جلیلی: راهکار ما این است که جوانان مرزنشین بهجای کولهبری صادرکننده باشند
عضو شورای عالی امنیت ملی یکی از ظرفیتهای کشور در تبادلات و تعاملات خارجی را ظرفیت مرزنشینها دانست و گفت: ما نزدیک به هفت میلیون مرزنشین دارای کارت داریم که میتوانند یک فرصت بزرگ صادراتی برای کشور باشند.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگویی ویدئویی با عنوان «سیاست خارجی واقعی» با حضور مهدی صفری، سفیر سابق ایران در چین، روسیه و آلمان، غفلت دولت تدبیر و امید در استفاده از دیپلماسی اقتصادی را مورد انتقاد قرار داد و راههای فعال کردن ظرفیت تبادلات اقتصادی را در عرصه بینالمللی مورد بررسی قرار داد.
متن کامل قسمت دوم و پایانی این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
قسمت نخست این گفتوگو را در اینجا میتوانید بخوانید.
جلیلی: دو نگاه نسبت به سیاست خارجی وجود دارد و من از مردم میخواهم که در اینجا قضاوت کنند که کدام نگاه است که میخواهد ایران بسته و محدود باشد و نتواند تعاملات خارجی داشته باشد؟
دشمن ما دارد رسماً این را میگوید که من تحریم اعمال میکنم و حتی اگر کشوری در آن سر دنیا بخواهد با ایران تراکنش بانکی داشته باشد، من او را تحریم میکنم.
این راهی است که آمریکائیها دارند رسماً دنبال میکنند.
این یک نگاه است.
یک راهش این است که میگویند میروم و با آن دشمن صحبت میکنم تا ببینم یکی از اینها را کم میکند یا نه.
یک راه دیگر این است که میگوئید میخواهم آنقدر تعاملاتم را با کشورهای مختلف گسترده کنم که عرصه بر دشمن تنگ شود.
من میخواهم از 200 کشور دنیا حداقل با 100 کشور روابطم را بسط بدهم و مقاصدی را که در اقتصاد دارم دنبال کنم.
این برای چه کسی سخت است؟
برای طرفی که میخواهد شما بسته باشید و این تحریم را بر شما اعمال میکند.
لذا به محض اینکه شما میخواهید تعامل گسترده داشته باشید، او یا با تحریمها به شکل سختافزاری مانع میتراشد یا نرمافزاری با فضاسازی این کار را میکند.
وقتی دشمن فشار میآورد تا شاهرگ شما را قطع کند، باید روابط خارجی را مویرگی گسترش دهید
با روسیه میخواهید تعامل داشته باشید یک جور فضا میسازد.
با چین جور دیگری.
با همسایگانت یک جور.
اتفاقاً هوشیاری در سیاست خارجی یعنی همین که شما بدانید اتفاقاً اینها مسیرهائی هستند که عرصه را بر او تنگ میکنند.
او به قول خودش میخواهد فشار حداکثری بیاورد و شاهرگ شما را قطع کند و شما مویرگی آنقدر روابط را گسترش میدهید که او دیگر کاری نمیتواند بکند.
مستأصل میشود و در افکارعمومی شما سمپاشی میکند.
یک روز میگوید«چرا با همسایگانت رابطه داری؟»؛ فقط بحث چین نیست.
یک روز در این کشور فضاسازی کردند که چرا با عراق رابطه دارید؟
دو تا شایعه در فلان موضوع میساختند که اتباع عراقی آمده اند و در ایران دارند این کارها را میکنند.
مردم این چیزها را دیدهاند.
یک روز برای افغانستان مسائلی از قبیل پولشوئی را مطرح میکنند، در حالی که افغانستان یک کشور دوست و برادر است و سالها ارتباط داشتهایم و میتوانیم این همه صادرات به آنجا داشته باشیم.
پس دشمن احساس میکند که این مسیر تعامل گسترده با جهان، به ویژه در عرصههای اقتصادی بهترین پادزهر برای زهری است که او میخواهد بریزد، لذا تلاش میکند با شیوههای اقتصادی یا سیاسی یا تبلیغاتی و روانی و رسانهای جلوی آن را بگیرد.
