رویارویی جریان قدرت با فرزندان پیامبر(ص) بر سر حکومت بود
امام جمعه مشهد گفت: تنها علت رویارویی جریان قدرت با پیامبر(ص) و فرزندان ایشان مساله حکومت بود.

ایسنا/خراسان رضوی امام جمعه مشهد گفت: تنها علت رویارویی جریان قدرت با پیامبر(ص) و فرزندان ایشان مساله حکومت بود.
آیتالله سیداحمد علمالهدی در مراسم سالروز رحلت نبی مکرم اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) که امروز، 13 مهر ماه، در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: امروز روز رحلت جانگداز پیامبر(ص) و روز یتیمی امت اسلام و شهادت امام حسن مجتبی(ع) است.
تقارن این 2 حادثه با هم تبیینکننده این واقعیت است که مصیبت از دست دادن رسولالله(ص) در شهادت سبت اکبرش حضرت مجتبی(ع) متبلور است.
وی ادامه داد: لحظاتی که پیغمبر اکرم(ص) از دنیا رفت، غربت ایشان در حدی بود که حضرت علی(ع) با پیکر حضرت در حال غسل دادن تنها ماند.
سیره امام حسن مجتبی(ع) نیز یک رونوشت از زندگی پیامبر اکرم(ص) بود به همین منظور شهادت آن حضرت مقارن با رحلت جانگداز رسولالله(ص) است.
علمالهدی تصریح کرد: سیره امام حسن مجتبی(ع) نیز نماد کاملی از ظلمی است که به فرزندان پیغمبر شد.
این موضوع بیانگر واقعیت مواجهه با پیغمبر بود.
از زمانی که پیامبر(ص) رحلت کرد تا روزی که امام عصر(عج) در پرده غیبت قرار میگیرد، ۲.۵ قرن فاصله است.
در این زمان فرزندان پیامبر(ص) با شدیدترین و فجیعترین مظلومیت مواجه بود.
آنچه امروز از شهادت امام حسن(ع) می شنویم، بخشی از مظلومیت آن حضرت است.
وی با بیان اینکه مظلومیت حضرت با شهادتشان تمام نشد و ادامه داشت، خاطرنشان کرد: مصائبی که فرزندان امام به آن مبتلا شدند، در زمان خودشان طاقتفرسا بود.
به عنوان نمونه یک فرزند و نوه ایشان به دستور منصور دوانیقی با عدهای از سادات بنیاسد در مدینه زندانی شده و شکنجهگران آنان را شکنجه کردند.
امام جمعه مشهد با طرح این پرسش که علت این همه ظلم به فرزندان رسولالله در طول ۲۵۰ سال به چه علت بود، بیان کرد: نکته قابل توجه این است که این شیوه برخورد با فرزندان پیغمبر در واقع مواجهه و رویارویی با خود حضرت بود.
روضه مظلومیت همه اهل بیت(ع) روضه مظلومیت خود پیغمبر است چون همه آنان که به اهل بیت(ع) ظلم کردند، با پیامبر(ص) مواجهه داشتند.
این رویارویی از زمان خود پیامبر(ص) شروع شد.
اولین باری که پیامبر(ص) مردم را به اسلام دعوت کرد، فرمود «من از سوی خدا مبعوث شدم و شما من را امین می شناسید».
در همین اولین دعوت ابولهب سنگی به سوی حضرت پرتاپ کرد و رویارویی از همان زمان آغاز شد.
پس از ۱۳ سال که در مکه پیامبر(ص) را زجر دادند، حضرت به مدینه هجرت فرمود و پس از آن نیز این رویارویی با فرزندان ایشان ادامه یافت.
وی افزود: علت رویارویی با پیامبر(ص) نه مخالفت با لا اله الا الله پیغمبر بود و نه ایمان آوردن به خداوند احد و واحد و نه مشکلی با نماز و روزه و احکام پیامبر(ص) وجود داشت بلکه تنها علت این رویارویی آن بود که پیامبر(ص) حاکم جامعه شد و ریاست و حکومت آنان به هم خورد.
روسای قبیله میگفتند نمیخواهیم نظام عشیرهای ما را به هم بزنی.
ما هر که را بخواهیم به بردگی میگیریم؛ هر که را بخواهیم میکشیم.
اینها میخواستند در رأس قدرت باشند تا هر کاری که میلشان میکشید، انجام دهند.
