پارسال مردم افغانستان و امسال نوبت اوکراینیهاست
"پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دنیای غرب همچون صحنه یک تئاتر، وارد میان پردهای شد که طی آن واقعیتهایی را مبنی بر سیاستها و قدرتهای بزرگ فراموش کرد. حال به نوعی، جو بایدن ۷۹ ساله، این حس فراموشی را زنده و از نو تببین میکند."

"پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دنیای غرب همچون صحنه یک تئاتر، وارد میان پردهای شد که طی آن واقعیتهایی را مبنی بر سیاستها و قدرتهای بزرگ فراموش کرد.
حال به نوعی، جو بایدن ۷۹ ساله، این حس فراموشی را زنده و از نو تببین میکند."
به گزارش ایسنا، «نیال فرگوسن»، عضو ارشد موسسه هوور (Hoover)، استنفورد و ستوننویس بلومبرگ در تحلیلی برای روزنامه دیلی میل نوشت: «در طول دهه ۱۹۹۰، غرب چشمانش را نسبت به کشتار و نسل کشی در "رواندا" بست و پس از ترس و لرزی در هنگام "جنگهای بالکان" چشمانش را باز کرد و هوشیار شد.
در "بوسنی" و "کوزوو"، مداخله دیرهنگام آمریکا، اروپا را از مخمصه نجات داد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ما به شدت بر روی تهدید یک ایدئولوژی سیاسی تحت عنوان افراط گرایی متمرکز شدیم، البته به آنها از دیدگاه یک قدرت بزرگ نگاه نکردیم.
ما به جنگ تروریسم رفتیم.
آمریکا آن را رهبری و اروپا عمدتا از آن پیروی کرد.
در نهایت ما هم پیروز شدیم و هم شکست خوردیم.
ما با کشتن اسامه بن لادن، رهبر القاعده موفق شدیم از ۱۱ سپتامبر دیگری جلوگیری کنیم و از طرفی در ایجاد افغانستان و عراقی باثبات شکست خوردیم.
اما شکست واقعی نادیده گرفتن تجدید حیات دو قدرت بزرگ و قدیمی تحت عنوان "چین" و "روسیه" بود.
ما نه تنها این موضوع را نادیده گرفتیم، بلکه به آنها اجازه دادیم تا ظهور کنند.
آمریکاییها به رشد سریع چین کمک کردند؛ به خصوص پس از اینکه دولت پکن اجازه ورود به "سازمان تجارت جهانی" را پیدا کرد.
آمریکاییها یک "داستان افسانهای" از خود بافتند تحت این عنوان که چین، لیبرال خواهد شد.
درخصوص روسیه، بازگشت این کشور به قدرت نظامی توسط اروپاییها انجام شد؛ افرادی که گاز طبیعی این کشور (روسیه) را خریداری و از "فعالیتها و حکومت اسبتدادی" ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه چشم پوشی کردند.
اروپاییها نیز یک "داستان افسانهای" را برای خود نقل کردند؛ داستانی مبنی بر اینکه روسیه، لیبرال خواهد شد.
ما مدارک و شواهد کافی داریم تا نشان دهیم که مرتکب اشتباه شدهایم.
در وهله نخست، یکی از اشتباهات، مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه که به دنبال اعلامیه پوچ باراک اوباما، رئیس جمهوری پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۳ مبنی بر اینکه "آمریکا پلیس جهان نیست"، بود.
پس از آن، اشتباه بعدی الحاق کریمه به روسیه و اولین جنگ اوکراین در سال ۲۰۱۴ بود؛ اقدامی که غرب با تحریمهای ضعیف پاسخ آن را داد.
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در آن زمان معاون رئیس جمهور بود.
آیا وی از چنین موضوعی غفلت و کوتاهی کرده است؟
این داستان "فراموشی" در دوره دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا وقفه کوتاهی داشت.
اروپاییها منزجر شدند.
اما آیا روسیه بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ به جایی حمله کرد؟
متاسفانه علیرغم ادعاهایی مبنی بر اینکه دولت جو بایدن با دولت روزولت، رئیس جمهور اسبق آمریکا همتراز خواهد شد، چنین ادعاهایی به سرعت تغییر پیدا کرد و دولت بایدن با دولت ضعیف جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا در فاصله سالهای ۱۹۷۷ - ۱۹۸۱ مقایسه شد؛ به اضافه اینکه نشانههایی از زوال عقل هم به اشتباهات بایدن اضافه شد.
اما در داخل کشور، دولت آمریکا با تورمی بالاتر از هر زمان دیگری از سال ۱۹۸۲، افزایش جنایات خشونت آمیز و هجوم مهاجران غیرقانونی به مرزهای جنوبی، دچار آشفتگی شده است.
سال گذشته، جو بایدن مردم افغانستان را به دست طالبان سپرد و حال امسال نوبت مردم اوکراین است که به دست "گرگها" سپرده شوند.
تحریمها تا کنون روی ولادیمیر پوتین اثر نذاشته است اما چیزی که او را به فکر فرو میبرد، حضور قابل توجهی از تجهیزات و نیروها در خاک اوکراین بوده است؛ اقدامی که بایدن سرعت آن و ارسال تجهیزات و تسلیحات را کند کرده است.
چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد؟
اول از اینکه علیرغم دفاع پرشور مردم اوکراین، به نظر میرسد که ارتش اوکراین غافلگیر و مبهوت شده است.
مقاومت قهرمانانهای از سوی اوکراینیها وجود دارد اما روسیها قطعا ظرف چند روز آینده کنترل کییف را به دست خواهند گرفت.
دوم اینکه، اتحادیه اروپا و آمریکا به نظر میرسد تحریمهایی را علیه روسیه اعمال کنند تا هزینه کمتری برای خودشان داشته باشد و در نتیجه نهایتا به پوتین آسیب بزند.
در عوض اروپاییها باید واردات انرژی از روسیه را قطع کنند و آمریکا نیز به بانکهای روسیه آسیب بزند.
اما تمام اینها نمیتواند به سرعت انجام شود.
ناتو باید جدی و سریع درخصوص تقویت دفاع از کشورهای بالتیک و لهستان اقداماتی را انجام دهد.
در نهایت، و مهمتر از همه، اگر ولادیمیر پوتین بتواند در اوکراین پیروز شود، به طور قابل توجهی این احتمال را افزایش میدهد که "چین با حمله به تایوان" به دنبال پیروزی مشابهی باشد.»
انتهای پیام