عرض من این است که در اینجاست که باید هوشیاری به خرج بدهیم.
دوباره به اصل بحثم برمیگردم که ما باید در تأسیسات خارجی، این هوشمندی را داشته باشیم که براساس یک برنامه دقیق و جامع، از فرصتهای اقتصادی و دیگر فرصتها به موقع استفاده کنیم تا دشمنان نتوانند عرصه را بر ما تنگ کنند.
در برنامه جامع شما کولهبرها و کسانی که به خاطر قاچاق سوخت و مسائلی از این قبیل درگیر هستند، چه نقشی دارند؟
میتوان با برنامهای جامع و درست، سیاست خارجی را سر سفره مردم آورد
جلیلی: اگر شما این برنامه جامع و درست را داشته باشید، سیاست خارجی شما سر سفره مردم میآید و آثار روابط خارجی شما را مردم با وجودشان درک میکنند، یک مثالش هم همین است که شما زدید.
من تقریباً به اکثر مرزهای کشور رفته و پایانههای مرزی را دیدهام.
به شیخ سله (به کردی: شیخ سهله) در استان کرمانشاه رفتهام، ماهیرود در استان خراسان جنوبی و مرزهای سیستان و بلوچستان رفته و همه را دیدهام.
در تمام این پایانههای مرزی، جوان رشید شما منتظر است که باری تخلیه شود و او یک کارگری ساده انجام بدهد یا کولهبری.
یکی از ظرفیتهای ما برای همین تبادلات و تعاملات خارجی، ظرفیت مرزنشینهاست.
ما نزدیک به هفت میلیون مرزنشین داریم که کارت دارند که میتوانند یک فرصت بزرگ صادراتی برای شما باشند.
یعنی هر جوان مرزنشین شما به جای اینکه کولهبری کند، میتواند در حد خودش صادرکننده باشد.
یک بار که برای بازدید مرزی در کردستان رفتم، با عدهای از این دوستان صحبت کردیم که شما چرا منتظری که باری را کولهبری بیاوری؟
شما میتوانی به یک صادرکننده تبدیل بشوی.
بعد با همین مرزنشینها جلساتی را گذاشتیم و درباره این بحثها مفصلاً صحبت کردیم که بیائیم و وارد یک عرصه جدید بشویم.
چرا جوان ما باید کولهبری کند و کالاهائی را با آن مشکلات ببرد؟
ما یک فرصت اقتصادی خیلی خوب هستیم.
همسایگان امروز به تولیدات ما نیازمندند و این میتواند عرصه صادراتی خوبی برای شما باشد.
یادم هست که در پایانه مرزی مریوان و بانه، با این دوستان ملاقات کردیم.
میگفتند بعد از آن بحثها، یک شرکت تعاونی تشکیل دادیم و الان داریم صادرات انجام میدهیم.
حتی از رقم 500 میلیون دلار صحبت میکردند.
انشاءالله که اشتباه نکنم.
میگفتند ما الان داریم این میزان کار انجام میدهیم.
جلیلی: یکی از ظرفیتهای ما برای همین تبادلات و تعاملات خارجی، ظرفیت مرزنشینهاست.
ما نزدیک به هفت میلیون مرزنشین داریم که کارت دارند که میتوانند یک فرصت بزرگ صادراتی برای شما باشند.
یعنی هر جوان مرزنشین شما به جای اینکه کولهبری کند، میتواند در حد خودش صادرکننده باشد.
صفری: بازارچههای مرزی میتوانند نقش مهمی ایفا کنند.
جلیلی: هریک از بازارچههای مرزی میتوانند به سکوئی برای صادرات تبدیل بشوند.
آن وقت 7 میلیون مرزنشین شما میتوانند رشد خوبی را در اقتصاد و زندگی و کسب و کار جوانانش پیدا کند.
اینجاست که دستگاهها، دولت و سیاست خارجی ما باید بتوانند این بسترها را فراهم کنند.
