راه حل سریال بازی مرکب، یا پول داشته باش یا بمیر!
ساختن آثاری شبیه سریال جنجالی هفته اخیر تحت عنوان «بازی مرکب» محصول کرهجنوبی، تبدیل به یک زیرگونه سینمایی شده و هر از چند گاهی فیلم یا سریالی با همین موضوع ساخته میشود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ در اغلب آثاری که اخیرا شبیه به سریال «بازی مرکب» ساخته میشود، رقابتهای وحشیانهای در حال طراحی است که نقشهای اصلی فیلم سینمایی یا سریال باید از آن جان سالم به در ببرند.
معمولا چنین بازیهایی را یک سیستم بزرگ مخوف ایدئولوژیک، سیاسی و یا تفریحی مدیریت میکند.
هدف عمده سیستمهای هدایت بازیهای مرگ در چنین آثاری برای مخاطب به مثابه تجربه یک آزمایش اجتماعی نیست.
«خطرناکترین بازی» (Most Dangerous Game)، «ارباب مگسها» (Lord of the Flies)، سریالهای تلویزیونی تازهتری مانند وحشیها، نمونههای مشابه سریال «بازی مرکب» هستند که بر مفهوم کنترل رفتار انسان در سناریوهای بسیار کنترل شده شدید تأکید دارند.
در بازی مرکب (Squid Game)، قهرمان داستان «سونگ گی هون» (Lee Jung-jae) مردی فوقالعاده بدشانس و تا مغز استخوان بدهکار است.
همسرش از او جدا شده و اخیرا برای برقراری ارتباط با دخترش و گرفتن سرپرستی او تلاش میکند.
او به دلیل ناتوانی اجتماعی در کسب درآمد مقصر شناخته میشود.
«سونگ گیهون» از مادر سالخوردهاش سرقت میکند تا در مسابقات قمار شرکت کند.
او بدهی فراوانی دارد و طلبکارانش در تعقیب او هستند.
او در یک بازی شبانه با فردی ناشناس در مترو به شبکه «بازیمرکب» متصل میشود.
این بازی در جزیرهای انجام میشود که از سایر نقاط جهان جدا افتاده و شرکتکنندگان در مجموعهای از بازیهای ساده دوران کودکی را انجام میدهند تا در نهایت فردی که زنده میماند به ثروت هنگفتی معادل " 45.6 میلیارد وون" یا تقریباً" 38 میلیون دلار " دست یابد.
ارتباطات با سرمایهداری مدرن و استیصال از نابرابری مالی در «بازی مرکب» به صورت ساختاری و محیطی آشکارتر از «بازیهای گرسنگی» (Hunger Games) است.
تفاوت سریال «بازی مرکب» با مجموعههایی نظیر «مرد دونده»، رولربال و بازیهای گرسنگی این است که عمده فیلمهایی آمریکایی با چنین مضامینی دارای روکشی از فانتزی هستند یا اینکه مکانهای این رویداد ساختگی است تا مخاطبان بتوانند تصور کنند که بازی بقا در مکان و زمانی دستنیافتی ساخته شده است.
ارتباطات با سرمایهداری مدرن و استیصال از نابرابری مالی در «بازی مرکب» به صورت ساختاری و محیطی آشکارتر از «بازیهای گرسنگی» (Hunger Games) است.
یکی دیگر از تفاوتهای «بازی مرکب» با نمونههای آمریکایی این است که جزئیات روایت سریال روزآمد و باورپذیر است و هر مخاطبی تصور میکند، بازی مذکور در کره کنونی در حال رخ دادن است و بییندگان کرهای در صف انتظار این بازی قرار دارند.
ناامیدی محض در متن زندگی 456 شرکتکننده موج میزند و با ورود "گیهون" به جزیره، به ترتیب با سایر شخصیتهای ساده و شماتیک سریال آشنا میشویم.
این روایت زمانی آغاز میشود که به یک مرد ناامید فرصت بازیهای کودکانه را میدهد تا در کنار 455 نفر دیگر در یک مسابقه وحشیانه مرگ و زندگی فریب زندگی کند.
پیرمردی سرطانی نزدیک به مرگ، جنایتکار بدهکار، زنی مهاجر از کره شمالی، سرپرست گروه سرمایهگذاری در یک شرکت اوراق بهاداربه ظاهرموفق اما فوقالعاده بدهکار، یک پزشک خلافکار و مادری فقیر اما حقهباز که اغلب حاضران در این بازی از او متنفرند، از شخصیتهای برجسته سریال هستند.
