حال خوبت را باور کنیم یا نه!؟
دریاچه ارومیه پر آب شده و روزهای خوشی را می گذراند، به این روزهای خوشی که از پس چند سال سخت از راه رسیده، با تردید نگاه می کنیم. تردید از آن جهت که نمی دانیم این حال خوب دائمی است یا نباید به آن دلخوش بود؟

دریاچه ارومیه پر آب شده و روزهای خوشی را می گذراند، به این روزهای خوشی که از پس چند سال سخت از راه رسیده، با تردید نگاه می کنیم.
تردید از آن جهت که نمی دانیم این حال خوب دائمی است یا نباید به آن دلخوش بود؟
حال دریاچه ارومیه را چه کسی خوب کرده است، ستاد احیا یا بارندگیها؟
این سوالی است که برای همه ما پیش آمده و این روزها که مسیرمان میافتد سمت دریاچه، آن را از همدیگر میپرسیم و در یک جواب واحد، بارندگیها را ناجی دریاچه شور میدانیم.
به گزارش ایسنا، این جواب، همه آن چیزی است که ما از آسمان دیدیم و البته از زمین ندیدیم، اقدامات ستاد احیا برای ما چندان محسوس نبود که ابرها محسوس بودند؛ ابرهایی که یکهو سر از آسمان ما در آوردند و اگر برای دیگر استانها چندان خوب نبودند ولی برای دریاچه ارومیه کم نگذاشتند.
به طوری که در جدیدترین نقل قول، گفته شد حجم آب دریاچه ارومیه از ۵ میلیارد مترمکعب گذشت.
اما شاید بهتر است بگوییم هم اقدامات ستاد احیا و هم بارندگیها، هر دو در این روزهای خوب سهیم هستند، اما چقدر؟
تعیین اینکه سهم هر کدام از آنها چقدر بود را کارشناسان باید بگویند، آن هم بدون اینکه نگاه سیاسی داشته باشند.
جواب این پرسش اگر برای حال حاضر دریاچه فرقی نکند، برای چند ماه و چند سال آینده دریاچه مهم است!
مسئولان میگویند از آجی چای تا دریاچه ارومیه ۸۰ کیلومتر لایروبی و بخش اعظم بارندگیها از طریق این رود وارد دریاچه شده است، کارشناسان نیز مطرح میکنند که افزایش بارندگیها باعث شد، متولیان امر قید حق آبه دریاچه را بزنند و این آبها به دریاچه برسد.
حق آبه ای که پیشتر مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره آن گفته بود: طی سالهای گذشته ۱۲ میلیارد متر مکعب حقآبه دریاچه ارومیه خورده شده است و از منابع آب تجدید پذیر تنها حدود ۱۵ درصد حقآبه دریاچه به آن سرریز شده است.
حال به نظر میرسد، از آغازین روزهای سال جدید با افزایش بارش نیازی به ذخیره حق آبه دریاچه ارومیه در پشت سدها احساس نشد و این آبها به جان دریاچه ریخت و با وجود اینکه تراز نرمال آب دریاچه ۱۵ میلیارد مترمکعب بوده و هنوز تا رسیدن به آن فاصله زیادی است، اما ۲ برابر شدن میزان آب این پهنه آبی در فروردین امسال نسبت به مدت مشابه پارسال، نشان دهنده خروج «نگین فیروزه ای» آذربایجان از کماست.
شاید بپرسید چرا باید به دولت هم سهمی از احیای دریاچه ارومیه داد، جواب این پرسش را باید با پرسش دوباره پاسخ گفت، چرا بارشها در منطقه ما به هدر نرفت و یا بهتر بگویم کمتر به هدر رفت؟
لایروبی رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه، نقش مهمی در هدایت آب بارشها به دریاچه داشت، در زمانی که در اقصی نقاط کشور از هدر رفت آب سیلاب صحبت میشود و آنطور که دبیر کارگروه مخاطرات میگوید از ۹۲ میلیارد متر مکعب آبی که همراه با بارشهای اخیر وارد کشور شد، ۵۰ درصد آن به هدر رفت، لایروبی رودخانهها در مدیریت سیلاب در دو استان آذربایجانشرقی و غربی مؤثر بود و موجب هدایت آب باران به دریاچه ارومیه شد که یک توفیق محسوب میشود.
اما همانطور که در سطور بالا به آن اشاره کردم باید به این پرسش نیز پاسخ داد که سهم اقدامات ستاد احیا در حال فعلی دریاچه ارومیه چقدر است، چرا که در صورت پاسخ به این پرسش میتوان به ادامه احیای دریاچه خوشبین بود و یا حتی بدبین بود!
اعتباری نیست که ابرها در ماهها و سالهای آینده نیز با آسمان ما مهربان باشند و جان خشکیده دریاچه را سیراب کنند، اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه باید جدی تر، مصممتر و پاسخگوتر از از سالهای پیش، باشد تا حال خوش این روزهای دریاچه ارومیه برای ما باور پذیر باشد.
تابستان داغ پیش رو در کمین ۵ میلیارد مکعب آب دریاچه است.
به خاطر ترسی که سالها از خشکیدن دریاچه ارومیه چشیده ایم، باید از این آبها صیانت کنیم و برای احیای دریاچه ارومیه فقط به آسمان چشم ندوزیم.
یادداشت از: زهرا حیدری آزاد
انتهای پیام