در یکی از پایانههای مرزی افغانستان میگفتند ما داشتیم از اینجا صادرات انجام میدادیم و الان سه هفته است که این پایانه بسته شده.
پرسیدم مگر مسئله را برای مسئولین مربوطه مطرح نکردهاید؟
گفتند چرا، اما خبری نشد.
یک پیگیری خیلی ساده لازم دارد که سفارت یا وزارت خارجه شما از آن کشور سئوال کند که چرا این مشکل پیش آمده؟
بعضی وقتها یک مشکل خیلی ساده فنی است که به هر دلیلی پیش میآید.
عرض من این است که شما باید در اینجا یک کار قرارگاهی بکنید و ببینید چه فرصتهائی دارید و حتی یک روز را هم از دست ندهید تا چه رسد به اینکه بگوئید سه هفته است که این مرز بسته شده است.
صفری: که حتی ممکن است عمدی باشد.
باید بلافاصله با آن برخورد کنند که مرز باز باشد.
وزارت خارجه و نمایندگیهای آن باید Dynamic حرکت کنند.
مرز بسته شده؟
باید بلافاصله monitor کنند و وارد بشوند ببینند چه اتفاقی افتاده؟
به خصوص با کشورهائی که با آنها تعاملات زیادی داریم، میرفتیم و میدیدیم که مثلاً مأموری از آن طرف راه را بسته است.
این بحث مطرح شد که برای حل مشکل آب هم باید برویم و مذاکره کنیم که نتیجهای حاصل نشد.
مردم ما در سیستان و بلوچستان مشکل آب دارند و ما با افغانستان حدود 5/4 میلیارد دلار تبادل اقتصادی داریم.
آیا در برنامه شما برای اینها هم راهحلی وجود دارد یا نه؟
جلیلی: وقتی میگوئیم تعاملات اقتصادی با همسایگان، منظور فقط خرید و فروش کالا که نیست.
یعنی که شما باید ببینید در عرصههای مختلف چگونه میتوان پیوندهای اقتصادی را عمق بخشید و گسترش داد.
یکی همین مباحثی مثل آب است.
آب میتواند یک موضوع همکاری باشد، نه اینکه مانعی بر سر راه تعمیق روابط کشور باشد.
در این زمینه سوابقی وجود دارد.
آقای دکتر صفری معاونت همان حوزه بودند و به بحث اشراف دارند.
شما میتوانید همین را تبدیل به فرصت کنید.
یعنی موضوع آب و سرمایهگذاری بین دو کشور، در عرصههای مختلفی میتواند صورت بگیرد.
یکی پیگیری همین بحثهاست و فقط آب هم نیست.
آمریکا درصدد است تا جای ایران را در صادرات برق به افغانستان بگیرد
در همین موضوع افغانستان شاید این مثال، مثال بدی نباشد.
به دلایل شرایطی که افغانستان در آن قرار دارد، یکی از چیزهائی که میتواند موضوع همکاری ما با آنها باشد، صادرات برق ما به افغانستان است.
این که خیلی موضوع خوبی است که بتوانید به افغانستان برق صادر کنید.
هم نیاز کشور همسایهتان تأمین شده و هم شما از صادرات برق منتفع شدهاید.
این طور نیست که اگر شما در این زمینه کوتاهی کنید، این عرصه خالی بماند و خلائی ایجاد بشود.
آنها میآیند و روی این برنامهریزی میکنند.
اخیراً در بررسیهائی که داشتیم، دیدیم که طرفهای غربی به ویژه امریکا دارد به لحاظ فنی تحرکی را انجام میدهد که تنظیمات برق افغانستان از حالا به بعد به گونهای شکل بگیرد که نتواند از برق ایران استفاده کند.
صفری: فرکانسش را عوض کند.
جلیلی: بله، نقشههای مفصلش پیدا شد.
هوشیاری در سیاست خارجی یعنی این.
اگر شما نسبت به این مسئله بیتوجه باشید و او بیاید و مناسبات جدیدش را اینگونه شکل بدهد.
