مدیرعامل خانه کتاب: مخالف ورود دولت به موضوع کاغذ هستم
مدیرعامل موسسه خانه کتاب میگوید: نمایشگاه بیش از آنکه فروشگاه باشد باید محل گفتوگوی اصحاب فرهنگ و گفتوگوی نویسنده با مخاطب باشد، اما با این تراکم جمعیت و شکل غرفههای کوچک نمیتوانیم فضای گفتوگو را ایجاد کنیم.

گروه کتاب و ادبیات ـ خبرگزاری فارس ـ نفیسه اسماعیلی: نیکنام حسینیپور، مدیر عامل کنونی موسسه خانه کتاب، فردی است که در روزهای پرمخاطره و چالشبرانگیز این موسسه از معاونت فرهنگی ارشاد به خانه کتاب آمد.
او از حوزه اجرا بیاطلاع نبود؛ چرا که ذیل معاونت فرهنگی در ارشاد مرتبط با نمایشگاه کتاب و موسسه نیز بود.
یک سال از سکانداریاش در خانه کتاب میگذرد و این مدت کافی بود تا با او به گفتوگویی مشروح بنشینیم و از موارد و چالشهای کتاب بشنویم.
آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتوگوی نسبتاً بلند فارس با حسینیپور است:
* همین اول گفتوگو بگویید «حسینیپور» هستید یا «حسینپور»؟
حسینیپور درست است، اما چون از ابتدا حسین پور در میان دوستان جا افتاده بودم با همین نام صدایم میکردند.
البته پسوند فامیلی هم دارم.
(میخندد)
دوران حبس اطلاعات گذشته است/ طبق قوانین میتوانیم در ازای ارائه اطلاعات هزینه دریافت کنیم
* به سوالات برسیم.
اغلب در آستانه نمایشگاه کتاب بحث ارائه اطلاعات از سوی خانه کتاب به مسئولان اطلاعرسانی نمایشگاه کتاب مطرح میشود و حتی این مسأله در گذشته اختلافات و چالشهایی را به همراه داشت.
آیا موافق انحصار اطلاعات در خانه کتاب هستید؟
من از همان ابتدا یک شعار داشتم؛ دوران حبس اطلاعات گذشته است و نباید اطلاعات در اختیار را حبس کنیم.
هنوز هم روی حرفم هستم و بنابراین ما باید اطلاعات را در اختیار افراد، محققین و نهادها و انجمنهایی که نیاز دارند، قرار دهیم.
در طول این مدت یک ساله هم سعی کردم با همین نگاه به انجمنهای مختلف از جمله قلم، ناشران دانشگاهی و کودک اطلاعات بدهیم.
همه از ما مرتب گزارش میخواهند.
با توجه به آئین نامه موجود مبنی بر اینکه برای ارائه این اطلاعات هزینهای باید دریافت شود، اما با توجه به اختیاراتی که در دست مدیر عامل است و این انجمنها فرهنگی هستند به صورت رایگان همه اطلاعات در اختیار آنها قرار داده شود.
برای نمایشگاه کتاب هم همین رویه را پیش گرفتیم.
جلسه با مدیر کمیته اطلاعرسانی نمایشگاه کتاب هم داشتیم و در این راستا همان اطلاعات مورد نیاز را در کمتر از ۲۴ ساعت ارائه کردیم.
بانک اطلاعاتی خانه کتاب با مسأله اطلاعرسانی نمایشگاه کتاب کمی متفاوت است.
همه اطلاعات برای نمایشگاه مورد نیاز نیست.
شهروندان اطلاعات اولیه از حضور ناشران و کتابها را نیاز دارند و سایر اطلاعات، مورد نیازشان نیست.
اطلاعات اولیه مورد نیاز بدون هیچ ملاحظهای در اختیار کمیته مزبور قرار گرفت.
