آموزشوپرورش برای جذب نیرو طرح و لایحهای ارائه و آن را در مجلس دنبال کرده؟
یک پژوهشگر و استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه آموزشوپرورش هنوز فاقد یک برنامه راهبردی به معنای درست و کامل است و شاید این بزرگترین خلائی است که وجود دارد گفت: یک فهم یکسان و همگرایی مشترک میان مدیران آموزشوپرورش درباره سندتحول بنیادین وجود ندارد.

یک پژوهشگر و استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه آموزشوپرورش هنوز فاقد یک برنامه راهبردی به معنای درست و کامل است و شاید این بزرگترین خلائی است که وجود دارد گفت: یک فهم یکسان و همگرایی مشترک میان مدیران آموزشوپرورش درباره سندتحول بنیادین وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، دکتر حجت الله بنیادی در نشست «ارزیابی راهبرد اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» که به همت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد با بیان اینکه قریب به دو دهه بلکه بیشتر بحث سندتحول مطرح بوده است تا اینکه در نهایت در سال ۹۰ به تصویب رسید گفت: مطالعات دقیق و عمیقی برای تدوین سند انجام شد اما متاسفانه از سال ۹۰ تا کنون برمبنای شاخصهای کلی نگر، وضعیت مطلوبی نداریم.
وی افزود: سندتحول به دلایلی نتوانست به اهدافی که مدنظر داشت دست یابد.
علل مختلفی وجود دارد که یک بخش آن به خود سند بر میگردد که معجونی از مؤلفههای مختلف است و راهبردی و عملیاتی نیست.
سندتحول به مبانی پرداخته اما اشارهای به چگونگی پرداختن به آن ندارد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه یک فهم یکسان و همگرایی مشترک میان مدیران آموزشوپرورش وجود ندارد گفت: این تصور ممکن است به وجود بیاید که سندتحول تافته جدابافته ای در فرایند کاری است.
آیا ساختار طراحی برنامههای درسی ما تغییر کرده است؟
خیر همچنان مانند دهههای گذشته است.
وی افزود: به موازات ساختار اجرایی موجود، یک ستاد اجرایی سندتحول تشکیل شد در حالی که باید سند، منبع تغذیه ساختار موجود بشود.
همه اجزای وزرتخانه باید به چشم انداز سند نگاه کنند و ماموریت هایشان را در راستای آن طراحی و امتداد دهند.
در حالی که گفتند سند یک مقوله جدایی است و میتوان آن را بسته بسته کرد و به اجرا درآورد.
نگاه سیستمی و به هم پیوسته و یکپارچه نداشتیم.
بنا بود زیرنظام ها یک ساله تدوین و همزمان اجرا شوند اما شش هفت سال زمان برد.
زیرنظام ها به بخش عملیات هم نمیرسند.
بنیادی با اشاره به اینکه آموزشوپرورش هنوز فاقد یک برنامه راهبردی به معنای درست و کامل است و شاید این بزرگترین خلائی است که وجود دارد گفت: در سندتحول و زیر نظامهای آن به چیستی و چرایی پرداخته شده؛ اما به چگونگی پرداخته نشده است.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه فرهنگیان با طرح این پرسش که ریشه کوچک انگاری آموزشوپرورش کجاست؟
گفت: یک علت کوچک انگاری را باید در دل آموزشوپرورش جست، زیرا وزراء جسارت لازم را نداشتهاند.
یک بخش دیگر به مدیران ثابت آموزشوپرورش برمی گردد و شورای عالی آموزشوپرورش نیاندیشیده است که نظام انتصابات را اصلاح کند.
وی ادامه داد: رتبهبندی معلمان در خراد ۹۲ مصوب و مقرر شد که دریافتیشان معادل ۸۰ درصد اعضای هیئت علمی بشود که کنار گذاشته شد چون پشتوانهاش مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و از رهگذر مجلس به قانون تبدیل نشد.
درباره استخدام معلمان حق التدریس و دیگر گروهها نیز انتقاداتی مطرح است؛ اما آیا آموزشوپرورش برای ساماندهی و جذب نیرو که در سندتحول بنیادین هم بر آن تاکید شده طرح یا لایحهای را ارائه و در مجلس دنبال کرد تا سازوکار نظام پرداخت و استخدام مشخص شود؟.
بنیادی با بیان اینکه در نقشه علمی کشور معلم و استاد را کنار هم دیدهاند؛ اما در عمل با همدیگر تفاوت دارند گفت: یک علت این است که در آموزش عالی طور دیگری عمل میشود و لوایح مربوطه را به مجلس میبرند و پشتوانه قانونی پیدا میکنند.
اگر آموزش و پرورش در قالب برنامه عمل میکند چقدر توانستهایم با شاخص و عدد و رقم نقش آموزشوپرورش را در توسعه اقتصادی برجسته کنیم؟
چقدر در سازمان پژوهش، پژوهش انجام شده که نشان دهد سرمایه گذاری در دوره اول ابتدایی توانسته به توسعه یک منطقه کمک کند؟
آیا برای اصلاح نگرشهای ناصحیح پژوهش کردهایم؟
اگر مسائل بیرونی را هم ریشه یابی کنیم باز هم باید در درون سیستم به دنبال حل آن بگردیم.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: شورای عالی آموزشوپرورش به عنوان مغز متفکر و جامعه خردمندی که هدایت این دستگاه بزرگ را برعهده دارد باید بتواند این نقش خود را پررنگ ایفا کند.
آیا در دوران کرونا توانست نقش خود را به عنوان هدایتگر به خوبی ایفا کند یا برای بازگشایی مدارس در مهر آینده توانسته است چاره اندیشی کند؟.
وی با اشاره به اجرای نظام شش سه سه در سال ۹۱ گفت: به جای اجرای چهار دوره سه ساله، نظام شش.
سه.
سه اجرا کردیم، زیرا فرصت نبود مدارس ابتدایی را به دو دوره سه ساله تفکیک کنیم.
این تغییر با تعجیل رخ داد در حالی که برای معلم چاره اندیشی نشده بود.
برای تأمین معلم دوره ابتدایی، معلمان متوسطه را به اجبار به دوره ابتدایی فرستادیم.
در چنین شرایطی معلم انگیزه و توانمندی و صلاحیت حرفهای تدریس در دوره ابتدایی را ندارد.
اتفاقاتی که در دل آموزشوپرورش رخ میدهد باعث میشود نگاه مثبت بیرونی هم نسبت به آن شکل نگیرد.
بنیادی افزود: آیا نظام بودجهریزی یک بودجهریزی منطقی است؟
چرا سهم آموزشوپرورش از بودجه دولت اصلاح نمیشود؟
چون ما مبانی بودجهریزی صحیح را رعایت نکردیم.
نمونههای بسیار دیگری نیز وجود دارد؛ اما در مجموع اگر نگاه راهبردی نباشد و شفافیتی وجود نداشته باشد تحول رخ نمیدهد.
شورای عالی آموزشوپرورش در رتبهبندی معلمان چه نقشی داشته است.
آیا رتبهبندی یک پشتوانه پژوهشی دارد یا با نگاه سیاسی تصویب شده است؟
آیا بناست که فقط بنشینیم و مصوباتی را بگذرانیم اما یک نظام ارزیابی دقیق برای مصوبات نداشته باشیم؟.
انتهای پیام