جریانشناسی فتنه در گفتگو با نویسنده «دایرةالمعارف فتنه»/ آیا همه طرفداران موسوی از سناریو اصلاحطلبان آگاه بودند؟
«آیا همه طرفداران موسوی از سناریو اصلاحطلبان آگاه بودند؟»، «نشانههایی از بازی حساب شده اصلاحات در فتنه 88» و «وقتی BBC فارسی تشکیل و در آستانه انتخابات تغییر رویکرد میدهد!» از جمله مباحث گفتوگوی تفضیلی با مهدی سعیدی نویسنده متاب دایرة المعارف فتنه است.<br/><br/>
خبرگزای فارس از تهران؛ مرتضی زلب: شاید اگر امروز کسی بخواهد درباره اتفاقات سال 88 کتابی را مطالعه کند که به جمیع جهات وقایع آن سال بپردازد کمتر کتابی چون مجموعه 9 جلدی دایرةالمعارف فتنه او را از مراجعه به دیگر کتابها بینیاز میکند.
مجموعهای که شامل عناوینی چون فتنه شناسی، روایت رخداد، کالبدشناسی فتنه، رفتار شناسی خواص، رفتارشناسی گروههای سیاسی، مدیریت رهبری در گذر از فتنه، آثار ماندگار، اسناد فتنه، و آلبوم تصاویر توسط جمعی از پژوهشگران جمع آوری و نهایتا به قلم مهدی سعیدی از فعالان و پژوهشگران عرصه سیاست داخلی به رشته تحریر درآمده است.
به بهانه این پژوهش ارزشمند و در آستانه یوم الله نهم دی ماه درباره چگونگی شکل گیری فتنه 88 و تحقق 9 دی با نویسنده مجموعه دایرةالمعارف فتنه به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
- خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که چه شد که به فکر تالیف 9 جلد کتاب در موضوع فتنه افتادید؟
من تحصیلکرده علوم سیاسی هستم و در حوزه پژوهشگری علوم سیاسی تاریخ معاصر فعالیت میکنم.
بخشی از پژوهشهایم تبدیل به کتابهایی مانند «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» و «مردم سالاری دینی از منظر آیت الله خامنهای» در مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده است و کتاب «جنایات غرب» را هم که شامل بررسی 400 سال جنایات غرب علیه بشریت است را نیز در انتشارات دیگری به چاپ رساندهام.
آخرین کتابی که از من منتشر شده "زمانه بنیان گذار" است که توسط پژوهشگاه امام صادق(ع) به چاپ رسیده است که مربوط به دهه ۶۰ و اقدامات عملیاتی حضرت امام(ره) در مواجهه با احزاب و گروههای مختلف سیاسی کشور در آن دوران میباشد.
امام(ره) به عنوان یک چهره ماندگار تاریخ معاصر ما مورد هجمه گروههای انحرافی زیادی قرار گرفته و دشمنان سعی در ارائه چهره تحریف شدهای از امام(ره) با عناوین کذبی چون نماد استبداد و دیکتاتوری و خشونت و ...
برآمدهاند لذا برای تبیین حقیقت کتاب آخری را تألیف کردم.
- اگر موافقید به موضع اصلی گفتوگو بپردازیم؛ نقش خواص در ماجرای فتنه 88 چه بود؟
چرا تعداد عمارهای آن دوران کم بودند؟
عمار کم داریم چون عمار شدن کار دشواری است
عمار کم داریم چون عمار شدن کار دشواری است.
اول باید بدانیم عمار بودن چه گوهر گرانقدری است و بعد برسیم به اینکه آیا خلق این عمارها به این سادگی است یا نه!
وقتی میگوئیم عمار، نگاه ما به جمع نخبگان سیاسی برجسته است و الا خیلی از بسیجی بودند که در ماجرای فتنه 88 عمارگونه رفتار کردند حتی از کسانی هم که به موسوی رای دادند و بعد از او فاصله گرفتند هم عمارگونه عمل کردند؛ پس نظر و بینش ما به نخبگان سیاسی است نه همه مردم.
