موزون: احضار، مثل باز کردن در قفس شیر درنده است/ زندگی پس از زندگی؛ گام به گام تا باور کامل عالم غیب
وقتی میخواهید با عالم بیرون از ماده و برزخ ارتباط بگیرید مثل این است که در یک زیردریایی باشید و بعد بخواهید زیر آب در دریایی عمیق، دیواره زیردریایی را سوراخ کنید.

وقتی میخواهید با عالم بیرون از ماده و برزخ ارتباط بگیرید مثل این است که در یک زیردریایی باشید و بعد بخواهید زیر آب در دریایی عمیق، دیواره زیردریایی را سوراخ کنید.
گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس: برنامه «زندگی پس از زندگی» با طراحی، اجرا و تهیهکنندگی عباس موزون امسال به دومین فصل خود رسید.
این مجموعه در هر قسمت افرادی را مهمان خود میکند که تجربههایی نزدیک به مرگ داشتهاند.
مجری برنامه در هر قسمت علاوه بر گفتگو با این افراد به شرح و تحقیق و بررسی آنچه که گفتهاند هم پرداخته است تا مخاطب را نسبت به آنچه میخواهد بگوید باورمند کند.
از طرفی برای پرداخت جهانیتر نسبت به اعتقاد به جهان پس از مرگ و روح تنها با پژوهشگران و کارشناسان اسلامی و دینی جغرافیای ایران صحبت نکرده است و در هر قسمت از طریق ارتباطهای مجازی و اسکایپی با نظریهپردازان و کارشناسان اروپایی و آمریکایی و دیگر نقاط جهان نیز در باب این تجربهها به بحث پرداخته است.
تجربه زندگی پس از مرگ البته اولین بار توسط مستندهایی در خود غرب ساخته شد که بسیاری از زندگی خود در بازه زمانی که روح از جسم شان بیرون رفته است و تجربه آنچه که پس از آن دیدهاند سخن گفتهاند.
مستندهایی که به فارسی هم دوبله و اولین بار از شبکه یک سیما پخش شد و طی سالهای گذشته هم شبکه چهار آنها را بازپخش کرد.
گاهی بخشهایی از همین مصاحبهها در لابلای برنامه «زندگی پس از زندگی» نیز دیده میشود.
خبرگزاری مهر در همین خصوص گفتوگویی با عباس موزون داشته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
احضار مطلقا اشتباه است
- اقداماتی همچون احضار روح و احضار جن مطلقاً اشتباه است.
در عین حال درباره ماهیت چنین جلسات و اقداماتی شخصاً بر اساس مطالعه و تحلیل معتقدم قریب به اتفاق جلسات احضار روح در دنیا در واقع احضار جن است.
- کسانی که میگویند «مدیوم» هستند و یا میتوانند با ارواح درگذشتگان در ارتباط باشند یا… اگر هم دروغگو نباشند افرادی هستند که فریب جن را خوردهاند زیرا جن که در کنار انس و ملک جزو مخلوقات خداوند _ و مختار است به انتخاب به خوبی و بدی_ برخی از این قوم که به فرموده قرآن به وضوح دشمن انسان و سعادت او هستند و لحظه به لحظه مشغول گمراه کردن آدمیان هستند با هدف فریب انسانها و به انحراف کشاندن باورها در این گونه جلسات خود را روح انسانی جا بزنند تا از این طریق دروغها و اشتباهاتی را به باورهای نوع بشر القا کنند.
- در شرایط معمول و به صورت عادی تقریباً بعید است چنین چیزی و ارتباط با ارواح درگذشتگان فقط در شرایط خاص رخ میدهد که نوع ارادی آن فقط توسط اولیای بزرگ الهی امکانپذیر است و آن هم اصلاً به حدی کم است که تقریباً باید نزدیک به صفر دانست و صدالبته احضار به معنای اینکه افراد عادی مراسمی برگزار کنند و با مدیوم بازی و کاغذ و نعلبکی و اشیای این چنینی همه اینها یا شیادی و تفریحات توخالی است و یا در واقع میتواند احضار شدن شیاطین فریبکار باشد.
- برای انسانهای عادی ارتباط با روح همیشه ناخواسته و ناگهانی و خارج از کنترل است.
مانند برقرار شدن ناخواسته ارتباط بین روح شهید با اعضای خانواده و یا دوستانش که اتفاقاً در همین فصل دوم مورد مهمی از این حالت را داریم و این هم با تاکید عرض میکنم که نه ارادی است و نه در اختیار فرد.
