برداشت آزاد از پلهای تاریخی نصف جهان + تصاویر
فوتوشادی، آوازهای سنتی نوستالژیک، صدای قل قل آب و روایت بوی بهار و لبخندهای از ته دل، برداشتهای آزادی هستند که میتوانید از پلهای تاریخی اصفهان به یادگار بردارید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، همیشه در اطراف ما چیزهایی هستند که آنقدر برایمان مدام شده که یادمان میرود نبودشان با بودنشان فرق دارد، آنقدر برایمان عادی میشوند که انگار جزیی ثابت از روزمرگیها خواهند شد و هیچوقت از دستشان نمیدهیم.
در اصفهان، این شهر گنبدهای فیروزهای و هزار و یک ملت، رودخانه همیشه جاری زاینده رود اینچنین شده بود و حالا که چند سالی است دچار خشکسالی شده تازه قدر بودنش را فهمیدهایم.
اما نوروز امسال نه تنها برای مردم شهر، بلکه برای رودخانه هم عید شد؛ با جاری شدن آبی روان در بستر خشک زنده رود.
فوتوشادی؛ اصل ماندگار "33 پل"
اگر گذرتان به اصفهان افتاده باشد و در ایام تعطیلات نوروز مقصد سفرتان این شهر شده باشد، حتما سری هم به حاشیه رودخانه زده و مردانی را دیدهاید که در روبروی 33 پل یا همان پل اللهوردیخان، ایستادهاند.
درست کنار همان دهانهای که به چهارباغ عباسی میخورد؛ دستها توی جیب یا نشسته روی صندلی و چهارپایه، میان دو ردیف پله کنار هم که میرسد به زیر پل.
حتما همانجا عکاسهای پل را دیدهاید یا صدایشان را لابهلای ازدحام مردم شنیدهاید که میگویند: «آقا عکس.
عکس فوری.
عکس رنگی.
عکس فوری خانم.»
از قدیمترها که این پل اینجا بوده، عکاسهایش هم بودهاند، و البته طرفدارانش که بعضیهایشان میشدند مشتری دائم و هرچند سال یکبار در گوشهای از این پل تاریخی عکسی به یادگار میگرفتند.
اوضاع جوری شده که انگار 33 پل دیگر بدون عکاسهایش معنا ندارد و عکاسها هم رودخانه خشک را غم بزرگ شهر پلها میدانند.
تا زنده رود جان دارد و پلهایش سیراب این زندگی میشوند، شما هم از فرصت استفاده کنید و قایق سواری در کنار این پل تاریخی را از دست ندهید.
صدای شادی؛ یادگار "پل خواجو"
نامش را از تحریف کلمه «خواجه» گرفته و به «بابا رکن الدین» هم معروف است؛ سنش برمیگردد به عصر صفویان و کاشی کاریهایش در دنیا نظیر ندارد و از بالا که نگاهش کنی انگار لشکری سرباز دارند آن را میکشند.
از قدیم معروف بوده که زیر ستونهایش صدای آواز سر دهند و بقیه مردم دور آوازه خوان که عموما از پیرمردهای ریش سفید و قدیمی شهر است جمع میشوند و به شادی میپردازند.
نوروز امسال هم در ضلع غربیاش جشن و شور و نشاط برپاست تا مردم شهر در کنار مسافران بتوانند بیشترین سرور را از این شهر برداشت کنند.
بر لب "پل چوبی" نشین و گذر عمر ببین
به این پل که شاید بتوان آن را سادهترین پل اصفهان دانست، «جویی» هم گفته میشود، به داشتن ستونهای برش شش گونه وسط پل معروف است و با چشمههای آب جاری فرح بخش، میزبان مهمانان و سفیرانی بوده که به حضور شاه صفویان میرسیدند.
در قسمت غربی این پل آب رودخانه به صورت دریاچهای در میآمد به همین لحاظ به آن "پل دریاچه" نیز میگفتند و « پل سعادت آباد» هم نام دیگرش است که کمتر شناخته شده.
اما امروز ایجاد پاتوقهای فرهنگی در پایین پل و کافههای سنتی، باعث شده بهترین مکانی باشد که سعدی برایش این شعر را سروده است: "بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین".
روایت بوی بهار به دست "مارنان"
پل مارنان ویژگیهای خاص خود را دارد، حالاتش با بقیه پلهای فرق دارد و انگار تنهای تنها در ابتدای شهر از سمت خیابان صائب برای خودش جا خوش کرده و شده نقطه اتصال رودخانه به شهر.
یک طرفش میشود حاشیه زاینده رود به سمت ناژوان و منطقه جنگلی سرسبز بهاری و سمت دیگرش میرود که برسد به الله وردی خان.
بوی بهار در اینجا بیش از هرجای دیگری حس میشود و اگر مسیرتان به سمت ناژوان کج شد، حتماً سری به مغازههای اطرافش بزنید و از خوردن معجون خوشمزهای که برایتان درست میکنند، لذت ببرید.
"پل شهرستان"؛ بازمانده تاریخ اصفهان
پل شهرستان قدیمیترین پل اصفهان روی رودخانه زاینده رود است، این پل در زمان ساسانیان ایجاد شد و در زمان دیلمیان و سلجوقیان تعمیر و مرمت شده است و حالا بیشتر از پلهای دیگر از رونق افتاده، البته رونق گردشگری اما به دلیل اینکه محل نمایشگاههای بزرگ نصف جهان درست مقابل این پل است هنوز هم صدای گامهایی که از رویش رد میشوند را میشود شنید.
وقتی روی این پل ایستاده باشید انگار وسط یک باتلاق عظیم ایستادهاید و دارید به تمام شاخ و برگهای سبزی که از دل آب بیرون زدهاند نگاه میکنید، گویی وسط یک نیزار بلندید که دور تا دورتان محاصره برگهای نوک تیز و گلهای ریز بهاری است.
پایههای سنگی است و نماد استواری برای همین حتی ظاهرش هم به آراستگی دیگر پلها نیست و در عین سادگی، روایت زیبایی در دل خود دارد.
انتهای پیام/