به نمایش میگذارم؛ پس هستم
یک پژوهشگر حوزه مردمشناسی با بیان اینکه جامعه امروز ما بهشدت نمایشی و مصرفگرا شده است، گفت: جامعه نمایشی و مصرفی، جامعهای است که افراد با نمایش دادن به خودشان اصالت میدهند؛ مثلا در زمان قدیم اگر وسیلهای خریداری میشد صرفا بهدلیل کارکردهای آن بود ولی امروزه حیثیت نمایشی یک مراسم، شیء یا یک کالا بر حیثیت کارکردی آن ارجح است و این عرصههای نمایشی شدن زندگی به کلیه ساحات زندگی از مراسم ازدواج و روابط زناشویی گرفته تا مهمانی، سفر و حتی فرزندآوری و... تسری پیدا میکند.

ایسنا/خراسان رضوی یک پژوهشگر حوزه مردمشناسی با بیان اینکه جامعه امروز ما بهشدت نمایشی و مصرفگرا شده است، گفت: جامعه نمایشی و مصرفی، جامعهای است که افراد با نمایش دادن به خودشان اصالت میدهند؛ مثلا در زمان قدیم اگر وسیلهای خریداری میشد صرفا بهدلیل کارکردهای آن بود ولی امروزه حیثیت نمایشی یک مراسم، شیء یا یک کالا بر حیثیت کارکردی آن ارجح است و این عرصههای نمایشی شدن زندگی به کلیه ساحات زندگی از مراسم ازدواج و روابط زناشویی گرفته تا مهمانی، سفر و حتی فرزندآوری و...
تسری پیدا میکند.
رسول محسن زاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در حال حاضر در کشور ما زوجهایی هستند که انتظار دارند هیچکس هیچگونه دخالتی در زندگیشان نداشته باشد و حوزه خصوصی این افراد حفظ شود و در عین حال میخواهند که تمام وجوه زندگی خود را در قالب خیلی مصرفی و پر از حضور دیگران به نمایش بگذراند.
آنها به یک اسیر فضای مجازی تبدیل شدهاند طوری که بهصورت مداوم از کارهای روزمره خود عکس میگیرند و در فضای مجازی میگذارند.
ما میخواهیم در عین حفظ فردانیت و حوزه خصوصی زندگیمان، بیشتر وجوه زندگی خود را علنی کنیم و این تناقض بزرگی است.
وی با بیان اینکه انتظار میرود که به تناسب افزایش فردانیت افراد در جامعه مدرن از تجملات مراسم عروسی نیز کاسته شود، گفت: کارکرد مراسم ازدواج، علنی کردن رابطه و قرارداد بین دو نفر بوده است که دیگر امروزه فاقد ضرورت است.
در جهان کنونی فردانیت گسترش یافته و نیازی نیست شما به همه توضیح دهید که با چه کسی و چگونه در رابطه هستید؛ به عبارت دیگر زمانی که حوزه خصوصی تا این حد قوی شده که حتی اطرافیان و بزرگان فامیل که در قدیم صاحب نظر بودند نیز در خصوص ازدواج و روابط دیگران اظهار نظر نمیکنند، در این شرایط انتظار میرود که از حجم تجملات ازدواج نیز کم شود اما اینگونه نشده است.
این دکتری انسانشناسی با تاکید بر اینکه مراسم عروسی، جشنهای ازدواج و آداب و رسوم مربوط به آن یک مقوله اجتماعی است، گفت: مراسم ازدواج مقوله شرعی نیستند و فقط یک مقوله اجتماعیاند؛ یعنی در حضور جمع اعلام میشود که این دونفر زن و شوهر هستند و آن عهد و قراردادی که بسته شده را علنی میکنند و در نهایت این جامعه است که به ازدواج آنها مشروعیت میدهد ولی امروزه حوزه خصوصی خیلی قوی شده و وزن بدنه اجتماعی جامعه کمتر شده و فرد گرایی گسترش یافته است.
در شرایط کنونی زندگی به شدت فردانی شده و کسی نمیتواند در سبک زندگی دختر و پسر دخالت کند درحالی که در گذشته فشار اجتماعی به قدری زیاد بوده که مثلا به یک دختر ۱۷ ساله برچسب ترشیدگی میزدند.
