کاهش تعرفه واردات ورق آهن، سو مدیریتی دیگر از دولت روحانی یا منجی بازار داخلی؟
سالهاست موضوع تعرفه بالای واردات ورق گرم، احتمال وجود دستهای پشت پرده کارخانجات دولتی بزرگ، مانند فولاد مبارکه را که تقریبا انحصار تولید ورقهای گرم کمتر از 3 میلیمتر را دارند، تقویت میکند.

در آخرین روزهای فعالیت دوره دوم دولت آقای روحانی، مصوبه تغییر تعرفه واردات برخی از انواع ورقهای گرم و سرد فولادی توسط دولت گذشته ابلاغ شد.
طبق این تعرفه، واردات دسته گستردهای از ورقهای گرم و سرد فولادی از 10، 15 و 20 درصد در سال به 4 درصد کاهش یافته است که این تغییر ناگهانی، بسیار قابل توجه میباشد.
از سوی دیگر شاید همین تعرفههای وارداتی را بتوان یکی از عوامل موفقیت فولاد مبارکه در بخش اشتغالزایی و خودکفایی، در سالهای گذشته دانست.
به نظر شما کاهش تعرفه واردات ورق سرد و گرم چه تاثیری بر بازار داخلی خواهد گذاشت؟
جهت دریافت پاسخ سوال مطرح شده و اطلاع از جزئیات این طرح با تیم خبری فولاژ همراه باشید.
ورق گرم، ورق سرد یا هردو؟!
کدام بخش به واردات نیاز دارد؟
واردات ورقهای فولادی نه تنها به خودی خود نکته منفی به حساب نمیآید بلکه به منظور ثبات در این بازار و برطرف کردن نیاز واحدهای پاییندستی، موثر است.
اما این اقدامات باید مطابق با ظرفیتهای تولیدی کشور و نیازهای بازار باشد و نباید منجر به آسیب رساندن به تولید داخلی، خروج بی مورد ارز از کشور و هدر دادن سرمایهگذاریهای صورت گرفته در داخل شود.
نکته عجیب این مصوبه در ساعات پایانی دولت دوازدهم این است که علاوه بر ورق گرم، تعرفه واردات ورق سرد نیز کاهش یافته است!
این کاهش تعرفه در صورتی تصویب شده است که حدود 2 میلیون تن از ظرفیت تولید پیشبینی شده در کشور کماکان خالی است و با توجه به زیرساختهای مناسب برای تولید این محصول، بهتر است به جای واردات، سرمایهگذاری مناسبی در این بخش انجام شود تا در آینده بتوانیم جز صادرکنندگان به کشورهای همسایه باشیم.
بیشتر بخوانید: ریل 54E1 ذوب آهن اصفهان، متروی تهران را از واردات ریل بی نیاز کرد
اما در بخش ورق گرم، به خصوص در ورقهای با ضخامت کمتر از 3 میلیمتر، مقدار تولید کشور با تقاضای موجود در بازار همخوانی نداشته و بسیاری از التهابات بازار در سالهای گذشته مربوط به نبودن تعادل بین حجم تولید و میزان تقاضا برای این نوع ورق است.
توجه به این نکته ضروری است که هرگونه تغییر در روند تامین انواع ورق، مستقیما تاثیر خود را بر برخی دیگر از مقاطع آهنی و محصولات ثانویه تولید شده از ورق نیز میگذارد.
به عنوان مثال؛ دو دسته از پرمصرفترین آهنآلات ساختمانی، قوطی پروفیل و لوله است که این دو محصول از ورقهای گرم و سرد تولید میشوند.
بیشترین حجم مصرف این مقاطع، مربوط به ضخامت 2 میلیمتر و کمتر است که به شدت تحت تاثیر قیمت ورق هستند.
طبیعی است که نیاز بازار ایران به این ورقها، بیش از سایرین مورد توجه قرار میگیرد و از درجه بالاتری از اهمیت، برخوردار هستند.
این ضعف موجود و عدم تناسب در بخش عرضه و تقاضا دارای دلایل مختلفی بوده و صرفا در یک مورد خاص خلاصه نمیشود.
در سالهای اخیر عرضه ورقهای نازک به منظور حمایت از تولیدات پاییندستی در بورس کالا نیز نتوانسته مرهمی بر این درد باشد و به دفعات شاهد سوداگریهای افراد سودجو بودهایم.
به سود یا به ضرر مصرفکننده ؟!
به طور کلی و با توجه به شرایط بازار ایران، نسخههای این چنینی نمیتواند کلی باشد و به نظر میرسد که کارشناسی مناسب در این طرح لحاظ نشده باشد.
همانطور که اشاره کردیم، کشور تنها در زمینه تولید ورقهای گرم با ضخامت کمتر از 3 میلی متر دچار مشکل است و واردات این نوع ورق با توجه به تولیدکنندههای محدود داخلی و میزان تقاضا بالا تاثیر مناسبی در بازار خواهد گذاشت.اجرا درست این طرح نه تنها میتواند بازار داخلی را کنترل نماید بلکه میتوان امیدوار بود که در آیندهای نزدیک به صادر کننده عمده این محصولات به کشورهای همسایه تبدیل شویم.
درمورد ورق سرد، اجرای این طرح میتواند مشکلاتی جدی را برای کارخانههای تولید کننده آن به وجود آورد.
در حال حاضر بسیاری از کارخانههای تولید کننده ورق سرد زیر ظرفیت کار میکنند و به دلیل عرضه نامناسب ورق گرم، قادر به بهرهبرداری مناسب از خطوط تولیدی خود نیستند.
در مجموع برای اطلاع از تاثیر این طرح بر روی بازار داخلی و قیمت مقاطع مختلف فولادی، نیاز به زمان بیشتری خواهیم داشت.
با توجه به توانمندیها و زیرساختهای موجود در کشور، اجرا این طرح در زمینه ورقهای گرم با ضخامت کمتر از 3 میلیمتر منطقی و تاثیرگذار خواهد بود.
اما در مورد ورق های گرم با ضخامت بیشتر از 3 میلیمتر و ورقهای سرد، به نظر میرسد که اجرای این طرح، مشکلاتی را در ابعاد کلان ایجاد خواهد کرد و نیازمند بررسیهای مجدد خواهد بود.
منبع: foolazh.com
"این مطلب تبلیغاتی است"
انتهای پیام/