یادداشت انصارینژاد بر کتاب حدادعادل/ «آنک بهار» سرشار از موجهای زیبا و شاعرانه است
محمدحسین انصارینژاد از شاعران کشورمان دریادداشتی بر مجموعه شعر «آنک بهار» سروده غلامعلی حدادعادل نوشت: این دفتر را از جنبههای مختلف، خواندنی و پر کشش میبینیم و سرشار از اوج و موجهای زیبا و شاعرانه است.

محمدحسین انصارینژاد از شاعران کشورمان دریادداشتی بر مجموعه شعر «آنک بهار» سروده غلامعلی حدادعادل نوشت: این دفتر را از جنبههای مختلف، خواندنی و پر کشش میبینیم و سرشار از اوج و موجهای زیبا و شاعرانه است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، محمدحسین انصاری نژاد از شاعران کشورمان درنگی کوتاه در مجموعه شعر «آنک بهار» سروده غلامعلی حدادعادل داشت و یادداشتی بر آن نوشت.
سیر گلزار که یا رب در نظر دارد بهار
از پر طاووس دامن بر کمر دارد بهار
بیدل.
باد ابرها را به سمت فروردین برد و (آنک بهار) از راه رسید.
آنک بهار چشمها را به درنگ و تماشا در جلوههای رنگ رنگ و دلنواز هستی فرا خواند تا شعر شکفتن را بر لبها نشاند.
پنجرهها به سمت باغ گل محمدی گشوده شدند و دلها با رستنها و شکفتنها گره خوردند.
دو هفته مانده به بهار بود که شاعر و ادیب روشن اندیش دکتر حداد عادل تلفنی به این کمترین شاگرد و ارادتمند خبر داد که در نظر دارد دفتری از شعرهای بهاری خود را منتشر کند.
اکنون خوشحالم که با همت بلند شهرستان ادب، «آنک بهار» نوازشگر چشمهای دلدادگان شعر و ادب اصیل فارسی میشود.
توفیق با من رفیق شد و پیش از رسیدن این مجموعه شعر ارزنده، از روی فایل ویرایش شده کتاب، آن شعرهای پر تپش و شورمند را زمزمه کردم.
بی درنگ قلم به دست گرفتم تا با یادداشتی شتابناک، سایه روشنی از شور و شوق خود را ابراز نمایم که «مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و چمن».
لذا چکیدهای از برداشتهای شتاب آمیزم را به شرح زیر تقدیم میدارم.
«آنک بهار» با طرح جلد جذاب و تصویرگری چشم نواز منتشر شده است.
دقت نظر توام با ذوقمندی نشر وزین شهرستان ادب، به راستی ستودنی ست.
در این دفتر با زبانی یکدست و منسجم روبرو هستیم که در عین طراوت و شفافیت از ساخت و پرداختی محکم برخوردار است.
تسلط شاعر بر دقایق و لطایف شگفت و شگرف زبان فارسی و سنتهای بارور ادبی، شعرهایشان را پر تصویر و خواندنی کرده که به خلق زبانی سهل و ممتنع منتهی شده است.تعادل در بهره وری از هنرمندیهای زبانی و تصویری شعرها را برای صاحبان پسندهای گوناگون پر جاذبه و خواندنی میکند.
شاعر در این سرودهها چشم اندازی بدیع و دلنواز را فرا روی مخاطب میگشاید که با چشمدیدهای تازه و تامل برانگیز آمیخته است.
این غزل طربناک که در توصیف گل سرخ است درخور تامل بسیار است:
نو بهار آمد و خندید لبان گل سرخ
سرخ شد بار دگر جان و جهان گل سرخ
نوبهاری که در آن سرو و صنوبر شنوند
شرح احوال شهیدان ز دهان گل سرخ
سپس با تضمین هنرمندانه از حافظ، خواننده را در فلسفه گل سرخ و مقام رازناک آن به تامل وادار میکند؛
کس ندانست که پیام گل سرخ چه بود
عاشقی کو که کند فهم زبان گل سرخ
انس عمیق شاعر با قرآن کریم، چشم انداز رشک برانگیزی را به سرودههایش بخشیده است.
نگاه فلسفی و عرفانی با پرداختی شاعرانه درجای جای سروده ها آشکار است.
در بیشتر سرودهها، عاطفهای نیرومند نیز در پا به پای اندیشه ای پویا حرکت میکند.
اگر بهار نباشد جهان چه خواهد کرد
جهان خسته ز باد خزان چه خواهد کرد
حضور متعادل ویژگیهای غزل عراقی، هندی و معاصر، به فرم و محتوای سرودهها مشخص بخشیده است.
تصاویر رنگارنگ و تکثر عناصر ظاهری مربوط به بهار، شعرها را از حیث تنوع، خواندنی و قابل تامل کرده است.
آنک بهار جانب گلزار آمده
آری بهار رفته دگر بار آمده
هر سال دلپذیر و دل انگیزتر شود
امسال به ز پار و ز پیرار آمده
در همین قصیده زیبا و دلنشین، شاعر با گریز ناگهانی به عناصر زندگی انسان امروز، تصویرهای پر حس و دلخواهی میآفریند:
مادربزرگ بار دگر سبزه کاشته
امسال سبزه خوب تر از پار آمده
خوانده دعای ساده ی تحویل سال را
تا یا مقلب القلوب و والابصار آمده
شاعر از شبکههای ارتباطی ایهام تناسبها، تلمیحها و دیگر آرایههای ادبی، به شکلی هنرمندانه و پوشیده، بهره میگیرد.
این بهره وری از دستگیرههای زبانی و تصویری به شیوهای کاملا طبیعی اتفاق میافتد و هیچ گونه تکلفی را به رخ نمیکشد.
شاعر از غنای فرم و ساختار هم غافل نمانده و در ساحت موسیقی بیرونی نیز با انتخاب قافیه و ردیفهای پر طنین و دلنشین، واج آواییهای خلاقانه، بر طراوت و ترینگی سرودهها افزوده است.
از همین جهت، این دفتر را از جنبههای مختلف، خواندنی و پر کشش میبینیم و سرشار از اوج و موجهای زیبا و شاعرانه.
ان شاالله در مجالی مناسب تر، به صورتی مبسوط به «آنک بهار» خواهم پرداخت و در حد بضاعت ناچیز خود، پنجرهای هرچند کوچک بر چشم انداز روشن این دفتر که از رایحهای متفاوت لبریز است، خواهم گشود.
سخن را با ترنم غزلی دلچسب از این مجموعه به پایان میبرم.
چه روز خوش دلنواز قشنگی
چه صبح دلانگیز ناز قشنگی
که میخواند امروز در کوچه ما،
هماهنگ با نینواز قشنگی؟
من آن عاشق بیقرارم که دارد
شب و روز، سوز و گداز قشنگی
تو را خواب دیدم، تو را خواب دیدم
به دنبال راز و نیاز قشنگی
نگاه و تغافل، سکوت و تبسم
چه رؤیای پر رمز و راز قشنگی
سحر شد شبم، با خیال وصالت
شبی بود و گیسودراز قشنگی
دری بود آغوش ِ باغ و بهارت
در سبز همواره باز قشنگی
برای دلم نغمه ای ساز کردی
چه آواز خوبی، چه ساز قشنگی
نشستی و برخاستی چون کبوتر
فرود قشنگی، فراز قشنگی.
انتهای پیام/