خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 31 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

کتاب «‌حجره شماره دو» روایتی خواندنی از زندگی یک طلبه بی قرار است

مهر | فرهنگی و هنری، دین و اندیشه | شنبه، 02 اسفند 1399 - 09:12
میثم مطیعی می گوید:‌حجره شماره دو روایتی است از زندگی یک طلبه بی قرار که پیوندش با اتفاقات جذاب و افراد مختلف آن را خواندنی می‌کند. آنقدر که انسان از خواندن این کتاب سیر نمی‌شود.
كتاب،طلبه،زندگي،بهاءالديني،پُر،حجره،ابوالقاسم،خورده_است،يزدان ...

به گزارش خبرنگار مهر، میثم مطیعی مداح اهل بیت (ع) یادداشتی درباره کتاب «حجره شماره دو» نوشته است که در ادامه می‌خوانید.
«زندگی بعضی از آدم‌ها با اتفاق‌های عجیبی گره خورده است.
اتفاق‌هایی که یا ناخواسته سراغ آدم می‌آید و یا خود او آن‌ها را رقم می‌زند.
بعضی از آدم‌ها نمی‌توانند آرام بنشینند.
انگار روحشان در محدوده‌ی جسم نمی‌گنجد و دوست دارند مدام از این طرف به آن طرف پرواز کنند.
ابوالقاسم اقبالیان از این دست آدم‌هاست.
طلبه مدرسه فیضیه که زندگی‌اش از کودکی با درد و اتفاق پیوند خورده است و به قول خودش از روز اول نمی‌توانست مثل بچه آدم زندگی کند.
وقتی هم طلبه شد، نمی‌توانست طلبه‌ای باشد که فقط سرش به درس و بحث گرم شود.
حجره شماره دو روایتی است از زندگی این طلبه بی قرار که پیوندش با اتفاقات جذاب و افراد مختلف آن را خواندنی می‌کند.
آنقدر که از خواندن این کتاب سیر نمی‌شوید.
این کتاب را می‌توان مانیفست طلبه انقلابی دانست.
هرچند آنقدر پُر است از اتفاقات شیرین که همه از خواندنش لذت می‌برند اما برای طلبه‌ها دوچندان توصیه می‌شود؛ البته برای طلبه‌هایی که می‌خواهند انقلابی باشند.
راوی کتاب بعد از انقلاب بسیج روحانیون را راه می‌اندازد و می‌شود واسطه دیدار علما و امام خمینی.
از آیت‌الله کشمیری تا آیت‌الله اراکی.
شهید صیاد شیرازی را پیش آقای بهاءالدینی می‌برده و آقای بهاءالدینی را پیش امام.
بعد از جنگ هم این روح بی‌قرار خیلی اتفاقی او را به کاخ پادشاه عربستان می‌رساند و با او سر یک میز غذا می‌نشاند.
حاج آقای اقبالیان در سال ۱۳۹۶ به کما می‌رود.
دکترها می‌گویند احتمال زنده‌شدنش یک درصد است.
اما خواست خدا بود که در کمال ناامیدی دوباره چشم‌هایش باز شود تا خاطراتش را برای ما روایت کند.
این کتاب به قلم شیوای برادر عزیزم، شاعر گرانقدر «رضا یزدانی» نوشته شده که بارها اشعار فاخر و پُر مضمون او را در مجالس حسینی باهم زمزمه کرده‌ایم.
مانند زمزمه جان‌سوز «دستی نداری تا بگیرم از زمین پا شی…» در رثای سقای کربلا.»
گفتنی است کتاب‬ «حجره‬ شماره‬ دو»؛ خاطرات حجت‌الاسلام ابوالقاسم اقبالیان، به‌ قلم رضا یزدانی است و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.