اگر فقط روند تجمعات بعد از انتخابات را مدنظر قرار دهیم بعد از سخنرانی حکیم انقلاب اسلامی در نماز جمعه که تکلیف خیلی چیزها را مشخص کردند و به صراحت گفتند من تسلیم این بدعتهای غیرقانونی نخواهم شد، خیلیها صفشان را از میرحسین موسوی جدا کردند و کنار رفتند تا فتنه از تهران به استانها و شهرهای دیگر منتقل نشدو تنها در چند شهر دیگر تجمعات خیلی کوچک شکل گرفت.
ماجرا از این قرار بود که 24 میلیون نفر به موسوی رای نداده بودند و 13 میلیون نفر حاضر شده بودند به او رأی بدهند؛ البته این نکته هم قابل ذکر است که همه این 13 میلیون در تمامی جنبهها با او هم نظر نبودند فقط تشخیص داده بودند که او می تواند بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران تکیه کند، همین.
اینگونه نبود که چون به او رای دادهاند در هر مسیری در کنارش باشند کما اینکه برخی رجل اصلاح طلب هم موسوی را همراهی نکرده و کنار کشیدند.
بصیرت کالای کمیابی است حتی بین صاحبان علم و تقوا
به هر حال عمار شدن در خواص خیلی سخت است.
جمله ای از مقام معظم رهبری هست که بسیار قابل تامل است: «آنچه مهم است این است که [انسان] وظیفه خودش را در هر برههای از زمان تشخیص بدهد.
اگر وظیفه تشخیص داده نشد، علم و تقوا و مانند اینها به درد نمیخورد؛ یعنی بهجا مصرف نمیشود.
اگر علم داشته باشیم، تقوا هم داشته باشیم، حتی شجاعت هم داشته باشیم اما ندانیم وظیفه چیست، ندانیم موقعیت کدام است، ندانیم امروز مطالبهی خدای متعال و مطالبهی دین از ما در عرصهی اجتماع چیست، آن علم و تقوا و شجاعت و بقیهی خصوصیات مثبت اثر خودش را نمیبخشد؛ و کارکرد لازم را نخواهد داشت.» بصیرت کالایی کمیاب است، حتی بین صاحبان علم و تقوا.
اگر از این زاویه بنگریم متوجه میشویم که چرا تعداد عمارها کم است.
چرا که ملاحظات از همه بیشتر در بین همین نخبگان وجوددارد؛ برای مثال فرد با خود میگویند اگر این موضع را بگیرم نکند فلان افراد از من فاصله بگیرند، نکند دیدگاه فلان فرد نسبت به من تغییر کند، که دلیل این افکار هم اتفاقا نبود بصیرت است.
خواص باید در جهاد تبیین نقشآفرینی حداکثری و به موقع داشته باشند
جامعه را میتوان به دو دسته خواص و عوام تقسیم کرد؛ هر دو دسته در جامعه مردم سالاری دینی در فضایی مثل انتخابات اثرگذارند اما معرکه زمانی شکل میگیرد که دو اردوگاه در بین نخبگان ایجاد شود؛ اردوگاه حق و باطل.
وقتی هستههای سخت جامعه که متشکل از نخبگان است و در جامعه پایگاه اجتماعی گستردهای دارند در کلام و مناظرات خود عضوگیری میکنند و دوقطبیهای متعصبانه ایجاد و فتنه را زمینهسازی میکنند تنها زمانی فتنه مرتفع می شود که عمارها عرصه حقیقت توانسته باشند بخش قابل توجهی از عوام را با خود همراه کنند و برای عوام تبیین کنند که جبهه باطل با مطرح کردن ادعای کذب تقلب مقاصد دیگری را در نظر دارد و باید جلوی این جبهه باطل ایستاد.
اما در وقایع 88 این قطعیت با فاصله اتفاق افتاد چرا که مافیای بازی در فتنه 88 بلد بودند چگونه بازی کند!