افغانستان ممکن است تمایل داشته باشد که از برق شما استفاده کند، اما دیگر شرایط فنیاش اجازه ندهد.
صفری: آن موقعی که من معاون بودم، افغانستان راهآهن نداشت و به زور راهآهن ایران ـ سنگان را که معدن سنگآهن آنجاست کشیدیم و استاندارد راهآهن آنها شد استاندارد راهآهن ما، والا استاندارد جای دیگری میشد.
همه هم سر و صدا راه انداختند، ولی ما سخت مقاومت کردیم.
یکی دو تا درگیری هم مهندسین ما با طالبان داشتند که رفتیم و با مذاکره حل کردیم.
ما الان داریم به افغانستان برق میفروشیم، ولی اگر فرکانس ما را که 50 هرتز است، امریکائیها بکنند 60 هرتز، درست است که میشود آن را تبدیل کرد، ولی هزینه دارد.
در نامهای به وزیر نیرو، نقشه آمریکا را درباره صادرات برق به افغانستان هشدار دادیم
جلیلی: این که شما فرمودید سفارتخانههای ما باید مثل یک دیدهبان هوشیار باشند، اینجور جاهاست.
نباید بگذارید مسائلی انجام بشوند و شکل بگیرند و کار از کار که گذشت، تازه شما متوجه بشوید.
خیلی از کارها را باید پیشگیری کنیم.
هنر سیاست خارجی چه در عرصههای امنیتی سیاسی چه در عرصههای اقتصادی باید این باشد که از چیزی که قرار است پیش بیاید، پیشی بگیرد.
اینها منافع هر دو کشور است و فقط منافع ما نیست.
ممکن است مدتی بعد امریکائیها به افغانستان برق ندهند و از ایران هم نتواند بخرد و لذا به نفع افغانستان است که بتواند برق را از ایران وارد کند، اما شما هم باید این هوشیاری را داشته باشید.
ما موقعی که متوجه این موضوع شدیم، دوستان کارگروه ما نشستند و موضوع را بررسی کردند و نقشههای امریکائیها را هم بررسی کردند و ما تحت نامهای برای وزیر محترم نیرو آقای اردکانیان که الان مسئول کمیسیون مشترک دو کشور است نوشتیم که ما این موضوع را بررسی کردهایم.
نگذاشتیم دولت عوض شود و این گزارش را بدهیم و به محض اینکه دوستان ما به این جمعبندی رسیدند، به وزیر محترم نیرو عرض کردیم که باید به دوستان افغانیمان توجه بدهیم که اینها چنین برنامهای دارند و بعداً شما دچار مشکل میشوید.
صفری: ارتباط ما و شما هم دچار مشکل میشود.
جلیلی: همین طور است.
وقتی که شما تمهیدات لازم را انجام بدهید، خودتان هم فرصت خوبی را به دست آوردهاید.
براساس بحثهائی که مطرح کردید، فرصتسوزیهای زیادی اتفاق افتاده است که بخشی به نگاه و بخشی به عدم ممارست و پیگیری برمیگردد.
ما شما را آدم منصفی میشناسیم و سیاستمداران هم همین برداشت را از آرا و نظرات شما دارند.
در این دولت با همین نگاهی که وجود داشته، مواردی در خاطرتان هست که براساس این نگاه شما که اگر پیگیری کنیم به نتیجه میرسیم، اتفاقات خوبی افتاده باشد که اگر دنباله آن کارها را بگیریم اتفاقات بهتری هم میافتند؟
جلیلی: من حتماً این نگاه را دارم که همه کسانی که در این عرصهها کار میکنند، بنایشان بر این است که پیشرفتی صورت بگیرد.
منتهی بعضی وقتها رویکرد غلط است یا رویکردی دنبال میشود و جواب نمیدهد.
گاهی هم رویکرد درست است، اما پیگیری لازم انجام نمیشود.
مثالی میزنم.
من این را چند بار با دوستان مطرح کردهام.
ما باید در موضوع عراقی خیلی جدیتر کار کنیم.
