جنگ زرگری عنکبوتسازان/ فرش قرمزی که سازندگان عنکبوت برای جشنواره کن پهن کردند +عکس
خیلی واضح است که عنکبوتسازان به فکر ساخت یک فیلم تماشایی با یک درام خوب نبودهاند. آنها به دنبال مقاصد سیاسی خود و صدور بیانیههای تصویریاند بلکه بتوانند جای معروف و منکر را عوض کنند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - اخبار ناشی از نمایش فیلم «عنکبوت مقدس» در جشنواره کن و مخصوصاً توهین به ساحت حضرت امام رضا(ع)، خشم ملت ایران را برانگیخت.
هر کس به شیوۀ خود درصدد مقابله برآمد.
اما آن چیزی که کمتر گفته شد، این بود که یک نسخۀ داخلی از همین ماجرا، در سال ۱۳۹۸ در دولت تدبیر و امید به تولید رسیده بود.
این فیلم به نام عنکبوت توسط ابراهیم ایرجزاد ساخته شد و از ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ به نمایش درآمد و از روز ۳۱ فروردین تا یک ماه، به طور آنلاین اکران گشت.
فیلمنامه را اکتای براهنی نوشته و تهیه کنندگی آن بر عهدۀ جواد نوروزبیگی بوده و محمدصادق رنجکشان سرمایۀ فیلم را تأمین کرده است.
فیلم غرضورزانه عنکبوت، مسیر را برای ساخت نسخه اروپایی آن، هموار کرد.
خطای نابخشودنیِ جناب ایرجزاد و آقای نوروزبیگی این است که سعی کردهاند سعید حنایی را در جناح اصولگرا بگذارند و اعتقاداتش را تمسخر کنند.
لذا طبیعی است که مقدسسازان عنکبوت نیز هر دو جناح را سر و ته یک کرباس بپندارند و تبر خودشان را برای زدن اصل دین، تیز کنند.
عنکبوتسازان، ماجرای سعید حنایی را بعد از بیست سال دوباره داغ کردند.
او که طی یک سال، شانزده زن خیابانی را به قتل رسانده بود، اوایل مرداد ۱۳۸۰ دستگیر شد و بعد از محاکمه توسط قاضی منصوری، در ۲۸ فروردین ۱۳۸۱، در زندان وکیلآباد مشهد به دار آویخته گشت.
اکنون سؤال این است که چه چیزی باعث شد تا دو نفر به فکر ساخت فیلمی از ماجرای سعید حنایی بیفتند؟!
بعد از اکران عنکبوت مقدس در جشنواره کن، ابراهیم ایرجزاد متنی را منتشر کرد که ظاهراً در جدال با علی عباسی و سخنان او در نشست خبری فیلمش بود: «ای کاش در آنجا میگفتی که تاریخ ثبت فیلمنامهات ۰۳/۱۱/۱۳۹۷ (شب بلند ـ نام اول فیلم عنکبوت مقدس) در بانک فیلمنامه، اختلاف چند ماهه دارد با تاریخ ثبت فیلم من ابراهیم ایرجزاد ۰۴/۰۶/۱۳۹۷ (اتاق شرعی ـ نام اول فیلم عنکبوت).
با مراجعه به بانک فیلمنامۀ خانۀ سینما، دیده میشود که فیلمنامۀ «اتاق شرعی» به شمارۀ ۲۱۷۶۹۷، در ژانر درام ثبت شده است و نه جنایی!
ثانیاً نام «اتاق شرعی»، چه ربطی به موضوع سعید حنایی دارد؟!
اکتای براهنی با فیلم اولش به نام پل خواب (۱۳۹۴) که بر اساس جنایت و مکافات داستایوسکی ساخت، نشان داد که با فیلمنامهنویسی در ژانر جنایی آشنا است.
در پنج سال اخیر، از او سیزده طرح و فیلمنامه در بانک فیلمنامه ثبت شده که فقط یکی از آنها به نام «ظل آفتاب» در ژانر جنایی دستهبندی شده.
و آن، احتمالاً همین فیلمنامۀ «عنکبوت» است (به شماره ثبت ۲۱۹۰۷۷؛ در پنجم دی ۱۳۹۷).
جالب توجه اینکه فیلمنامۀ علی عباسی مرادی نیز در سوم بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است (با نام شب بلند، و شمارۀ ثبت ۲۱۹۴۱۲) (نگا.
فهرست فیلمنامههای ثبتشده در بانک فیلمنامۀ خانۀ سینما).
اگر این احتمال درست باشد، تاریخ ثبت هر دو فیلمنامه فقط چهار هفته اختلاف دارد.
