی از منابع ثروت و قدرت همچون بهره مندی از ذخایر نفت، ذخایر سرزمینی و دارایی های ملت سوریه و بحث های مربوط به خلیفه گری بوده است.
امروز بعد از شکست تروریستها در سوریه و عراق، این گروهک در یک منطقه بسیار کوچک در نزدیکی منطقه بوکمال مستقر هستند و گروه هایی از آن ها نیز در مناطقی از ترکیه زندگی می کنند.
هم اکنون بازگشت این تروریستهای افراطی به منطقه سین کیانگ بزرگترین نگرانی دولت چین و مردم منطقه سین کیانگ قلمداد میشود.
اتفاقی که براساس اخبار منتشر شده در برخی رسانه ها نشان از این دارد که علاوه بر ترکیه گروه های زیادی از ایشان در حال سفر به جنوب آسیای مرکزی و شمال افغانستان هستند.
علی رغم مطالب منتشر شده برخی رسانه ها مبنی بر وحدت این جریان با داعش، گفته می شود که این جریان همچنان خود را هم پیمان با هبت الله آخوندزاده رهبر طالبان می داند در حالی که برخی دیگر از رسانه ها با اشاره به درگیری کنونی داعش و طالبان و نزدیکی دیپلماتیک طالبان به دولت های چین و روسیه عنوان می کنند که طالبان دیگر پیوندی با این جریان ندارد و حتی آمادگی این را دارد که اعضای این گروهک را به دولت چین تسلیم کند.
در برخی مطالب آمده در فضای غیررسمی اینطور عنوان شده که طالبان مدعی شده که برخی از اعضای گروهک موسوم به ترکستان شرقی به دلیل ارتباط غیررسمی چین و طالبان و عدم اقدام علیه مرزهای چین، قصد دارند پشتیبانی خود را طریق همراهی با امریکایی ها به اردوگاه بگرام منتقل کنند.
دسته دیگری از اویغورهای چین که تکیه بر گرایشات قومی خود داشته و فضای مذهبی و عقیدتی کم رنگ تری دارن و البته آن ها هم بدنبال استقلال از حکومت مرکزی چین هستند، گروهی هستند که عموماً با حمایت دولت های غربی خصوصاً ایالات متحده آمریکا و مراکزی همچون بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی همراه هستند و در قالب عناوینی همچون کنگره جهانی اویغور و تحت رهبری ربیعه قدیر فعالیت میکنند و بخش زیادی از گزارش های نهادهای حقوق بشری بین المللی که این روزها در رسانه های غربی انعکاس می یابد توسط این جریان برای این رسانه ها ارسال می شود.
برخی کارشناسان معتقدند که انتشار این مطالب و بهره جویی از اهرم های حقوق بشری ابزاری است که ایالات متحده امریکا تصمیم دارد از آن برای امتیازگیری در جنگ اقتصادی جدی خود با دولت چین بهره ببرد.
در مقابل همه این اتفاقات دولت شی جی پینگ طی یک بازنگری هوشمندانه، با بررسی وضعیت کنونی منطقه سین کیانگ و در راستای اجرایی کردن مهمترین پروژه اقتصادی خود با عنوان «یک کمربند-یک جاده» و یا همان «جاده ابریشم چینی» که از این منطقه میگذرد و بعد از آن با عبور از کشورهای مختلف به اروپا می رسد، سیاست های جدیدی را برای مدیریت جریانات افراطی و تأمین امنیت سین کیانگ در دستور کار قرار داده است.
ادامه دارد...