چاره سرگردانی بهبودیافتگان از چنگال اعتیاد
اشتغال بهبودیافتگان از اعتیاد بهعنوان یکی از مسئولیتهای مهم اجتماعی محسوب میشود، بدون شک رفع مسائل و معضلات اجتماعی نیازمند همکاری و استفاده از تمامی ظرفیتهای دورن بخشی و برون بخشی است، اگر بهبودیافتگان از چنگال اعتیاد بتوانند شغل و درآمد مناسبی داشته باشند تا حد زیادی راه برگشت به مسیر غلط گذشته بسته میشود.

ایسنا/چهارمحال و بختیاری اشتغال بهبودیافتگان از اعتیاد بهعنوان یکی از مسئولیتهای مهم اجتماعی محسوب میشود، بدون شک رفع مسائل و معضلات اجتماعی نیازمند همکاری و استفاده از تمامی ظرفیتهای دورن بخشی و برون بخشی است، اگر بهبودیافتگان از چنگال اعتیاد بتوانند شغل و درآمد مناسبی داشته باشند تا حد زیادی راه برگشت به مسیر غلط گذشته بسته میشود.
اعتیاد معضلی است که میتواند در کسری از ثانیه تمام سقف آرزوهای یک خانواده را خراب کنند؛ این معضل خانمان سوز امروز پیر، جوان، نوجوان، زن و مرد نمیشناسد و یک لحظه غفلت میتواند آنها را در این دام گرفتار کند.
اگر پای در دل و دل معتادان مراجعهکننده به کمپ ترک اعتیاد بنشینی، اکثر آنها فکر نمیکردند که گذرشان به این مراکز بیوفتد و با یک یا چندین بار مصرف موادمخدر بهصورت تفننی به این مواد اعتیاد پیدا کنند و برای این مسئله زندگی، شغل و آینده خود را به تاراج ببرند، سیاوش یکی از همین جوانان است که اکنون تجربه خود از گرفتاری در دام اعتیاد را بیان میکند.
آرام آرام از پلههای کمپ پایین میآید، سیاوش را میگویم، جوان ۳۴ سالهای که حالا 11 سال از آخرین مصرفش از مواد افیونی میگذرد، قطعا پاکی از اعتیاد کار آسانی نیست و هر کسی توان پاک ماندن تا ابد را نخواهد داشت، سیاوش پس از گذراندن دوره در کمپ با واقعیات جامعه روبرو شد و به زندگی عادی بازگشت، همچنین با جبران اشتباهات گذشتهاش دید اطرافیان را نسبت به خود تغییر داد و از پس درست کردن پلهایی که در گذشته با بیفکری خراب کرده است، برآمد.
از خودتان بگویید
سیاوش ۳۴ ساله ساکن شهر بروجن هستم و مدت ۱۱ سال است که از اعتیاد رهایی یافتهام، ۱۶ ساله بودم که با برادر بزرگترم، سیگار کشیدن را شروع کردیم، در بیرون از منزل با دوستان ناباب آشنا شدیم و آنها مواد را تهیه و در اختیارمان میگذاشتند، برای مصرف مواد نیز اتاقی در منزل برای خود در نظر گرفته بودیم.
پس از گذر از روزهای ابتدایی دیگر سیگار کشیدن آن لذت را برایمان نداشت و به تفریحی تکراری تبدیل شده بود، از این رو، به سمت مواد سبز (حشیش) رفتیم، سپس مصرف حشیش تبدیل به مصرف مواد سیاه (تریاک)، قرص و در نهایت به تزریق شد.
علت روی آوردن به مواد مخدر
در خانوادهای مذهبی زندگی میکردم، پدرم فرهنگی و مادرم خانهدار بود و با قالیبافی به معیشت خانواده کمک میکرد، پدر و مادرم با هم اختلاف نداشتند و هیچ نوع درگیری در خانواده ما وجود نداشت، حقوق معلمی کفاف زندگی چهار فرزند را نمیداد، بنابراین پدرم عصرها دستفروشی میکرد و زمانی که به خانه میآمد بسیار خسته بود، پدرم بسیار زحمتکش بود اما هیچوقت فرصتی برای رفقات با فرزندانش نداشت، در واقع والدینم طریقه رفاقت با فرزندان خود را بلد نبودند، پدر و مادر مهربانی بودند، اما سردی رابطه با پدر در حدی بود که جرات نزدیک شدن به او، صحبت و درد و دل کردن با او را نداشتیم، بهعبارتی از پدر و مادر خود فراری بودیم.
بهنظر من احساس یک خلاء درونی و کمبود محبت باعث میشود که افراد ضعیف این خلاء را با موادمخدر پر کنند، وقتی جوان و نوجوان در خانه احساس آرامش نکند، به سمت بیرون گرایش پیدا خواهد کرد.
