کتاب «نوسازی با سرنیزه» منتشر شد
کتاب نوسازی با سرنیزه با موضوع نگاهی به پروژهی مدرنیزاسیون در دورهی پهلوی اول به همت اندیشکده برهان منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب نوسازی با سرنیزه با موضوع نگاهی به پروژهی مدرنیزاسیون در دورهی پهلوی اول به همت اندیشکده برهان منتشر شد.
این کتاب که از مجموعه کتاب های پژوهه تاریخی و حاصل تلاش جمعی از پژوهشگران اندیشکده برهان است در ۷۱ صفحه و در ۶ گفتار، از سوی انتشارات دیدمان به زیور طبع آراسته گردیده است.
«مذهب در حصار نوسازی»، «تقلید از آنکارا»، « اصلاحات آموزشی پهلوی اول»، «نوسازی ژرمنی»، «توحش نوسازی» و «سازمان پرورش افکار یا دستگاه توجیه اذهان؟» عناوین فصل های ۶ گانه این کتاب هستند.
در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: «پایان کار سلسلهی قاجار تقریباً بدون دردسر و با یک کودتای نظامی برنامهریزیشده انجام گرفت.
مرد شمارهی یک این کودتا رضاخان معروف به میرپنچ بود که تقریباً ۵ سال پس از کودتا، یعنی در سال ۱۳۰۴، توانست با نفوذ و فشار بر مجلس، حکومت قاجار را منقرض و حکومت پهلوی را تأسیس و قانونی اعلام کند.
با این حال، میتوان رضاشاه را اولین پادشاه ایران دانست که به طور جدی و البته سازمانیافته سعی در نوسازی و مدرن کردن ایران با تقلید از فرهنگ و ارزشهای غربی داشت.
بدیهی بود که سیاستهای نوسازی رضاشاه، آن هم با نمونهبرداری از کشورهای غربی، با مخالفت مردم و شخصیتهای صاحب نفوذ، به خصوص نیروهای مذهبی و روحانیون جامعهی ایران، روبهرو شد.
رضاشاه، به تقلید از کمال آتاتورک در ترکیه، مذهب را سد راه پیشبرد سیاستهای نوسازی خود در جامعهی ایران میدانست و به همین دلیل، تلاش میکرد با تأسیس دادگستری جدید، سازمان اوقاف، سازمان وظیفهی عمومی و تلاش برای تغییر در پوشش ایرانیان، سیاستهای مدرن کردن ایران را اجرا کند.
رضاشاه از همان آغاز روی کار آمدن خود به فکر انسجام، نظم و نوسازی کشور بود و در این راه به شدت تحت تأثیر روشنفکران تندرو دوران مشروطه قرار داشت.
تصور این افراد از نوسازی به طور کلی در یک کلمه خلاصه میشد: «سکولاریسم» یا به عبارت دیگر، جدایی دین از سیاست و پشت کردن به سنتهای گذشته.
به طور کلی، پس از نهضت مشروطه تا زمان روی کار آمدن رضاشاه، ۳ نوع جریان روشنفکری در ایران وجود داشت که در نهایت منجر به پیروزی جریان منورالفکر گردید.
این گروه معتقد به سکولاریسم از بالا به پایین و آن هم به وسیلهی زور بودند.
رضاشاه به شدت تحت تأثیر فروغی بود.
او چند دورهای هم به عنوان نخستوزیر رضاشاه فعالیتهای زیادی در راستای مبارزه با اسلام و سکولار کردن ایران داشت.
کسروی نیز، که زمانی در دورهی رضاشاه منصب قضایی را بر عهده داشت، با شعار پاکدینی و پاکزبانی و ستیز با سنتها و جایگزینی دینی هماهنگ با اندیشهی سکولار، توانست به شدت رضاشاه را تحت تأثیر خود قرار دهد.
علیاکبر داور و تیمورتاش در عرصهی ایجاد نظام قضایی جدید و نیز تلاش برای کشف حجاب و مبارزه با نهادهای مذهبی تلاش کردند.
در این میان، شاید نقش تقیزاده بیش از دیگران باشد، زیرا وی هم متفکر و هم سیاستمدار بود و میتوانست شعار معروف خود را ـکه معتقد بود برای پیشرفت و نوسازی در ایران باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویمـ به اجرا بگذارد.
رضاشاه بیشتر یک فرماندهی نظامی بود تا یک سیاستمدار و کاملاً بدیهی است که با وجود چنین مشاوران و وزیرانی، نوسازی را در مبارزه با اسلام و روحانیت و تنها راهحل پیشرفت را غربی شدن و تقلید از آنها در تمام امور میدانست.
وی، برای تحقق بخشیدن به آرمانهای خود، برنامههایی را پیش رو داشت که عمدتاً این برنامهها در راستای مبارزه با اسلام و روحانیون طرح شده بود.
»
علاقهمندان میتوانند جهت دریافت کتاب با تخفیف ویژه و یا کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن۲۶۱۵۳۲۹۳-۰۲۱ تماس حاصل نمایند.