حاشیه نگاریهای متفاوت ترین راهپیمایی 22 بهمن در البرز
اگرچه کرونا امسال جلوی پیادهروی عمومی را گرفت و بر صورتهایی به رنگ پرچم، امسال ماسک نقش بست. اما راهپیمایی امسال چیز دیگری بود. امسال مردم پیشرو و پرچمدار راهپیمایی بودند برای جشن پیروزی انقلابی که به دست توانای خودشان به ثمر رساندند.

اگرچه کرونا امسال جلوی پیادهروی عمومی را گرفت و بر صورتهایی به رنگ پرچم، امسال ماسک نقش بست.
اما راهپیمایی امسال چیز دیگری بود.
امسال مردم پیشرو و پرچمدار راهپیمایی بودند برای جشن پیروزی انقلابی که به دست توانای خودشان به ثمر رساندند.
فارس پلاس-مریم آقانوری؛ حوالی ساعت ۱۰ از خانه بیرون آمدم حال و هوای خیابانهای فرعی تا اصلی شبیه روز جمعه بود نه عابری و نه ترددی.
خیابان اصلی هم دست کمی نداشت.
صدای سرودهای انقلابی اما از دور به گوش میرسید.
برخلاف هر سال در وسط بلوار و حاشیه خیابان هم هیچ استند و بنری از شعارهای انقلابی نبود.
پیرمردها و پیرزنها، مادر و پدران جوان پرچم به دست با بچههای توی کالسکه، روی دوش و یا همراه با صورتهایی به رنگ ایران که کُپه کُپه سر خیابانهای فرعی و حاشیه بلوارها مینشستند تا راهپیمایی کنندگان برسند، در مسیر نبودند.
اما چندتا پیرمرد دور فلکه دوم منتظر بودند.
ساعت ۱۰ و نیم شد و انگار کرونا امسال دامن راهپیمایی را هم گرفته و هنوز خبری نیست.
دیگر داشتم نا امید میشدم از آمدن جمعیتی که هر سال در این روز شاهد حضورشان بودیم؛ که یکباره رسیدند.
مردم عادی بودند؛ نه خودروهای دولتی.
با چراغهای روشن و بوق زنان و پرچم بدست آمدند.
بعضی سرنشینان، بچهها دختران و پسران نوجوان و پیرمردها از پنجره ماشین بیرون آمده بودند و شعارهای انقلابی میدادند بدون آنکه نگران باشند فریادشان در خلوتی خیابان میپیچد.
دلگرم شدم و جرأت پیدا کردم از یکی از پیرمردها پرسیدم برای شرکت در راهپیمایی آمدید؟!
گفت: امسال که با کرونا راهپیمایی نداریم اما آمادهام تا رژه موتورسوارها را ببینم.
همان پیرمرد که ماسک به صورت داشت، با لهجه شمالی گفت که دور فلکه اول همه منتظرند که موتورسوارها بیایند.
به سمت فلکه اول حرکت کردم دیگر تردد خودروها با سرنشینان پرچم بدست قطع نشد.
فلکه اول فردیس هر سال پایان راهپیمایی و محل تجمع بود، امسال هم انگار مردم به رسم هر سال اینجا جمع شده بودند.
پخش سرودهای انقلابی، حضور مردم و دوچرخه سوارهای نوجوان پرچم به دست که گویا دور پرچم بلند ایران در مرکز میدان فلکه اول میگشتند، حال و هوای هرساله راهپیمایی را تداعی میکرد.
تقریبا همه خودروهای عبوری که از هر طرف وارد فلکه میشدند پرچم داشتند.
اما هنوز از رژه خودرویی و موتوری دولتی خبری نبود.
فقط مردم بودند که حضورشان حتی در ماشینهای شخصی مزین به عکس رهبر انقلاب، سردار دلها و شهید فخریزاده خودنمایی میکرد.
برخلاف هر سال خیابانها بسته نبود.
همه حق تردد داشتند و بوق بوق زنان تولد و آغاز چهل و سومین سال پیروزی انقلاب را جشن میگرفتند.
از همه قشری هم بودند و شاید بتوان گفت این مردمیترین جشن پیروزی انقلاب بود و این بار پس از چهل و دو سال، مردم پیشروی این راهپیمایی بودند نه مسؤولان!
همه ماشینها یکی دو تا بچه پرچم به دست همراهشان بود که سر از پنجره یا سقف ماشین بیرون آورده بودند و پرچم، عکس سردار دلها و یا بادکنک در دست شعارهای انقلابی را فریاد میزدند؛ این همه لشگر آمده به عشق رهبر آمده...
راهپیمایی، امسال واقعا متفاوت بود و مردم آن را مدیریت کردند؛ مغازهها بسته نبودند اما مغازه دارها بیرون مغازه به احترام راهپیمایی کنندگان ایستادهاند.
برخی پیرمردهای مغازه دار که خودشان نمیتوانند در راهپیمایی خودرویی شرکت کنند، همانها که نان شب خانه شان از فروش شیرینی و شکلات مغازه میگذرد، همان پیرمردهای حالا و جوانان نسل انقلاب، مثل همان روزها روزی شبشان را بین مردم و راهپیمایی کنندگان تقسیم میکنند.
همانهایی که سختیهای دوران انقلاب را با گوشت و پوستشان لمس کرده اند، امروز و در سالگرد پیروزی انقلاب کام مردم را شیرین میخواهند.
زیباتر از همه چیز در راهپیمایی امسال حضور زوجهایی است که امروز و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را مثل روزهای مقدس مذهبی، روز آغاز زندگی مشترکشان انتخاب کردند.
راهپیمایی امروز استان با حضور ۴۲ عروس و داماد همراه بود تا جمعیت خودرویی یک استان به وسعت البرز سرافراز، مشایعت کننده و آرزومند جاودانگی پیوندشان باشند.
به راستی تقدس این روز به حرمت خون گلرنگ همه شهدای انقلاب اسلامی، هرگز قابل انکار نیست.
ساعت حدود ۱۱ و نیم یگان خودرویی و موتوری دولتی هم رسیدند و از بلندگو، به دلیل رعایت دستورالعملهای بهداشتی پیشگیری از شیوع کرونا، پایان راهپیمایی و عدم برگزاری مراسم سخنرانی و تجمع هر ساله اعلام شد. اما همچنان تا نیم ساعت پس از پایان راهپیمایی، خودروهای مردمی پرچمدار خیابان بودند.
به سمت خانه حرکت کردم؛ در خیابانهای فرعی هنوز برخی خودروها با بچه هایی که از پنجره بیرون آمده و پرچم به دست گرفتند از خانههایشان خارج میشدند.
در دلم میگفتم کاش ساعت برگزاری راهپیمایی ۱۱ بود، آنوقت حتما دلگرمتر میشدیم به حضور این مردم غیرتمند که اگرچه شاید دستها و سفرههایشان خالیتر از همیشه باشد، اما هنوز برای پرچم پر افتخار ایران، میهن و انقلاب اسلامی بر سر غیرتند.
اگرچه کرونا امسال جلوی پیادهروی عمومی را گرفت و بر صورتهایی به رنگ پرچم، امسال ماسک نقش بست.
اما راهپیمایی امسال چیز دیگری بود.
امسال مردم پیشرو و پرچمدار راهپیمایی بودند برای جشن پیروزی انقلابی که به دست توانای خودشان به ثمر رساندند.
انتهای پیام/ج/ر