پیشنهاد خسروپناه برای تأسیس «پژوهشگاه جریانشناسی»
حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه در مراسم رونمایی از کتاب «روششناسی جریانشناسی» گفت: کارجریانشناسی هم نظراً و هم مصداقاً گسترده است و نیازمند «پژوهشگاه» هستیم.

به گزارش خبرنگار فارس، مراسم رونمایی از کتاب «روششناسی جریانشناسی» و نشست علمی جریانشناسی در علم و فرهنگ، با حضور حجتالاسلاموالمسلمین عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، عادل پیغامی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع)، سیدمحمدتقی موحد ابطحی، عضو هیئت علمی گروه روششناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مجتبی رستمیکیا، مدرس دانشگاه و دکترای مبانی نظری اسلام و علی ابراهیمپور، نویسنده کتاب در معاونت علوم انسانی و هنر سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد.
* خسرو پناه: کارجریانشناسی هم نظراً و هم مصداقاً گسترده است نیازمند « پژوهشگاه» هستیم
حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه در این نشست گفت: اصل جریانشناسی هم چندان مورد توجه در کشور ما قرار نمیگیرد.
من سالها پیش پیشنهاد دادم که جا دارد در کشور «پژوهشگاه جریانشناسی» راه بیفتد.
شروع به مطالعات جریانشناسی کردم، شاید از ۲۵ سال پیش این مطالعاتم شروع شد، حاصلش هم انتشار دو کتاب بود، قبل از این دو کتاب یک اثر به نام «جریانشناسی فکری فرهنگی» منتشر شد.
بعد بحث را گسترده دیدیم از این رو دو کتاب تالیف شد.
الان میبینم نیازمند یک پژوهشگاه هستیم.
وی با بیان اینکه کارجریانشناسی هم نظراً و هم مصداقاً گسترده است تصریح کرد: جریانشناسی الان یک دیسیپلین نیست.
اما خوب است بررسی کنیم و ببینیم یک پارادایم میتواند باشد یا جریانشناسی؟
یا یک استراتژی است؟
یا یک روش است؟
یا یک نظریه است؟
یا یک دانش است؟
۵ احتمال وجود دارد.
بنده تمایل دارم که جریانشناسی را یک استراتژی تحقیق بدانم نه یک پارادایم.
خسروپناه عنوان کرد: البته چون آقای ابراهیم پور روششناسی جریانشناسی را به مثابه نظریه روشی میانرشتهای ذکر کرده قاعدتاً ما باید یک کار مستقلی درباره دانشهای میانرشتهای باید داشته باشیم که با این نگاه دانش میانرشتهای چه دانشی است.
مخصوصاً ما در دانشگاه آزاد خیلی دنبال این هستیم و دغدغه داریم که دانشکدههای موضوعی شکل بگیرد.
یعنی دانشکدهها از دانش محوری به موضوع محوری تغییر کنند.
نگوییم دانشکده روانشناسی، دانشکده اقتصاد، دانشکده حقوق، دانشکده علوم سیاسی.
بگوییم دانشکده فضای مجازی، بگوییم دانشکده پدافند غیرعامل، دانشکده حکمرانی فراملی، بگوییم دانشکده حکمرانی عمومی، دانشکده حکمرانی سلامت.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی یادآور شد: اگر دانشکدهها موضوع محور شوند آن وقت در هر دانشکدهای گروههای روان شناسی و جامعه شناسی و اقتصاد ناظر به آن موضوع در آن شکل میگیرد.
اگر آسیبهای اجتماعی هر کدام دانشکده شوند، مثلا آسیب شناسی خانواده یک دانشکده شود.
طراحی دانشکده خانواده را اینجا داشتیم.
آن وقت در این بحث جریانشناسی خیلی کاربرد دارد.
یعنی جریانشناسی مقوله خانواده، جریانشناسی مقوله فضای مجازی.
برای هر یک از این موضوعات یک کار جریانشناسانه میشود کرد و بعد براساس نگاه جریانشناسانه رشتهها را تعریف کرد.
