قدرتی که حریف شایعات نشد / وقتی اخبار جعلی کمبود کالا ایجاد میکند
در شرایطی که به گفته مسئولان دولتی انبار کالاهای اساسی از مقدار قابل قبولی کالا برخوردار است، اما اخیراً اخبار جعلی منتشر شده منجر به رفتار هیجانی مردم شد تا حدی که حتی اگر مشکلی هم وجود نداشته باشد، این رفتارها خود باعث ایجاد مشکل شود.

در شرایطی که به گفته مسئولان دولتی انبار کالاهای اساسی از مقدار قابل قبولی کالا برخوردار است، اما اخیراً اخبار جعلی منتشر شده منجر به رفتار هیجانی مردم شد تا حدی که حتی اگر مشکلی هم وجود نداشته باشد، این رفتارها خود باعث ایجاد مشکل شود.
از شایعه تا واقعیت: اگر چه امروز در شرایط جنگی زندگی نمیکنیم؛ اما به عقیده بسیاری از کارشناسان تقریباً در تمام کشورهای جهان امروزه مباحث مربوط به ذهنیت در اولویت قرار گرفته و به عبارتی جنگ روایت ها غالب بر سایر انواع نبردهای سخت است.
جنگی که راه خود را حتی به کشورهای توسعه یافته غربی و شرقی و حتی آمریکا هم باز کرده که موجب نگرانی بسیاری از کارشناسان شده است؛ پدیدهای که گرچه در کشور ما سالهاست با حمایتهای مالی دولتهای خارجی در جریان است اما این روزها رنگ و بوی متفاوتی را به خود گرفته است.
با توجه به ورود جهان به عصر ارتباطات و توسعه یافتن و در دسترس قرار گرفتن رسانههای اجتماعی و جمعی، امروز کمتر کسی هست که در زندگی روزمرهاش با اطالاعات (information) درگیر نباشد؛ اطلاعاتی که هر کدام دارای وزن بوده و بر ادراک ما از دنیای پیرامون تاثیر بسزایی دارد.
در شرایطی که امروز هر یک از افراد با حجم بالایی از اطلاعات مواجه است، این روایات هستند که فرد را در ابعاد ادراکی تحت تاثیر قرار داده و حتی در تصمیمگیری آنها نیز اثر به سزایی میگذارند.
در نظریه جنگ روایتها توصیف میشود آن کسی پیروز هر میدان جنگی است، که دست بالایی را در ارائه روایت خود داشته باشد.
* پیش در آمدی بر ماهیت روایتها و جنگ روایتها
روایتها در واقع نوعی داستان گویی از یک سری حوادث و ماجراها هستند که انسان با آنها مانند نفس کشیدن عجین شده است.
روایتها در واقعی راهی هستند برای اینکه معانی را خلق کنیم، انتقال دهیم و حتی درباره آن ها وارد گفتوگو شویم؛ با حذف روایتها برای انسان زندگی تنها مجموعهای از رویدادهای تصادفی و بی ارتباط با هم خواهد بود.
به عبارتی میتوان گفت که این روایتها هستند که با ارتباط دادن دانش ما و رویدادها و اطلاعات، برای ذهن انسان معانی قابل درک را خلق میکنند.
اینجاست که اهمیت روایتها مشخص میشود.
روایتها که همیشه ممکن است توصیفی از واقعیت نباشند کارکرد معنی بخشی به حوادث و اطلاعات را دارند.
یا آنطور که دکتر آجیت مان، در کتاب خود تحت عنوان «جنگ افزار اطلاعاتی» توصیف میکند : «روایت ها هرگز بدون سوگیری نیستند؛ بلکه طبیعت بسیار استراتژیکی را دارند.
روایت ها در واقع نحوه توصیف اتفاقات، کنش ها و شخصیت ها با هدفی خاص و بطوری خاص هستند».
