تقویت هویت جمعی کارکرد اصلی حماسهها قلمداد میشود
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: با پیشرفت تکنولوژی حماسه شکل مکتوب به خود گرفت اما حماسه اولیه شفاهی بود، همانطور که اصل حماسه نیز شفاهی و کارکردش تقویت هویت جمعی است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، فرزاد قائمی در نشست حماسههای شفاهی و طومارهای نقالی که به همت حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد در ارتباط با نشر ادبیات عامیانه اظهار داشت: «ادبیات عامیانه» در مقابل ادبیات کلاسیک پدیده نوظهوری است، این سبک در دنیا از دو تا سه قرن گذشته رواج یافته اما در کشور ما از دو تا سه دهه گذشته پررنگ شده است.
وی ادامه داد: بسیاری از افراد مهارت «ادبیات عامیانه» را نداشتند یا مایل به تغییر حرفه به این سبک نبودند، به عنوان مثال یکی از نزدیکانم افسانههای عامیانه را برگزیده بود و در این سبک کار میکرد اما نوشتههایش تا چهار سال مورد تأیید و تصویب قرار نمیگرفت.
قائمی گفت: به تازگی برای «ادبیات عامیانه» رشته تخصصی و مجلات متنوعی به کار گرفته شده و حوزه نشر و شهروندان استقبال بسیاری از آنها میکنند، ادبیات عامیانه به دلیل سادگی زبان محدودیت سوادی نداشته و تنها نیاز به مهارت خواندن و نوشتن دارد، ادبیات عامیانه سبکی با اصالت، بکر، جذاب و پربار است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: نثر ادبیات عامیانه بسیار دشوار بوده که یکی از دلایل آن، فقدان معیار و ملاک برای سنجیدن کیفیت کار است، نثر گفتار و نوشتار چارچوب اخلاقی متفاوتی دارند و بسیاری از مسائل سبب دشوار بودن تصحیح و آرایش متون آن میشود، از دیگر دلایل دشواری آن، منحصر به فرد بودن نسخهها در هر دست نویس است.
قائمی تصریح کرد: به عبارتی از یک متن نمیتوان دو مرتبه نسخهبرداری کرد، همچنین متدهای این سبک بر مبنای طرح کلاسیک صورت پذیرفته که این امر نیز به دشواریهای آن دامن میزند، طومار به عنوان یکی از حماسههای عامیانه در نظر گرفته میشود، اگرچه جمعآوری میدانی نیز میتواند بخش بزرگی از آن را در برگیرد.
وی اظهار داشت: مرحوم شیرازی اتفاقات را از دهه 30 تا 60 جمعآوری و فردوسینامه را منتشر کرد، طومار بیش از جمعآوری میدانی از طبیعت عامیانه برخوردار است، به تازگی در بخش عامیانه، مطالب به جای گفتاری به نوشتاری تبدیل شده در حالی که ذات ادبیات عامیانه گفتاری است.
وی بیان کرد: تمام طومارها جز دو عدد از آنها مربوط به سه تا چهار ماه اخیر بوده، به عنوان مثال صداقتنژاد، هاشمی و از این افراد که خود نقال بودند و یا این که به نقالان دسترسی داشتند و از آنها اطلاعات میگرفتند این کار را صورت دادهاند و یا طومارهای مرشد عباس ضمیری که اطلاعات آن توسط طوسخواه به ثبت رسیده است.
اخیراً شاهنامه نقالان توسط وی به چاپ رسیده است، از دیگر آثار مربوطه میتوان به طومار جامع نقالان با عنوان طومار ناصری اشاره کرد که مربوط به دوره ناصرالدینشاه است و داستانهایی نظیر کیومرث را تشریح میکند، همچنین مرشدی توانسته مرشد سیاهپوش را تألیف کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: شاید متون طومارها با یکدیگر متفاوت باشد اما کلیات آنها به یکدیگر شباهت دارد، حماسه ذاتاً شفاهی است و باید روایاتی را خلق کند که هویت واقعی خود را در قالب سرودها و روایات ماندگار کند، تقویت هویت جمعی به عنوان نقش اساسی حماسه شناخته شده و با رشد تمدن بشریت حماسه نیز پابهپای آن شکوفا میشود.
وی بیان کرد: گرچه با پیشرفت تکنولوژی حماسه شکل مکتوب به خود گرفت اما حماسه اولیه شفاهی بود، همانطور که اصل حماسه نیز شفاهی است.
قائمی خاطرنشان کرد: از نظر یکی از متفکران حماسهها به دو نوع جادویی و یا مردم محور تقسیم میشوند که این تقسیمبندی به نوع گفتاری و نوشتاری ارتقاء مییابد، حماسههای خواندنی در چهار نقطه عطف تعریف شده، نخستین آن حماسههای بشری است.
وی تصریح کرد: حماسههای نخستین وجه توصیفی داشتند و پس از مدتی این حماسهها خاصیت نقلی پیدا میکنند، به عبارتی حماسههای نخستین کاربردی ایدئولوژیک داشتند اما به تدریج راویان داستانها را سینه به سینه نقل میکردند، حماسههای ثانویه روند تکمیل را نمایان میکند، به طور مثال داستان هفتخوان رستم در شاهنامه تسلسلی و پیوسته بوده اما اسناد و مدارکی مانند متون تألیف شده در ارتباط با وجود یکی از خانههای رستم به زبان تبتی وجود دارد.
قائمی افزود: این داستان به صورت روایت خطی و تسلسلی ایجاد شده است، با رشد داستانهای حماسی و شکل گیری بدنه مفصل به پیکره روایات حماسی میرسیم، بسیاری از قومیتها چنین چیزی را تجربه نکردند، نخستین ادبیات حماسی بزرگ متعلق به هند بوده که با بیش از 100 بیت حماسه شکل گرفته است.
وی اظهار داشت: حماسه رومیان و ایرانیان نیز جزو روایات حماسی بود، کتابت برای نخستین بار برای نوشتههای فرمانهای حکومتی صورت پذیرفت، در دوره ساسانیان روایات به صورت مکتوب در آمدند، یکی از انگیزههای تحقق آن، پافشاری مانویها برای کتابت در دوره امپراطوری ساسانیان است.
قائمی گفت: البته به طور کلی دو نوع حماسه مکتوب وجود دارد، یکی از آنها حماسههای شفاهی منتقل شده بر روی کاغذ بوده و دومین آن مکتوب بودن آن از ابتدا است که از جمله آن میتوان به شاهنامه اشاره کرد.
وی بیان کرد: سومین نقطه عطف حماسهها، حماسه کاملاً شفاهی و چهارمین آن، آثار ادبی فاخر است، یکی از واژههای رواج یافته در پهلوانی "سرود" است، بدنه شاهنامه در دوره اشکانی شکل گرفته، در زمان جنگ افراد از ترجمههای روایات حماسی استفاده میکردند اما همچنان تاکنون حماسه شفاهی به حیات خود ادامه میدهد.
قائمی تصریح کرد: در دوره مغول تاریخها به زبان حماسی تبدیل میشدند و با رشد جغرافیایی زبان فارسی، افرادی لقب شاهنامهچی گرفتند، این افراد تاریخ معاصر و همچنین گذشته را با شاهنامه فردوسی مقایسه کرده و به آن ربط میدهند، در دوره قاجار نیز ادبیان عامیانه شکل رسمی پیدا میکنند، با این اتفاق، طومارها به وجود آمدند و استقبال کنندگان بسیاری داشتند.
انتهای پیام/ ز