ماجرای امضای رهبر انقلاب بر کتاب «خورشید در سایه» / دلایل نویسندهای که به سراغ زندگی عماد مغنیه رفت
روایتی متفاوت از امضای مقام معظم رهبری بر کتاب «خورشید در سایه» را در این گزارش بخوانید.

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می دهد؛
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، هرساله رهبر معظم انقلاب اسلامی با توجه ویژه به نمایشگاه کتاب به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی،از آن بازدید و در جریان تازه های نشر قرار می گیرند.
ایشان هرسال با رهنمودهایی به ناشران و دست اندرکاران نمایشگاه کتاب تاکید بر توجه ویژه به کتاب و نمایشگاه های این چنینی دارند البته در همان بازدید چند ساعته، برخی کتاب ها مورد تفقد ایشان قرار می گیرد و یکی از این کتابها «سایه در خورشید» بود که معاون غرفه انتشارات موزه انقلاب اسلامی و نویسنده آن کتاب، به ماجرای این امضا پرداختند.
مرجان خالقی معاون مسئول انتشارات موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، از خاطره خود در دیدار با مقام معظم رهبری گفت: یک روز که به نمایشگاه کتاب آمدیم، متوجه شدیم مقام معظم رهبری برای بازدید به نمایشگاه آمده اند و غرفه ما در راهروهایی قرار گرفته بود که رهبر به احتمال زیاد از آنها بازدید می کرد.
وی افزود:رهبر انقلاب اسلامی به دلیل کمبود وقت، فشارکاری و تعداد زیاد غرفهها از غرفه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بازدید نکردند و از کنار غرفه ما رد شدند، اما ذوق و شوقی که من و همکارانم در این بخش انتشارات برای دیدار با مقام معظم رهبری داشتیم، باعث شد فکری کنیم تا بتوانیم آقا را ببینیم و کتاب «خورشید در سایه» را برای امضاء به ایشان برسانیم.
معاون مسئول انتشارات موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اظهار کرد:نویسنده این کتاب چندی پیش در سفر به لبنان از سید حسن نصرالله خواسته بود که تقریظی بر کتاب داشته باشند و من از این موضوع مطلع بودم و برایم مهم بود که این کتاب به امضای مقام معظم رهبری هم برسد از این رو کتاب را در دست گرفتم و به غرفهای رفتم که احتمال می دادم مقام معظم رهبری در زمان خروج از نمایشگاه از آنجا عبور می کنند.
خالقی ادامه داد:طبیعتا من نمیتوانستم به مقام معظم رهبری نزدیک بشوم، اما در زمان خروج رهبر از نمایشگاه وقتی نگاهشان به سمت من افتاد؛ دستم را بلند کردم و ایشان نزدیک من آمدند.
من کتاب را باز کردم و توضیح دادم که کتاب «خورشید در سایه»، کتاب زندگینامه شهید مغنیه است که انشاء الله تقریظ سید حسن نصرالله را هم بر آن خواهیم داشت.
وی گفت:مقام معظم رهبری هم خیلی صمیمانه و دوستانه خودکار من را گرفتند و کتاب را امضا کردند.
امضای رهبر انقلاب بر کتاب «سایه در خورشید» باورکردنی نبود
الهه آخرتی نویسنده کتاب «خورشید در سایه» گفت:حقیقتا من چنین سعادتی را برای کتاب «خورشید در سایه» متصور نبودم که کتاب به امضای مقام معظم رهبری برسد البته برنامه داشتیم که کتاب را به دست ایشان برسانیم و فکر میکردیم که شاید بعد از خواندن کتاب، نوشته ای برای آن داشته باشند.
وی افزود:من در روز بازدید مقام معظم رهبری از نمایشگاه کتاب در نمایشگاه نبودم و نتوانستم مقام معظم رهبری را ببینم.
اما خانم خالقی با من تماس گرفت و گفت خبر خوبی برایت دارم؛ مقام معظم رهبری کتاب «خورشید در سایه» را امضا کرده است که این برایم باورکردنی نبود.
نویسنده کتاب «خورشید در سایه» گفت: از کودکی کتاب زیاد میخواندم و هیچ وقت فکر نمیکردم روزی خودم نویسنده بشوم، علاقهای که به کار فرهنگی در زمینه شهدا داشتم با دو اتفاق مهم همراه شد، یکی از این اتفاقها،انقلاب خاور میانه و دیگری انقلابهایی بود که در شمال آفریقا انجام شد اما همه آنها ناقص ماند.
وی با بیان اینکه بزرگترین انقلاب ها در مصر بود،ادامه داد: بزرگترین نقطه ضعف انقلاب ها، نداشتن رهبر و مرشد بود که در نتیجه برخی حرکتهای اسلامی را انجام دادند و توانستند به حداقلیها برسند، اما حرکتشان ناتمام ماند.
آخرتی اظهار کرد: با توجه به وضعیت اقتصادی که پیش آمد و دستور آتش به اختیار رهبر، به دنبال یک الگو بودم تا بتوان در مورد این دو جریان کار کرد که ناخودآگاه به عماد مغنیه رسیدم، چون آدم آتش به اختیاری بوده و اولین بار در سن ۱۱ سالگی کاری را در زندگی اش شروع کرد.
او در آن زمان برای بازسازی یک مسجد پول نداشت و تصمیم گرفت با پرتقال چینی هزینه را تامین کند اگرچه این کار برایش سخت بود اما توانست این کار را انجام بدهد و مسجد را بازسازی کند.
بعدها مغنیه کارهای بزرگی کرد تا جایی که موساد در جایی می گوید که ما در این۲۴سال بزرگترین ضربهها را ازعماد مغنیه خوردیم از این رو کتاب «خورشید در سایه» را نوشتم.
در قسمتی از کتاب خورشید در سایه چنین میخوانیم:یک بار که به منزل شخصیت برجسته سوری رفته بودم، در آنجا با فردی به نام (حاج ربیع) آشنا شدم.
(حاج ربیع) هم در این دیدار، موهای خود را به تیغ و قیچی من سپرد.
شخصیت سوری، آن روز هنگامی که (حاج ربیع) پای تیغ سلمانی ام نشست، به او گفت (اگر حسان میدانست که سر تو ۲۵ میلیون دلار میارزد، با همان تیغ سلمانی اش، گردنت را میزد).
انتهای پیام/