وی با بیان اینکه ازدواج سفید نمونه رادیکال زندگی فردانی است، گفت: ازدواج سفید که در کشورهای دیگر و کمی نیز در کشور ما مطرح شده درواقع یک نوع گذار از مراسمگرایی عروسی است.
دو نفر با یکدیگر زندگی میکنند و هیچ گونه مراسمی ندارند، نه کلیسایی درکار است نه کسی که به آن مشروعیت دهد و برایشان مهم نیست که دیگران چه میگویند.
بدون هیچ مراسمی زندگیشان را شروع میکنند.
جشنهای ازدواج در زمان گذشته لزوما مراسم سادهای نبودهاند
محسنزاده با بیان اینکه در زمانهای قدیم نیز مراسم ازدواج در ایران مراسم سادهای نبوده، گفت: جشنها و مراسم ازدواج در زمان گذشته لزوما مراسم سادهای نبودهاند، بلکه جامعه ایران جامعهای طبقاتی بوده و شاهد کاستها و طبقات اجتماعی مختلف بودهایم.
در این شرایط هرکسی با طبقه اجتماعی همسطح خود وصلت میکرده و مراسم ازدواجی متناسب با وضعیت اقتصادیشان میگرفتند؛ به عبارتی هرکس بنابر مقتضیات زیستی، طبقه اقتصادی و اجتماعی خود انتخاب و ازدواج میکرد، جهیزیه میگرفت، شیربها میداد و...
بهای تمام اینها برای خانزادهها و اشراف آنقدر بالا بود که طبقات پایین نمیتوانستند با آنها وصلت کنند.
وی افزود: کتاب گزارشهای نظمیه تهران درخصوص گزارش درمورد زندگی روزمره مردم تهران در اواخر دوره قاجار است و شامل گزارشهایی است که پلیس در آن زمان منتشر میکرده؛ به طور مثال امروز در محله سنگلج تهران عروسی پسر عباس میرزا با دختر فلانی برگزار میشود.
این مراسمها با حضور همسایهها برگزار و خیلی زود نیز تمام میشده است.
این طبقه اجتماعی مراسم مختصری در حد همسایههای خود برگزار میکردند ولی اگر پولدار یا خانزاده بودند قطعا مراسم باشکوهتر و تجملاتیتری میگرفتند.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: بنابراین مراسم ازدواج در گذشته در کشور ما ساده نبوده و هرکس باتوجه به طبقه اقتصادی که داشته مراسم میگرفته و این قسم مراسم در میان اقشار متمول جامعه خیلی مفصل برگزار میشده است؛ بنابراین در زمان گذشته ما شاهد مراسم یکدست نبودهایم که بگوییم همه مراسمهای ازدواج در ایران ساده و یا بالعکس پرزرق و برق بودهاند.
وی گفت: درحال حاضر که ما در یک جامعه فردانی یعنی جامعهای که به شدت فردیت در آن قوی شده است، زندگی میکنیم حال سوال اینجاست که چرا همچنان مراسم ازدواج با قوت عجیب و هزینههای بالا پابرجا است؟
چرا همچنان مراسم عروسی خیلی شلوغ و پرخرج در حال رخ دادن است؟
تناقض بارزی در این زمینه وجود دارد.
جامعه امروز ما بهشدت نمایشی و مصرفگرا شده است
این مردمشناس با بیان اینکه جامعه امروز ما بهشدت نمایشی و مصرفگرا شده است، گفت: جامعه نمایشی و مصرفی جامعهای است که افراد با نمایش دادن به خودشان اصالت میدهند؛ مثلا در زمان قدیم اگر وسیلهای خریداری میشد صرفا بهدلیل کارکردهای آن بود ولی امروزه حیثیت نمایشی یک کالا، شیء یا یک مراسم ارجح است بر حیثیت کارکردی آن، یعنی من اگر مبل میخرم ممکن است اولویت اصلیام نمایش آن باشد به همیندلیل بهسراغ مبل شکیلتر و شیکتر میروم.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین درخصوص مراسم ازدواج نیز آنچه اهمیت دارد مجلل بودن و زرق و برق آن است که بهچشم دیگران بیاید و حسرتبرانگیز باشد یا اینکه همسر من یک موجود شیک و زیبا بهنظر بیاید و مابقی خصایص او در حاشیه قرار میگیرد و جذابیت ظاهری او اولویت میشود.