فیلم و سریالهای ماورایی ایرانی شبیه آثار هالیوودی است
- تاکید کنم که اکثر فیلم و سریالهای ماورایی ایرانی به لحاظ «فرم» اشتباهات بسیار دارد.
زیرا این آثار از حیث فرم پدیدهها و فعل و انفعالات آنجایی غالباً ضعف جدی در پژوهش دارند و کارگردان نمیداند در واقعیت در آن فضا چگونه است؛ بیشتر این سریالها نیز در فرم، مستقیم یا غیرمستقیم از فیلم و سریالهای هالیوودی الگو میگیرند و از پدیداری و پدیدار روح تا شیوه حرکت و جا به جایی آن و دیگر موارد همه و همه و… شبیه آثار هالیوودی است.
- هالیوود سالها به این موضوع پرداخته و مابقی سینماها و تلویزیونهای دنیا هم دنبالهرو و مستقیم یا غیرمستقیم کپیبردار آنها شدهاند و اتفاقاً در این میان همان هالیوود در برخی آثارش اندکی رگههایی از پژوهش هم دیده میشود که نشان میدهد گاهی از مستندات و محتوای تجربههای نزدیک به مرگ استفاده میکنند، اما دیگران که کپی بردار آنها شدهاند همان اندک مقدار پژوهش را هم در آثارشان ندارند و در آثارمان نداریم.
- برای مثال روح وقتی از بدن خود بیرون میرود اصلاً تعجب نمیکند ولی ما میبینیم که بازیگران هالیوودی که نقش روح را دارند در لحظه خروج از بدن تعجب میکنند و چشمشان گشاد میشود و همین اشتباه در آثار ما هم تکرار میشود یا مثلاً میبینید یک روح برای جابهجا شدن در سطح شهر سوار ماشین میشود و این اشتباهات از دکور تا قصه در همه چیز مشاهده میشود.
به علت وجود اینگونه اشتباهات پرشمار است که اصلاً تحمل دیدن این فیلم و سریالها را ندارم.
رابطه میزان مشکلات و تمایل به راهکارهای ماورایی/ احضار مثل باز کردن در قفس شیر درنده است
- هر زمان در جامعهای مشکلات زیادی ایجاد شود که افراد توانایی حل آنها را به شیوه منطقی پیدا نکنند آزمودن راهکارهای ماورایی هم بالا میرود.
رفتن سراغ این راهکارها علاوه بر کشور ما در کشورهایی مانند ایتالیا، هند، کشورهای عربی و حتی در بخشهایی از آمریکا بالاست.
با این حال این شبه راهکارها نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه مخاطرات جدید هم ایجاد میکنند.
از شیادی و کلاهبردی و اخاذی مالی گرفته تا اتفاقات بدتر.
- وقتی میخواهید با عالم بیرون از ماده و برزخ ارتباط بگیرید مثل این است که در یک زیردریایی باشید و بعد بخواهید زیر آب در دریایی عمیق، دیواره زیردریایی را سوراخ کنید.
به محض اینکه با این موجودات ارتباط گرفته شود دیگر انتخاب با شما نیست و نمیتوان گفت به طور مثال هر وقت میخواهم سوراخ زیردریایی را میبندم چون فشار آب بسیار بالاست و به سرعت به داخل میزند.
اگر کسی هم ارتباطش با جن برقرار شود چون به طریق غیرخدایی است دیگر پایان این ارتباط، کار خود شما نیست.
- شروع کننده شمایید اما پایان دهنده معلوم نیست شما باشید.
این را هم باید دانست آن بخش از قوم جن که خوب هستند موظف و متعهدند با انسانها ارتباط نگیرند.
بنابراین نوعاً ارتباطی که با قوم جن از سوی انسانها برقرار شود بد است و خوب نیست.
این کارها مثل باز کردن در قفس شیر درنده و بلکه بدتر از آن است.
عموماً آنچه که از جلسات احضار میشنوید و مثلاً میبینید روح کسی را احضار میکنند، او اطلاعاتی میدهد و گاه از غیب میگوید و امثال آن… همه اینها
زندگی پس از زندگی؛ گام به گام تا باور کامل عالم غیب
- اولین مستندی که درباره تجربه نزدیک به مرگ ساخته شد به حدود ۴۵ سال پیش تعلق دارد که از طرف اروپا و امریکا تولید شده که حدود ۲۴ سال پیش دوبله و از شبکه یک پخش شد.
اما ما در داخل تازه الان داریم به طور جدی و با مستندات و تحقیقات عمیق میگوییم روح وجود دارد.