این همه فرصتهای خوب اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی بین دو ملت وجود داشته و دارد.
باید از اینها استفاده حداکثری کرد.
به دولتیها گفتم اگر موضوعی را در سطح رئیسجمهور شش بار پیگیری کردیم، در سطوح پایین باید ۶۰ بار پیگیری کنیم
این طور هم نیست که بگوئیم دوستان در دولت به این بیتوجه بوده و رویکرد دیگری داشتهاند، اما این پیگیری میخواهد.
یادم هست که من چند بار موضوعاتی را مطرح کردهام و پاسخ دادهاند که ما در این سطح چند بار مطرح کردهایم.
من گفتم اگر ما موضوعی را در سطح رئیسجمهور شش بار پیگیری میکنیم، باید در سطوح پائین 60 بار پیگیری کنیم.
صفری: 100 بار
جلیلی: این طور نیست که بگوئید به فلان رئیس دولت در عراق گفتیم اما نتیجه نداد.
خوب است که رئیسجمهور موضوعی را شش بار پیگیری کند، اما این کی به نتیجه میرسد؟
موقعی که شما 60 بار یا به قول آقای دکتر 100 بار در سطوح پائینتر دنبال کنید تا به نتیجه برسد.
یکی از وظایف روابط خارجی همین است.
وقتی موضوعی برای شما منافعی دارد، دشمن شما از این موضوع خوشش نمیآید.
دشمنی که شما را تحریم میکند، قطعاً در این زمینه هم تحریکاتی میکند که نتیجه لازم به دست نیاید و سنگاندازی میکند.
صفری: وقتی پیگیری میکنید، طرف مطمئن میشود که شما در این قضیه جدی هستید.
ما خودمان در بین سفرا دیدهایم که این پیگیری خیلی برایشان مهم است، به خصوص در سطوح پائین.
تقدیر جلیلی از یک اقدام روحانی
جلیلی: مثلاً این سفری که آقای روحانی به عراق رفتند و آن توافقی که امضا شد، از کارهای خیلی خوبی بود.
کار خوب را که آدم خوشحال میشود و باید کمک هم بکند.
توافق خوبی انجام شد.
حتی اشکالی که درباره راهآهن شلمچه ـ بصره پیش آمد که فقط 25 کیلومتر است.
حتی دولت ایران رفت و توافق انجام داد که خود ما برویم سرمایهگذاری کنیم و این کار انجام بشود، چون کلی منافع دارد.
این موضوع در همین سفر آقای روحانی مطرح شد، ولی اگر پیگیری نباشد، باز فایده ندارد.
الان دو سال از آن سفر گذشته، ولی هنوز این کار انجام نشده، در حالی که ما رفتیم و گفتیم حاضریم این کار را انجام بدهیم.
یک توافقی که اجرا بشود بهتر از ۱۰۰ توافقی است که هرگز اجرایی نشود
عرض من این است که پیگیریهای بعدی خیلی اهمیت دارند تا کار به نتیجه برسد.
شما ممکن است با همین رویکرد خوب بروید و با کشورهای دیگر 10 یا حتی 100 تا توافق خوب بنویسید، اما گر یک توافق اجرا بشود بهتر از این است که شما ده تا توافق بنویسید که اجرا نشوند.
نوشتن توافق شرط لازم است، اما کافی نیست و باید روی زمین اتفاقی بیفتد و عرصهای باز بشود.
آقای صفری!
اگر شما وزیر خارجه جمهوری اسلامی بودید، اولویتدارترین کاری که برای کشور میکردید چه بود؟
صفری: به نمایندگیها میگفتم که شما دیدهبان هستید و موظفید دائماً اطلاعات، پتانسیلها، توانائیهای آن کشور را رصد کنید و گزارش بدهید و نیازهای کشور ما را با این پتانسیلها تطبیق بدهید و نیازهای ما را نه فقط در زمینه غذا و دارو، بلکه بیشتر در زمینههای دانشگاهی و تکنولوژی تأمین کنید.
