آیا حریم خصوصی آقازادهها را باید حفظ کرد؟
باشگاه خبرنگاران
|
یادداشت
|
چهارشنبه، 19 دی 1397 - 18:35
مردم میپرسند که پسر فلان مسئول سابق یا فعلی به چه دلیل در خارج از کشور تحصیل میکند؟ چرا حجاب و سبک زندگیاش شباهتی با آنچه در کشور اعمال میشود ندارد؟ از چه راهی متمول شده است؟ آیا از رانتی استفاده کرده است؟

خلاصه خبر
به این مسائل پرداختهاند.
عباس عبدی: این حق را برای فرزندان دیگران هم قائل باشند
در بازههای زمانی مختلف از سوی رسانهها بحث فرزندان مسئولان فعلی یا سابق جمهوری اسلامی پررنگ شده است که سبک زندگی متفاوتی از والدینشان را در پیش گرفتهاند.
در واقع در این نوع افشاگریها کاری به آن فرزندان ندارند؛ فرزندان بسیاری از افراد همینطور زندگی میکنند؛ پدران و مادرانشان هم ممکن است به شیوهی آنها زندگی کنند و یا اینکه اصلا سبکی کاملا متفاوت با آنها برای زندگی داشته باشند.
به گزارش، در ادامه این مطلب آمده؛ اما سوال اینجاست که آیا مردم و ما به عنوان رسانه برای یافتن پاسخ این سوالات حق کنکاش در زندگی شخصی فرزندان مسوولان را داریم؟
به این مسائل پرداختهاند.
در واقع در این نوع افشاگریها کاری به آن فرزندان ندارند؛ فرزندان بسیاری از افراد همینطور زندگی میکنند؛ پدران و مادرانشان هم ممکن است به شیوهی آنها زندگی کنند و یا اینکه اصلا سبکی کاملا متفاوت با آنها برای زندگی داشته باشند.
درست مثل کسی که داعیهی طرفداری از مستضعفین را دارد درحالیکه خودش بسیار پولدار است، ریالی هم به کسی کمکی نمیکند و یا فرزندانش بسیار شیک هستند و سبک زندگیشان بسیار تجملگرایانه است؛ و از همه بدتر اینکه سر در آخور رانت دارد، اینها باهم همخوانی ندارند.
اما اگر گفتند فرزند من حق ندارد، باید نشان دهند که در مورد این گزارهشان چگونه برخورد میکنند؛ آیا همانطور که در مورد فرزندان دیگران عمل میکنند مانع فرزند خودشان هم شدهاند؟
آیا انتساب به یک مسوول این حق را به رسانه میدهد تا برای یافتن این سوال که رانت و فسادی در زندگی اطرافیان او هست یا نه، در زندگی شخصی فرزندان و اطرافیان مسوولان کنکاش کنند؟
اینکه در زندگی فرزندان و اطرافیان یک مسوول کنکاش کنند، اگر زندگی فرزندان و نزدیکان متاثر از زندگی آن فرد نیست، این موضوع مطلقا غیر اخلاقی است؛ اما اگر زندگی اینها متاثر از موقعیت زندگی پدر و مادرشان است و درواقع بهواسطهی موقعیت آنها به یک جایگاهی رسیدهاند یا عرفا چنین فهمیده میشود، خب طبیعی است که آنها باید هزینهاش را بدهند.
آیا اصلا چنین شفافسازیهایی در رسانهها در راستای مبارزه با رانت و فسادزدایی و ویژهخواری است؟
سوال ابهام درستی را مطرح کره است، شاید یک نفر خودش انتخاب کرده و رفته است، از موقعیت پدر و مادرش هم استفاده یا سوء استفادهای نکرده است؛ ضمن اینکه ممکن است حتی مخالف پدر ومادرش هم باشد.
اصل را باید بر رعایت ملاحظات حقوق فرزندان و افراد گذاشت، مگر اینکه اطمینان نسبی در وجود تخلفی حاصل شود.