رفتن به کمپ ترک اعتیاد
بعد از گذشت پنج سال از اعتیاد خسته شدم، یکبار به کمپ رفتم اما پس از شش ماه دوباره دچار لغزش شدم و به مصرف موادمخدر روی آوردم، دوباره تصمیم به ترک گرفتم که این بار قطعی بود، باید گفت معتاد تا وقتی که خود تصمیم به ترک نگیرد تلاش اطرافیان برای او فایدهای ندارد، بهعبارتی ترک کردن زیاد سخت نیست و در ترک ماندن مهمتر است.
پس از آنکه از کمپ خارج شدم به سراغ چهار نفر از دوستان بهبودیافته خود رفتم، تنها نماندن پس از بهبودی بسیار مهم است و خانواده و دوستان مناسب برای حمایت از فرد پاکشده نقش بسیار حیاتی دارد.
اشتغال نکته مهم و حلقه گمشده تمامی بهبودیافتگان از اعتیاد است، بارها پیش آمده است که افراد پاکشده به سراغ کار میروند اما کارفرمایان پس از اطلاع از سوء سابقه فرد، وی را طرد و اصلا به او اعتماد نمیکنند، خوشبختانه پس از بهبودی، پدرم با پول حاصل از بازنشستگی یک مغازه برای من و برادرم دست و پا کرد، در ابتدا مغازه ۲۰ متر بود اما با تلاش و ممارست به کارگاهی ۳۰۰۰ متری مخصوص تولید اجاق گاز و کبابپز تبدیل شد.
ازدواج و کارآفرینی...
پس از بهبودی اقدام به ازدواج کردم، بهعلت داشتن سوء سابقه حدود چهار تا پنج بار جواب رد شنیدم، اما یکسال پس از اینکه شرایط شغلیم بهبود پیدا کرد، ازدواج کردم و اکنون صاحب دو فرزند هستم، ناگفته نماند که مسئله ازدواج بهبودیافتگان نیز معضل بزرگی است، زیرا هنوز اعتماد کامل به این افراد وجود ندارد، این افراد نیاز به تکیهگاه دارند و البته خود فرد نیز باید بتواند توانمندیهای خود را ثابت کند.
در حال حاضر ۲۳ نفر در کارگاه من مشغول به فعالیت هستند که به توصیه پدر و مادرم اکثر کارکنان کارگاه را معتادان بهبودیافته تشکیل میدهند، حتی بسیاری از خانوادهها برای شغل فرد بهبودیافته خود به نزد خانواده من مراجعه میکنند، اما ظرفیت کارگاه ما محدود است و باید دستگاهها یا بخش خصوصی از این افراد حمایت کنند، زیرا مهمترین مسئله برای یک فرد بهبودیافته اشتغال است.
سید قدیر مرتضوی دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه درمان اعتیاد با حوزه اجتماعی پیوند خورده است، اظهار کرد: درمانی موفق است که پس از آن تحت حمایتهای اجتماعی قرار بگیرد، یک بُعد از این حمایتها خانواده و بعد دیگر جامعه است، همچنین جامعه نیز شامل ساختار دولتی و خصوصی میشود.
وی با اشاره به اینکه فرد معتاد درگیر آسیبهای روحی و جسمی میشود، افزود: فرد حتی پس از ترک هنوز بهصورت کامل بهبود نیافته است و بههمین دلیل جامعه وی را پذیرش نمیکند.
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه هنوز فقدان یک سازوکار اجرایی مشخص برای ساماندهی بهبودیافتگان از اعتیاد وجود دارد، یادآور شد: این افراد از طریق ارگان خاص هدایت و حمایت نمیشوند و نیاز است یک تشکل برای افراد نجاتیافته صورت بگیرد.
مرتضوی ادامه داد: البته این مسئله در تمامی استانهای کشور وجود دارد و ممکن است که حمایتهای موردی توسط ارگانهای مختلف از رهایی یافتگان از اعتیاد صورت بگیرد.
وی گفت: فردی بهبود یافته تلقی میشود که حدود دو سال از بهبود او گذشته و در این دو سال نیز بهصورت مکرر تست اعتیادش منفی باشد، اما گاهی دو سال برای فرد ترک کرده به ۶ ماه کاهش پیدا میکند و در طی این مدت فرد بههیچ عنوان نباید ماده مخدری را مصرف کرده باشد.
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر چهارمحال و بختیاری خاطرنشان کرد: مجوز کسبوکار، تسهیلات و معرفی به مراکز تولیدی سه خدمتی است که به برخی افراد بهبودیافته اختصاص مییابد.
انتهای پیام