جشن میانه؛ اسیر در قعر سرمای زمستان
جشنها و مناسبتهای بسیار زیبا و متنوعی در تقویم ایرانیان وجود دارد که نشان از فرهنگ غنی این مرز و بوم است.

ایسنا/قم جشنها و مناسبتهای بسیار زیبا و متنوعی در تقویم ایرانیان وجود دارد که نشان از فرهنگ غنی این مرز و بوم است.
جشن میانه زمستان یکی از همین جشنهای زیبا است که در سیر تحولات تاریخی دچار مدرنیزه شده است تا حدی که شاید کمتر کسی حتی نام آن را شنیده باشد.
این جشن در ایران باستان در روز ۱۵ بهمن و زمانی که ۴۵ روز از زمستان گذشته باشد، برگزار میشد.
مردم با این اعتقاد که کمر غول سرما شکسته و بهزودی میرود و زمین دوباره زنده خواهد شد به جشن و پایکوبی میپرداختند.
این جشن باستانی به عنوان جشن میانه زمستان گاهنباری نیز شناخته میشود؛ گاهنبار یا گَهَنبار در واقع آن ۶ روزی است که خدا زمین را آفریده و همچنین زرتشتیان در کتاب "زند" عنوان کردهاند که اهورامزدا آسمانها و زمین را در ۶ گاه خلق کرده است و در ابتدای هر کدام از گاههایی که آفریده میشود جشن برگزار میکنند که جشن میانه زمستان نامیده می شود.
این ۶ گاهنبار عبارتند از: میدیوزریم (میانه بهار)، میدیوشم (میانه تابستان)،پیته شهیم (پایان تابستان)، ایاثرم (منظور میانه پاییز)، میدیارم (میانه سال و پایان پاییز) و همسپتمدم (پایان زمستان و آغاز سال جدید).
در این جشن مردم گردهم میآمدند و به ستایش و سپاسگذاری اهورامزدا میپرداختند و همچنین مردم توانمند بخشی از دارایی خود را در اختیار نیازمندان قرار می دادند تا همه بتوانند در این روز به خوشی سر کنند و این نشان از این است که در گذشته مردم ایران تا چه اندازه نوع دوست و خیرخواه بودهاند، اگر در این زمانه هم این شیوه پیش گرفته شود اختلافات طبقاتی از بین رفته و بسیاری از مردم از دام فقر نجات مییابند.
جمشید یکی از پادشاهان ایرانی به عنوان نخستین بنیانگذار تمام گاهنبارها شناخته شده و با توجه به هر گاهنباری که در هر فصل سال وجود داشت و در هر کدام خداوند به آفرینش تک تک خلقتش پرداخته بود، پس هر کدام از این آفریدهها برای کشاورزان مهم و مفید بوده است.
خلقت هر گاهنبار در واقع جشن کشاورزان است زیرا به زندگی آنان رونق داده است پس در هر گاهنبار جشنی برپا میکردند.
اما متاسفانه بیشتر این جشنها و مناسبتها به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شدهاند و بیشتر درگیر مراسمهای پر زرقوبرق و غربی همچون ولنتاین و کریسمس که هیچ سازگاری با فرهنگ و تاریخ ایرانی ندارند شدهایم تا حتی که نسل جوان و امروزی حتی اسم این گونه جشنها را نیز نشنیدهاند.
اگر بخواهیم بار دیگر به این جشنها که ورقی از کتاب تاریخ و فرهنگ ایران باستان هستند جان دوبارهای بدهیم در وهله نخست نیازمند یک عزم جدی در دستگاههای فرهنگی هستیم.
به طور مثال شهرداریها میتوانند با استفاده از ظرفیت خود در تبلیغات شهری، بنرها، المانها و ...
گام عظیم و موثری در این راستا بردارند.
برنامه های فرهنگی و استفاده از ظرفیت های مختلفنسل و متنوع فرهنگی می تواند لحظات جالب وجذابی را برای مردم و جوانان به خصوص نسل نوپای کشور فراهم آورد.
انتهای پیام