درست مثل کسی که داعیهی طرفداری از مستضعفین را دارد درحالیکه خودش بسیار پولدار است، ریالی هم به کسی کمکی نمیکند و یا فرزندانش بسیار شیک هستند و سبک زندگیشان بسیار تجملگرایانه است؛ و از همه بدتر اینکه سر در آخور رانت دارد، اینها باهم همخوانی ندارند.از همهی اینها گذشته فرض کنیم که سبک زندگی فرزندان این افراد را رسانهای کنند و نمایش دهند، آنها بیایند و بگویند اینها بچههای ما هستند، هیچ اشکالی ندارد و حقشان است که اینگونه باشند؛ اگر بگویند حقشان است که اینگونه باشند در آنصورت باید این حق را برای فرزندان دیگران هم قائل باشند.
اما اگر گفتند فرزند من حق ندارد، باید نشان دهند که در مورد این گزارهشان چگونه برخورد میکنند؛ آیا همانطور که در مورد فرزندان دیگران عمل میکنند مانع فرزند خودشان هم شدهاند؟
اینکه در زندگی فرزندان و اطرافیان یک مسوول کنکاش کنند، اگر زندگی فرزندان و نزدیکان متاثر از زندگی آن فرد نیست، این موضوع مطلقا غیر اخلاقی است؛ اما اگر زندگی اینها متاثر از موقعیت زندگی پدر و مادرشان است و درواقع بهواسطهی موقعیت آنها به یک جایگاهی رسیدهاند یا عرفا چنین فهمیده میشود، خب طبیعی است که آنها باید هزینهاش را بدهند.یک نفر که به زندان میرود زن و بچهاش متاثر میشوند، آیا میتوانیم بگوییم زن و بچهاش چه گناهی کردهاند؟!
سوال ابهام درستی را مطرح کره است، شاید یک نفر خودش انتخاب کرده و رفته است، از موقعیت پدر و مادرش هم استفاده یا سوء استفادهای نکرده است؛ ضمن اینکه ممکن است حتی مخالف پدر ومادرش هم باشد.
اصل را باید بر رعایت ملاحظات حقوق فرزندان و افراد گذاشت، مگر اینکه اطمینان نسبی در وجود تخلفی حاصل شود.
بیژن مقدم، مدیر مسوول سایت الف.
نیز دربارهی دلایل پرداختن به سبک زندگی فرزندان مسوولان در رسانهها و افکار عمومی، گفت: «به نظر من اتفاقی که در حقیقت افتاده این است که ما از شعارهای اولیهی انقلاب فاصله گرفتهایم.
نیز دربارهی دلایل پرداختن به سبک زندگی فرزندان مسوولان در رسانهها و افکار عمومی، گفت: «به نظر من اتفاقی که در حقیقت افتاده این است که ما از شعارهای اولیهی انقلاب فاصله گرفتهایم.
مقدم دربارهی روشهای برخورد و جلوگیری از رانت که موجب بیاعتمادی شده است، گفت: «بهترین روش این است که این مسایل در قوانین ما مورد بازنگری قرار بگیرد و در آن مواردی که خلاف حق است راه این نوع کارها بسته شود.
پدری که نتواند برای فرزندش شغل درست کند به چه دردی میخورد؟!
پدری که نتواند برای فرزندش شغل درست کند به چه دردی میخورد؟!
از سوی دیگر اگر پدر میگفت که فرزند من در بخش خصوصی کار میکند، نه در بخش دولتی؛ میگفتند که بخش خصوصی پول و سرمایه میخواهد و این پول از کجا آمده؟
بالاخره فرزندان مسوولین هم فرزندان همین کشور هستند و باید جایی کار بکنند.
گروهی دیگر از فرزندان مسوولین هم هستند که اینها در حال حاضر دارند به رخ کشیده میشوند.
حالا این پدر ممکن است بیاید و بگوید که من کلا از فرزندم برائت میجویم و هیچ ارتباطی به من ندارد، که نمونهاش را در ماجرای آقای رامین و فرزندش دیدید؛ یا فرض کنید که دختر خانمی ازدواج میکند، چند سال بعد همسرش تصمیم میگیرد که به خارج از کشور برود و آنجا زندگی کند، این دیگر تحت ارادهی پدر آن دختر نبوده است، هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی.
بخشی از عکسهایی که دارد منتشر میشود از همین جنس است که آقای مسوول چرا فرزند شما خارج از کشور است؟
اشکالی ندارد اگر کسی بیاید و بگوید که من نسبتم با فرزندم اینگونه است و توضیحاتی دهد و بحث را ببندد.
در همهی موارد ادعای رانت نمیشود، بعضی هم میگویند که اصلا چرا فرزند فلانی رفته است خارج؟!