طبیعتا این رشتهها و گروهها و دانشجویانی که تحصیل میکنند به یک دانشی میرسند که میتوانند مسائل زمان خودشان را پاسخ بدهند.
یعنی دانش همراه با مهارت است.
اما اینکه دانشجوی ما روانشناسی بخواند، اقتصاد بخواند، معمولا این رشتهها پاسخگوی عینیت واقعیت جامعه نیست.
بنابراین اگر دانشگاهها موضوع محور بشود و ساختار دانشکده براساس جریانشناسی نسبت به آن موضوع صورت میگیرد، خیلی میتواند دانشکدههای کارآمدی تشکیل بشود.
طبیعتا برای جریانشناسی نیاز به روششناسی جریانشناسی است.
وی با تبریک به نویسنده کتا گفت: آقای ابراهیم پور با تتبع جامع همه دیدگاههای جریانشناسی را مطالعه کرد و بعد به صورت یک نظام واری مباحث جریانشناسی را اشاره کرد و تاکید بر یک مسئله مغفولی که اکثر کسانی که بحث جریانشناسی پرداختند از این مسئله غفلت کردند و آن بحث روششناسی جریانشناسی است که بسیار دقیق آقای ابراهیم پور این اثر را نوشتند.
تا آنجا که من اطلاع دارم چندین مقاله علمی پژوهشی هم در این راستا تدوین کردهاند.
بعضی ظاهرا چاپ شده و بعضی در شرف چاپ است.
جا دارد که محققین ما این کتاب را بخوانند و در تحقیقات و رسالهها و پایان نامهها از آن استفاده کنند.
ایشان چند سال زحمت کشیدند و این کار ارزنده را انجام دادند.
جا دارد که چند جا این کتاب رونمایی و معرفی شود.
رسانههای مختلف این کتاب را به علاقمندان معرفی کنند.
انشاءالله محققین کتاب را میخوانند و از محتوایش استفاده خواهند کرد.
* عادل پیغامی: جریانشناسی مهمترین مولفه بصیرت است
در ادامه نشست، عادل پیغامی عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: به آقای ابراهیم پور تبریک میگویم بخاطر این کار خوب و با برکتی که انجام دادند.
کارهای خوب گاهی وقتها صرفاً یک اتفاق است و یک جرقه است و تداومی پیدا نمیکند.
ولی مطمئنم کار آقای ابراهیم پور به برکت خوبی منجر خواهد شد به دلیل اینکه یکی از نیازهای اساسی حوزه معرفتی و مباحث نرم افزاری که در جنگ نرم افزاری که در پیش داریم و در درونش هستیم و چه تولید علم و جنبش نرم افزاری که در پیاش هستیم قطعاً کمک خوبی خواهد کرد.
وی افزود: جریانشناسی شاید مهمترین مولفه بصیرت است.
اگر ما امروز مسئله بصیرت را بارها و بارها مقام معظم رهبری فرمودند و سر بزنگاهها و چرخشها معمولا مشکل بصیرت عیان میشود یکی از کمبودها، جریانشناسی است.
خب ما در کشور به ظاهر انواع جریانشناسیها داشتیم و داریم.
امروز میدانید جنگ، جنگ روایتها است.
در حوزه شناخت جریانها در کشور یا غرب و انتقالش به داخل، افراد روایتهای خودشان را از یک جریان میسازند بیش از آنکه ملتزم باشند به آن جریان چه بوده و چه مسیری را طی کرده است.
عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق عنوان کرد: در مقطع و زمانی هستیم که باید یاد حضرت امام را گرامی بداریم و راه امام را.
من میخواهم به این جمله اشاره بکنم که دوستان میدانند خود امام و راه امام، مشمول یک سری شاخهها و انشعابها و تفاسیری شده است.