نمیتوانم بگویم صد درصد بانک اطلاعات خانه کتاب مستند است
* بانک اطلاعاتی خانه کتاب تا چه اندازه مستند و روایتگر واقعیت است؟
تعدادی از مراکز و ناشران از عدم بروزرسانی این بانک اطلاعاتی همواره گلایه دارند.
نمیتوانم بگویم صد درصد بانک اطلاعات خانه کتاب مستند است، اما ما هم مشکلاتی داریم.
ملاحظاتی وجود دارد و معتقدم باید فرآیندها اصلاح شود؛ چرا که بانک اطلاعاتی ما مستند و کامل باید باشد و درصد خطا چنانچه در حال حاضر پنج درصد است به یک درصد تقلیل یابد.
نکتهای که وجود دارد اینکه در اعلام وصول در شهر تهران، کتاب را زمان اعلام وصول پردازش اطلاعات میکنند، اما اینکه هنگام اعلام وصول آیا آن کتاب به دست ما میرسد یا نه، یک بحث است، اما مسأله دیگر اینکه ممکن است کتاب اعلام وصول شده باشد، ولی نسخه فیزیکی کتاب به دست ما نرسیده باشد.
از این رو نمیتوانیم در بانک اطلاعاتی وارد کنیم.
مشکلی که ما داریم بیشتر در استانهاست؛ چرا که کتابها با تاخیر از استانها به دست ما میرسد و خیلی هم کسری دارد.
به دلیل گرانی کتاب برخی ناشران اعلام وصول نمیگیرند
*سیستم متمرکز ندارید؟
نه متاسفانه سیستم متمرکزی نداریم؛ چون اطلاعات باید از سوی ادارات کل ارشاد استانها به ما برسد.
تنها در قم اطلاعات در همان شهر قم وارد میشود و در سایر استانها بعضا با یک ماه و نیم تاخیر و ناقص به دست ما میرسد.
بنابراین وارد بانک اطلاعاتی خانه کتاب نمیشود.
ما در پی راهکاریم که از طریق خانه کتاب،کتابخانه ملی و اداره کتاب درگاه مشترکی را تشکیل دهیم، که وقتی ناشر وارد میشود اطلاعات را برای تمام نهادهای زیرمجموعه پر کند.
مذاکراتی در این راستا داشتهایم، اما متاسفانه چشمانداز خوبی را نمیبینم.
برخی از ناشران به دلیل گرانی کتاب اعلام وصول هم دریافت نمیکنند.
بنابراین سه مجموعه باید باهم مشکلات را حل کنند.
صرفا خانه کتاب به تنهایی نمیتواند این کار را سامان دهد و فرآیندها باید اصلاح و چابک شود تا درصد خطای بانک اطلاعاتی ما پایین باشد.
معتقدم در حوزه کتاب بانک اطلاعاتی وجود دارد که میتوان به آن استناد کرد، اما در حوزه سینما، مطبوعات و...
نمیتوان بانک اطلاعاتی اینگونه یافت، ولی بازهم درصد خطای این بانک اطلاعات کتاب هم باید کاهش یابد.
نمایشگاه کتاب جراحی میخواهد/ ۹۰۰ غرفه در شبستان نیاز نیست
* آقای حسینیپور ما پیشتر از آنکه شما را مدیرعامل خانه کتاب بدانیم، مدیر اجرایی در سطح نمایشگاه کتاب میشناسیم.
آسیبهای این دوره نمایشگاه کتاب چه بود؟
درست است مرا با نمایشگاه کتاب میشناسند؛ چرا که بنده از هفتمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در نمایشگاه بودم؛ بخشی در زمان دانشجویی و بخشی در سمتهایی چون مدیر اجرایی و....
به قول مقام معظم رهبری، نمایشگاه کتاب تهران یک باشگاه فرهنگی است و جای خود را باز کرده است، اما پس از ۳۲ سال باید آستینها را بالا بزنیم و از فربه شدن نمایشگاه جلوگیری کنیم.
بخشی از این چاق شدن به دلیل سیاستهایی است که در ارشاد و معاونت فرهنگی اتخاذ میکنیم که پروندههای نشری صادر میکنیم و همه میخواهند در نمایشگاه گردش مالی داشته باشند.