جریان فتنه در آن روزها امکانات گستردهای چون رسانههای بیگانه را در اختیار داشتند که به شدت فعال بود و با مظلوم نمایی، فریب افکار عمومی و ...
که از شگردهای پرقدرت رسانهای است، در راستای پیشروی فتنه هر چه در توان داشت به میدان آورده بود.
واقعیت ماجرا این است که افراد عادی به سادگی نمیتوانند به سلامت از این فریبها بیرون بیاید و زمان میبرد تا بتوان برای عوام جامعه تبیین کرد که جبهه باطل چه کسانی هستند و چه مقاصدی دارند.
وقایع مختلف نیز به روشن شدن ماجرا کمک میکنند؛ البته این اتفاقات باید ظرفیت این مهم را هم داشته باشد؛ تجمع در 13 آبان و روز قدس که حتی با روزهخواری علنی فتنهگران همراه شده بود این ظرفیت را نداشت که ذات فتنه را مشخص کند و باید خطای آشکارتری از جبهه فتنه گران رخ میداد تا عوام جامعه بدانند ذات این فتنه چیست، بالاخره با گذشت زمان فتنهگران خطای بزرگی کردند و با اهانتی که به محضر امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورایی کردند عوام به عینه دیدند و درک کردند که فتنه گران درصدد حکومت سکولار و ضد دین هستند، سردرگمیها از بین رفت و مردم جبهه حق را انتخاب کردند؛ عنایت اهل بیت بود که باعث شد چهره واقعی فتنه بین افکار عمومی خود را نشان داد.
- پس شروع پایان فتنه را از اشتباه تاکتیکی خود فتنه گران میدانید؟
بله ظاهر مادی قضیه چنین است؛ اعتراض باید از راه قانونی پیش برود و حتی اگر اعتراض آنها رد شد اگر اندکی صبر میکردند و چهره خود را با این اعمال فتنه انگیز خدشه دار نمیکردند، قطعا در انتخابات بعدی که اتفاقا تجدیدی بود و رقابت با رئیس جمهور مقیم هم در کار نبود میتوانستند رقابتی جدی برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی داشته باشند؛ صحنه هم همین را نشان میدهد چرا که آقای روحانی در فضای انتخابات ریاست جمهوری وزنهای نبود که پیروز انتخابات شود؛ این نکته به اذعان شخص حسن روحانی و به اعتبار نظرسنجیهای مردمی است که وی قبل از انتخابات محبوبیت کمتر از 4 درصد داشت.
-شما وقایع سال 88 را اتفاقی میدانید یا آن را حاصل برنامهریزی از پیش تعیین شدهای میپندارید؟
همینطور که عرض کردم داستان انتخابات 88 چیزی بود که از قبل نشانه هایش آشکار بود؛ در دنیا انقلابهای رنگی خیلی قبل تر از فتنه 88 نظریه پردازی شده است و کتاب های زیادی هم برای آن منتشرشده است که در جلد یک دایره المعارف فتنه به صورت حرفهای به آن پرداخته شده است.
بحث انقلابهای رنگی به سناریوی نیل جهان و کشورها به سوی لیبرال دموکراسی برمیگردد.
اقدامات امنیتی، فرهنگی، کار بر روی افکار عمومی و...
تا دلتان بخواهد برای این منظور انجام شده است.
آنها میگویند ما به پایان دنیا رسیدهایم و باید جهان به سمت لیبرال دموکراسی برود و از هر روشی که میشود استفاده کردهاند تا به این هدف برسند.
کافیست در انتخاباتهای کشورهای دیگری که برگزار شده و انقلاب های رنگی که در چند کشور دیگر قبل از فتنه 88 رخ داده است مداقه کنیم آنگاه نمیتوانیم بپذیریم که این ماجرا یک اتفاق بدون برنامه ریزی بوده است!
اصلاحطلبان برای انتخابات 88 از قبل برنامه داشتند/امضای فاطمه حقیقتجو پای جزوه انقلاب رنگی!