خب آن مسوول بیاید و توضیح دهد.
ما نمیتوانیم پدر را نابود کنیم که فرزندت فلان سبک زندگی را انتخاب کرده است.
از پیامبران و ائمه و بزرگان فزندان ناخلف داشتهاند تا روحانیونی که امروز هستند و دیروز هم بودهاند.
مگر ما کم داریم روحانیون بزرگی که فرزندانشان از گروه منافقین بودند و اعدام شدند؟!
شاید بعضی بگویند که این مسایل از عوارض طبیعی شفافیت و مقابله با رانت و فساد است و ابتدائا ممکن است که دچار چنین سوءتعبیرها، افراطها و تفریطهایی هم بشویم تا تعادلی برقرار شود، ممکن است اینگونه باشد، اما به هر صورت برای رسیدن به این تعادل باید کمک کرد و در موردش حرف زد.
او به یک شکل دیگری در داخل کشور خود را بروز میدهد که شما به آن میگویید رانت، و برخی دیگر به شکل دیگری در خارج بروز میدهند که میگویند این از رانت استفاده کرده و رفته آنجا و ضمن اینکه به فرهنگ داخلی و ایدئولوژی و راه و روش پدرش هم پشت پا زده است.
او همچنین دربارهی آسیبی که رفتارهای فرزندان برخی از مسوولین میزند، گفت: «موضوع دیگر رفتارهای برخی فرزندان مسوولین است که کاملا غیر متعهدانه چیزی را به رخ میکشند.
مقدم در پایان دربارهی راهکار برای حل این معضلات، گفت: «جلوی این موضوع را که نمیتوان گرفت، شفافیت و مقابله با رانت و فساد را هم که میگوییم خوب است، اما اینها زاییدههایی دارند که وقتی دقت نشود تبدیل خواهد شد به این معضلاتی که در حال حاضر داریم؛ بنابراین اصل شفافیت را باید بپذیریم، اگر هم مردم پرسشی داشتند پاسخ دهیم و رسانهها هم کمی دقیقتر عمل کنند، بحثهای کارشناسی شکل بگیرد و حریم خصوصی تعریف شود.
بالاخره فرزندان مسوولین هم فرزندان همین کشور هستند و باید جایی کار بکنند.گروهی دیگر از فرزندان مسوولین هم هستند که اینها در حال حاضر دارند به رخ کشیده میشوند.
حالا این پدر ممکن است بیاید و بگوید که من کلا از فرزندم برائت میجویم و هیچ ارتباطی به من ندارد، که نمونهاش را در ماجرای آقای رامین و فرزندش دیدید؛ یا فرض کنید که دختر خانمی ازدواج میکند، چند سال بعد همسرش تصمیم میگیرد که به خارج از کشور برود و آنجا زندگی کند، این دیگر تحت ارادهی پدر آن دختر نبوده است، هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی.بخشی از عکسهایی که دارد منتشر میشود از همین جنس است که آقای مسوول چرا فرزند شما خارج از کشور است؟
اشکالی ندارد اگر کسی بیاید و بگوید که من نسبتم با فرزندم اینگونه است و توضیحاتی دهد و بحث را ببندد.
در همهی موارد ادعای رانت نمیشود، بعضی هم میگویند که اصلا چرا فرزند فلانی رفته است خارج؟!
خب آن مسوول بیاید و توضیح دهد.
ما نمیتوانیم پدر را نابود کنیم که فرزندت فلان سبک زندگی را انتخاب کرده است.
از پیامبران و ائمه و بزرگان فزندان ناخلف داشتهاند تا روحانیونی که امروز هستند و دیروز هم بودهاند.
مگر ما کم داریم روحانیون بزرگی که فرزندانشان از گروه منافقین بودند و اعدام شدند؟!
شاید بعضی بگویند که این مسایل از عوارض طبیعی شفافیت و مقابله با رانت و فساد است و ابتدائا ممکن است که دچار چنین سوءتعبیرها، افراطها و تفریطهایی هم بشویم تا تعادلی برقرار شود، ممکن است اینگونه باشد، اما به هر صورت برای رسیدن به این تعادل باید کمک کرد و در موردش حرف زد.