از این رو باید همه موارد را با هم ببینیم، اما در خود نمایشگاه به نظرم به جایی رسیدهایم که باید نمایشگاه را بازبینی جدی کنیم.
اگر این بازبینی انجام نشود، ناشران حرفهای ما ضربه میخورند.
من معتقدم در خود شبستان که بیش از ۹۰۰ غرفه ۹ متری وجود دارد باید مورد آسیبشناسی انجام شود، آیا ما به این میزان غرفه در نمایشگاه و در بخش داخلی نیازمندیم؟
آیا نیاز داریم برخی غرفههای ۹ متری کتابهای یکدیگر را بفروشند؟
کتابهایی که توسط ۲۵ ناشر ترجمه شده را بفروشند؟
اینها مواردی است که سطح سلیقه مخاطب را تنزل داده و موجب کتابسازی و قاچاق کتاب میشود.
معتقدم نمایشگاه بیش از آنکه فروشگاه باشد باید محل گفتوگوی اصحاب فرهنگ و گفتوگوی نویسنده با مخاطب باشد، اما با این تراکم جمعیت و شکل غرفههای کوچک نمیتوانیم فضای گفتوگو را ایجاد کنیم.
جالب اینکه حتی غرفههای بزرگ ما هم فضایی برای گفتوگوی اصحاب فرهنگ و مخاطبان ندارند.
نمایشگاه کتاب جراحی میخواهد.
نشر ما هنوز ارزش افزودههای خود را نشناخته و نتوانسته به جهانیان معرفی شود
* بخش برجسته نمایشگاه را نگفتید؟
بخش برجسته نمایشگاه هم بخش مهمان ویژه و دیپلماسی فرهنگی است، اما نمیدانم چقدر توانستهایم از حضور چین در دوره سی و دوم نمایشگاه کتاب به عنوان مهمان ویژه بهرهبرداری کنیم.
احساس من این است که چینیها بیشتر از ما توانستهاند بهرهبرداری کنند.
نشر ما هنوز ارزش افزودههای خود را نشناخته و نتوانسته به جهانیان معرفی کند، اما به نظر در این زمینه چینیها بیشتر پیشتاز بودهاند و با برنامه به پیش آمدهاند.
ما نیز باید یاد بگیریم و تمرین کنیم تا در حوزه نشر با دنیا تعامل کنیم.
مخالف ورود دولت به بازار کاغذ هستم
* در مورد موضوع کاغذ هم صحبتکنیم.
مسألهای که این روزها تیتر اغلب صحبتها، حرفها و تذکرات قرار گرفته است.
مشکل اصلی در ارائه نشدن کاغذ کجاست؟
بنده مخالفم دولت به بازار کاغذ ورود کند، این نوسانات هم رانت ایجاد میکند و هم باعث میشود نوسانات افزایش یابد.
ما در این زمینه تجربه تاریخی هم داریم.
در دههای برخی از ناشران میگویند کاغذ اگر شیب ملایم و مسیر خود را ادامه میداد، به قیمت کنونی نمیرسید و نصف قیمت کنونی بود.
به نظر میآید باید زیرساختها را در این زمینه درست کنیم.
دولت نباید کارخانه کاغذ بسازد، بخش خصوصی وارد شود
* پس معتقدید ارشاد هم نباید ورود میکرد؟
به نظر بنده ارشاد نباید به مسأله کاغذ ورود میکرد، اما با نظارت نهادهای مزبور میتوانست بازار را کنترل کند.
الان رانتی احساس میشود.
ضمن اینکه تفاوت کاغذ دولتی با آزاد بسیار است و از سوی دیگر آیا ناشری که کاغذ با ارز دولتی خریده قیمتگذاری نهایی اثرش هم به همان میزان است یا نه؟
ما در بحث کاغذ باید حمایت از مصرف کننده را ببینیم.
