مهدویزادگان: علت ریزش برخی انقلابیون «آرمانگرایی محض» یا «واقعگرایی محض» است- اخبار سیاست ایران - اخبار سیاسی تسنیم
داود مهدوی زادگان سرپرست سازمان سمت گفت: برخی انقلابیون به شدت آرمانگرا هستند. شدت آرمانگرایی موجب ریزششان میشود و وقتی انقلاب و نظام را در موقعیتهایی میبینند، چون ظرفیت ندارند، ریزش میکنند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، نشست علمی «بررسی زمینهها، علل و عوامل ریزشهای انقلاب اسلامی» با حضور حجت الاسلام داود مهدوی زادگان، سرپرست سازمان سمت و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، علیرضا شجاعی زند جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و حسین محمدی سیرت عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در موسسه پژوهشی انقلاب اسلامی برگزار شد.
حجت الاسلام داود مهدوی زادگان در این نشست اظهار داشت: مفهوم «ریزش» را باید تجزیه و تحلیل کرد.
این واژه ایهام دارد و دو معنا برای ریزشهای انقلاب میتوان تصور کرد.
هم میتوانیم ریزشهای انقلاب را به «ریزش انقلاب» و هم به «ریزش انقلابیها» تعبیر کرد.
بنابراین هم میتواند وصفی برای خودِ انقلاب و هم برای حاملان انقلاب (انقلابیها) باشد که این دو، مقولات جداگانهای هستند و باید آنها را از یکدیگر تفکیک کرد.
وی افزود: در خصوص معنای اول یعنی «ریزش انقلاب» باید گفت که جامعهشناسان به این موضوع بسیار پرداختهاند و از آن با عنوان «عادیسازی» و «ترمیدور» یاد کردهاند.
بدین معنا که انقلاب از اصالتهایش عبور کرده، ماهیتش را از دست داده و عادی شده است.
عادی شدن انقلاب یعنی روزمره شدن، کنار رفتن حیات انقلابی و از دست دادن ظرفیت الگو بودن.
آن انقلاب که به این سرنوشت دچار شود دیگر جانی ندارد و در وضعیت عادی شده قرار گرفته است؛ چراکه به طور کلی انقلاب گذار از وضعیت عادی به غیر عادی است.
در نتیجه در صورت بروز این پدیده میتوان گفت انقلاب دچار ریزش شده است.
مهدویزادگان در ادامه به توصیف معنای دوم «ریزشهای انقلاب» پرداخت و گفت: ریزش بین حاملان انقلاب هم صورت میگیرد.
یک وقت روح انقلابی بین افراد وجود دارد، اما انقلابی نیست چرا که انقلاب تبدیل به خاطره و یک واقعه تاریخی شده است.
آن وقت مردم احساس نمیکنند که در متن انقلاب حضور دارند و وقتی از انقلاب میگویند، گویی از دیروز میگویند؛ چرا که انقلاب در «حال» وجود ندارد.
در مورد انقلاب مشروطه چنین اتفاقی افتاد.
انقلاب مشروطه خیلی زود به خاطره تبدیل شد.
آنهایی که تاریخ مشروطه را نوشتند، صرفاً تاریخ نوشتند و وصف حال نکردند.
سرپرست سازمان سمت خاطرنشان کرد: به هر ترتیب معنای دیگر «ریزشهای انقلاب»، ریزش حاملان انقلاب است یعنی انقلابیونی که از انقلاب فاصله گرفته و از آن جدا شدهاند.
زمانی که حاملان انقلاب از انقلاب فاصله میگیرند میتوان گفت دچار ریزش شدهاند.
از این ریزش هم میتوان «عادیشدن» تعبیر کرد.
در چنین شرایطی انقلاب حضور دارد و در حیات به سر میبرد، اما انقلابیون عادی شده و از جوهره انقلاب فاصله گرفتهاند.
حجتالاسلام مهدویزادگان عنوان کرد: معنای اول در جامعهشناسی بسیار بحث شده است، اما به شکل دوم کمتر پرداخته شده است.
جامعهشناسی با رویکرد لیبرالی و رسمی طبیعی است که به معنای اول بپردازد.
این معنا برای آنها مهم است و فاصله گرفتن انقلابیون برای جامعهشناسی رسمی زیاد مهم نیست، اما در اندیشه انقلابی موضوع دوم مهم است.
بالاخره هیچ انقلابی مایل نیست طرفداران خود را از دست بدهد.
