قلم از گذشته تا به امروز/ خبرنگارانی که بیادعا مینگارند
۱۷ مرداد روز قلم به دستانی است که یک سال بیادعا مینگارند و قلم جزیی از زندگی آنها شده و فقط "عشق" به این حرفه است که سختی راه را برایمان هموار میکند.

ایسنا/گیلان ۱۷ مرداد روز قلم به دستانی است که یک سال بیادعا مینگارند و قلم جزیی از زندگی آنها شده و فقط "عشق" به این حرفه است که سختی راه را برایمان هموار میکند.
باز هم ۱۷ مردادی دیگر فرا رسید؛ نامگذاری این روز که در گرامیداشت یاد و خاطره محمود صارمی، شهید عرصه خبر به نام روز خبرنگار نامگذاری شده، به حق بیانگر سختی کار و در عین حال مناعت طبع خبرنگارانی است که یک سال بدون هیچ چشمداشتی سختی کار را به جان میخرند و نهایت تلاش را دارند تا جزو بهترینها در حرفه خود باشند.
آنچه در جامعه خبری امروز اهمیت دارد سرعت انتقال رخدادها است و البته مولفهای که در این مسیر بر اهمیت کار میافزاید درستی و صحت در بیان وقایع است.
خبرنگاری موفق است که "سره" را از "ناسره" تشخیص داده و قلم خود را برای نشر هر سخنی به کار نگیرد.
آنچه در این بین به نظر قدری مورد بیمهری واقع شده جایگاه این فعالیت از سوی دستاندرکاران و مسئولین بالادستی است.
کاش مسئولین فقط یک روز به یاد خبرنگاران نباشند و در طول سال اهمیت خبر و خبررسانی را مدنظر داشته باشند؛ شاید باعث شود تا قدری از سختی کار خبرنگاران کاسته شود.
این شعر حافظ که فرمود «بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت» شاید حرف دل بیشتر فعالان عرصه رسانه باشد.
خبرنگارانی که در ابتدا با علاقه وارد این حرفه شدند ولی خبر نمک گیرشان کرد و علیرغم همه سختیها همچنان با جان و دل در این مسیر ادامه میدهند.
نداشتن ساعت مشخص کاری، نداشتن بیمه خبرنگاری و...
نداشتنهایی که تنها علاقه به خبر و قلم است که پای همه خبرنگاران را در این مسیر همچنان استوار نگه داشته است.
زحمت خبرنگاران رنجی است که به خاطر نبود امنیت شغلی همچون بختک لذت کار آنها را میرباید، وقتی میدانی اگر از کار افتاده شدی تنها همدمت همین قلم روزهای پر مشغله و کاری است که در گرما و سرما، زمستان و تابستان پا به پایت بوده و علیرغم همکاری بسیاری از روابط عمومیها در بخشهای مختلف ولی هنوز هم هستند عزیزانی که خبرنگاران را به رسمیت نشناختهاند و برای انتشار اخباری که عمومی است و هر رسانه از زاویه دید خود آن را منتشر میکند، بین خبرنگاران تبعیض قائل میشوند.
انگار در بعضی ادارات هنوز دیوار بلندی بین روابط عمومی و خبرنگاران وجود دارد و این مانعی بر سر راه خبرنگار است.
هنوز هم در بسیاری از جلسات هیچ جایگاهی برای خبرنگاران در نظر گرفته نشده و در سختترین شرایط باید بایستیم، بشنویم، بنویسیم، تنظیم کنیم و تیتر بزنیم و...
در واقع وقتی جلسه تمام شد و مسئولان برای استراحت به خانه میروند، تازه اول کار خبرنگاران است که دست به کار شوند و کار خود را ادامه دهند و با وجود خستگی باید درست بنویسند که مبادا خبر نیاز به اصلاحیه داشته باشد.
تعطیلاتی برای خبرنگاران نیست چون اخبار باید به روز باشد البته خودمان هم عادت کردیم و یک روز هم نمیتوانیم بدون "چه خبر؟" روزمان را شب کنیم.
ولی متاسفانه هنوز هم هیچ نهاد و مسئولی از ما نپرسیده " چه خبر؟" آیا "روبهراهید؟"
هر جا اتفاق خوبی بود دست به قلم شدیم تا آن شادی را به حداکثر جامعه انتقال دهیم و هر جا ناخوشی دیدیم برای کاستن از آلام باز هم به سراغ قلم رفتیم ولی خودمان هنوز جایی برای طرح خستگیها و آلاممان نداریم که بخواهیم مشکلاتمان را بگوییم و قدری سنگینی کارمان را کم کنیم.
این دو سال اخیر هم که میدانید...
لحظه به لحظه از کادر درمان گفتیم، از آمار گسترش کرونا، از حال بد بیماران نوشتیم و سنگینی داغ عزیزان از دست رفته کرونایی، یادداشت پشت یادداشت در اهمیت رعایت پروتکلهای بهداشتی و گزارش جلسات با محوریت کرونا و همه اینها بدون هیچ چشمداشتی بود تا رسالت قلم را در برابر این ویروس منحوس به جا بیاوریم.
کاش "روز خبرنگار" فرصتی باشد تا جایگاه واقعی خبرنگاران بیادعا را بشناسیم و با اندکی توجه به شاغلین در این حرفه و با دادن امنیت شغلی، قدری از خستگی تن آنها که همواره از خستگی همه اقشار جامعه نوشتند و گفتند و نشر دادند تا جامعه اسلامیمان به سرمنزل مقصود خود برسد، بکاهیم.
انتهای پیام