خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 01 مرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ترجمه آخرین پرونده هرکول پوآرو در بازار نشر عرضه شد

مهر | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 19 خرداد 1400 - 12:41
رمان «پرده؛ آخرین پرونده هرکول پوآرو» نوشته آگاتا کریستی با ترجمه فرشته شایان توسط نشر ماهی منتشر و راهی بازار نشر شد.
پوآرو،منتشر،قتل،پرونده،آگاتا،هركول،كريستي،پرستار،قاتل،كلمه،ر ...

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «پرده؛ آخرین پرونده هرکول پوآرو» نوشته آگاتا کریستی به‌تازگی با ترجمه فرشته شایان توسط نشر ماهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
نسخه اصلی این‌ترجمه سال ۱۹۷۵ منتشر شده است.
این‌رمان، اوایل دهه چهل میلادی در بحبوحه جنگ جهانی دوم نوشته شده و آخرین رمان از مجموعه پلیسی پوآرو است.
آگاتا کریستی تمایل داشت کتاب پس از مرگش چاپ شود.
به‌همین‌دلیل آن را بیش از ۳۰ سال نگه داشت و منتشر نکرد.
اما تغییر عقیده داد و کتاب را به ناشر سپرد که این‌اتفاق مربوط به ۳ ماه پیش از مرگ اوست.
این‌داستان همان‌طور که از نامش مشخص است، درباره آخرین پرونده کارآگاه هرکول پوآرو است؛ هنگامی که او فلج شده و روی صندلی چرخ‌دار مسیر پرونده را دنبال می‌کند.
او در این‌وضعیت هم همچنان از سلول‌های خاکستری مغزش استفاده می‌کند.
شخصیت پوآرو در این‌داستان، قاتل زنجیره‌ای را می‌شناسد اما معرفی‌اش نمی‌کند.
او تلاش نمی‌کند قاتل را به دام بیاندازد بلکه سعی می‌کند از قتل بعدی جلوگیری کند.
پوآرو در این‌داستان، با قاتلی روبروست که نمی‌کشد بلکه انگیزه قتل را در انسان‌های دیگر به وجود می‌آورد تا راه ارتکاب قتل را خودشان طی کنند...
این‌رمان، ۱۹ فصل و یک‌پی‌نوشت دارد.
در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:
کرتیس قبلا ماجرا را برای پوآرو تعریف کرده بود، اما او مشتاقانه می‌خواست تمام جزئیات را بشنود.
از زمان ورود به استایلز، در ارائه گزارش‌های پرجزئیات از اغلب برخوردها و گفت‌وگوهایم در طول روز استاد شده بودم.
احساس می‌کردم با این‌کار باعث می‌شوم آن پیرمرد نازنین کم‌تر احساس انزوا کند.
فکر می‌کردم او بدین ترتیب خیال خواهد کرد واقعا در تمام اتفاقات سهیم است.
من هم همیشه حافظه خوب و دقیقی‌ داشته‌ام و نقل کلمه به کلمه گفت‌وگوها برایم آسان بود.
پوآرو به‌دقت گوش می‌داد.
امیدوار بودم بتواند قاطعانه در برابر حدس هولناکی که تا آن‌لحظه بر ذهنم سایه انداخته بود چهره در هم بکشد و آن را رد کند،‌ اما پیش از آن‌که فرصت اظهار نظر بیابد، یک نفر آهسته به در زد.
پرستار کِرِیون بود.
معذرت خواست که مزاحم شده است.
«خیلی می‌بخشید، فکر کردم دکتر این‌جاست.
بانوی سالخورده به هوش آمده و نگران شوهرش است.
مایل است او را ببیند.
کاپیتان هستینگز، می‌دانید آقای لوترل کجاست؟
راستش نمی‌خواهم مریضم را تنها بگذارم.»
گفتم که می‌روم دنبالش.
پوآرو سری به تائید تکان داد و پرستار کریون به‌گرمی از من تشکر کرد.
این‌کتاب با ۲۴۸ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.