اعتقاد مردم به روح بلند «تختی»/ چگونه با ورزش روحمان را بزرگ کنیم؟
باید راه کنترل میلها را پیدا کنیم و یکی از مهمترین راهها، ورزش است، چرا که ورزش دائما به بدن فرمان میدهد و همین کار دریچهای میشود که بتوان به میلهای بدن نیز فرمان داده شود.

باید راه کنترل میلها را پیدا کنیم و یکی از مهمترین راهها، ورزش است، چرا که ورزش دائما به بدن فرمان میدهد و همین کار دریچهای میشود که بتوان به میلهای بدن نیز فرمان داده شود.
خبرگزاری فارس - گروه فرهنگ عمومی: برخی اوقات احساس میکنید دلتان غذا میخواهد، هرچند میدانید که سیر هستید و بدنتان نیاز به غذا ندارد، ولی دلتان میگوید غذا میخواهم.
این یک نوع حرص و شهوت است که در بدن پیدا شده ولی روح متوجه است که نباید چیزی بخورد، چون حقیقتا نیاز ندارد.
برای قوه شهویه، حرص غذا خوردن مطلوب است بدون آنکه بخواهد برای رفع گرسنگی غذا بخورد.
وقتی انسان میتواند از دست این حرص نجات پیدا کند که روحش متعالی شود.
بنابراین باید راه کنترل میلها را پیدا کنیم و یکی از مهمترین راهها، ورزش است، چرا که ورزش دائما به بدن فرمان میدهد و همین کار دریچهای میشود که بتوان به میلهای بدن نیز فرمان داده شود.
البته ورزش باید با دقت به روح نیز همراه باشد.
اگر کسی بعد از ورزش و در کارهای عادی زندگی که خودش میتواند انجام دهد، به دیگران دستور بدهد، نتیجه زحماتش در ورزش به دردش نمیخورد، چرا که بدنش در مقابل روحش مقاومت میکند و باعث میشود به دیگران دستور بدهد.
شخصی خدمت پیامبر اکرم (ص) آمد و پرسید: چه کار کنم تا به بهشت بروم؟
حضرت فرمودند: «به کسی دستور نده و کارهای خودت را خودت انجام بده.»
وقتی روح انسان بزرگ شد، تصمیمهای پست و بیهوده نمیگیرد.
بعضیها آنقدر پست هستند که افتخارشان کار نکردن و از زیر کار در رفتن است.
در حالی که از افتخارات پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) این است که کار و فعالیت میکردند، نه برای اینکه فقط پول درآورند، بلکه کار کردن به خودی خود نشانه قدرت روحی است.
حدیثی منتسب به حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که میفرمایند: انتقال دادن سنگها تا نوک قلهها برای من بهتر از این است که بقیه برای من کار کنند.
اگر در ورزش دقت باشد و مبنای فکری و عقیدتی وجود نداشته باشد، اقلّ نتایج مطلوب را به همراه خواهد داشت.
اما اگر روحش را نیز درگیر ورزش کرد و از جانب روح به بدن دستور داد، آن وقت روحش نیز تقویت شده و بر بدن چیره میشود.
اتفاقی که برای مرحوم غلامرضا تختی افتاد همین بود.
ورزشکاران زیاد دیگری هم بودند که شاید زور بازویشان از غلامرضا تختی بیشتر بود، اما مردم به روح بلند او علاقهمند شدند.
مشهور است که او در مسابقات جهانی کشتی وقتی فهمید دست راست رقیبش آسیب دیده است، در آن مدتی که با رقیبش در حال کشتی گرفتن بود مواظب بود به دست راست او فشار نیاید.
این نوع پیروز شدن بسیار بزرگتر از پیروزیهای دیگری بود که او به دست آورد.
امثال این کارها او را جهان پهلوان تختی کرد.
او یک عمر تلاش کرد تا بتواند بر بدنش حاکم شود و برای این که بر بدنش حاکم شود باید مقابل غرایز خود بایستد و آنها را کنترل کند.
در حالی که همان زمان و حتی در زمانهای بعدی مدال آوران بسیاری بودند، اما تختی در تاریخ ایران ماندگار شد.
ورزشکار واقعی در راستای حاکمیت بر بدنش به میدان مسابقه وارد میشود تا بر بدن رقیبش هم حاکم شود، ولی اگر کبر و خودخواهیاش بر او حاکم شد، در عین پیروزی، شکست خورده است؛ چون در واقع کبر و خودخواهیاش بر او پیروز شده و او از آنها شکست خورده است.
اساسا مسابقات ورزشی در عرف اهل معنا و پهلوانان حقیقی، یک نحوه تمرین برای تسلط بر میلهای سرکش خود است.
پهلوانان در میدان مسابقه، رقیب را در واقع خودشان میگیرند و تلاش میکنند با همه فنون بر خودشان که میخواهد از دست خودشان فرار کند، پیروز شوند و به همین جهت هم پس از پیروزی، متواضعتر میشوند، چون بر کبر خود مسلط شدهاند.
انتهای پیام/