آمریکای مدل هتل کوبورگ یا آمریکای مدل سِنا؛ فرقی میان این دو نوع وجود دارد؟
چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه بود که دومین طرح ضد ایرانی مجلس سنای آمریکای به تصویب رسید.

هفته گذشته بود که طرحی که پیشنهادش از سوی «جیمز لنکفورد» (سناتور تندرو جمهوری خواه ایالت اوکلاهما) مطرح شده بود در نهایت با ۶۲ رای مثبت و ۳۳ رای منفی تصویب شد، دومین طرح ضد ایرانی مجلس سنای آمریکا.
این طرح در حالی به تصویب رسید که مذاکرات وین در انتظار تصمیم گیری سیاسی واشنگتن در مورد چند موضوع مهم و باقیمانده است.
هدفش هم ممانعت از رفع تحریمها علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در صورت بازگشت احتمالی دولت جو بایدن به برجام است.
این طرح از دولت دموکرات بایدن میخواهد در صورت بازگشت احتمالی به برجام سپاه پاسداران همچنان در فهرست موسوم به سازمانهای تروریستی خارجی باقی بماند.
علاوه بر این این طرح ضد ایرانی در پی گنجاندن مسائل فرابرجامی در هر گونه توافق واشنگتن برای بازگشت به برجام و ممانعت از رفع تحریمهای سپاه پاسداران است.
البته این اولین طرح ضد ایرانی نبود که سنای آمریکا را درگیر خود میکرد، عصر چهارشنبه به وقت محلی طرح دیگری هم برای حفظ تحریمها علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با هدف محدود کردن همکاریها با چین تصویب شد.
طرحی که پیشنهاد دهنده آن «تد کروز » سناتور تندروی جمهوریخواه ضد ایرانی بود و در نهایت توانست ۸۶ رای مثبت و ۱۲ رای منفی را در سنا همراه خود کند.
تصویب این طرح ضد ایرانی آن هم درست در زمانی که مذاکرات در وین درحال پیشروی است واکنش بسیاری را در بر داشت.
وقتی نقش کنگره جدی گرفته نمیشود
فواد ایزدی کارشناس مسائل بین الملل درباره این طرح گفته است که "اصولا سیستم قانونگذاری در آمریکا به این شکل است که هر طرح هم باید در مجلس نمایندگان تصویب شود و هم در سنا و بعد از آن به قانون تبدیل میشود.
طرح مطرحشده یک طرح ضدچینی است؛ حالا چرا ایران را در آن دخالت دادهاند؟
به این دلیل که چهرههای ضدایرانی حاضر در کنگره، همیشه بهدنبال بهانهای برای ضربه زدن به ایران بوده و هستند".
ایزدی این را هم گفته است که "یکی از مشکلاتی که ما در مذاکرات برجام در دوره قبل داشتیم، این بود که نقش کنگره در سیاست خارجی آمریکا آنطور که باید از سوی مقامات کشورمان مورد توجه قرار نمیگرفت.
این دو مصوبه اخیر مجلس سنای آمریکا اهمیت بالای نقش کنگره را تایید میکند.
ترامپ هم با مصوبه کنگره از برجام خارج شد، یعنی «قانون بازبینی توافق هستهای با ایران» که سال ۲۰۱۵ و در زمانی که ترامپ نامزد ریاستجمهوری هم نبود تصویب شد، رئیسجمهور آمریکا را موظف میکرد که هر چند ماه یکبار علنا اعلام کند برجام در راستای منافع ملی آمریکا هست یا خیر.
زمانی که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود، اعلام کرد که خیر، برجام در راستای منافع ملی آمریکا نیست، دستور اجرایی داد و ذیل آن قانون از برجام خارج شد".
حکایت یک «نه» بزرگ به مذاکرات لغو تحریمها
حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی فرد دیگری بود که این اقدام آمریکا را اینگونه توضیح داد که " این اقدام نشان دهنده جنگ قدرت در درون حاکمیت آمریکاست.
عملا یک «نه» بزرگ به مذاکرات وین بوده است.
با توجه به اینکه ترامپ هم وارد رقابتهای انتخاباتی با بایدن شده است کنگره و سنا مخالف مذاکرات و بازگشت آمریکا برجام هستند".
البته ابوالفضل ظهره وند کارشناس مسائل سیاست خارجی و سفیر پیشین ایران در ایتالیا جنگ قدرت را چندان قبول ندارد و در این باره گفته است که منفعت ملی در آمریکا به گونهای تعریف میشود که جنگ قدرت نمیتواند آن را تحریف کند یعنی آقای بایدن همان سیاستی را دنبال میکند که ترامپ دنبال میکرد.
سفیر پیشین ایران در ایتالیا این را هم گفته است که "سنای آمریکا اول تحریم بانک مرکزی را در دستور کار قرار داد تا مانع از این شود که در صورت رسیدن به توافق ایران از رسیدن به مزایای یک اقتصاد سالم برخوردار باشد و بعد هم عدم رفع تحریم سپاه پاسداران را در دستور کار قرار داد که اقدام خلاف برجامی آقای ترامپ بود.
این موضوع نشان میدهد که آمریکا از سویی بحث از توافق برجام میکند اما از سویی دیگر سعی میکند کماکان فشار را بر روی ایران نگه دارد.
بایدن به توافق برجام نیاز دارد و از سوی دیگر هم در تلاش است که ایران را در فشار نگه داشته و برای این موضوع هم زمان میخرد .
از همین رو نیز برجام امروز به بازی سیاسی طرف آمریکایی تبدیل شده است".