بر این اساس علت رویارویی و مواجهه با پیغمبر مساله حکومت بود.
در اسلام نیز ملاک کفر و ایمان همین موضوع است.
علمالهدی عنوان کرد: خداوند در آیهالکرسی فرموده کسانی که ولی آنان طاغوت است و حکومت اسلام را نپذیرفته اند، کافرند.
کافر از همان اول در ظلمت است اما در این آیه آمده کافر در حکومت طاغوت از نور به ظلمت میرسد اما خداوند آنان را که ایمان بیاورند، از ظلمت به نور میبرد.
در این خصوص امام صادق(ع) فرمود «آنان در ابتدا ایمان داشتند اما در جریان حکومت حاکمیت دینی را قبول نکردند و به واسطه پذیرش حکومت طاغوت، کافر شدند و از اول کافر نبودند».
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی تصریح کرد: فرزندان پیغمبر میراث بر معنویت در اسلام بودند و به همان میزانی که اساس علم و تفسیر قرآن به عزیزان پیامبر(ص) رسید، اینان باید جامعه را اداره میکردند.
البته نه حکومت به عنوان قدرت و امتیاز بلکه حکومت به عنوان مدیریت زندگی و سرنوشت مردم باید دست کسی میبود که وارث علم پیغمبر باشد.
بر این اساس باید حکومت در دست فرزندان پیغمبر میماند چرا که آنان میراث دار علم پیغمبر بودند.
وی بیان کرد: علم پیامبر(ص) و معرفتشناسی حضرت به خدا، قرآن و اسلام به فرزندانش اختصاص داشت؛ لذا حکومت بر زندگی و سرنوشت مردم در دست اینان بود.
با این حال جریان قدرتطلبی که میخواست بر سرنوشت مردم مسلط شود، این عزیزان را از میان میبرد.
علمالهدی گفت: از زمان بنیامیه و پیش آن با اینکه حکومت در دست آنان و در تصرف آنان بود اما با حضرت و فرزندان ایشان در رویارویی بودند چرا که مردم میدانستند آنان غاصبند و حکومت حق رسولالله(ص) و فرزندان ایشان است.
وی اظهار کرد: مواجهه و رویارویی با پیغمبر از آنجا که برای غاصبان حکومت خطری بزرگ بود، ادامه یافت.
اما سوال اینجاست که مردم در این میان کجا بودند؟
کلیه فضائل در وجود ائمه اطهار(ع) بود.
مردم آنان را در چنگال ظلم میدیدند اما اقدامی نمیکردند چراکه بینش آنان عوض شده بود و دیدشان تغییر کرد؛ لذا قدرتیابان بر عزیزان پیغمبر مسلط شدند.
آن زمان که مردم پای پیامبر(ص) ایستادند، ایشان همواره پیروز بود.
مردم در آن زمان بینششان این بود که اقامه دین و شریعت خدا ایثار و از جان گذشتگی میخواهد.
این بینش در جنگهای صدر اسلام مشخص است.
امام جمعه مشهد بیان کرد: وقتی دنیاطلبی برای مردم اصل شد، آن زمان بود که قدرت دوستان فرصت طلب بر فرزندان پیامبر(ص) مسلط شدند.
همه مردم کوفه دشمن امام حسین(ع) نبودند بلکه از ایشان دعوت کرده بودند اما اینان بینششان عوض شده بود.
امام حسن(ع) وقتی لشکری ترتیب داد تا به جنگ با معاویه برود و بنیامیه را نابود کند، فرمانده لشکرش نیمه شب با وعده سکه از اردوگاه امام حسن(ع) فرار کرد و به لشکر معاویه پیوست.
با این تفسیر از لشکر ۱۰۰ هزار نفری تعداد ۸۰ هزار به لشکر معاویه پیوستند؛ این نتیجه تغییر بینشی بود که در این افراد اتفاق افتاده بود.
وی افزود: بینش که عوض شد، دل عوض می شود و دل که عوض شود، اراده هم عوض میشود.
در فرازی از زیارت عاشورا میخوانیم «اللهم العن امه قتلتکم؛ خداوند آن امتی که تو را کشت لعنت کند».
اگر بینش خداخواهی عوض شود و دنیا طلبی را بر خدا ترجیح دهیم، وضعیت ما از وضعیت مردم زمان امام حسن(ع) بدتر و مظلومیت رهبری از مظلومیت امام حسن (ع) بیشتر خواهد شد.
انتهای پیام