برای ایران میبایست دوران گذاری شکل بگیرد تا موضوع در سطح جامعه عادی سازی شود و ما بتوانیم بیان کنیم که در ساختار فرهنگی ایرانی هم مبحث تجربههای نزدیک به مرگ وجود دارد.
- به لطف خدا تا الان در حد خوبی پذیرش ایجاد شد و فصل یک برنامه «زندگی پس از زندگی» که سال گذشته پخش شد در حال حاضر ترجمه شده و به زبان عربی از شبکه الکوثر پخش میشود که باید به پخش اسپانیایی و انگلیسی هم برسیم.
وقتی این گفتمان سازی نشر یابد میتوانیم وارد مباحث دیگر هم بشویم.
آن وقت میتوان بعد از اینکه اکثریت ناباوران هم پذیرفتند که روح وجود دارد، گام به گام به دیگر پدیدههای عالم غیب اشاره کرد و از فرشته و ملک و نظام پاداش و جزا هم دقیقتر صحبت کرد.
- در همین فصل دوم، این سی و چند نفر از میان بیش از ۱۵۰۰ نفر انتخاب شدند که اینها براساس دسته بندیهای مختلف ارزیابی میشوند.
برخی از این افراد تجربهای نزدیک به مرگ داشتهاند اما ممکن است این تجربه عمیق نباشد و به طور مثال شخص میگوید صرفاً از بدن خود بیرون آمده و یک بار هم به جسم بازگشته است.
یا شخصی داریم که جسمش روی تخت خوابیده بوده روح او نشسته و از خروج خود ترسیده و در عین حال دلش برای بستگان سوخته و دوباره به جسم بازگشته است.
خب این تجربه بسیار سطحی است و از برنامه کنار گذاشته میشود.
بررسی دقیق میهمانان زندگی پس از زندگی
- ما چند نوع تجربه نزدیک به مرگ داریم برخی تجربههایی است که صرفاً ابراز شده است و دوم تجربهای است که اثباتی و احصایی است و در مرحله بعد افراد مورد نظر ما از بین کسانی هستند که تجربههای آنها اثبات میشود.
از بین تجربههای اثبات شده باز ملاکهایی برای انتخاب داریم؛ افرادی که تجربه آنها از عمقی برخوردار باشد که این عمق باید هم در فرم و هم در محتوا باشد و مثلاً از حیث محتوایی نوعی آموزندگی در تجربه وجود داشته باشد.
به طور مثال یک نفر ممکن است بگوید از بدن بیرون رفتم و کنار خیابان ماشینها و رفت و آمدها را میدیدم.
این تجربه تنها آموزهای که دارد همین است که عالم غیب و روح وجود دارد اما آموزههای اضافهای ندارد.
- ما نیاز به آموزههایی افزون بر این داریم که عالم غیب وجود دارد.
بنابراین تجاربی را انتخاب میکنیم که در زمینهی سبک زندگی و مسایل اخلاقی هم آموزندگیهایی دارد که قطعاً اثبات عالم غیب را هم در خود دارد و «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» پس یک اولویت همین آموزههاست.
دوم اینکه کسانی باشند که یک تحول شخصیتی در آنها رخ داده باشد.
بعد از این به غربال مرحله چهارم میرسیم یعنی از میان کسانی که تجربه شان ثابت شده و عمق و آموزه دارد به افرادی میپردازیم که از هر حیث مناسب حضور در برنامه هستند.
به طور مثال تجربه تکراری نباشد یا بتواند خوب بیانش کند و… یا حتی مثلاً در زندگیاش رفتاری داشته است که به این تجربه منجر شده است.
- فرآیند انتخاب هم برای بنده چالش است و هم برای آنها.
یک مورد این است که ممکن است از قضاوت بترسند و دیگران به سخن آنها شک کنند که درست میگوید.
ممکن است در این میان عدهای هم خلاف واقع حرف بزنند که البته ما همه چیز را بررسی میکنیم.
با این حال از میان کسانی که راست میگویند نوعی دسته بندی داریم که فرد ممکن است یا به شکلی واقعی تجربه کرده باشد یا خواب دیده باشد و یا بیماری ذهنی داشته باشد.
هر سه دسته راست میگویند حتی کسی که بیماری ذهنی دارد و توهم دارد هم راست میگوید یعنی قصد دروغگویی ندارد.
اما در دسته بندی ما انواع تجربههای آنها متفاوت میشود.
غیر از اینها عدهای هم هستند که خلاف واقع میگویند و آنها برای دیده شدن ممکن است دست به این کار بزنند.
