در همایش اندیشه منجی گرایی چه گذشت؟/ نگاهی به روایتهای نامعتبر از ظهور منجی
در آستانه میلاد منجی موعود، همایش «اندیشه منجیگرایی» با هدف بررسی اندیشههای منجیگرایی، نقد اندیشههای خشونت گرایانه مهدویت، مهدویت و عقلانیت و همچنین روایات جعلی مدعیان مهدویت برگزار شد.

در آستانه میلاد منجی موعود، همایش «اندیشه منجیگرایی» با هدف بررسی اندیشههای منجیگرایی، نقد اندیشههای خشونت گرایانه مهدویت، مهدویت و عقلانیت و همچنین روایات جعلی مدعیان مهدویت برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری فارس، در آستانه میلاد منجی موعود، گروه پژوهشی پویافکر، همایش بزرگ «اندیشه منجیگرایی» را برگزار کرد تا اندیشمندان و دین پژوهان برتر ایران و خارج از کشور در باب اندیشههای منجیگرایی، نقد اندیشههای خشونت گرایانه مهدویت، مهدویت و عقلانیت و همچنین روایات جعلی مدعیان مهدویت به ارائه یافتههای علمی خود بپردازند.
نگاهی به روایتهای نامعتبر از ظهور منجی
وقتی موعود ظهور کند اگر کسی مسلمان نشود، به تیغ قهر موعود گرفتار خواهد شد!
منجی بر اهل هیچ آیینی وارد نمیشنود مگر اینکه آنها را به آیین محمد (ص) دعوت میکند.
شاید شما هم این روایتهای نامعتبر از ظهور منجی را بارها شنیدهاید.
اولین سخنران همایش اندیشه منجیگرایی در سخنرانی با عنوان «صلح اجتماعی، مرز اعتقادی» این روایات را با تکیه بر آیات قرآن رد کرد.
یحیی صباغچی عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، در همایش اندیشه منجیگرایی با بیان اینکه این همایش بر اساس یک دغدغه و یک نیاز در بعد فکری طرحریزی شده است، گفت: موضوعات متعددی در باب اعتقاد منجی و ضرورت ظهور منجی مطرح است.
یکی از این مواردی که باید به آن پرداخت، روایات نامعتبری است که در خصوص ظهور منجی وجود دارد و مهمترین آنها روایاتی است که در آن گفته میشود، وقتی موعود ظهور کند اگر کسی مسلمان نشود به تیغ قهر موعود گرفتار خواهد شد!
صباغچی با اشاره به این روایات نامعتبر گفت : یک ملاک بسیار مهم در تایید روایات قرآن است.
اگر روایات در تعارض با قرآن قرار بگیرند، مخدوش هستند و باید کنار گذاشته شوند.
تعارض با قرآن اصلاً قابل قبول نیست و روایاتی که در بالا به آن اشاره شد با تکیه بر سه اصل رد میشود.
این پژوهشگر حوزه ادیان به اصل اول اشاره کرد و گفت: آیات قرآن مکرر بر مطلبی دست میگذارند و آن اینکه در دیانت چیزی به اسم اجبار وجود ندارد.
آیه« لا اکراه فی الدین» بیان میکند که دین قابل اجبار نیست.
زیرا اساس دیانت از جنس اعتقاد و فکر است و نه عمل.
و قطعاً هیچ فکری قابل اجبار نیست.در آیه دیگری خدا میفرماید: «انا هدینا السبیل اما شاکراً اما کفورا..» ما انسانها را هدایت کردیم و این اختیار با انسانهاست که شاکر باشند یا نا سپاس.
در آیه دیگری خدا فرمود: «اگر خدا میخواست هر آن کسی که در زمین بود مؤمن میشد.
» اما خدا این روش اجبارگونه را نمیخواهد.