شما را به یک کد ارجاع میدهم که سند آن را نیز در اختیار دارم، در همان ایامی که ما درگیر انتشار کتاب بودیم در همان هفته اول فتنه که اینترنت با اختلال مواجه نشده بود جزوهای فارسی شده را دیدم که جمعی از فعالین انقلاب رنگی صربستان به عنوان راهنما و تجربه نگاری برای استفاده مردم دنیا نوشتهاند، برخی از فعالان حقوق بشر و جامعه شناسی دنیا هم این جزوه را بررسی کردهاند که در این فایل اسامی این 25 نفر ذکر شده است، محرمانه هم نیست در اینترنت قابل سرچ است.
وقتی این اسامی را مرور میکنیم اسم خانم فاطمه حقیقت جو به چشم میخورد که نماینده مجلس ششم حزب اصلاحات و کسی بود که از مجلس قهر کرد و به آمریکا رفت و از حامیان موسوی در انتخابات بوده است!
همین نکته کافیست که افکار عمومی باور کنند که اصلاح طلبان از قضایای انقلاب های رنگی کاملا آگاهی داشتند و با برنامه پیش رفتهاند.
آیا همه طرفداران موسوی از سناریو اصلاحطلبان آگاه بودند؟/نشانههایی از بازی حساب شده اصلاحات
توجه کنیم این سطح از آگاهی نسبت به این نسخه از کودتا تا چه اندازهای بوده است آیا همه طرفداران موسوی نسبت به این موضوع آگاه بوده اند؟
ما چنین ادعایی را نمی توانیم ثابت کنیم.
چه کسی اولین بار در ستاد موسوی پیشنهاد انتخاب رنگ و درست کردن مچبندهایی از همان رنگ را داد؟
چه کسی تجمعات را برنامه ریزی میکرد این زنجیرهها که مبدا و برنامه اصلی کودتاهای مخملی است، از کجا شکل گرفت؟
وقتی آمریکاییها سیاست کلانشان سوق دادن کشورهای مخالف به دموکراسی سازی و سکولاریزاسیون است این اتفاق چگونه باید بیفتد؟
وقتی اکثر افراد جامعه آن افکار را قبول ندارد و آنها میخواهند اقلیت را به قدرت برسانند تنها یک راه دارند و باید از کودتای مخملی برای به قدرت رساندن جبهه موافقشان استفاده کنند؛ و چون میخواستند با اقلیت به قدرت برسند اسمش می شود کودتا.
چرا که اگر جبهه موافقشان دارای آرا اکثریت بود که دیگر نیازی به این شلوغ بازیها نبود و به راحتی با کسب آرای بیشتر پیروز انتخابات شده و قدرت را در کشور به دست می آوردند.
اصلاحطلبان به هر حال مخالف تداوم دولت احمدینژاد بودند و این امر را در تعارض با منافع حزبی و سیاسی خود میدیدند.
دستان پشت پرده خارجی هم از قدرت گرفتن انقلاب و انتخابات باشکوه میترسیدند و انقلابهای مخملی نسخه عبور از آن وضعیت بود تا بتوانند با اصرار به قدرت برسند.
برای اجرای این نسخه باید با هر بهانهای به دنبال جوسازی و ادعای تقلب بود و فضا را احساساتی و حیثیتی کرد، در حالی که انتخابات فرآیندی عقلانی است.
کسی که درگیر طرفداری صرف شده و ذهنش را از قبل بسته است متأسفانه دیگر عقلانیت او کنار میرود و تعصب و رنگ جای او را میگیرد؛ درست مانند شهرآوردها و ایجاد تعلقات و تعصبات استقلالی پرسپولیسی که اتفاقا پای رنگ هم در میان است؛ وقتی به یکی از این رنگها تعلق خاطر پیداکردی دیگر در بازی رودررو فقط باید برنده باشی و حتی تمام اتفاقات را اقداماتی از پیش تعیین شده میخوانی و آن را علیه خود و تیم محبوبت میبینی!
