«شکارچی» دانلد ای. وستلیک به بازار کتاب آمد
رمان «شکارچی» نوشته دانلد ای. وستلیک با ترجمه متین کریمی در انتشارات مهر و دل چاپ و منتشر شد.

ایسنا/خوزستان رمان «شکارچی» نوشته دانلد ای.
وستلیک با ترجمه متین کریمی در انتشارات مهر و دل چاپ و منتشر شد.
به گزارش ایسنا، دانلد ای.
وستلیک با تلفیق سبک جنایی و کمدی دست به خلق آثاری زد که به دنبال آن پنجره جدیدی به رمان نوآر باز شد.
تا جایی که جایزه انجمن جنایینویسان آمریکا را از آن خود کرد.
جان بنویل درباره او می نویسد: «آثار وستلیک در زُمره آثار بهترین آثار جنایی تمامی دوران است.»
وستلیک با نام مستعار ریچارد استارک شخصیت پارکر را در مجموعهای از آثارش خلق کرد که رمان «شکارچی» یکی از آنهاست.
به گفته وستلیک از مقدمه شکارچی «همیشه پای پول در میان است.
پول مایه بدبختی است و انسان را به نابودی میکشاند.»
پارکر به خاطر پول، خیانت و وسوسه پا روی همه ارزشهای انسانی میگذارد و همه چیز را نابود میکند.
همه شخصیتهای داستان به دنبال پول در یک «دور باطل» گرفتار میشوند و راه به جایی نمیبرند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«از پیش استگمن در کانارسی تا هتل سن دیوید برای پارکر راهی نبود.
کانارسی آخر خط بود.
پیدا کردن لین کار سختی نبود.
زیر اسمش لیست بلند بالایی قرار داشت.
لین هم شک نداشت که پارکر مرده، اما مال بیشتر حواسش جمع بود.
مگر اینکه از اسم دیگری استفاده میکرد.
پارکر از کانارسی به منهتن آمد، به هتلی برگشت که برایش رزرو کرده بودند.
لباسهایی را که سه روز تنش بود عوض کرد.
دوباره لباس پوشید و رفت بیرون تا چیزی بخورد و دودوتا چهارتایی بکند.
پشت میز نشست و رفت تو فکر.
میخواست از راه لین مال را پیدا کند.
امیدی به زندگی نداشت.
باید راه دیگری را امتحان میکرد.
احتمال این میرفت که مال دوباره با سندیکا ارتباط داشته باشد.
شاید بتواند از طریق سندیکا او را به جنگ بیاورد.
این جوری باب میلش نبود.
آدمهای سندیکا معروف بودند به اینکه هوای همدیگر را دارند.
شروع کرده بود به گشتن.
حتما مال هم بو میبرد.
مال میدانست پارکر زنده است و دارد دنبالش میگردد.
باید برایش دون میپاشید.
وگرنه همه چیز خراب میشد.
آخر جایی نداشت که برود.»
از دیگر ترجمههای متین کریمی میتوان به دوئل از آنتون چخوف (انتشارات جامی)، ناطور دشت از جی.
دی.
سلینجر (انتشارات جامی)، بیشعوری ۴ (انتشارات جامی)، آخرین نامه معشوق از جوجو مویز (انتشارات مصدق)، دفن ساردین از فرناندو آرابال (انتشارات نیماژ) و اتاق جیکوب از ویرجینیا وولف (انتشارات روزگار) اشاره کرد.
انتهای پیام