رسم توضیحی ۱ا کتاب براهنی، ابراهیم ایرجزاد
هر دو عنکبوتساز، از فیلم مستند مازیار بهاری به نام «و عنکبوت آمد» استفاده کردهاند.
در این مستند با سعید حنایی در هنگام زندان مصاحبه شده است، چنانکه با همسر، مادر و پسر حنایی در منزلشان.
فیلم بهاری ظاهراً در همان سال ۱۳۸۱ تدوین و پخش شده (اگرچه بنده، سندی برای پخش آن در سال ۱۳۸۱ نیافتم).
اما از سال ۱۳۹۳ تاکنون، این مستند مکرراً از تلویزیون بی.بی.سی.
پخش شده و ظاهراً از اینجا است که مورد عنایت این دو فیلمساز قرار گرفته است.
وَ إنّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إلَی أوْلِیَائِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ وَ إنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ (انعام/ ۱۲۱).
مازیار بهاری، (فرد ضد انقلاب مقیم کانادا که سابقۀ دستگیری در شورشهای سال ۱۳۸۸ هم دارد)، گفته است که پاییز ۱۳۸۰ به مشهد رفته بود تا اجازۀ ورود به افغانستان را بگیرد و از حملۀ امریکا به طالبان فیلم بسازد.
او که برای نیوزویک و بی.بی.سی.
فیلمسازی میکرده، در آنجا از دستگیری سعید حنایی مطلع میشود.
از قول مازیار بهاری اینطور نقل شده است:
با خود گفتم زمانی که یک تروریست و هوادارانش به این راحتی در کشور خودم زندگی میکنند دیگر لزومی ندارد به افغانستان بروم.
بنابراین داستان طالبان را ادامه ندادم و سعی کردم به چون و چرای ماجرای حنایی پی ببرم.
(ویکیپدیا، مدخل: و عنکبوت آمد)
جالب توجه اینکه در فیلم ابراهیم ایرجزاد، همین خط فکری یعنی طالبانی جلوه دادن حنایی دنبال شده است.
از همان ابتدای فیلم، سعید حنایی (محسن تنابنده) مشغول ایرادگیری از خانوادۀ خود است.
فیلمساز سعی کرده او را فردی نامعتادل و عصبانیمزاج نشان دهد.
لهذا قریب بیست نوبت در فیلم، به وی آب خنک میدهند یا خود او را در حال تهیه آب خنک تماشا میکنیم.
چنانکه شخصیتهای مادر و پسر حنایی نیز در فیلم، منفی و نامتعدل تصویر شدهاند.
ما افراد این خانواده را تماماً ناراحت و در حال نزاع و پرخاش میبینیم.
در حالیکه در فیلم مستند مازیار بهاری، آنها همدل و همنظر و با طمأنینه هستند.
لهذا جناب کارگردان، اولین شرطهای صداقت، یعنی بیطرفی و واقعنمایی را رعایت نکرده است.
و این باعث افول فیلم و کاهش بار دراماتیک قصه شده است.
سیاسیکاری جناب ایرجزاد تا آنجا پیش رفته که سعید حنایی را نمادی از «دیوارکشی» کرده است.
چنانکه میبینیم که او در وسط یکی از اتاقهای خانهاش، دیوار میکشد تا دختر و پسرش جدا از همدیگر بخوابند؛ یادآور دروغ انتخاباتیِ حسن روحانی در سال ۱۳۹۶ که جناح رقیبش را متهم به دیوارکشی در پیادهرو میکرد.
یا مثلاً در آن سکانس که سعید، راهنمای پلیس میشود و جای جسد را نشان میدهد و افسر از او استنطاق میکند که چطور به بیابان آمدهای، سعید جواب میدهد: آمده بودم تا به زمین برادرم سر بزنم و دور آن را دیوار بکشم!
این موارد، مرا به یاد حکایت آن دیوانهای انداخت که دروغهای خودش را هم باور میکرد.
او برای تاراندان بچههای آزارکننده، به آنها میگفت که در فلان خانه، آش میدهند.
وقتی بچهها دویده و میرفتند، خودش نیز به دنبال آنها راه میافتاد، مبادا که واقعاً آش بدهند و او بینصیب بماند!
دروغهای فاحش دیگری نیز در فیلم گنجانده شده که واضحاً بر خلاف فیلم مستند فوق الذکر هستند.
مانند اینکه همسر سعید حنایی (ساره بیات) شوهرش را وهن خود میداند.
در حالیکه در مستند عنکبوت، او حامی شوهرش است و او را مردی بسیار نیک و صادق معرفی میکند، چنانکه مادر و پسر حنایی نیز چنین کردهاند.