- مصاحبه با هر یک از اینها حداقل چهار بار انجام میشود که هر بار بیش از دو ساعت با آنها صحبت شده است و گاهی تا حدود ۶ ساعت هم رسیده است که در یک جلسه با یک نفر سخن گفتهام.
مصاحبه استودیویی که مخاطبان عزیز میبینند مصاحبه پایانی ماست و پیش از آن چندین مصاحبه دیگر انجام میشود.
در مصاحبهای هم که دوربین ما را در منزل فرد میبینید آن هم مصاحبه ما قبل آخر است و این طور نیست که آن هم اولین مصاحبه ما با فرد تجربهگر باشد.
- ما صحت این مطالب را سنجیدهایم اما در زمانی که سخن او به جایی میرسد که ذهن مخاطب نیاز به سند دارد سخنان پزشک را به عنوان اسناد را برای مخاطب میآوریم.
مثلاً فردی از تجربه مرگ و مشاهده همزمان آدمها و مکانها میگوید اینکه او مرده و دیده است که مثلاً در همان لحظه مرگ فلان شخصی در شهری دیگر در منزل خود چه می کرده و ما میرویم با همان افراد گفتگو میکنیم و تایید آنها را میگیریم.
البته این را بگویم که گاه ما پزشک را نمیبینیم اما تجربه تایید شده و ما فقط اسناد را برای مخاطبان ارائه میکنیم.
6 سال است روی این سوژه کار میکنم
- بیش از شش سال است روی این سوژه تحقیق میکنم.
اولین بار از یکی از دوستانم در یک گروه تلگرامی در فضای مجازی که بیش از پنج هزار پزشک در آن حضور داشتند درخواست بنده را مطرح کرد تا از طریق پزشکان بتوانم این افراد را پیدا کنم.
در این درخواست اعلام کرده بودم که محقق هستم و روی این سوژه یعنی تجارب نزدیک به مرگ کار میکنم.
واکنشهای جالبی هم به همراه داشت یکی از از اعضای محترم آن گروه پزشکی در آنجا با شوخی و طعنه بیان کرد که خیلیها هم هستند که میگویند کره زمین گرد نیستند آیا ما باید با این افراد هم همکاری پژوهشی داشته باشیم؟
عده دیگری هم هستند که چنین واکنشهایی داشته و دارند.
- برخی پزشکان محترم به جای اینکه پا پیش بگذارند و به اسناد و مدارک ما توجه و بلکه ما را همراهی و کمک کنند آن را خرافه میدانند.
و البته پزشکان روشن فکر و پاک نهاد بسیاری هم هستند که همراهی و همیاری میکنند این پژوهشها را و از تعصب علمی یا مذهبی خالی هستند.
به هر حال در چنین فضایی نمیتوان به راحتی از همه ی جامعه پزشکی کمک گرفت.
یک معضل دیگر هم این هست که این مبحث هنوز در دانشکدههای پزشکی تدریس و حتی در حد یک پاراگراف در کتب رسمی به آن اشارهای نمیشود و به نوعی تابوست چراکه مرتبط با روح است.
- از سال ۱۳۹۵ یک کانال تلگرامی دارم که از همان زمان نامش «زندگی پس از زندگی» بوده (به نشانی zamaniNDE).
و علاوه بر این برای نخستین بار در تاریخ ایران یک همایش دانشگاهی در این زمینه در دانشگاه یزد با حضور دانشجویان و استادان برگزار کردیم و در ادامه تبدیل به زنجیرهای از همایشها شد و تا کنون در استانهای مختلف و شهرهای بزرگ تا قبل تولید و ساخت فصل یکم برنامه پانزده مورد همایش دانشگاهی برگزار کردهام که طی این همایشها تجربه گران و جدیدی را به تدریج پیدا کردم.
- آنچه که برای مردم و مخاطب عجیب است «مشاهده همزمان فیزیکی» است که این اصطلاح را مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر شخصاً ایجاد کردهام و منظور از آن حالتی است که روح تجربهگر از بدنش بیرون رفته و همزمان با مرگ کلینیکی در بخش دیگری از همین دنیای فیزیکی اتفاقاتی فیزیکی را مشاهده کرده و بعداً دیگران هم تایید کردهاند.
این بخش برای مخاطب جذاب است و ما در همین فصل دوم تجربه گری داریم که هفت نفر شاهد دارد که در مدتی که ایشان در کما بوده و روحش جدا شده این هفت نفر را در مکانهای مختلف دیده و به هرکسی با جزئیات کامل گفته بود که ایشان چه میکردهاند.
انتهای پیام/