از این رو فرآیندها باید بازبینی شود.
در عین حال در صحبتی که پیش از عید درباره کارخانههای کاغذ کرده بودم، نگاهم این است که دولت نباید کارخانه بسازد، بلکه بخش خصوصی باید کارخانه کاغذ را بسازد، اما دولت زیرساختها را فراهم کند.
ورود بخش خصوصی با نگاه و چشم انداز به بازار بینالمللی مهم است.
اگر کارخانه کاغذ میخواهیم بسازیم باید بدانیم به اندازه کافی کارخانه داریم، اما از همانها هم نتوانستهایم بهره برداری کنیم و به روزرسانی داشته باشیم.
هنوز اکثر ناشران ما حاضر نیستند کاغذ داخلی خودمان را مصرف کنند؛ پس باید هم سطح کیفیت کاغذهای خودمان را افزایش دهیم و هم نگاهمان را برای صادرات افزایش دهیم تا کارخانههایمان ارزش افزوده بیابند.
یارانه نمایشگاه به طرحهای فصلی تزریق شود
* تا پیش از مدیریتتان بر خانه کتاب، در راستای بنهای دانشجویی نمایشگاه و یارانهها مسئول بودید.
به این سوال پاسخ دهید که تا چه زمان روند ارائه یارانه اینگونه خواهد بود؟
آیا نباید این پروسه بعد از ۳۲ سال تغییر کند؟
نه اینکه چون الان در خانه کتاب هستم، اینگونه قضاوت میکنم.
باید در نمایشگاه بینالمللی کتاب موضوع بن و یارانه بازبینی اساسی شود.
زمانی که در معاونت فرهنگی بودم، پیگیر شدم که به سمت اعتبار برویم و اعتبارسازی کنیم، چرا که بخشی از بنها در نمایشگاه اغلب تبدیل به وجه نقد میشود.
از سوی دیگر هرسال دانشجویانی از نقاط مختلف کشور با هزینههای هنگفت باید به نمایشگاه آمده و خرید کنند.
مشخص است که به لحاظ اقتصادی به صرفه نیست، اما اگر این میزان یارانه به طرحهای فصلی خانه کتاب تزریق شود هر شهروند ایرانی با مراجعه به کتابفروشیها میتواند خرید داشته باشد.
درصد خطای این مسأله هم خیلی پایین است و میتوان تحلیل محتوا هم داشت که مثلاً مردم فارس چه کتابهایی را مطالعه میکنند و....
در نمایشگاه چنین قضاوتی را نداریم و بعد هم بنها به سمتی میرود که تبدیل به وجه نقد میشود.
پیشنهادمان این است یارانهها به سمت تقویت طرحهای فصلی برود و یا طرحهای تخصصی و موضوعی.
با ارشاد برای طرحهای فصلی تسویه کردیم
* در حال حاضر ارشاد طرحهای فصلی خانه کتاب را تسویه کرده است؟
بله، آخرین طرح ما طرح پاییزه بود و عیدانه را به دلیل عدم تسویه طرح پاییزه اجرا نکردیم.
توانستیم طرح پاییزه را پس از عید نوروز تسویه کنیم.
خوشبخانه کتابفروشها مطالبهای از ما ندارند، اما مطالبه ما از ارشاد این است.
چنانچه این طرحها بخواهد برگزار شود، ترجیح ما این است که حداقل با اجرای طرح نهایتا تا یک هفته بعد تسویه حساب صورت گیرد.
آغاز طرحهای سال ۹۸ با طرح تابستانه/ میانگین فروش در طرحهای فصلی ۷ میلیارد است
* طرح فصلی آینده چه زمانی مجدد کلی میخورد؟
تابستانه را در دستور کار قرار دادیم و در حال بررسی تاریخ و زمان هستیم.
* میانگین فروش و یارانه این طرح فصلی چقدر است؟
میانگین فروش هر طرح نزدیک به ۷ میلیارد تومان و یارانه یک میلیارد و نیم است.
انتهای پیام/