تهمت دیگری که فیلم ایرجزاد به سعید حنایی زده این است که او طلاهای زنان مقتول را برداشته و از آنها به جهت خرید طلا برای همسرش استفاده برده است.
و دروغ دیگری در خصوص تجاوز او به دو نفر از زنان قربانی که حتی در فیلم مازیار بهاری نیز دیده نمیشود.
اما وجه دیگر ماجرا، دفاع همهجانبه جناب کارگردان از زنان روسپی است، به طوریکه آنها را کارگر جنسی، زحمتکش و نانآور معرفی میکند.
واقعاً اگر از شیطان رجیم در خصوص روسپیها بپرسید، چیزی جز این نخواهد گفت.
در حالیکه مطابق مستند مازیار بهاری، ۱۴ نفر از ۱۶ زن مقتول، معتاد به مواد مخدر و حتی توزیع کنندۀ آن بودهاند.
حقیقت این است که اگرچه رزق بندگان، بر عهدۀ خداوند رزاق است اما او تعالی، چنین رزقی را اصولاً برای زنان مقدر نکرده[۱] و روسپیها در واقع به فریب شیطان عمل کردهاند.
کسب دزدی واضحاً بد است، اما کسب ناشی از روسپیگری بسیار بدتر و فجیعتر است.
در حالیکه در فیلم عنکبوت دیده میشود که یکی از فاحشهها (با بازی ماهور الوند) موضع طلبکارانه و بسیار حق به جانب میگیرد و حتی روز قیامت را منکر میشود و مخاطب میداند که در این نزاع، کارگردان در جناح سعید حنایی نیست.
وقتی او آن زن را با موتور سیکلت به درب منزلش رسانده و آخرین صحبتهای موعظهگرش را میگوید، زنک تمام پول را میخواهد.
سپس اسکناسهای سعید را قاپ زده، مزد خود را برمیدارد و بقیه را به او رد کرده میگوید: بگیر آقا!
اینها اضافه است.
ما حرومخور نیستیم!!
اگر پولی را که روسپی دریافت میکند حلال است پس پولی که به او داده میشود نیز چنین خواهد بود.
سازندگان عنکبوت به فتوای خود، روسپیگری را حلال شمردهاند و اصلاً نگرانی ندارند از اینکه شارع مقدس و مردم مسلمان ایران، همچون آنها فکر نمیکنند.
اگر در فیلم خیلی صریح نشان داده میشود که بیشترین مشتریان روسپیها، از رانندگان کامیون هستند شاید به همین سبب باشد؛ مسئلهای که موجب اعتراض کامیونداران شد و ایرجزاد را به توجیه و عذرخواهی واداشت.
خیلی واضح است که عنکبوتسازان به فکر ساخت یک فیلم تماشایی با یک درام خوب نبودهاند.
بلکه پیام های سیاسی و صدور بیانیههای تصویری در اولویت هستند بلکه بتوانند جای معروف و منکر را عوض کنند.
همین تفکرات سوء آنها است که دو فیلم عنکبوت و عنکبوت مقدس را در یک جناح قرار میدهد و از جنگ زرگری ابراهیم ایرجزاد با علی عباسی پرده برمیدارد.
فیلم عنکبوت ساختۀ ایرجزاد واجد هیچ ارزش هنری نیست.
نه محتوای خوب، نه ساختار دراماتیک، نه تعلیق مناسب و نه حتی ساختار بصری.
با اینکه مدیر فیلمبرداری عنکبوت، محمود کلاری بوده اما فیلم حتی به لحاظ بصری نیز چیز قابل توجهی ندارد و کاملاً معمولی جلوه میکند.
آنچه فیلم را همهجانبه سقوط داده، چپگرایی جناب کارگردان است که یک کته وارد میشود و با تمسخر سعید حنایی، از همان ابتدا دستش را برای مخاطب رو میکند.
او اگر سعی میکرد شخصیت سعید حنایی را درک کند، آنگاه درام فیلم میتوانست شکل بگیرد.
فیلمسازان موفقی مانند ابراهیم حاتمیکیا و اصغر فرهادی همواره چنین کردهاند.
اگر کسی یک طرفه به قاضی برود، پیروز برخواهد گشت.
اما وقتی تمام عقاید دینی سعید حنایی را آماج حمله قرار میدهند و خشک و تر را با هم میسوزانند، فرد دیگری مانند علی عباسی پیدا میشود که قدمی جلوتر بگذارد و اصل شارع مقدس را نشانه بگیرد.
چراغی که ایزد برفروزد
هر آن کس پف کند، گیسش بسوزد