نهضت ترجمه نقش مهمی در میراث تاریخی مسلمانان داشت
در طی نهضت ترجمه بود که مترجمان بزرگ ظهور کردند و عربی به عنوان زبان رسمی علم در جهان اسلام مطرح شد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی با موضوع «نشست علمی تمدن اندیشی در میراث تاریخی مسلمانان تا ابن خلدون در پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با ارائه محمد باغستانی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
در این نشست که تعدادی از اساتید، پژوهشگران و دانشجویان دکتری رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی حضور داشتند، محمد باغستانی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه هنرو تمدن اسلامی به ارائه مباحث خویش پرداختند.
وی در ابتدا تمدن اندیشی را عبارت از نگرش به مسائل حیات انسانی در افق گسترده تعریف کرده و ویژگیهای این نگرش را جامع نگری، کلاننگری، میراث نگری، تحولخواهی، تن دادن به واقعیت تکثرها و تنوعها و تعددها، امتباوری، برخورداری از روح کار جمعی، نقدپذیری و آرمانخواهی دانستند.
باغستانی تمدن اندیشی در جهان اسلام را به دو دوره تقسیم کردند: الف- از آغاز تا سده هشتم هجری: در قالب متون دینی (قرآن و حدیث) و ظهور دانشهای همگن و مرتبط ب- از سده هشتم هجری به بعد: – ظهور آن در قالب یک دانش مستقل (علم العمران) توسط ابن خلدون.
مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی در ادامه سخنان خود عوامل مؤثر بر تمدن اندیشی در جهان اسلام را نامبردند: که عبارتند از قرآن کریم که با طرح مباحثی درباره جوامع پیشین، – تبیین علل و عوامل پایایی و ناپایداری جوامع و سنتهای ثابت حاکم بر سرگذشت جمعی امتها پرداخته است دومین عامل را رخدادهای بزرگ سیاسی و نظامی عصر پیامبر اکرم (ص) دانست که با تشکیل یک شهر قانونمند، جریان فتوحات و گسترش اقتدار از مدینه تا کل شبه جزیره عربستان را باعث گردید.
باغستانی سومین عامل مؤثر بر تمدن اندیشی در جهان اسلام را موفقیتهای بزرگ سیاسی، نظامی و فرهنگی مسلمانان در جریان عصر فتوحات اسلامی (۱۲-۱۱۴ ه.
ق) دانست و گفت شکست دو امپراتوری بزرگ ایران و روم، گسترش قلمرو جغرافیایی و تشکیل جهان اسلام در بخشهایی از سه قاره آسیا، افریقا و اروپا و تشکیل دولتها، گسترش اسلام در مناطق مفتوحه و آشنایی ملتهای گوناگون با یکدیگر در جریان فتوحات و تعاملات گوناگون آنها با یکدیگر باعث گسترش اندیشه تمدنی دانشمندان اسلامی شد.
وی چهارمین عامل را نهضت ترجمه دانست و گفت: در طی این نهضت بود که مترجمان بزرگ در زبانهای سریانی، پهلوی، سانسکریتی به زبان عربی ظهور کردند و شماری از مهمترین آثار علمی در دانشهای کنون از جهان باستان به زبان عربی ترجمه شد و عربی به عنوان زبان رسمی علم در جهان اسلام مطرح شد.
مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، ظهور اندیشههای دولت شناسی را پنجمین عامل مؤثر بر تمدن اندیشی در جهان اسلام دانست و به مصادیقی از اندیشههای دولت شناسی اشاره کرد: تبیین کارکردهای دولت به عنوان یکی از مظاهر مهم تمدنها در سده نخست ه.
ق در نامه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر، وصیت نامه طاهر بن حسین (د .۲۰۷ ه.
ق) با مضامین نامه مالک اشتر پیرامون کارکردها و وظایف دولت، تبیین مدینه فاضله و ویژگیهای علوم تمدنی توسط فارابی د .۳۳۹ ه.
ق و تبیین تأثیر دولت و حاکمیت بر ساخت جهان متمدن توسط ماوردی د .۴۵۰ ه.
ق.
وی در ادامه به اندیشههای مردم شناسی اشاره کرد و گفت: جاحظ (د .۲۵۵) در آثار گوناگون به ارتباط مردم وتمدن اشارههای متعددی دارد: او در آثار خود به عوامل پیدایش زندگی اجتماعی، تبیین اصل تداوم دشمنیها در جوامع گوناگون، تبیین تأثیر اختلاف در میان مردم و تأثیر آن در ظهور پیشهها، پوششها، وطن، طبایع، آداب و رسوم و مردم شناسی ویژه از چینیها، هندیها، ایرانیها، ترکان، عربها، رومیها پرداخته است.
باغستانی با اشاره به دانشهای تاریخ، سیاست، جغرافیا و وفلسفه تاریخ افزود: دانش تاریخ در قالب آثار تک نگاری، کتابهای بزرگ و تاریخهای جهانی شکل یافته است.
در دانش سیاست نیز علل و عوامل پایداری و ناپیاداری دولتها مورد بررسی قرار گرفته که در این میان میتوان به آثار همچون کتاب السیاسه احمد بن طیب سرخسی (د .۲۸۶ ه.
ق)؛ ادب السلطان والرعیه ابوسهل نوبختی (د .۳۲۲ ه.
ق)؛ نصیحه الملوک، تسهیل النظر، قوانین الوزاره ماوردی؛ سیاست نامه خواجه نظام الملک (د .۴۸۵ ه.
ق) سراج الملوک طرطوشی (د.
۵۲۰ ه.
ق) اشاره کرد.
قلمرو پهناور، طبیعت متفاوت و آب و هوای گوناگون جهان اسلام ازعوامل پیدایش دانش جغرافیا شد که در این میان میتوان به سفرنامهها، فتح نامههایی چون فتوح البلدان، کتابهای جغرافیایی و دایره المعارف های بزرگ دانش جغرافیا همچون معجم البلدان یاقوت حموی اشاره کرد.
مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی، یکی دیگر از دانشهای همسو با تمدن اندیشی را فلسفه تاریخ دانسته که به دلایل ظهور و سقوط دولتها پرداخته است.
برای نمونه مسعودی در مروج الذهب درباره جوامع هفتگانه و تأثیر محیط طبیعی بر آبادانی واخلاق مردم و… سخن گفته است.
اخوان الصفا در رسائل به تأثیر نجوم بر زندگی مردم اشاره کرده است.
مسکویه در تهذیب الاخلاق نیز از رازهای تحول کشورها، تأثیر محیط بر انسان و ابن طباطبا در الفخری پیرامون زمینههای اقتدار وانحطاط دولتها سخن گفته است.