اگر بخواهیم جریان امام را به نحو اصیل و شاخههایی که بالاخره هر جریانی طبیعتا منشعب به شاخههایی میشود اما شاخههای درست و خلف را از ناخلف بازشناسی بکنیم نیازمند منطق جریانشناسی هستیم.
در همین مقطع و زمان فقدان و کمرنگی اندیشه و راه امام و منظومه فکری ایشان دیده میشود، بنظرم این هم بر میگردد به ضعف منطق جریانشناسی و روششناسی جریانشناسی که نتوانستهایم مقومات اندیشه امام را در قالب یک جریان ترسیم بکنیم و تبدیل به گفتمان کنیم و دینامیزم این اندیشه را با جریانشناسی که توضیح خواهم داد به ثبوتی برسانیم که مشکل انواع روایتهای خودساخته و پیش ساخته پیش نیاید.
وی گفت: در جریانشناسی اولین اتفاقی که میافتد و روششناسی کمک میکند این اتفاق رقم بخورد اینست که تفاوت بین جریان و غیر جریان را شناسایی بکنیم.
خیلیها خودشان را جریان خطاب میکنند.
فکر میکنند صرف اینکه عدهای طرفدار داشته باشد و مدتی یک حرف تکرار بشود تبدیل به جریان میشود.
ولی بنظرم هر تکرار و هر سر و صدا و هوچی گر جریان نیست.
اینکه جریان از غیر جریان چی است یک نکته است که منطقش را مشخص میکند.
پیغامی ادامه داد: دوم اینکه در جریانشناسی پیش فرض ما این میشود که حتما مقومات ثابتی باید یک جریان داشته باشد تا تشخصی پیدا بکند به نام جریان.
سوم اینکه لفظ جریان به ما کمک میکند که حداقل به خودمان تکرار بکنیم و یادمان نرود در ایران، خیلی این نکته مغفول میماند و آن اینست که بنظرم فرهنگ غربزده که در دانشگاههای ما از قبل انقلاب شکل گرفته، خیلی ذهنمان به سمت این میرود که مسائل را استاتیک ببینیم.
جریانشناسی یکی از چیزهایی که در ذهن ما فعال میکند بدانیم هر چیزی دینامیزم دارد اگر جریان است.
رئیس انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی گفت: جریانشناسی کمک میکند اگر منطقش درست اعمال بشود و اگر روششناسی داشته باشیم مخصوصا برای کشور ما که این مشکل را داریم به گفتگو کمک میکند.
حالا فرمودید بیشتر مثال هایم از حوزه اقتصاد است.
شاید برخی عرایضم به برخی رشتهها نخورد، ولی در حوزه اقتصاد ما واقعا مشکل جریانشناسی در کشور داریم.
بالغ بر ۱۶ جریان دیگر بنده احصا کردم در مقدمه کتاب اقتصاد هترودوکس آمده است.
در دنیا حتی مجلات غیر از افراد و اساتید قائل به یکی از این مکاتب هستند.
حتی مجلات علمی و ژورنالیزم علمی کاملا مرزبندی دارد.
در مجلهای که جنس مطالعات پست کینزین چاپ میکند نمیتوانید یک مقاله مبتنی بر نگاههای پول گرایان و مانیتاریستی فریدمنی بفرستید، قطعا ریجکت میشود.
وی تاکید کرد: ما در ایران با یک تاریخ قریب به هشتاد سالهای که از اندیشه اقتصاد در ایران داریم به جرئت میتوانم بگویم تقریبا نداریم کسی که بگوید مکتبش چیست.
هر استاد و نخبهای ولو از اساتید بسیار ارزشمند ما باشد، وقتی کالبدشکافی میکنیم میبینیم یک پا در یک جریان دارد، یک بخش از ذهنش جریان دیگری است.
توصیهها و تحلیلها، شما مسئله تورم را جلو میگذارید یک بخش از تورم را مانیتاریستی تحلیل میکند یک بخشی را پست کینزینی تحلیل میکند و نوعی آشفته بازار این وسط شکل میگیرد.
این آشفته بازار دو تا مشکل ایجاد میکند.