دقیقا این فرایند در انتخابات 88 هم رخ داد.
اینها شگردهایی بود که انتخابات را غیرعقلانی و بیشتر شبیه شهرآوردهای فوتبالی کرد.
از قبل همه وقایع برنامه ریزی شده بود اما چطور باید افراد را بسیج می کردند؟
با ایجاد زنجیرههایی که قبل از انتخابات شکل میدادند مثلا از میدان راه آهن تا میدان ولیعصر(عج) تا از قبل تمرینهایی به افراد بدهند و با چنین شبیه سازی هایی آماده سازی را در عوام برای تجمعات بعد از انتخابات و البته با ادعای تقلب ایجاد کنند.
این ها همه گزاره هایی بود که نشان داد موسوی در یک سناریوی از قبل تعیین شده بازی میکند.
وقتی BBC فارسی تشکیل و در آستانه انتخابات تغییر رویکرد میدهد!
آنها قطعا در این داستان نیاز به رسانه داشتند چرا که باید ادعای تقلب پخش شود، رسانههای داخلی آن روزها که نمیتوانند آنچنان به این موضوع بپردازند پس باید از رسانههای خارجی استفاده کرد چند مدت قبل رسانه بی بی سی می آید و بخش فارسی را راه اندازی می کند و از همان ابتدا شروع به پخش اخبار غیرسیاسی می کند بعد از مدتی فعالین سیاسی موافق و مخالف را وارد بازی رسانه ای میکند تا بتواند فضاسازی های خود را برای رسیدن به هدف اصلی به مرحله قابل قبولی برساند.
رسانه ای که مدعیست سیاسی نیست یک هفته مانده به انتخابات 88 کاملا سیاسی می شود و انتخابات 88 را به صورت کامل پوشش می دهد.
آیا این همه پازل ها پشت سر هم و به صورت کاملا اتفاقی میتوانند در کنار هم چیده شوند؟!
ساده لوحی آشکار است اگر فکر کنیم این مسائل کاملا اتفاقی پشت سر هم اتفاق افتادهاند!
مردم در 9دی فتنهگران را به حاشیه بردند
روز نهم دی ماه نشانه این بود که مردم دیگر از دست این فتنه گران به ستوه آمدند، بخش از مردم نیز از هواداران موسوی بودند که تا روز عاشورا فکر میکردند واقعا تقلبی شده است و موسوی و تیم او حق دارند اما بعد از وقایع روز عاشورا پی به باطل بودن آن جبهه بردند و برگشتند و با مردم عادی که از این وقایع به ستوه آمده بودند، همپا و همصدا شدند.
همه مردم ایران جلوی فتنه گران ایستادند و آن ها را به حاشیه بردند.
بعد از آن دیگر فتنه گران کنار کشیدند و قائله را ختم کردند.
اعتبار نهم دی ماه را از روند حرکت فتنه گران می توان دید چرا که دیگر خود را در خط پایان فتنه و مغلوب دیدندو رفته رفته کمرنگ تر شده و کنار کشیدند.
- برایمان از مجموعه 9 جلدیتان بگوئید؛ دایرةالمعارف فتنه
اما داستان کتاب ۹ جلدی دایره المعارف فتنه به ماجرای فتنه ۸۸ برمیگردد.
در سال ۸۸ مشخص بود که انتخابات مسیر عادی را طی نخواهد کرد یعنی اوضاع و احوال انتخاباتی به گونهای متفاوت بود و برای چنین استنباطی نیازی به دسترسی به اطلاعات محرمانه خاصی نبود چرا که فضای پرتنش و دو قطبی خاصی قبل از انتخابات ۸۸ در حال شکل گیری بود، به مثابه مسابقه دربی که از قبل آنقدر کری خوانی شده است که اگر جز مساوی نتیجه دیگری داشته باشد اوضاع به هم خواهد ریخت.
اما در انتخابات نتیجه مساوی نداریم و بردو باخت قطعی است و مشخص بود که پذیرش نتیجه این مسابقه به این سادگی نخواهد بود.