روایت ها در طول تاریخ حیات بشر همواره مهم و تاریخ ساز بوده است؛ با توسعه تکنولوژیهای ارتباطی که با صنعت چاپ آغاز شد و با توسعه یافتن ارتباطات رادیویی و بعد اینترنت به اوج خود رسید، این رسانهها هستند که مسئولیت اصلی روایتسازی را برعهده دارند.
رسانهها در طی دو جنگ جهانی نقشی مهم را بر عهده داشته و در مقاطع بسیاری از این جنگها توانستند سرنوشت کشور ها را تحت تاثیر خود قرار دهند.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و ورود دنیا به جنگ سرد یا به تعبیری جنگ اطلاعاتی نیز این رسانهها بودند که در جبهه جنگ شرق و غرب قرار گرفتند.
برای همین است که هر یک از دولتها نیز رسانهی بینالمللی خود را تاسیس کرده و سعی میکند روایتها را با در راستای اهداف خود جهتدهی کرده و ارائه دهد.
یکی از مهمترین فاکتورها در این نوع جنگ نیز استفاده از «اطلاعات» میباشد.
اطلاعات به خودی خود نقش اصلی را در جهتدهی و وزندار کردن روایتها دارند.
اگر چه که در کارکرد رسانه؛ نوع بهره برداری از این اطلاعات و نحوه بهم پیوند دادن ارتباط آن ها با حوادث مختلف حائز اهمیت است؛ اما امروز پدیده «اطلاعات غلط» و «اخبار جعلی» نیز از اهمیت بالایی در نوع روایت گری ها پیدا کرده اند.
* قدرتی که حریف اخبار جعلی نشد
شاید تا پیش از پیروزی «دونالد ترامپ» در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا؛ جهان با پدیده «اطلاعات غلط» مواجهه جدی نداشت.
در واقع حزب رقیب آقای ترامپ بود که در آن انتخابات مدعی آن شد که یک دولت خارجی با انتشار اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی و رسانههای خود، توانسته است در انتخابات این کشور نفوذ کند و بر نتیجه آن تاثیر مطلوب خود را بگذارد.
اهمیت یافتن این مساله زمانی بود که کشوری که خود را ابرقدرت جهان در همه ابعاد معرفی میکرد، تحت تاثیر پدیدهای قرار گرفته بود که به اذعان سیاستمداران و کارشناسان برایشان به قدری تازگی داشت که هیچ پیش بینی از عوارض آن نکرده بودند.
دموکراتهای آمریکا در آن سال اعتقاد داشتند که روایتهای ساخته شده از شکست دولت دموکرات در مسائل مختلف در کنار اخبار جعلی از بیماری خانم کلینتون بود که توانست سرنوشت این انتخابات را عوض کند.
از آن پس به بعد رئیسجمهور وقت آمریکا یعنی دونالد ترامپ رفتار جدیدی را پیش گرفت و سعی کرد از طریق صفحه خود در شبکه اجتماعی توئیتر با جامعه ارتباط بیواسطه برقرار کند و با بیان کلیدواژه «اخبار جعلی» یا همان «فیک نیوز»ها، رسانهها را به دروغگویی متهم کرد.
آثار تخریبگر اطلاعات غلط و اخبار جعلی تنها به یک اثرگذاری محدود در مخاطب خلاصه نمیشود.
موسسه آسپن آمریکا طی یک تحقیق مفصل و با کمک جمع زیادی از کارشناسان حوزههای مختلف به بررسی آثار بلند مدت این نوع اطلاعات پرداخت و نوشت «اطلاعات بد این روزها به اندازه اطلاعات خوب، متقاعدکننده و پایدار شده است و یک واکنش زنجیرهای آسیبزا را خلق میکنند».
در واقع در این تحقیق دو نکته بسیار مهم ذکر شده است؛ اول اینکه جامعه در معرض اطلاعات دروغ دچار سوگیری و خطای شناختی شده، به طوری که حساسیت آنها نسبت به راستی آزمایی اطلاعات اشتباه، شدیداً کاهش پیدا کرده و در نتیجه در مواجهه با آنها راحتتر باور کرده و آن را نقل میکنند.