سه چهار کار دیگر را هم میکردم.
مثلاً در زمینه پیگیری، یک سفیر انرژی، یک سفیر ترانزیت، یک سفیر نفت و گاز
جلیلی: غیر از برق
صفری: سه چهار سفیر را مشخص میکردم.
سفیر اصلی کار خودش را میکند، ولی اینها مسئولند که در داخل و خارج مسئله مربوط به وظیفهشان را تا رسیدن به نتیجه پیگیری کنند.
اگر ما یک سفیر ترانزیت داشتیم، در این 25 سال قضیه کریدور شمال ـ جنوب ما حل شده بود.
این دخالت در کار سفیر ما در آن کشور نیست.
جلیلی: مکمل آن است
جلیلی: ارزیابی کار یک سفارتخانه باید براساس نتیجه کارش باشد، نه فرآیند کاریاش.
یعنی اگر سفارتخانهای بگوید من این همه گزارش نوشتهام، من این ملاقاتها را انجام دادهام، اینها کافی نیست.
مهم نتیجه است.
شما باید از سفیرتان این را بخواهید که نتیجه لازم را به دست بیاورد.
صفری: این مسائل باید در سطح معاون و رئیسجمهور و براساس اطلاعاتی که به دست میآید پیگیری و اجرائی شوند.
سفیر ترکمنستان و قرقیزستان وقتی کاری داشتند، از صبح ساعت 6 پشت دفتر ما بودند
یادم هست سفیر ترکمنستان و قرقیزستان وقتی کاری داشتند، از صبح ساعت 6 پشت دفتر ما بودند و تا مسئلهشان را حل نمیکردند، رها نمیکردند.
پیگیری نه در سطح بالا، بلکه در سطوح پائین در اجرائی کردن توافقات و نیازهای مربوطه بسیار مؤثر است.
جلیلی: ارزیابی کار یک سفارتخانه باید براساس نتیجه کارش باشد، نه فرآیند کاریاش.
یعنی اگر سفارتخانهای بگوید من این همه گزارش نوشتهام، من این ملاقاتها را انجام دادهام، اینها کافی نیست.
مهم نتیجه است.
شما باید از سفیرتان این را بخواهید که نتیجه لازم را به دست بیاورد.
اگر بگوید ملاقات کردم یا سفر رفتم یا گزارش نوشتم و نتیجه نداد، اسم اینها کار نیست، بلکه اینها لازمه کار است.
کار واقعی نتیجه است.
بر این مبناست که باید ارزیابی شود که آیا یک سفیر، یک ادارهکل، یک معاونت و در مجموع، خود وزارت خارجه...
اگر شما برایش ده تا نتیجه را تعریف کردید و گفتید باید به این نتایج برسید، بعد از هشت سال باید ببینید در عرصه سیاست خارجی چه کارهائی را برای سفارتخانهتان تعریف کرده بودید و آیا بعد از هشت سال به آن نتایج رسیده است یا نه؟
اگر رسیده است از آنها تشکر کنید، اگر نرسیده است، چرا نرسیده است؟
آیا ضعف در رویکرد یا در عملکرد یا در افراد یا در ضعف پیگیری بوده؟
علت چه بوده؟
عرصه انتخابات یکی از همین عرصههای ارزیابی است.
هدف هم این است که کسی را تضعیف یا تقویت کنید.
هدف این است که ادامه راه را با قوت پیش بروید.
اگر رسیدهاید، با قوت بیشتری پیش بروید.
اگر نرسیدهاید ببینید اشکال کار در کجا بوده که در چهار سال آینده به آن برسید.
آقای دکتر جلیلی!
شما اگر در جایگاه رئیسجمهور قرار بگیرید، اولویتدارترین کاری که درنظر دارید و میخواهید انجام بدهید چیست؟
جلیلی: یکی از بحثهای اساسی و کارویژههای رئیسجمهور، هماهنگ کردن وزارتخانههای مختلفی است که هریک وظایفی دارند.