اولا ما را هرهری مذهب کرده است.
من در گفتگوهای اقتصاد اسلامی بارها این برایم پیش آمده است.
وقتی با اساتید غربی مینشینم میدانم این پست کینزین است.
خیلی راحت گفتگو میکنم چون میدانم پایبند به لوازم حرفش است، اصولش را میشناسد، پیشفرض هایش همانهایی است که من میدانم و میتوانم گفتگو بکنم.
ولی با کسی که هرهری مذهب است اساسا گفتگو امکان پذیر نیست.
این یکی از مشکلاتی است که جریانشناسی و روششناسی جریانشناسی در کشور ما میتواند حل بکند.
بسیار نیازمند آن هستیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق گفت: جریانشناسی اساساً نوعی شناخت است.
اسم پسوند رویش شناخت است.
منتهی سوال اصلی که شاید محور مطالعات هم بعدی واقع بشود مربوط اینست که جریانشناسی چقدر بُعد عملی پیدا میکند و چقدر بُعد نظری؟
چقدر دانش نظری است و چقدر دانش عملی است؟
در روششناسی مربوطه بیشتر دانش نظریش را پررنگ کردیم و میفهمیم.
اما روششناسی عملیش هم مهم است که رویش کار بشود.
آنجایی که میخواهیم بگوییم چگونه جریانشناسی میتواند به تولید علم کمک بکند؟
چگونه مواجه ما با اندیشههای غیر خودمان را ساماندهی و منظم بکند و گفتگوها را با آنها متصور بکند؟
در اینجا نیازمند منطق عملی هستیم.
اینجاست اگر کسی جریانشناسی را صرفاً یک نوع کنش اپیستمیک ببیند بنظرم خطای بزرگی کرده است.
متاسفانه در فرهنگ دانشگاهی غرب زده مان داریم که همه علوم را بیشتر اپیستمیک میبینیم.
حتی روانشناسی را اپیستمیک میبینیم.
در حالی که بسیار ابعاد عملی و اعتباری و تکنهای لابلای گزارههای اپیستمیک شان خوابیده است.
در اقتصاد این مسئله غوغامیکند و ابعاد تند ابزارگرایانه به خودش میگیرد که جریانشناسی هم طبیعتاً باید یک جایی برای ما کارکرد عملی خودش را نشان بدهد.
وی افزود: در ایران علم را بیشتر یک قوت استدلالی و تبیینی دانستیم که اگر مثلا ما هر دانشی به این قوت استدلالی برسیم دیگه علم را تولید کردیم.
مثلا اقتصاد اسلامی چرا الان وجود ندارد، میگوییم چون نتوانستیم هنوز مدل و الگو بدهیم و قدرت تبیینی داشته باشیم.
این حرف درست است اما حداقل دنیای امروز اثبات کرده که علومی که تبیین میشوند به جریانی که مقبول و مسلط میشوند و عدهای را درگیر میکنند و سیاستها را مطابق خودشان تنظیم میکنند بیش از آنکه استدلال و منطق درست و قوت تبیینی داشته باشند، به زبان تبدیل شدند.
رسانه دارند.
به گفتمان تبدیل شدند.
مگرنه بزرگواران در رشتههای خودشان حتما این را اذعان میکنند وقتی سراغ منطق و استواری و استحکام نظری چیزهایی که به نام تئوری دنیا را گرفته، میبینیم خیلی ضعیفتر و شل تر از آن چیزی هست که فکر میکردیم.
اما میبینم قضیه زبان است.
او تبدیل به زبان و گفتمان شده است.
اینجاست که نقش رسانهها را در هر چیزی خیلی پررنگ تر میدانم تا نقش کارهای تحقیقی خاص به مفهومی که در پژوهشکدهها اتفاق میافتد.