اما نکته دوم و مهمتر این است که اخبار جعلی میتوانند آثار بلند مدتی را در پی داشته باشند که آسیبهای جدی را متوجه جوامع میکند.
آثاری که سلامت عمومی را تهدید کرده و حتی سرعت رشد سیاسی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد.
بحران همهگیری کرونا خود یکی از شرایط ویژهای که بود که در سراسر جهان حساسیت عمومی را به همراه داشت و شاهد آن بودیم که چگونه برخی اطلاعات غلط توانست سلامت اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
شاید یکی از جالب توجه ترین مصادیق آن پیام دونالد ترامپ درخصوص مصرف مایع سفید کننده (وایتکس) برای کشتن ویروس کرونا بود که منجر به مرگ و آسیب تعداد زیادی از شهروندان آمریکایی شد.
توطئهخوانی ویروس کرونا، قرار گرفتن چیپهای تعقیب کننده در بدن با واکسن زدن و ...
نیز از مصادیق اخبار جعلی بودند که سلامت عمومی را به خطر انداختند.
افزایش قیمتها ؛ فرصت خلق اعتراضات خیابانی توسط رسانهها
اگر چه که پدیده اخبار جعلی در ایران دارای سابقه طولانی مدت است و بارها در مسائل مختلفی شاهد انتشار آنها بودهایم، اما بعد از اصلاحات اقتصادی اخیر از سوی دولت سیزدهم، معاندین نیز شرایط را بیش از هر وقت دیگری برای جعل خبر و انتشار روایتهای وارونه مناسب دیدند.
شکلدهی به نارضایتی عمومی در ایران همواره یکی از اهداف رسانههای فارسی زبان لندننشین و البته چهرههای اپوزسیون بوده است.
اگر چه در این نوشتار به دنبال تشریح دلایل لزوم تصمیمات دولت نیستیم، اما نکته حائز اهمیت نحوه مواجهه جامعه با این خبر و عواقب آن است.
با اجرای طرح اصلاح یارانهها، قیمت برخی از کالاها دستخوش تغییر شده که طبیعتاً حساسیت عمومی جامعه را به دنبال خواهد داشت؛ به طوری که اکثر آحاد موضوعات مرتبط را دنبال خواهند کرد و اثرات ان در زندگی خود میسنجند.
در این اثنا رسانههای فارسیزبان نیز فرصت را مغتنم شمرده و به دنبال آن هستند تا شرایط کشور را طوری هدایت کنند تا باز هم بتوانند شرایطی را مانند آبان ۹۸ ایجاد کرده و اغتشاشاتی را که غارت و تخریب اموال عمومی در پی دارد، ایجاد کنند.
در واقع این رسانهها، در خلاء اطلاعرسانیها بر این باور هستند که میتوانند با جهت دهی افکار عمومی، فرصتی را ایجاد کنند تا گروههای اغتشاشگر بهانهای برای شکل دهی موجی از اعتراضات داشته باشند.
در این مسیر، این رسانهها از تمام توان خود استفاده کرده و شاهد آن هستیم که کنداکتور برنامههای آنها با حجم زیادی از تحلیلهایی پر شده است که قصد «القای ترس» از شرایط جدید را به دنبال دارند.
اما ابزار دیگری که توسط آنها مورد استفاده قرار میگیرد نیز بهرهگیری از تصاویر و ویدئوهای آرشیوی است که بسیاری از آنها برای سالهای پیش بوده و یا اینکه وانمود میشود مسائل جدید است.
از این موارد میتوان به شایعاتی نظیر صادرات آرد ایران در قالب بستههای خیراتی که کیسههای آرد داخل آن قدیمی بوده و عنوان نوشته شده روی آنها برند محصول بود، یا انتشار ویدئوی هجوم عدهای برای غارت یکی از فروشگاههای زنجیرهای که در واقع ویدئوی مربوط به حوادث سال ۹۸ است یا ویدئوهایی که سعی بر نشان دادن گسترده بودن گرانیها در اقلام مصرفی جامعه هستند، اشاره کرد.