وی همچنین بیان داشت: البته این دو معنا نسبتی نیز با هم پیدا میکنند.
به نظر میرسد بین این دو معنا تقابلی نیز وجود دارد؛ بهگونهای که میشود گفت قابل جمع نیستند و یکی از این دو، شکل میگیرد.
اینها تضادی با هم دارند.
وقتی میگوییم ریزش انقلابی، یعنی انقلاب زنده است و وجود دارد و در عین حال افرادی از آن جدا شدهاند.
مهدویزادگان با طرح این سوال که اکنون ما پدیده «ریزش برخی از انقلابیون مواجه هستیم یا ریزش انقلاب؟» عنوان کرد: اگر تحلیل ریزش انقلابی حاکم باشد، یعنی انقلاب زنده و در تکاپوست؛ حاملان انقلاب ریزش کردهاند نه خود انقلاب.
این خود پیامی دارد که نگرانی از بابت انقلاب نباید داشته باشیم.
انقلاب حیات دارد و پیامی برای امروز ما دارد.
بنابراین ریزش انقلاب اتفاق نیافتاده است، بلکه نگرانی نسبت به انقلابیون است که از انقلاب فاصله گرفتند.
پس باید تفکیک کرد که دغدغه معطوف به انقلاب یا انقلابیهاست.
تحلیل اشتباه مسائلی به همراه دارد و به جای اینکه دغدغه انقلابیون را داشته باشیم، دغدغه انقلاب را خواهیم داشت.
وی در ادامه با بیان اینکه برای ما ریزش انقلابیها مهم است، به بیان عوامل ریزش انقلابیها پرداخت و گفت: اولین دلیل قوت و افق اندیشه انقلاب است.
هرچقدر افق، محتوا و اندیشه یک انقلاب قوی، مستحکم و تو در تو باشد و گستره زیادی داشته باشد، میتوان پیشبینی کرد که انقلاب دچار ریزش شود.
بالاخره همه افراد یک سطح نیستند.
برخی نمیتوانند عمق اندیشه انقلاب را در لایههای عمیق درک کنند.
در نتیجه آنها در میانه راه به دلیل ارتفاع انقلاب عدول میکنند.
مهدویزادگان البته برخی از ریزشها را ریزش ندانست و بیان کرد: وقتی انقلابی شکل میگیرد، عدهای (افراد و گروهها) همداستان با انقلاب نیستند، اما چون خودشان قادر به ایجاد جنبش اجتماعی نیستند همداستان میشوند البته به مرور فاصله میگیرند.
به اینها نمیتوان ریزش گفت.
در انقلاب اسلامی گروهها و افراد بسیاری بودند که با نیتها و طمعهایی وارد شدند و سپس جدا شدند.
وی دلیل دیگر ریزش را «آرمانگرایی محض» دانست و گفت: برخی انقلابیون به شدت آرمانگرا هستند.
شدت آرمانگرایی موجب ریزششان میشود و وقتی انقلاب و نظام را در موقعیتهایی میبینند، چون ظرفیت ندارند، ریزش میکنند.
نقدهایشان هم متوجه آرمانهای انقلاب میشود.
دلیل دیگر «واقعگرایی محض» است.
آنها نمیتوانند در فضای آرمانی زندگی کنند و ریزش پیدا میکنند.
آنها باتوجه به مقتضیات زمان عمل میکنند.
دلیل دیگر هم روزمره شدن انقلابیون است.
مهدویزادگان در پایان با طرح مجدد این سوال که «با پدیده ریزش انقلاب یا انقلابی در انقلاب اسلامی مواجه هستیم؟» گفت: ما ریزش انقلابی داریم، اما ریزش انقلاب نداریم.
اگر گفتار و اعمال ریزشیها را بررسی کنیم، متوجه ریزش انقلابیها خواهیم شد.
وقتی در گفتار افراد توجه کنیم، سخنان آنها معطوف به اهداف و آرمانهای انقلاب نیست و معلوم است که از آنها عدول کردهاند.
آن چیزی که در متن انقلاب بوده را نمیخواهند و تجدیدنظرطلب شدهاند.
به هر حال ما دوست نداریم انقلابیون از قطار انقلاب پیاده شوند، اما مهم این است که قطار انقلاب متوقف نشود.
البته باید واکاوی کرد تا آن کسانی که پیاده شدند به قطار انقلاب بازگردند.
انتهای پیام/