او به یک شکل دیگری در داخل کشور خود را بروز میدهد که شما به آن میگویید رانت، و برخی دیگر به شکل دیگری در خارج بروز میدهند که میگویند این از رانت استفاده کرده و رفته آنجا و ضمن اینکه به فرهنگ داخلی و ایدئولوژی و راه و روش پدرش هم پشت پا زده است.
منبع: انصاف نیوز
عباس عبدی: این حق را برای فرزندان دیگران هم قائل باشند
در بازههای زمانی مختلف از سوی رسانهها بحث فرزندان مسئولان فعلی یا سابق جمهوری اسلامی پررنگ شده است که سبک زندگی متفاوتی از والدینشان را در پیش گرفتهاند.
در واقع در این نوع افشاگریها کاری به آن فرزندان ندارند؛ فرزندان بسیاری از افراد همینطور زندگی میکنند؛ پدران و مادرانشان هم ممکن است به شیوهی آنها زندگی کنند و یا اینکه اصلا سبکی کاملا متفاوت با آنها برای زندگی داشته باشند.
به گزارش، در ادامه این مطلب آمده؛ اما سوال اینجاست که آیا مردم و ما به عنوان رسانه برای یافتن پاسخ این سوالات حق کنکاش در زندگی شخصی فرزندان مسوولان را داریم؟
به این مسائل پرداختهاند.
در واقع در این نوع افشاگریها کاری به آن فرزندان ندارند؛ فرزندان بسیاری از افراد همینطور زندگی میکنند؛ پدران و مادرانشان هم ممکن است به شیوهی آنها زندگی کنند و یا اینکه اصلا سبکی کاملا متفاوت با آنها برای زندگی داشته باشند.
درست مثل کسی که داعیهی طرفداری از مستضعفین را دارد درحالیکه خودش بسیار پولدار است، ریالی هم به کسی کمکی نمیکند و یا فرزندانش بسیار شیک هستند و سبک زندگیشان بسیار تجملگرایانه است؛ و از همه بدتر اینکه سر در آخور رانت دارد، اینها باهم همخوانی ندارند.
اما اگر گفتند فرزند من حق ندارد، باید نشان دهند که در مورد این گزارهشان چگونه برخورد میکنند؛ آیا همانطور که در مورد فرزندان دیگران عمل میکنند مانع فرزند خودشان هم شدهاند؟
آیا انتساب به یک مسوول این حق را به رسانه میدهد تا برای یافتن این سوال که رانت و فسادی در زندگی اطرافیان او هست یا نه، در زندگی شخصی فرزندان و اطرافیان مسوولان کنکاش کنند؟
اینکه در زندگی فرزندان و اطرافیان یک مسوول کنکاش کنند، اگر زندگی فرزندان و نزدیکان متاثر از زندگی آن فرد نیست، این موضوع مطلقا غیر اخلاقی است؛ اما اگر زندگی اینها متاثر از موقعیت زندگی پدر و مادرشان است و درواقع بهواسطهی موقعیت آنها به یک جایگاهی رسیدهاند یا عرفا چنین فهمیده میشود، خب طبیعی است که آنها باید هزینهاش را بدهند.
آیا اصلا چنین شفافسازیهایی در رسانهها در راستای مبارزه با رانت و فسادزدایی و ویژهخواری است؟
سوال ابهام درستی را مطرح کره است، شاید یک نفر خودش انتخاب کرده و رفته است، از موقعیت پدر و مادرش هم استفاده یا سوء استفادهای نکرده است؛ ضمن اینکه ممکن است حتی مخالف پدر ومادرش هم باشد.
اصل را باید بر رعایت ملاحظات حقوق فرزندان و افراد گذاشت، مگر اینکه اطمینان نسبی در وجود تخلفی حاصل شود.
درست مثل کسی که داعیهی طرفداری از مستضعفین را دارد درحالیکه خودش بسیار پولدار است، ریالی هم به کسی کمکی نمیکند و یا فرزندانش بسیار شیک هستند و سبک زندگیشان بسیار تجملگرایانه است؛ و از همه بدتر اینکه سر در آخور رانت دارد، اینها باهم همخوانی ندارند.از همهی اینها گذشته فرض کنیم که سبک زندگی فرزندان این افراد را رسانهای کنند و نمایش دهند، آنها بیایند و بگویند اینها بچههای ما هستند، هیچ اشکالی ندارد و حقشان است که اینگونه باشند؛ اگر بگویند حقشان است که اینگونه باشند در آنصورت باید این حق را برای فرزندان دیگران هم قائل باشند.