سونگ گی هون (لی یونگ جائه)، پول زیادی به قماربازان و دو برابر بیشتر از بدهی قمار به بانک بدهکار است.
او میخواهد از مادر پیر و دختر 10 سالهاش مراقبت کند.
دوست دوران کودکی او سرمایه گذاری چو سانگ وو (پارک ها سو)، از مشتریانش پول سرقت کرده است و در این بازی حضور دارد.
کانگ سای بیوک (یونگ هو یون) یک فراری کره شمالی است که برای بیرون آوردن برادرش از یتیم خانه به پول نیاز دارد.
اما باقی شخصیتها دارای داستانهای قانع کننده کافی نیستند تا توضیح دهند چرا آنها جذب بازی شدهاند.
ناامیدکننده ترین شخصیت «علی»، مهاجر پاکستانی این سریال با بازی «آنوپام تریپاتی» است، یکی از شخصیتهایی که سادهانگاریاش در فریب خوردن مبهم از چوسانگ وو (Park Hae-soo) دربازی تیلهها به باورپذیری و ساختار سریال ضربه مهلکی میزند.
شوک سریال از همان بازی اول آغاز میشود.
این بازی را عروسک غول پیکری با نگاهی خیره، وسواسی و اسرارآمیز کنترل میکند.
پانوپتیکونی تجسم یافته و کنایه آمیز از کودکانی بزرگ که به دنبال شکار بزرگسالان هستند.
گرمکنهای سبز رنگ با نشانگانهای عددی بر تن حاضران در این رقابت است و جلوههای بصری باشکوه که در قسمتهای آغازین بهترین کارکرد را دارند و زمانی که چشم عروسک به صورت وحشتناکی همه چیز را میبیند، امیدی برای زنده ماندن باقی نمیماند.
اگر سریال «بازی مرکب» در خلق شخصیتهایی مثل «گی-هون» یا در خلق نوستالژی بیرحمانه بازیهای کودکانه طراحی ماهرانهای دارد، اما شخصیتهای جانبی بیش از حد ممکن سادهاند و با این سادگی، نتیجه بازیهای مرگ را تحت الشعاع قرار میدهند.
«بازی مرکب» نحوه رفتار بشریت در شرایط تمامی ادوار تاریخی را مورد بررسی قرار میدهد
«بازی مرکب» نحوه رفتار بشریت در شرایط تمامی ادوار تاریخی را مورد بررسی قرار میدهد.
سریال نوع فروپاشی بشری را در نسبت با مفهوم پول بررسی میکند، اما احساس فروپاشی در هر شخصیت متفاوت نیست.
در بازی مرکب، گی-هون با عجله میکوشد تا قسمتی از احساسات بشری را در اعماق قلب خود جستجو کند، اما با بازیهای بسیار وحشتناکی مواجه است.
در لحظاتی به نظر میرسد پایانی برای بازیهای مرگبار وجود ندارد.
جای تعجب نیست که شرکتکنندگان به سرعت از انسانیت فاصله میگیرند و به سرعت وحشیانهتر و خونخوارانهتر رفتار میکنند.
نمایی از فیلم نبرد سلطنتی
تفاوتها و شباهتهای سریال بازی مرکب و فیلم نبرد سلطنتی (Battle Royale ) چیست ؟
در «نبرد سلطنتی» افراد مجبور میشوند یکدیگر را برای آزادی و دست یافتن به منابع سایر افراد را بکشند، اما در بازی مرکب با فرض توحش و تنش مداوم در مورد سناریوهای مرگ و زندگی ، با تمرکز بر تصمیمات هر شخصیت، در دوراهی بقا و انسانیت یک آزمون برگزار میشود.
نمایی از فیلم نبرد سلطنتی
نمایی از سریال بازی مرکب
برخلاف پوچی اولیه بازیهای سبک بقا، زمینه فرهنگی، انگیزهها و کشمکشهای بین فردی بازی مرکب به طرز شگفت انگیزی واقعبینانه است.
این نمایش در کره کنونی اتفاق میافتد و بازیکنان حاشیهای فاقد سرمایه از جامعه حذف میشوند.
داستانهای اخیر سینمایی و تلویزیونی شرق آسیا مانند انگل (Parasite)، سوزاندن (Burning) و «کلاس ایته وون» (Itaewon Class) به طرز ماهرانهای به نابرابری ثروت و مبارزه طبقاتی در شرایط واقعی پرداختهاند و بر خلاف لنزهای دیستوپیایی خیالاتی آمریکایی در بازیهای گرسنگی (The Hunger Games) و بهشت (Elysium) نابرابری خیالی سبب قیاس طبقاتی نمیشود.