استاد اقتصاد اسلامی تاکید کرد: از این حیث، قائلم منطق جریانشناسی و روششناسی جریانشناسی هم اگر به کمک بزرگواران و نهادهایی چون دانشگاه آزاد که گستردگیش را عرض کردم به ما این نگاه را میدهد ازش انتظاراتی داشته باشیم مخصوصا در فقدان معاونت علوم انسانی وزارت علوم که تبدیل به گفتمان و زبان بکند، با ابزارهای ژورنالیزم علمی و ابزارهای رسانههای خاص حوزه علمی، با تبدیل کردنش به زبان و جامعه علمی، ساینس کامیونتیهایی که داریم، به روش درستش و علمی ، وقتی تبدیل به زبان و گفتمان بشود آن چیزی که میخواستیم محقق شده و از این وضعیت فعلی توانستیم گذار بکنیم.
* موحدابطحی: وجه استفاده حکمت عملی از جریانشناسی، بسیار مهم است زیرا به سیاستگذاری کمک میکند
سیدمحمدتقی موحد ابطحی، عضو هیئت علمی گروه روششناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: در تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی، دو مسئله وجود دارد، اولا معمولا موضوعات مورد مطالعه، چند بعدی هستند، ثانیا موضوعات دینامیک هستند.
به گمان من هر دو وجه قضیه در کشور ما کمرنگ است و نیازمند کار است.
نکته اول، نگاههای چند بعدی به مسائل اجتماعی و انسانی، نکته دیگرش که جنبه دینامیکش است که مورد غفلت ما است.
توجه به موضوع مورد مطالعه در سیر تاریخیش و پیوست عنصر تاریخ به موضوع مورد مطالعه به گمان من یکی از موارد بسیار مهمی است که باید مدنظر قرار بدهیم.
جریانشناسی میتواند تحقیق چند بُعدی دینامیک را برای ما ایجاد بکند.
به گمان من کاری که آقای ابراهیم پور انجام دادند خیلی ضرورت دارد.
یعنی یک پایهای را قرار دادند برای یک سری مطالعاتی که میتواند انجام بشود و مطالعات مورد نیاز ماست.
وی افزود: وجه استفاده حکمت عملی از جریانشناسی، بسیار مهم است و کمکی است که به سیاستگذاری میتواند بکند.
برای نمونه از ابتدای انقلاب ایدهی علوم انسانی اسلامی و اسلامیشدن دانشگاهها را در کشور مطرح شده است، بزرگان بر سر آن اصرار داشتند.
مراکز آموزشی و پژوهشی و سیاستگذاری و برنامهریزی و فرهنگی و و و تاسیس شده تا این ایده را جلو ببرد.
هنوز که هنوز هست همه گلایه دارند این ایده شاید خیلی به دستاوردهایی که مدنظر بوده نرسیده است.
چه باید کرد؟
به گمان من جریانشناسی میتواند در این زمینه به ما کمک کند.
چون این آسیبشناسی در دل این جریانشناسی میتواند انجام بشود.
در هر حوزهای که یک واقعیت اجتماعی مدیریت و سیاستگذاری و برنامه ریزی بشود با توجه به این ابعاد چندگانه و در حال حرکت آن موضوع نیازمند یک جریانشناسی هستیم.
* ابراهیم پور: دین و مذهبمان را از مکتب امام خمینی داریم
در ادامه، علی ابراهیم پور نویسنده کتاب «روششناسی جریانشناسی» گفت: متناسب با زمان و تاریخی که در آن قرار گرفتیم روز دوازدهم خرداد است و خیلی اراده نبود که متناسب با ایام رحلت امام خمینی و قیام پانزده خرداد و از آن طرف شهادت امام صادق، زمان برگزاری این نشست باشد.
ولی این اتفاق افتاد و من همین را بهانه میکنم یک نکته را اول از همه خطاب به خودم و افرادی که شاید مثل من، جوانان گام دومی محسوب شویم میخواهم بگویم.
وی افزود: واقعیت مطلب این است که ما دین و مذهبمان را از مکتب امام خمینی داریم.
من دینم و مذهبم را از مکتب امام خمینی دارم و هدفم را از این مکتب دارم، هویتم را از این انقلاب گرفتم.
