امام علی(ع) هیچ گاه در انتصابات، رفاقت و خویشاوندی را مدنظر نداشت
مهر
|
دین و اندیشه
|
یکشنبه، 25 اردیبهشت 1401 - 06:06
حجت الاسلام محسن قنبریان گفت: انتخاب افراد ناشی و ناتوان، باعث اختلال در مدیریت و موجب تباهی میشود، ناتوانی کارگزار، به مدیریت آسیب میرساند.

خلاصه خبر
این واقعیت را میتوان از نامهها و خطبههای گوناگون حضرت به کارگزاران و والیان حکومتی در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و دینی جستجو کرد.
فرمانها و دستوراتی که از جامعیت فوقالعاده بی نظیر برخوردار بود، در تمامی نامهها و عهدنامههای حضرت به کارگزاران ملاحظه میشود، همچنین مسئله رعایت تقوا و ترس از خدا و توجه به آخرت از مواردی بود که به آن توجه میشد.
وقتی حضرت به خلافت رسید ملاکها و معیارهایی را برای کارگزاران حکومت پیشنهاد کرد که با ملاکها و معیارهای زمان خلفا تفاوت داشت.
به همین جهت هنگام گماردن مالک اشتر به حکومت مصر در نامه به مصریان، چنین هشدار داده است: «لکنّنی آسی أن یلی أمر هذه الأمّة سفهاؤها و فجّاؤها و فجّارها فیتّخنو امال اللّه دولا و عباده خولا و الصّالحین حربا و الفاسقین حزبا؛ من بیم دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست گیرند و مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند.»
خدای سبحان فرموده است: «پس آیا مسلمانان را همچون بدکاران قرار خواهیم داد، شما را چه شده است، چگونه داوری میکنید؟» بنابراین جا دارد در اینجا به بررسی معیارهای حضرت در انتخاب کارگزاران حکومتی بپردازیم.
مولا علی (ع) در دو نامه به مالک اشتر در خصوص گزینش کارگزاران و فرماندهان نظامی فرموده است: «ثمّ الصق بنوی الأحساب و أهل البیوتات الصّالحة و السّوابق الحسنة؛ پس، از سپاهان خود کسی را بگمارد که دارای گوهری نیک و خاندان پارسا و صالح و سابقه نیک هستند.»
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: حضرت علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر به این نکته اشاره میکند که همکار شایسته و برگزیده کسی است که در کارهایی که خدا آن را برای بندگان خود ناشایست میداند تو را یاری ندهد، برعکس، او تو را به اخلاق دینی، متوجه سازد.
قنبریان افزود: امام علی (ع) میفرمایند: «فلا تطوّلنّ احتجابک عن رعیّتک فإنّ احتجاب الولاة عن الرّعیّة شعبة من الضیق و قلّة علم بالأمور الاحتجاب منهم یقطع عنهم علم ما احتجبوا دونه فیصغر عندهم الکبیر و یعظم الصّغیر؛ پنهان شدن خویش را از مردم، طولانی مکن، زیرا پنهانی مدیریت از مردم، افزون بر اینکه نشان تنگ خویی است، سبب میشود که اشراف به کار نداشته باشند.
کارگزاران امام علی علیه السلام چند دستهاند؟
وی تصریح کرد: افراد متدیّن، مورد اعتماد، مدیر، مدبّر و دارای شخصیت اجتماعی ویژهای که میتوان آنان را از یاران برجسته علی علیه السلام و از پیشتازان آنها نامید، از جمله کارگزاران حکومت حضرت بودند، اینان، بازوان ستبر علی علیه السلام در حکومت و مشاوران نیکْ خوی و مخلص آن بزرگوار بودند.
همچنین در این مجموعه، عبدا للّه بن عبّاس است که فرماندار بصره بود و نیز قیس بن سعد بن عباده، که ابتدا به مصر رفت و آن گاه به حکومت آذربایجان گماشته شد.
او به سبب تصرّف های ناروا در بیت المال، اعتراض امام علی علیه السلام را علیه خود برانگیخت و پس از شهادت امام علیه السلام به معاویه پیوست و از ارتکاب جنایت، روی برنتافت.
مُنذِر بن جارود نیز بدان جهت که در بیت المال، حیف و میلْ روا داشته بود، مورد عتاب امام علیه السلام قرار گرفت.
نُعمان بن عَجْلان، پس از بذل و بخشش بیت المال به افراد قبیلهاش و تصرّفات ناروا به نفع خود، عتاب علی علیه السلام را برانگیخت.
طلحه و زبیر در دوران حکومت حضرت با حضرت علی علیه السلام نساختند.
آنان از زمان خلیفه دوم به بعد و بخصوص در زمان عثمان بن عفان به ثروتهای بسیار زیادی دست یافتند و حضرت علی (ع) همان اول اعلام کرد که هرکس ثروت باطلی به دست آورده باید به بیت المال برگرداند.