رخدادهای پیش از انتخابات این پیام را برای ما داشت تا با دقت و تمرکز این وقایع را ثبت کنیم.
تجربیات گذشته نیز به خدمت ما آمد که در این مرحله با حساسیت بیشتری دقت کنیم چرا که وقتی از حوادث فاصله میگیریم اگر منابع خاصی در دسترس نباشد، موجب چالشهایی در فهم آنها میشود، یا از ذهنها خارج میشود.
گذر زمان و تشدید دوقطبیها در این انتخابات نشان داد ابعاد ماجرا رفته رفته گستردهتر میشود؛ سعی ما هم بر این شد که در عین اینکه وقایع را روایت میکنیم اسناد و مدارک را نیز در کنار روایات بگنجانیم.
و وقتی کار به سرانجام رسید و مجموعهای کامل محقق شد بهترین اسمی که به نظرمان رسید همان عنوان دایره المعارف فتنه بود.
در جلد هشتم این کتاب فصل اسناد تا بیانیههای موسوی و کروبی را هم آوردهایم.
کتابها و پژوهشهای مختلف سیاسی و آثار ماندگار تولید شده در مورد فتنه 88 نیز در این کتاب نمود دارند؛ ما یک فصل از این دایره المعارف را به عنوان کردن این پژوهشها اختصاص دادیم تا پژوهشگران و علاقمندان بتوانند از آن استفاده کنند.
یکی از کارهای خوبی که در این تالیف انجام شد اختصاص بخشی از این مجلد به موضع گیری افراد سیاسی نسبت به فتنه 88 است، از این رو تعدادی از چهرههای برجسته را انتخاب و شروع به جمع آوری مطالب و مواضع این افراد و درج در این کتاب کردیم.
علی لاریجانی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، خانواده مرحوم هاشمی رفسنجانی و حتی خود نامزدهای این کارزار انتخاباتی نیز از کسانی هستند که موشکافانه به عملکرد آنها پرداخته شده است.
یکی از جذابترین بخش این کتاب جلد نهم است که آلبوم تصاویر می باشد.
تصاویر زیادی از فضای فتنه منتشر می شد که بخش زیادی فیلتر بود و مشخص بود که این ها احتمالا بعدها نمی شود پیدا کرد ما در همان روزها بلافاصله اینها را جمع آوری می کردیم که در کتاب ها استفاده کنیم از بین پنج هزار تصویر تعدادی از عکس های معنادار و منطقی را انتخاب و منتشر کردیم.
شعارهایی که آن روزها داده شده است در عکس های این آلبوم آورده شده است.
برای مثال فتنه گران در راهپیمایی روز قدس سال 88 در خیابان کریم خان جمع شدند،" نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" یکی از شعارهایی بود که در آن راهپیمایی داده می شد که به همراه تصاویر در این آلبوم آمده است.
عکس دادگاهها، عکسهای سوپراستارها و ...همه و همه در تصاویر درج شده است.
تصاویر ندا آقاسلطان، شیرین عبادی و کدیور و ...
همگی به صورت جداگانه در این جلد کار شده است.
همه این تصاویر با تاریخ و ذکر مکان درج شدهاند.
تصاویر مربوط به مسابقات فوتبال ایران و کره جنوبی، مسابقات کشتی دانمارک و بسیاری دیگر از وقایعی که با حواشی متمایل به فتنه 88 همراه بود، همگی در این آلبوم گنجانده شده است.
تصاویر حماسه نهم دی ماه هم به صورت بخش مجزا کار شده است، جمعیت، تنوع سلیقههای افراد حاضر، شعارها ، دست نوشته ها و ...
ثبت شده است.
از شهرهای مختلف کشور که تجمعات جداگانهای صورت گرفت که از همگی تصاویری در این دایره المعارف گنجانده شده است.
شعارها را نیز به صورت مجزا ثبت کردهایم.
شعارهایی که مردم به صورت خودجوش خلق کرده بودند.
انتهای پیام/