بنظرم بسیار خامی است اگر من گول عناوینی را بخواهم بخورم و بخواهم از ذیل این پرچم و علم خارج بشوم یا به چپ و راستی بروم با اسامی و عناوین متفاوت.
هر چقدر هم نقد به این مکتب باشد، هر چقدر هم نقد به این مبانی بخواهد باشد و هرچقدر اسامی رنگارنگ حرفهای زیبا بزنند، کیان اسلام، کیان شیعه در دوران معاصر وابسته است به آن مکتبی که حضرت امام، حضرت آقا، شهید مطهری و این اندیشمندان و حکمای انقلاب اسلامی پایه گذاری کردند و تقریر نوین و متفاوتی را از اسلام ارائه دادند و اسلام را به مرحله اقامه رساندند.
من خودم را ذیل همین جریان تعریف کردم.
ابراهیمپور ادامه داد: همانطور که باعث تحقق و ایجاد انقلاب اسلامی مکتب امام خمینی بوده است، انقلاب اسلامی در بقای خودش نیز نیازمند آن نظریات است.
باید آن نظریات مطالعه و بازخوانی بشوند.
تلاش من در این اثر این بوده است بجای اینکه بخواهم تلاش بکنم در معرکه آراء علمی، یک گزاره را به گزارههای پیشین به اسم خودم اضافه بکنم، کار درست بنظرم این رسید آن نظریات و مکتبی که بیان شد آن نظریات به جامعه علمی در قالب یک نظریه داده بشود.
آن کاری که من در این اثر انجام دادم و شاید بگویم افتخارم است اینچنین باشد -اگر اساتید تایید بکنند و بگویند این اتفاق واقعا انجام شده است- این بوده که سعی کردم یکی از نظریات اندیشمندان انقلاب اسلامی را صورتبندی و با زبان علمی به جامعه علمی ارائه کردهام.
این نظریه، در واقع کاری است که شهید مطهری در مواجهه با فرهنگ و تاریخ و فکر انجام میدهد.
وی عنوان کرد: به عقیده من نظریه شهید مطهری در فرهنگ، نظریه جریانشناسی است.
کاری که در آثار متفاوتش دارد اتفاق میافتد: در نهضتهای صدساله اتفاق میافتد، کاری که در اسلام و مقتضیات زمان اتفاق میافتد، جریانشناسی، ایده اصلی کار شهید مطهری در مواجهه با تاریخ و فکر و فرهنگ است.
به تناسب حرکت شهید مطهری است که میبینیم در دوران بعد از انقلاب ادبیات جریانشناسی در جامعه ما یک رواجی پیدا میکند.
نویسنده کتاب «روششناسی جریانشناسی» گفت: تلاش من این بوده که سعی کنم در حدّ توانم بتوانم این جریانشناسی را با یک ادبیات علمی و آکادمیک، روششناسی بکنم و به عنوان یک نظریه بومی که مبتنی بر مبانی حکمی خودمان است به جامعه علمی ارائه بدهیم.
تا این بتواند جریان انقلاب اسلامی را تقویت بکند.
در واقع شاید بگویم اصلیترین وجه نوآوری اگر خودم به این کتاب بدهم و بگویم میتواند این اثر از این جهت دیده بشود اینست که امتداد نظریهپردازی یکی از نظریات اندیشمندان انقلاب اسلامی یعنی شهیدمطهری است.
گفتنی است، کتاب «روششناسی جریانشناسی بهمثابه نظریه-روشی میانرشتهای» به قلم علی ابراهیم پور و با مقدمه حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه و دکتر محمدصادق کوشکی، بهعنوان اثر برگزیده جامعه نخبگانی حوزه علمیه قم، در ۴۵۶صفحه رقعی با تیراژ ۵۰۰نسخه و با قیمت ۹۵هزارتومان به همت انتشارات کتاب طه راهی بازار نشر شده است.
انتهای پیام/