در دنیای خیالی و دیستوپیایی آمریکایی ارزشگذاری بهشدت تحت تاثیر ساختار فانتزیوار آثار قرار میگیرد.
«بازی مرکب» به عنوان یک پوستر پیروزمندانه، سلطه تاریک پول بر جوامع سرمایهمحور را توصیف میکند و پایانی برای زندگی روی کره زمین ارائه میدهد، یا پول داشته باش یا بمیر.
پیامی که در پایان فیلم انگل محصول کره جنوبی موج میزند و در نامهای که شخصیت پسر خانواده برای پدرش در آن فیلم مینویسد، بر شعار یا پول داشته باش یا بمیر تاکید دارد.
برای جهان سرمایهداری، پول معادل بقاست، به غیر از ثروتمندان، شهروندانی که در کشورهای سرمایهداری زندگی میکنند، باید زندگی خود را بر اساس تواناییاشان برای پول درآوردن برنامهریزی کنند.
در چنین ساختاری شهروندان باید مهارتهای خود را به سود برسانند و مشاغلی را بهدست آورند که دارای بهترین پتانسیل درآمدزایی است.
در این ساختار سرمایهداری شهروندان باید محاسبه کنند، چقدر برای حمایت از سبک زندگی خود نیاز به پول دارند و با دیدن سریال «بازی مرکب» این ایده تقویت میشود که هرکسی برای داشتن بقا تلاش میکند، برای باقی ماندن در سیستم کسب پول مایل است چه میزان از مرزهای انسانی را پشت سر گذارد.
طراحی بصری کلی سریال جنجالی هفتههای اخیر ، بازی مرکب (Squid Game )، بسیار کودکانه است.
تضادها میان مفهوم بازی بقا در متن سریال با طراحی بصری آن تعارض دارد.
بازیکنان از طریق پیچ و خم پاستیلی وارد زمینهای بازی میشوند جلوه های بصری بازی مرکب نمادهای ناپختهای هستند که خشونت گرافیکی در آن نیست و برخی مخاطبان تصور میکنند این طراحی پاستیلی سرگرم کننده مضحک و بیهوده است یا خشونت بار؟
لژنشینان اسرارآمیز آمریکایی حضور پیچیدهای ندارند و این مفهوم را نمیتوانند القا کنند که علل نابرابری مدرن ممکن است چند وجهی باشد.
کارگردان فیلم «هوانگ دونگ-هیوک» (Hwang Dong-hyuk) در اولین مجموعه نمایشی خود نشان داد واقعیت کنونی معاصر نیز میتواند به همان اندازه جهنمی و به همین میزان بهشتگونه باشد و این دوگانگی شبیه طراحی صحنه محل بازی است، خیلی شیک و کودکانه اما بینهایت خونبار.
بازی مرکب در سادهترین حالت، بیش از 9 ساعت تماشای شخصیتهایی است که بدهیهای هنگفتی دارند، در حالی که هنوز سعی میکنند انسانیت خود را حفظ کنند، تصمیمات ناامیدکننده و خشن میگیرند.
بازیکنان در ابتدا خاطرنشان میکنند که همه بازیکنان با اختیار خود به بازی پیوستند و به معنای واقعی کلمه جان خود را در ازای فرصتی برای بازی از دست میدهند.
هنگامی که بازی پیش میرود و پیروزی شامل کشتن آگاهانه افراد دیگر برای بهدست آوردن بیشترین سهم میشود، امید به ثروت با پرسشهای بشری جایگزین میشود.
بدون نقد سرمایهداری و اعتراض به وضعیت جهان فقط این سؤال باقی میماند که آیا زنده ماندن ارزش دیدن تماشای مرگ یک شهروند را دارد؟
انتخابهای یک فرد زندگی او را میسازد، اندازهگیری اخلاقیات یا طی طریق بازیکنان با تمایلات انساندوستانه تا توحش فردی مطلق در شخصیتپردازیهای سریال به درستی لحاظ نشده و نکته مهمی که مورد غفلت سازندگان واقع شده این است که برای مخاطب اهمیت منطقی دارد چه کسی پشت پردهبازی بقاست.
این بازی با چه انگیزهای طراحی شده و رونمایی از بازیکن شماره یک هیچ تاثیری در باز شدن گره اصلی سریال ندارد.
در طی طریق دراماتیک این سریال مسئله مهم این است که به این سؤال پاسخ داده شود که چه شرایط اجتماعی منجر به تاسیس بازی شده است ؟
انتهای پیام/