اما اگر گفتند فرزند من حق ندارد، باید نشان دهند که در مورد این گزارهشان چگونه برخورد میکنند؛ آیا همانطور که در مورد فرزندان دیگران عمل میکنند مانع فرزند خودشان هم شدهاند؟
اینکه در زندگی فرزندان و اطرافیان یک مسوول کنکاش کنند، اگر زندگی فرزندان و نزدیکان متاثر از زندگی آن فرد نیست، این موضوع مطلقا غیر اخلاقی است؛ اما اگر زندگی اینها متاثر از موقعیت زندگی پدر و مادرشان است و درواقع بهواسطهی موقعیت آنها به یک جایگاهی رسیدهاند یا عرفا چنین فهمیده میشود، خب طبیعی است که آنها باید هزینهاش را بدهند.یک نفر که به زندان میرود زن و بچهاش متاثر میشوند، آیا میتوانیم بگوییم زن و بچهاش چه گناهی کردهاند؟!
سوال ابهام درستی را مطرح کره است، شاید یک نفر خودش انتخاب کرده و رفته است، از موقعیت پدر و مادرش هم استفاده یا سوء استفادهای نکرده است؛ ضمن اینکه ممکن است حتی مخالف پدر ومادرش هم باشد.
اصل را باید بر رعایت ملاحظات حقوق فرزندان و افراد گذاشت، مگر اینکه اطمینان نسبی در وجود تخلفی حاصل شود.
بیژن مقدم، مدیر مسوول سایت الف.
نیز دربارهی دلایل پرداختن به سبک زندگی فرزندان مسوولان در رسانهها و افکار عمومی، گفت: «به نظر من اتفاقی که در حقیقت افتاده این است که ما از شعارهای اولیهی انقلاب فاصله گرفتهایم.
نیز دربارهی دلایل پرداختن به سبک زندگی فرزندان مسوولان در رسانهها و افکار عمومی، گفت: «به نظر من اتفاقی که در حقیقت افتاده این است که ما از شعارهای اولیهی انقلاب فاصله گرفتهایم.
مقدم دربارهی روشهای برخورد و جلوگیری از رانت که موجب بیاعتمادی شده است، گفت: «بهترین روش این است که این مسایل در قوانین ما مورد بازنگری قرار بگیرد و در آن مواردی که خلاف حق است راه این نوع کارها بسته شود.
پدری که نتواند برای فرزندش شغل درست کند به چه دردی میخورد؟!
پدری که نتواند برای فرزندش شغل درست کند به چه دردی میخورد؟!
از سوی دیگر اگر پدر میگفت که فرزند من در بخش خصوصی کار میکند، نه در بخش دولتی؛ میگفتند که بخش خصوصی پول و سرمایه میخواهد و این پول از کجا آمده؟
بالاخره فرزندان مسوولین هم فرزندان همین کشور هستند و باید جایی کار بکنند.
گروهی دیگر از فرزندان مسوولین هم هستند که اینها در حال حاضر دارند به رخ کشیده میشوند.
حالا این پدر ممکن است بیاید و بگوید که من کلا از فرزندم برائت میجویم و هیچ ارتباطی به من ندارد، که نمونهاش را در ماجرای آقای رامین و فرزندش دیدید؛ یا فرض کنید که دختر خانمی ازدواج میکند، چند سال بعد همسرش تصمیم میگیرد که به خارج از کشور برود و آنجا زندگی کند، این دیگر تحت ارادهی پدر آن دختر نبوده است، هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی.
بخشی از عکسهایی که دارد منتشر میشود از همین جنس است که آقای مسوول چرا فرزند شما خارج از کشور است؟
اشکالی ندارد اگر کسی بیاید و بگوید که من نسبتم با فرزندم اینگونه است و توضیحاتی دهد و بحث را ببندد.
در همهی موارد ادعای رانت نمیشود، بعضی هم میگویند که اصلا چرا فرزند فلانی رفته است خارج؟!
خب آن مسوول بیاید و توضیح دهد.
ما نمیتوانیم پدر را نابود کنیم که فرزندت فلان سبک زندگی را انتخاب کرده است.
