سالروز شهادت یک رزمنده راوی
با تشکیل سپاه پاسداران، در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه رشت در آمد. وی مربی آموزش و عقیدتی نیروها در سپاه بود. اهل مطالعه و تفکر بود و به همین جهت در میان نیروها به چشم میآمد.

با تشکیل سپاه پاسداران، در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه رشت در آمد.
وی مربی آموزش و عقیدتی نیروها در سپاه بود.
اهل مطالعه و تفکر بود و به همین جهت در میان نیروها به چشم میآمد.
به گزارش ایسنا، «سید محمد اسحاقی» در شهریورماه ۱۳۴۱ در روستای چهارده استان گیلان به دنیا آمد.
پدرش آسید عبدالله اسحاقی از معتمدین روستا بود.
آسید عبدالله همچون پدران خود درس دین خوانده و لباس روحانیت به تن داشت.
سید محمد دومین فرزند پسرش بود که بعد از نقلمکان خانواده به رشت تحصیلات دبستان و دبیرستان را در این شهر گذراند و دیپلم ریاضی گرفت.
در ایام نوجوانی سید محمد به همراه خانواده در راهپیمایی و اعتراضات علیه رژیم شاه در سال ۵۷ شرکت داشت و نماینده دانش آموزان معترض در جریان اعتراضات بود.
در همین جریان یکبار در راهپیمایی عکسش در روزنامه رستاخیز چاپ و از طرف شهربانی جلب شد و مورد ضربوجرح قرار گرفت.
با پیروزی انقلاب، سید محمد به نیروهای بسیج رشت پیوست.
در حفظ امنیت شهر، گشت شبانه و کمک به خانوادههای نیازمند و کهنسال پیشتاز بود.
با تشکیل سپاه پاسداران، در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه رشت در آمد.
وی مربی آموزش و عقیدتی نیروها در سپاه بود.
اهل مطالعه و تفکر بود و به همین جهت در میان نیروها به چشم میآمد.
پس از مدتی فعالیت در سپاه رشت علاقهمند شد به دفتر سیاسی سپاه «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس فعلی» که نیروهای آن به تحلیل مسائل و مطالعه رویدادها میپرداختند، بپیوندد.
در سال ۶۰ در دفتر سیاسی مرکز چالوس شروع به کار کرد.
خیلی زود خودش را نشان داد و به رصد اخبار و ارائه گزارش و تحلیلها پرداخت.
همزمان با این فعالیتها از حضور در خط مقدم جبهه نیز غافل نبود و به همراه دوستانش بهعنوان نیروی رزم در عملیات «فتحالمبین» شرکت کرد.پس از مدتی، علاقه به پیشرفت و دانستن بیشتر، او را به دفتر سیاسی «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس فعلی» تهران کشاند.
با حضور در این دفتر و آشنایی با بزرگانی چون آقای محمدزاده، شریعتمداری، شیخالاسلام و...
که هسته اصلی دفتر و پایهگذار آن بودند و از مبارزان و حبس کشیدگان رژیم شاه بهحساب میآمدند؛ بیشازپیش به فعالیت و حضور در دفتر سیاسی علاقه نشان داد.
از همین ایام بود که همراه نیروهایی شد که از دفتر سیاسی بهعنوان راوی به مناطق عملیاتی اعزام و در کنار فرماندهان برای ثبت وقایع و رویدادها قرار میگرفتند.
خیلی سریع بهمقتضای آن روزهای جنگ و کشور، تکنیکهای همراهی با فرماندهان لشکر را آموخت و بهعنوان راوی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در عملیات رمضان شرکت کرد.
همراهی با فرمانده و راویگری در حین عملیات، دنیای جدیدی را پیش چشمانش گشود.
سید محمد اسحاقی موفق شد با نگاهی عمیق و همهجانبه، به ثبت لحظات ناب عملیاتهای والفجر مقدماتی، رمضان، کربلای ۳، کربلای ۴ و کربلای ۵ بپردازد.
حضور مداوم او در کنار فرمانده لشکر، ضبط کامل جریان عملیات و نوشتن دفتر راوی، برگ زرینی از فعالیتهای او در دفاع مقدس بهحساب میآید که میتواند شرح اتفاقات را بهصورت مستند در تاریخ حفظ نماید.
سید محمد اسحاقی علاوه بر این در روزنامه اطلاعات و کیهان فعالیت میکرد و گاهی مقالاتی در بخش داخلی و خارجی به نگارش درمیآورد که نشان از اطلاعات گسترده او در حوزه تاریخ ایران و تحلیل مسائل منطقهای داشت.
او علاوه بر فعالیتهای متنوع از ادامه تحصیل غافل نبود و در مهرماه سال ۱۳۶۴، پس از قبولی در کنکور سراسری با رتبه ۲۰۶ دانشجوی رشته تاریخ دانشگاه شهید بهشتی شد.
به گواهی اساتیدش از دانشجویان فعال و پرسشگر و صاحبنظر در کلاس بهحساب میآمد.
سید محمد اسحاقی سرانجام در تاریخ ۲۹ دیماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ درحالیکه راوی شهید حاج حسین خرازی بود؛ در منطقه شلمچه بر اثر بمباران دشمن بعثی و اصابت ترکش، به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در جوار همرزمانش در گلزار شهدای رشت آرام گرفت.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
«شما را دعوت میکنم به پیروی از امام خمینی روح خدا، آن نایب برحق ولیعصر (عج).
مردم بدانید؛ امام خمینی برحق است.
مبادا او را تنها گذارید، اگر دنیا و آخرت را میخواهید، از راه امام که همان راه الله و اولیاءالله است پیروی کنید.
شما باید، ابوالفضل (ع) گونه و زینب گونه و یاسر گونه راه پرافتخار شهادت را ادامه دهید.»
انتهای پیام