رشد رفتارهای پرخاشگرانه در سایه اختلاف طبقاتی
یک متخصص اعصاب و روان با اشاره به اختلاف طبقاتی در جامعه و میزان خشم فزایندهای که به حالت انفجار رسیده است، گفت: تداوم مشکلات اقتصادی، اجتماعی، احساس ناامیدی و سرخوردگی در جامعه زمینهساز رفتارهای تکانشی و خشمگین بدون فکر و پیشبینی قبلی میشود که میتواند به نزاع، دعوا، قتل و حتی خودکشی منجر شود.

ایسنا/اصفهان یک متخصص اعصاب و روان با اشاره به اختلاف طبقاتی در جامعه و میزان خشم فزایندهای که به حالت انفجار رسیده است، گفت: تداوم مشکلات اقتصادی، اجتماعی، احساس ناامیدی و سرخوردگی در جامعه زمینهساز رفتارهای تکانشی و خشمگین بدون فکر و پیشبینی قبلی میشود که میتواند به نزاع، دعوا، قتل و حتی خودکشی منجر شود.
علیرضا جباری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در بسیاری از مواقع انتشار اخباری مثل قتل یک زن توسط همسرش از سوی رسانهها باعث واکنشهای بسیاری از سوی افراد جامعه میشود.
در این شرایط به دلیل بر هم خوردن امنیت جامعه، هرکسی تلاش میکند از دیدگاه خودش و به شکل ساده و مقطعی، مقصری برای این رخداد ناگوار و یا راهحلی برای پیشگیری از تکرار آن پیدا کند و خیلی زود پرونده این موضوع بسته میشود.
وی با بیان اینکه شاید بهتر باشد به قتلهای ناموسی نگاه جامعتری داشته باشیم، تصریح کرد: باید به قتلهای ناموسی از ابعاد شخصیتی، روانی، اجتماعی و فرهنگی نگاه کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده که شاهد قتلهای ناموسی و تکرار آن در جامعه هستیم.
این متخصص اعصاب و روان افزود: برخی معتقدند قتلهای ناموسی مربوط به خردهفرهنگی است که در برخی از مناطق کشور به دلیل مسائل فرهنگی و دینی وجود دارد.
این موضوع تنها مربوط به یک منطقه نیست، بلکه مسئلهای است که جامعه امروز ایران با آن دستوپنجه نرم میکند و در شمال کشور و یا حتی در تهران هم پدری فرزند خودش را به قتل میرساند، بر این اساس به نظر نمیرسد این قتلها فقط ریشه فرهنگی داشته باشند.
وی با بیان اینکه قتلهای ناموسی در کشورهای دیگر و در قالبهای دیگری نیز دیده میشود، یادآور شد: چندی پیش نوجوان ۱۷ سالهای در آمریکا از ساختمان کنگره بالا رفت و با تفنگ به ۳ نفر شلیک کرد.
پس اینجا علت و انگیزه قاتل خیلی مهم نیست، بلکه مهم شرایطی است که باعث میشود افراد در جوامع مختلف به خودشان اجازه دهند جان انسانهای دیگری را بگیرند.
این روانپزشک ادامه داد: قتلهای ناموسی تنها یک مسئله اجتماعی و یا مسئله فرهنگی نیست، بلکه مسائل روانپزشکی و روانشناسی نیز در این زمینه بسیار مهم است.
وی با تأکید بر اینکه باید قتلهای ناموسی را از ابعاد مختلف دید، توضیح داد: گلایهای که شاید بتوان از رسانههای داخلی داشت این است که هیچوقت قبل و بعد از داستان قتلهای ناموسی را روایت نمیکنند.
اینکه سابقه قاتل چه بوده، آیا قبلاً سابقه ناهنجاری و اقدامات مشابهی داشته است، آیا در خانواده این فرد این رفتارها و اعمال سابقه داشته است، آیا کودکی خوبی پشت سر گذرانده، ارتباط خوبی با پدر و مادرش دارد، آیا این فرد ماحصل یک تربیت خانوادگی یا محیط بد است و سؤالاتی از این دست همچنان بیپاسخ مانده است.
این متخصص اعصاب و روان گفت: اینکه قتلهای ناموسی را منحصر به غیرت و تعصب کنیم، یا رسانهها را محکوم و شبکههای اجتماعی را محدود کنیم، تعصب یا دین را محکوم کنیم و ...
فقط پاک کردن صورت مسئله و یکبعدی دیدن ماجرا است، درنهایت به این نتیجه میرسیم که یک نفر مرتکب قتلی شده و باید او را به مجازات محکوم و افکار عمومی را آرام کنیم، اما از سایر ابعاد این ماجرا غفلت کنیم.
وی به ابعاد اجتماعی و اقتصادی در پرونده قتلهای ناموسی اشاره و تصریح کرد: بعضا اختلاف طبقاتی در جامعه ایجاد شده و میزان خشم فزاینده در جامعه به حالت انفجار رسیده است.
