انتشار سخنان رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران به مناسبت سالگرد شهادت شهید صدر
مشرق
|
سیاسی
|
پنجشنبه، 19 فروردین 1400 - 21:41
رهبر معظم انقلاب در بیاناتی در خطبه نماز جمعه ٢١ فروردین ۶۶ به مناسبت سالگرد شهادت شهید صدر میگویند: یقیناً یک بله کوچک، یک گوشه چشم نشان دادن، یک حرکت حاکی از نوعی سازشکاری جان شهید صدر را حفظ میکرد، امّا او قبول نکرد.

خلاصه خبر
اوّلین مسئلهای که اشاره میکنم، به مناسبت احترام به روح بزرگوار شهید عزیزمان، متفکّر بزرگ اسلامی، مرحوم آیتاللّه صدر است؛ یک اشاره کوتاهی به شخصیّت این بزرگوار و اهمّیّت حادثه شهادت او است.
مرحوم آیتاللّه صدر بدون شک یکی از چهرههای برجسته جهان اسلام بود؛ صرفاً یک روحانی نبود، فقط یک مجتهد نبود بلکه یک امیدی بود برای آینده اسلام و به خصوص برای آینده عراق و ملّت عراق؛ یکی از آن شخصیّتهای کمنظیری بود که فقاهت اسلامی را با اندیشه جدید و نوآوری در مسائل و با شجاعت و با دیانت و تقوا همراه داشت.
بنده آن شهید بزرگوار را در سال ۳۶، یعنی سی سال قبل در نجف دیدم؛ آن وقت جوانی بود بیستوچهار یا بیستوپنج ساله، و در همان سن این مرد معروف بود به فضل و تسلّط بر مبانی اسلامی و فقاهت.
از افراد متعدّدی در آن روز ما میشنیدیم که ایشان یک مجتهد قوی است و گمان میکنم در همان اوقات یکی از این دو کتاب،[1] شاید «فلسفتنا» را نوشته بود یا منتشر کرده بود یا گفته میشد که نوشته و بنا است منتشر کند؛ یک چنین چیزی در ذهنم هست.
آن نکتهای که من روی آن میخواهم تکیه کنم، این است که حادثه شهادت این بزرگوار دو بُعد دارد؛ یک بُعد همین است که گفتم: خسارت.
یک ضایعهای بود برای جهان اسلام.
این یک بُعد قضیّه است.
بُعد دوّم قضیّه، بُعد سازنده این حادثه بزرگ است.
او به ملّت خودش و مردم خودش و پیروانش توصیه کرد: ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام؛ گفت شما در امام عزیز امّت اسلامی ذوب بشوید، همچنان که او خودش را در اسلام ذوب کرد؛ همان طور که او خودش را تسلیم اسلام کرد، تسلیم او بشوید.
و ملّت عراق به طور عموم از او درس بگیرند، خاطره شهادت او را زنده نگه دارند.
«اقتصادنا» و «فلسفتنا»
مرحوم آیتاللّه صدر بدون شک یکی از چهرههای برجسته جهان اسلام بود؛ صرفاً یک روحانی نبود، فقط یک مجتهد نبود بلکه یک امیدی بود برای آینده اسلام و به خصوص برای آینده عراق و ملّت عراق؛ یکی از آن شخصیّتهای کمنظیری بود که فقاهت اسلامی را با اندیشه جدید و نوآوری در مسائل و با شجاعت و با دیانت و تقوا همراه داشت.
بنده آن شهید بزرگوار را در سال ۳۶، یعنی سی سال قبل در نجف دیدم؛ آن وقت جوانی بود بیستوچهار یا بیستوپنج ساله، و در همان سن این مرد معروف بود به فضل و تسلّط بر مبانی اسلامی و فقاهت.
از افراد متعدّدی در آن روز ما میشنیدیم که ایشان یک مجتهد قوی است و گمان میکنم در همان اوقات یکی از این دو کتاب،[1] شاید «فلسفتنا» را نوشته بود یا منتشر کرده بود یا گفته میشد که نوشته و بنا است منتشر کند؛ یک چنین چیزی در ذهنم هست.
آن نکتهای که من روی آن میخواهم تکیه کنم، این است که حادثه شهادت این بزرگوار دو بُعد دارد؛ یک بُعد همین است که گفتم: خسارت.
یک ضایعهای بود برای جهان اسلام.
این یک بُعد قضیّه است.
بُعد دوّم قضیّه، بُعد سازنده این حادثه بزرگ است.
او به ملّت خودش و مردم خودش و پیروانش توصیه کرد: ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام؛ گفت شما در امام عزیز امّت اسلامی ذوب بشوید، همچنان که او خودش را در اسلام ذوب کرد؛ همان طور که او خودش را تسلیم اسلام کرد، تسلیم او بشوید.
و ملّت عراق به طور عموم از او درس بگیرند، خاطره شهادت او را زنده نگه دارند.
«اقتصادنا» و «فلسفتنا»