به گفته پژوهشگر حوزه ادیان، اصل دوم که در قرآن اشاره شده آن است که وظیفه عموم پیامبران جز ابلاغ نیست.
در سوره عنکبوت آورده شده: اگر تکذیب بکنید امتهای پیش از شما هم تکذیب کردند و هیچ وظیفهای بر عهده پیامبر نیست الا ابلاغ.
اگر انسانها پذیرفتند فبها و اگر نه به عهده خودشان است و یا در آیه دیگر: اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ، اگر نپذیرفند تو از آنها رو گردان شو.
در آیاتی مواجه پیامبر را با کسانی مطرح میکند که اتفاقاً این حرف را نمیپذیرند و دستور خدا این است که و اعرض عنالمشرکین، تو رهاشان کن و دیگر از این جا به بعد چیزی به عهده تو نیست.
و در آیه دیگر: به آنها که اهل کتاب هستند و مشرکان بگو «آیا شما هم تسلیم شدهاید؟
اگر تسلیم شدند هدایت مییابند اما اگر سرپیچی کنند بر تو تنها ابلاغ است...»
صباغچی در رد روایاتی که گفته میشود با ظهور منجی غیرمسلمانان از لب تیغ میگذرند به اصل سوم اشاره کرد و گفت: حتی اگر مسلمانان به عنوان گروه اجتماعی با گروه دیگری غیرمسلمان مواجه شدند و مرز اعتقادی وجود داشت، اگر آن گروه مقابل با شما نجگنیدند و با شما صلح کردند خدا بر شما راهی بر آنان قرار نداده است.
وی در جمع بندی سخنانش گفت: بنا نیست آیات قرآن در دوران ظهور کنار گذاشته شود.
موعود بر مسیر دین خدا حرکت میکند، قرآن عوض نمیشود و آیات قرآن تغییر نمیکنند و اتفاقاً همه آیات به بهترین نحو پیاده میشود.
آنچه که مشخص است این است که در دوران ظهور معیار مواجه با گروههای مختلف، اصلاً ملاک اعتقادی نیست بلکه معیار، نحوه عمل است.
اگر در عمل کسی سر جنگ ندارد شما مسلمانها هم حق ندارید با آنها جنگ کنید.
و اگر شما را از دیار بیرون نکرده اتفاقاً همزیستی مسالتآمیز داشته باشید و استثنائاً علیه کسانی که دیگرانی را علیه شما یاری کردند و یا شما را بیرون کردند، بجنگید.
صباغچی با این توضیحات در پایان گفت: آموزههایی که گفته میشود موعود با شمشیر ظهور میکند و هر غیر مسلمانی را از دم تیغ میگذراند به هیچ عنوان با آیات قرآن تطابق ندارد.
رنجهای بشریت با ظهور منجی تمام میشود؟
«هرچه در ظاهر تاریخ میبینیم، از جمله ظلم و حقکشیها در صحنه اجتماعات بشری، با حضور شخصیتی که وعده ظهورش در تاریخ داده شده است روزی به پایان میرسد و بشر از تمام رنجها رها میشود.» این بخشی از سخنان محسن الویری عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم، دومین سخنران همایش اندیشه منجیگرایی است که از الهیات تاریخ، مهدویت و رستگاری بشر گفت.
وی در سخنرانی با عنوان«الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر» از ضرورت به کار بردن الهیات تاریخی برای گفتوگوی ادیان با موضوع مهدویت و ظهور منجی گفت و توضیح داد: با توجه به رشد فزاینده درون مذهبی و مناسکمحور به مساله منجی و ظرفیت اندک این نگاه برای گفتگوی میان ادیان، انتخاب یک چهارچوب مناسب برای از دست نرفتن فرصتهای گفت وگو ضروری است.
«الهیات تاریخ» به عنوان یکی از شاخههای الهیات جدید ظرفیت بسیار بالایی برای این موضوع دارد.