* وقتی اخبار جعلی کمبود کالا ایجاد میکند
اما مخاطب این فیلمها و تصاویر آرشیوی و غیر واقعی باید از خود این سوال را بپرسد که به چه علت رسانههایی که با ادعای استقلال و دقت در صحت خبر، در حال انتشار مواردی هستند که تنها با دقت در محتوای آنها میتوان عدم ارتباط آن با شرایط روز کشور را متوجه شد؟ در واقع پرسید چرا این رسانهها، به خود جرات انتشار این محتوا را میدهند در حالی که این امکان بی اعتمادی مخاطب وجود دارد؟
در پاسخ باید به آنچه که پیشتر تشریح شد اشاره کرد؛ یعنی با توجه به حساسیت عمومی برای پیگیری اخبار جدید، این رسانهها از تمام توان خود برای معنی بخشیدن به اطلاعات استفاده کرده تا بلکه بتوانند روایت جدیدی را در سطح جامعه القا کنند!
روایتی که به مخاطب القا میکند کشور با یک خطر قحطی مواجه بوده و موج افسارگسیخته گرانیها در انتظار است و اما مهمتر اینکه مخاطب را تشویق کند برای انجام اقدامات اعتراضی و تخریبگر!
اقداماتی که نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه بر مشکلات موجود نیز اضافه میافزاید؛ به عنوان مثال در همین روزها انتشار یک خبر جعلی از یک رسانه فارسی زبان مبنی بر کمبود مرغ در بازارهای ایران منجر به این شد که صفهای طولانی خرید مرغ در مراکز عرضه عمده و خرده فروشی شکل گیرد؛ این رفتار هیجانی حتی اگر منجر به خرید بخش عمدهای از مرغ توسط مردم شود، اما حتماً دولت را با وجود پر بودن انبارهای کالاهای اساسی با مشکل تامین کالا مواجه میکند؛ این یعنی گاهی انتشار و ضریب دادن به یک خبر جعلی میتواند دستگاه تامینکننده اقلام اساسی را با وجود عدم مشکل در ابتدا، با موانع زیادی رو به رو کند.
از حیث جریانشناسی این رسانهها هم نحوه مواجهه رسانههای معاند -خصوصاً رسانههای صاحب تلویزیون- با اخبار دروغ و جعلی قابل توجه است.
در واقع همه این رسانهها منشا ویدئوها، عکسها و اخبار جعلی را مردم معرفی میکنند؛ و سپس با انتشار آنها به دنبال ضریب دادن و پخش حداکثری هستند.
در مرحله بعدی نیز آن ها سعی میکنند با اتکا به این محتوا، تحلیلها و روایتهای خود را در جهت مطلوب خود استفاده کنند.
به عبارت دیگر آنها از اتفاق «اصلاح یارانهها» میخواهند معنای جدیدی را برای جامعه خلق کنند.
* افکارسازی عمومی لازمه هر اصلاح اقتصادی
شکی نیست که در شرایط کنونی جامعه و با توجه به اهمیت این موضوع، مهمترین مساله حفظ سلامت روان اجتماعی است؛ مسالهای که هدف حمله جریانهای معارض واقع شده است و هر نوع اثرگذاری سو بر آن به نفع دولتهای متخاصم خواهد بود.
در این شرایط نیز رسانههای کشور نیز مسئولیت مهمی را به دوش میکشند تا با اطلاعرسانی به موقع و شفافسازی، جامعه را آماده کنند تا دست کم نسبت به اخبار جعلی بتواند قدرت تشخیص کافی را داشته باشد و همچنین فرصتی را پدید آورند تا شناخت جامعه تاثیر گرفته از سوگیری های سیاسی صورت نپذیرد.
* مرکز مقابله با شایعات سایبری سراج
انتهای پیام/