در آمریکا و هر کشوری که اختلاف طبقاتی بالا و پایین زیاد میشود، چنین رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی زیاد خواهد سد و به شکلهای مختلف دیده میشود، از دعوای بر سر جای پارک که به قتل منجر میشود تا دعواهایی که ریشه در فرهنگ و تعصب و غیرت دارند.
جباری خاطرنشان کرد: مشکلات اقتصادی، مشکلات دیده نشده اجتماعی، فاصله افراد با پیشبینیهایی که از زندگی خود داشتند، احساس ناامیدی و سرخوردگی در جامعه، تبدیل به رفتارهای تکانشی و خشمگین بدون فکر و پیشبینی قبلی اتفاق میشود که به نزاع و دعوا و قتل و حتی خودکشی منجر میشود.
وی با بیان اینکه خشونت در شکل نهایی خود میتواند به شکل قتل باشد، گفت: قتل یکی از عوامل مرگ زودهنگام در مردان و زنان است و طبق تحقیقی که در مجله لانست در سال ۲۰۱۳ در ایالات متحده انجام شده، از هر ۷ قتل، یکی توسط شریک زندگی و همسر اتفاق میافتد که این نسبت در مردان نسبت به زنان ۶ برابر بیشتر است، یعنی میزان خشونتی که مردان نسبت به زنان مرتکب میشود ۶ برابر بیشتر است.
این روانپزشک با بیان اینکه عوامل مختلفی در بروز خشونت نقش دارند، توضیح داد: باور به اینکه وظیفه یک رابطه زناشویی خوب بر عهده زن است و اگر مشکلی وجود داشته باشد، مقصر زن است و یا اینکه آبروی یک مرد وابسته به رفتار همسرش است و اگر زن رفتار محترمانهای نداشته باشد آبروی مرد به خطر میافتد از جمله این عوامل است.
وی با بیان اینکه خشونت فیزیکی روش قابل قبولی برای حل تعارض طرفین و یک روش مرسوم برای نشان دادن و تحتفشار قرار دادن هر یک از طرفین بهویژه از سوی مردان است، افزود: باورهای دیگری در جامعه ما وجود دارد، از جمله اینکه مرد حق دارد قدرت خودش را در رابطه به شکل خشونت نشان دهد و بتواند رابطه را کنترل کند، این حق از طرف جامعه هم قابلپذیرش است.
حتی طلاق در شرایطی که دو طرف نمیتوانند رابطه عاطفی نزدیکی داشته باشند، بسیار مذموم و زشت است، بهویژه اگر از طرف زن مطرح شود.
روندهایی مثل پرداخت مهریه، شیربها بهعنوان حق تملک مرد بر زن در جامعه شناخته میشود که وقتی یک مرد این حق را پرداخت میکند، گویی حق مالکیت بر زن دارد.
اینها مسائل فرهنگی در جامعه است که میتواند ریشه برخی خشونتها باشد.
جباری، همچنین مسائل اجتماعی مثل فقر عمومی شدید، تبعیض در اقشار مختلف جامعه، بهویژه در دهکهای پایین و نابرابری اقتصادی را منبعی از خشم ناخودآگاه در افراد برشمرد که این خشم ناخودآگاه میتواند به شکل خشونتهای خانگی و انفجار خشونت خود را نشان دهد.
وی افزود: عدم وجود قوانین بازدارند و انعکاس آن در سطح وسیع در جامعه میتواند منبعی باشد که فرد خشم خود را از جایی که در دسترستر است تخلیه کند.
هرچقدر اختلاف طبقاتی جامعه بیشتر باشد این خشم بیشتر است.
وقتی فرد نتواند به امیدها و آرزوهای خود دست پیدا کند، این موضوع به شکل یک خشم بزرگ خود را نشان میدهد که میتواند جاهای مختلف خود را نشان دهد.
یکی از این خشونتها، خشونتهای خانگی است و یکی از مهمترین مظاهر خشونتهای خانگی نیز رابطه بین زن و شوهر است.
این روانپزشک با بیان اینکه ریشهیابی قتلهای ناموسی میتواند به ما کمک کند تا نگاه جامع و دقیقتری به این رخدادهای ناگوار داشته باشیم و بتوانیم از تکرار آن پیشگیری کنیم، افزود: در پرداختن به پرونده قتلهای ناموسی مسائل اقتصادی، اجتماعی، فردی و خانوادگی و محیطی از یکسو و مسائل جاری جامعه از سوی دیگر بسیار مهم است.
وی با تأکید بر اینکه نه مجازات و اعدام، نه محدود کردن رسانهها و شبکههای اجتماعی و نه پرداختن بلافاصله به موضوع نمیتواند راهگشا باشد، گفت: به نظر میرسد هرچقدر از این موضوع بگذرد و بتوانیم با آرامش بیشتری جنبههای مختلف این موضوع را ببینیم، به جامعه کمک میکنیم تا راهحل پایداری برای این مسئله پیدا کند و نه راهحلهای مقطعی و لحظهای که در جامعه امروز بسیار دیده میشود.
انتهای پیام