الویری در توضیح الهیات تاریخی گفت: الهیات تاریخ چهارچوب دانشی بین همه ادیان است و هدف آن بررسی اوضاع تاریخی است که اندیشهها در آن مطرح شده، یا تقریر خاصی یافتهاند.
الهیات تاریخی تاریخ قوم خدا در کتاب مقدس و تاریخ کلیسا از زمان مسیح به بعد را مورد مطالعه قرار میدهد.
وی با ارائه توضیحاتی در مورد هدف این الهیات افزود: هدف الهیات تاریخی الزاماً دفاع نیست، هدف فهم است و میتواند بررسی انتقادی هم داشته باشد.
الهیات تاریخی الهیات پویش است.
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم با تاکید بر ضرورت بهره بردن از الهیات تاریخ برای مهدویت گفت: در حال حاضر تشیع فقاهتی دارد قربانی تشیع مناسکی میشود.
ما شاهد غلبه تشیع مناسکی هستیم و وقتی این نوع تشیع غالب میشود، کم کم روح معرفتی کنار گذاشته میشود.
در کنار این شوق مناسکی باید وجوه معرفتی غلبه پیدا کند.
الهیات تاریخی به عنوان یک شاخه علمی جا افتاده میتواند به این موضوع کمک کند.
آیا نرجس خاتون نوه قیصر فرمانروای روم بوده است؟
چطور میتوان با منطق و عقلانیت دینی روایتهای مرتبط با مهدویت و ظهور منجی را تفسیر کرد و از صحت و درستی آن مطمئن شد؟
پژوهشگر مطالعات بین ادیانی در ادامه همایش اندیشه منجیگرایی به مطالعه تطبیقی روایتی میپردازد که بر اساس آن گفته میشود، نرجس خاتون نوه قیصر فرمانروای روم بوده است.
دکتر مهدی قندی نماینده موسسه بین ادیانی بشارات در سخنرانی با عنوان «مطالعه تطبیقی حکایت حضرت نرجس مادر امام زمان علیه السلام» گفت: قصد دارم گوشه ای از عقلانیت دینی را با ارائه نمونهای از بررسیهای انتقادی نسبت به روایات مهدوی بیان کنم.
وی بیان کرد: ما در میرات حدیثی شیعه دو روایت داریم که اشاره شده همسر امام عسکری نوه قیصر فرمانروای روم بوده است.
یکی حکایت محمد بن عبدالجبار و دیگری بشر بن سلیمان.
در حکایت محمد بن جبار آمده که وی از امام عسکری (ع) از امام بعدی سؤال میکند که در پاسخ به او میفرمایند: او از تبار ماست و مدتی پنهان خواهد شد و بعد ظاهر میشود.
محمد بن جبار میپرسد مادرش کیست؟
و در پاسخ امام میفرماید: نوه قیصر فرمانروای روم.
و اما در روایت بشربن سلیمان آمده است: میان عباسیان و رومیان جنگی صورت میگیرد و تعدادی اسیر میشوند.
امامهادی(ع) نامهای مینویسد که بانویی که در میان اسیران در معرض فروش است را آزاد کنند و به سامرا بیاورند.
این بانو همسر امام عسکری است.
این بانو در طول راه، بارها نامه امام را میبوسد و بشر بن سلیمان را متعجب میسازد.
در پاسخ به سؤال بشربن سلمان که چطور علاقهمند شده است میفرماید: رویایی دیدم که پیامبر اسلام من را از حضرت عیسی برای یکی از فرزندانش خواستگاری کرد.
در یک رویای دیگر دیدم که به زودی نبردی رخ خواهد داد که خود قیصر هم در آن شرکت میکند.
تو اسیر خواهی شد و ما به دنبال تو میفرستیم.
قندی در ادامه گفت: اولین گام در مطالعات تطبیقی این است که مراد از روم مشخص شود.
بر خلاف تصور عمومی، روم در دوره اسلامی ربطی به ایتالیای کنونی ندارد.