این عرصههای نمایشی شدن زندگی به کلیه ساحات زندگی ما از روابط زناشویی گرفته تا مهمانی، سفر و حتی فرزندآوری و...
تسری پیدا میکند و فرد به یک اسیر فضای مجازی تبدیل میشود طوری که بهصورت مداوم از کارهای روزمرهاش عکس میگیرد و در فضای مجازی میگذارد.
این جامعهشناس افزود: بهطور مثال حتی فردی که جزء طبقه اجتماعی پایینی است از طریق همین ساحتهای نمایشی و مشاهده هرروزه زندگی دیگران، سعی میکند که فارغ از مرزهای طبقاتی تا جایی که امکان دارد یک سبک زندگی فاخر و آنچنانی را برای خود فراهم کند و به نمایش بگذارد درحالی که قدیم اینگونه نبود و هرکسی متناسب با طبقه اقتصادی و اجتماعی خود زندگی میکرد.
درحال حاضر اینگونه نیست و مردم نمیخواهند این مرزها را بفهمند و سعی میکنند خود را براساس استانداردهای طبقه بالا تعریف و عرضه کنند و این مهمترین آسیب ازدواج است که باعث شده ساحت زندگی ما تحت استثمار جهان مصرفی قرار بگیرد.
محسنزاده با بیان اینکه این موضوع در میان خانمها نیز بیشتر بهچشم میخورد، گفت: درحال حاضر چون ساحتی برای نمایش وجود ندارد، سطح کنشگری افراد مخصوصا خانمها در جامعه خیلی محدود شده است.
تنها ساحت و عرصهای که افراد میتوانند خود را در آن تعریف و بازنمایی و به دیگران عرضه کنند همین حوزه مراسم و سبک زندگی و حوزه مصرفی زندگی روزمره آنها است.
بهطور مثال زمانی که فردی هیچ ساحتی برای نمایش و عرضه زندگی و کنشگری ندارد و تنها ساحت نمایش او خانهاش است؛ تنها ساحتی که میتواند کنشگری خود را نشان دهد فقط خانه، اقلام مصرفی و مراسم هستند.
وی خاطرنشان کرد: یک خانم میتواند عرصههای عملکردی خود را گسترده سازد؛ مثلا کنشگر اجتماعی و اقتصادی یا یک فرد هنرمند شود، برای خود کار کند و پول دربیاورد و...
اما زنی که اینگونه نیست تنها جایی که میتواند خود را بروز دهد همین مراسم عروسی، مراسم جشنها و وسیلههای زندگیاش است؛ مثلا یک فرد کارمند، محصل، موسیقیدان، هنرمند یا ورزشکار و...
نیست و طبیعی است که همه تلاشش بر این باشد که بتواند ساحت خانهداری و محل کنشگریاش را مصرفی و پر از کالا کند یا مراسم عروسیاش را به شدت فاخر برگزار کند در مقابل فردی مثل مریم میرزاخانی را در نظر بگیرید کسی که نمونه ایدهآل یک زن موفق است که آنقدر عرصههای کنشگریاش متعدد بوده که ساحت زندگی روزمره در خانه برایش دیگر ارزشی نداشته باشد.
این دکتری انسانشناسی با بیان اینکه اینستاگرام پر از تصاویر خانمهایی است که مدام از خود یا فرزندشان عکس میگذارند و خیلی از آنها سلبریتی شدند و از این راه پول در میآورند، گفت: محدود شدن زنان به محیط خانه باعث پایین آمدن سطح کنشگری آنها شده است.
در نهایت فردی که چیزی برای عرضه ندارد از طریق بهنمایش گذاشتن حوزه مصرفی زندگی خود سعی میکند که کنشگر باشد و همین باعث میشود مدام وسایل خانهشان را عوض کند، به هر مناسبتی مهمانیهای آنچنانی بگیرد و آن را به نمایش بگذارد و تلاش کند که تاثیر خوبی از زندگیشان به دیگران نشان دهد درحالی که ممکن است در واقعیت نیز آنچنان از زندگیشان لذت نبرند.
انتهای پیام