اساساً تشکیل هیئت دولت به این دلیل است که برخی از کارها، کارهای بین وزارتخانهای است.
هنر و کارویژه رئیسجمهور این است که مأموریتهائی را تعریف کند که فقط کار وزارت خارجه یا وزارت صنایع و...
نیست.
اینجاست که هماهنگ و همافزا بودن و به نتیجه رسیدن اهمیت پیدا میکند وگرنه هر دستگاهی میتواند بگوید من کار خودم را انجام دادم و آن یکی انجام نداد، برآیندش میشود اینکه نتیجه مطلوب حاصل نمیشود.
هنر رئیسجمهور در تعاملات اقتصادی با کشورهای دیگر این است که این دستگاهها را هماهنگ کند.
در اینجا باید مأموریت تعریف کند.
مثلاً اگر شما میگوئید که باید از ظرفیت ترانزیت کشور استفاده کنیم، در آنجا باید مشخص بشود که مأموریت هر دستگاه چیست و در چه بازه زمانی؟
و مثلاً بعد از شش ماه بتوانیم ارزیابی داشته باشیم که آیا رسیدهایم یا نه؟
و اگر نرسیدهایم معلوم شود که به چه دلیل و بلافاصله مدیریت و ایرادات برطرف شوند تا به نتیجه برسیم.
عرض من این است که اگر ما میگوئیم فرصتهای بزرگ اقتصادی به دلایل مختلف، از جمله موقعیت خوب جغرافیائی، منابع غنی داخلی کشور، نیروی انسانی خوب در عرصههای مختلف فنی ـ مهندسی، پیش روی کشور هست و به شما فرصت تعاملات اقتصادی خوب میدهد، به شرطی میسر است که مجموعهای از دستگاهها فعال و بسیج بشوند و یک کار قوی قرارگاهی شکل بگیرد.
مسئولش کیست؟
رئیسجمهور که باید بتواند قوی عمل کند و این کارها را پیگیری کند تا نتایج مطلوب به دست بیاید.
اساساً تشکیل هیئت دولت به این دلیل است که برخی از کارها، کارهای بین وزارتخانهای است.
هنر و کارویژه رئیسجمهور این است که مأموریتهائی را تعریف کند که فقط کار وزارت خارجه یا وزارت صنایع و...
نیست.
اینجاست که هماهنگ و همافزا بودن و به نتیجه رسیدن اهمیت پیدا میکند، وگرنه هر دستگاهی میتواند بگوید من کار خودم را انجام دادم و آن یکی انجام نداد، برآیندش میشود اینکه نتیجه مطلوب حاصل نمیشود.
انشاءالله.
کلام آخر؟
جلیلی: ما از بیان این مباحث قصد درددل کردن و صحبت نداریم، بلکه میخواهیم تصویری واقعی از آنچه که هست برای افکارعمومی به دست بیاید و تصویر مطلوب هم ارائه شود.
هدف از طرح این مباحث این است که ببینیم چگونه میتوان از وضع موجود به وضعیت مطلوب رسید.
این هم یک بحث بسیار دقیق کارشناسی است که همه باید دربارهاش بحث کنند.
ما فکر میکنیم این فرصتهای بالقوه میتوانند بالفعل بشوند.
در عرصه روابط اقتصادی خارجی، به رغم تحریمها میتوان ارتقا پیدا کرد.
این که میگوئید این به شرطی اتفاق میافتد که تحریمها برطرف بشوند.
هشت سال از عمر یک ملت میگذرد و تحریمها هم برطرف نمیشوند و همه چیز سرجایش باقی میماند.
یک کشور و یک اقتصاد بزرگ که نمیتواند معطل این بماند.
هنر دولت و دستگاههای مربوطه از جمله سیاست خارجی این است که با ابتکاراتی بتواند به آن نتایج برسد.
با تشکر از شما که وقتتان را دراختیار ما قرار دادید.
انشاءالله که این گفتگوها منجر به ایجاد تحولات در کشور بشود و ما شاهد ثمره دیپلماسی واقعی در سر سفره مردم باشیم.
انتهای پیام/