در قرآن هم روم شرقی با مرکزیت استانبول فعلی اشاره شده است.
در این زمینه مقالهای است که بیان میکند نوه قیصر سفر خود را از استانبول آغاز کرده، جایی که قصر امپراطوران روم هنوز هم پا برجاست.
این پژوهشگر حوزه بین ادیان ادامه داد: در گام بعد باید قیصر مشخص شود.
امپراطور در آن زمان، میخاییل سوم بود که وقتی پدر او در گذشت او سه سال داشت که امپراطور شد.
و در سن ۲۷ سالگی نیز درگذشت.
چینن شخصی نمیتوانست پدر بزررگ دختری باشد که بر ایشان در قصر جشن بگیرند.
پس احتمال ساختگی بودن این روایت بود اما سرنخ مسئله این بود که عموم محققان پیش از ما، قیصر روم را در فهرست پادشاهان روم میجستند حال آنکه قیصر شخص دیگری بود.
ایشان چیزی شبیه به فرمانده کل قوا بود.
و در موارد استثنا قیصر غیر از امپراطور است و ما با همین استثناء تاریخی مواجه بودیم.
قیصر، دایی امپراطور روم، میخاییل بود.
نکته دوم این بود که به دلیل سن کم میخاییل، امپراطور توسط قیصر به عنوان فرمانده نظامی بیزانس اداره میشد.
وی افزود: قیصر که براساس حکایت مورد بحث ما جد مادری مهدی(عج) است اصالت ارمنی دارد و از تبار پادشاهان روم نبوده و اطلاعات محدودی از فرزندان او به ثبت رسیده است.
از خصوصیات بارز او علاقه شدید وی به دانش بوده که او را از عموم فرمانروایان بیزانسی متفاوت میکند.
این نکته در حکایت بانو نرجس نیز اشاره شده است.
این پژوهشگر حوزه بین ادیان گفت:سه مبنای مهم در بررسی این حکایت وجود دارد یک؛ وجود عناصر غیر عادی و معجزه آسا را دلیل کافی بر ساختگی بودن روایت نگیریم.
آیا هر حکایتی مبنی بر اسطوره صرفاً افسانه است؟!
مهدی قندی با تأکید به اینکه پاسخ این سؤال منفی است گفت: اولا قدرت خدا در جهان حضور دارد.
ثانیا ما معتقدیم که خدا برخی اشخاص را به عنوان نماینده برمیگزیند.
و خدا برای ممتاز ساختن نمایندگان به آنها بها میبخشد که اگر جز این باشد آنها شناخته نشوند.
مثل گلستان شدن آتش ابراهیم و ....
از این رو اگر مهدی، موعود تمام امتها و وارث تمام انبیاست، پس توقع میرود که زندگی او، حضور روحانیش آکنده از آیات شکوه و جلال خدایی باشد.
پس وجود چنین عناصری در حکایت مادر مهدی، نشانه جعلی بودن آن نیست.
هر چند این دلیل کافی نیست.
وی افزود: مبنای سوم این است که علی رغم واحد بودن روایت و آگاهی ناقص ما از کتاب محمد بن بحر شیبانی میتوان اعتبار آن را از نگاه برون متنی نیز بسنجیم.
این سند قدمیت بیش از ۱۰۰۰ ساله دارد.
ایشان با اشاره به مقالهای در این زمینه به برخی از شواهد برون متنی این حکایت نشان داد که نمیتوان آن را افسانهای تراویده از یک مسلمان عرب برداشت کرد.
این پژوهشگر حوزه بین ادیان در پایان سخنرانی به بخش دوازدهم از مکاشفات یوحنای قدیس اشاره کرد: ...پس از آن منظره عجیبی از آن در آسمان نمایان شد که زنی را دیدم که آفتاب را مانند لباسی بر تن کرده بود و زیر پایش ماه بود و در سرش تاجی با دوازده ستاره بود.