آنان نمیتوانستند زیر بار این نوع حکومت بروند و حضرت علی (ع) هم نمیتوانست زیر بار آن حکومتی که آنان میخواستند برود.
فرمانها و دستوراتی که از جامعیت فوقالعاده بی نظیر برخوردار بود، در تمامی نامهها و عهدنامههای حضرت به کارگزاران ملاحظه میشود، همچنین مسئله رعایت تقوا و ترس از خدا و توجه به آخرت از مواردی بود که به آن توجه میشد.
وقتی حضرت به خلافت رسید ملاکها و معیارهایی را برای کارگزاران حکومت پیشنهاد کرد که با ملاکها و معیارهای زمان خلفا تفاوت داشت.
به همین جهت هنگام گماردن مالک اشتر به حکومت مصر در نامه به مصریان، چنین هشدار داده است: «لکنّنی آسی أن یلی أمر هذه الأمّة سفهاؤها و فجّاؤها و فجّارها فیتّخنو امال اللّه دولا و عباده خولا و الصّالحین حربا و الفاسقین حزبا؛ من بیم دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست گیرند و مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند.»
خدای سبحان فرموده است: «پس آیا مسلمانان را همچون بدکاران قرار خواهیم داد، شما را چه شده است، چگونه داوری میکنید؟» بنابراین جا دارد در اینجا به بررسی معیارهای حضرت در انتخاب کارگزاران حکومتی بپردازیم.
مولا علی (ع) در دو نامه به مالک اشتر در خصوص گزینش کارگزاران و فرماندهان نظامی فرموده است: «ثمّ الصق بنوی الأحساب و أهل البیوتات الصّالحة و السّوابق الحسنة؛ پس، از سپاهان خود کسی را بگمارد که دارای گوهری نیک و خاندان پارسا و صالح و سابقه نیک هستند.»
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: حضرت علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر به این نکته اشاره میکند که همکار شایسته و برگزیده کسی است که در کارهایی که خدا آن را برای بندگان خود ناشایست میداند تو را یاری ندهد، برعکس، او تو را به اخلاق دینی، متوجه سازد.
قنبریان افزود: امام علی (ع) میفرمایند: «فلا تطوّلنّ احتجابک عن رعیّتک فإنّ احتجاب الولاة عن الرّعیّة شعبة من الضیق و قلّة علم بالأمور الاحتجاب منهم یقطع عنهم علم ما احتجبوا دونه فیصغر عندهم الکبیر و یعظم الصّغیر؛ پنهان شدن خویش را از مردم، طولانی مکن، زیرا پنهانی مدیریت از مردم، افزون بر اینکه نشان تنگ خویی است، سبب میشود که اشراف به کار نداشته باشند.
کارگزاران امام علی علیه السلام چند دستهاند؟
وی تصریح کرد: افراد متدیّن، مورد اعتماد، مدیر، مدبّر و دارای شخصیت اجتماعی ویژهای که میتوان آنان را از یاران برجسته علی علیه السلام و از پیشتازان آنها نامید، از جمله کارگزاران حکومت حضرت بودند، اینان، بازوان ستبر علی علیه السلام در حکومت و مشاوران نیکْ خوی و مخلص آن بزرگوار بودند.
همچنین در این مجموعه، عبدا للّه بن عبّاس است که فرماندار بصره بود و نیز قیس بن سعد بن عباده، که ابتدا به مصر رفت و آن گاه به حکومت آذربایجان گماشته شد.
او به سبب تصرّف های ناروا در بیت المال، اعتراض امام علی علیه السلام را علیه خود برانگیخت و پس از شهادت امام علیه السلام به معاویه پیوست و از ارتکاب جنایت، روی برنتافت.
مُنذِر بن جارود نیز بدان جهت که در بیت المال، حیف و میلْ روا داشته بود، مورد عتاب امام علیه السلام قرار گرفت.
نُعمان بن عَجْلان، پس از بذل و بخشش بیت المال به افراد قبیلهاش و تصرّفات ناروا به نفع خود، عتاب علی علیه السلام را برانگیخت.
طلحه و زبیر در دوران حکومت حضرت با حضرت علی علیه السلام نساختند.
آنان از زمان خلیفه دوم به بعد و بخصوص در زمان عثمان بن عفان به ثروتهای بسیار زیادی دست یافتند و حضرت علی (ع) همان اول اعلام کرد که هرکس ثروت باطلی به دست آورده باید به بیت المال برگرداند.
آنان نمیتوانستند زیر بار این نوع حکومت بروند و حضرت علی (ع) هم نمیتوانست زیر بار آن حکومتی که آنان میخواستند برود.