از پیامبران و ائمه و بزرگان فزندان ناخلف داشتهاند تا روحانیونی که امروز هستند و دیروز هم بودهاند.
مگر ما کم داریم روحانیون بزرگی که فرزندانشان از گروه منافقین بودند و اعدام شدند؟!
شاید بعضی بگویند که این مسایل از عوارض طبیعی شفافیت و مقابله با رانت و فساد است و ابتدائا ممکن است که دچار چنین سوءتعبیرها، افراطها و تفریطهایی هم بشویم تا تعادلی برقرار شود، ممکن است اینگونه باشد، اما به هر صورت برای رسیدن به این تعادل باید کمک کرد و در موردش حرف زد.
او به یک شکل دیگری در داخل کشور خود را بروز میدهد که شما به آن میگویید رانت، و برخی دیگر به شکل دیگری در خارج بروز میدهند که میگویند این از رانت استفاده کرده و رفته آنجا و ضمن اینکه به فرهنگ داخلی و ایدئولوژی و راه و روش پدرش هم پشت پا زده است.
او همچنین دربارهی آسیبی که رفتارهای فرزندان برخی از مسوولین میزند، گفت: «موضوع دیگر رفتارهای برخی فرزندان مسوولین است که کاملا غیر متعهدانه چیزی را به رخ میکشند.
مقدم در پایان دربارهی راهکار برای حل این معضلات، گفت: «جلوی این موضوع را که نمیتوان گرفت، شفافیت و مقابله با رانت و فساد را هم که میگوییم خوب است، اما اینها زاییدههایی دارند که وقتی دقت نشود تبدیل خواهد شد به این معضلاتی که در حال حاضر داریم؛ بنابراین اصل شفافیت را باید بپذیریم، اگر هم مردم پرسشی داشتند پاسخ دهیم و رسانهها هم کمی دقیقتر عمل کنند، بحثهای کارشناسی شکل بگیرد و حریم خصوصی تعریف شود.
بالاخره فرزندان مسوولین هم فرزندان همین کشور هستند و باید جایی کار بکنند.گروهی دیگر از فرزندان مسوولین هم هستند که اینها در حال حاضر دارند به رخ کشیده میشوند.
حالا این پدر ممکن است بیاید و بگوید که من کلا از فرزندم برائت میجویم و هیچ ارتباطی به من ندارد، که نمونهاش را در ماجرای آقای رامین و فرزندش دیدید؛ یا فرض کنید که دختر خانمی ازدواج میکند، چند سال بعد همسرش تصمیم میگیرد که به خارج از کشور برود و آنجا زندگی کند، این دیگر تحت ارادهی پدر آن دختر نبوده است، هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی.بخشی از عکسهایی که دارد منتشر میشود از همین جنس است که آقای مسوول چرا فرزند شما خارج از کشور است؟
اشکالی ندارد اگر کسی بیاید و بگوید که من نسبتم با فرزندم اینگونه است و توضیحاتی دهد و بحث را ببندد.
در همهی موارد ادعای رانت نمیشود، بعضی هم میگویند که اصلا چرا فرزند فلانی رفته است خارج؟!
خب آن مسوول بیاید و توضیح دهد.
ما نمیتوانیم پدر را نابود کنیم که فرزندت فلان سبک زندگی را انتخاب کرده است.
از پیامبران و ائمه و بزرگان فزندان ناخلف داشتهاند تا روحانیونی که امروز هستند و دیروز هم بودهاند.
مگر ما کم داریم روحانیون بزرگی که فرزندانشان از گروه منافقین بودند و اعدام شدند؟!
شاید بعضی بگویند که این مسایل از عوارض طبیعی شفافیت و مقابله با رانت و فساد است و ابتدائا ممکن است که دچار چنین سوءتعبیرها، افراطها و تفریطهایی هم بشویم تا تعادلی برقرار شود، ممکن است اینگونه باشد، اما به هر صورت برای رسیدن به این تعادل باید کمک کرد و در موردش حرف زد.
او به یک شکل دیگری در داخل کشور خود را بروز میدهد که شما به آن میگویید رانت، و برخی دیگر به شکل دیگری در خارج بروز میدهند که میگویند این از رانت استفاده کرده و رفته آنجا و ضمن اینکه به فرهنگ داخلی و ایدئولوژی و راه و روش پدرش هم پشت پا زده است.
منبع: انصاف نیوز