زن آبستن بود و اژدهایی با هفت سر و شاخ و دم نزد او آمد.
و در مقابل زن ایستاد تا نوزاد او را ببلعد و پسری زایید که با قدرتی عظیم بر تمام امتها حکومت خواهد کرد.
رهبر دینی زرتشتیان ایران از ظهور منجی میگوید
«موعود یا مهدی خواهد آمد.
مشخص نیست چه زمانی میآید اما ما باید زمینه را با مثبتنگری و راستی آنچنان در خودمان نهادینه کنیم که جز راست نپوییم جز نیک نجوییم تا آرمانهای خداپرستانهمان محقق شود.» این بخشی از سخنان رهبر دینی زرتشتیان در آستانه ولادت امام زمان(عج) است.
در ادامه همایش منجیگرایی اردشیر خورشیدیان رهبر دینی زرتشتیان ایران در سخنرانی با عنوان «منجی در دین زرتشت» گفت: منجیگرایی یعنی که نجاتبخشی خواهد آمد و دنیا را از پلیدیها و ناراستیها پاک خواهد کرد و هرچه نیکی و راستی در جهان هست را گسترش خواهد داد، منجی مانند خورشید است.
در تمامی ادیان منظور از منجیگرایی یکیاست، مسلمانان به مهدویت قائلند ما به سوشیانت، همینطور مسیح در مسیحیت.
پس همه ادیان از منجیگرایی صحبت میکنند چون هر کدام از ادیان از ظن خود شدیم یار او.
خورشیدیان ادامه داد: در انتخاب نیکترینها، انسانیت بالاتر از همه قرار میگیرد.
راست از دروغ بایستی جدا شود با وجود اینکه خدا یکی است، منجی وجود دارد، خواهد آمد و شکی در آن نیست.
علم نیز این موضوع را ثابت کرده است.
جهان باید رستاخیز نهایی نداشته باشد.
منجی، عدالت میگستراند و بالاخره انسان روزی مشمول محبت منجی میشود تا از پلیدی و دروغ پاک شود و ما باید بتوانیم به او کمک کنیم، سرباز راستین او باشیم.
ایدهآل تمام بشریت در همه جهان این است که منجی بیاید حتی منکرین نیز امید دارند که این به حقیقت بپیوندد.
وی ضمن اشاره به دین زرتشت و پدیده ظهور منجی در این دین گفت: در گاتاها؛ کتاب آسمانی زرتشتیان که شبیه قرآن مجید یا کتب مقدس دیگر است، زرتشت منجی خود را سوشیانت مینامد.
سوشیانت به معنی سودرسانترین انسان است که سرشار از معنویت و اخلاق نیک است.
رهبر زرتشتیان ایران ادامه داد: آشوزرتشت از نظر ما قدیمیترین فردی است که از منجی صحبت میکند اما اینطور نیست که بگوئیم همه از ایشان اقتباس کردهاند، هرچیزی میتواند بارها کشف شود.
آشوزرتشت، سوشیانت را یک انسان آرمانی، دانا، باوجدان، پاک میداند که به شکل انسان ظهور میکند و زمانی خواهد آمد که ما به اندازهای به دانش قوی مجهز شده باشیم که بتوانیم به ایشان در انتشار راستی، نیکی و اهداف دادگسترانه کمک کنیم بنابراین یک عقل سلیم نمیتواند این روایات خشونتگرایانه را برای ایشان بپذیرد.
رهبر دینی زرتشتیان ادامه داد: مسلماً موعود یا مهدی خواهد آمد.
مشخص نیست چه زمانی میآید اما ما باید زمینه را با مثبتنگری و راستی آنچنان در خودمان نهادینه کنیم که جز راست نپوییم جز نیک نجوییم تا آرمانهای خداپرستانه ما محقق شود.
انتهای پیام/