هزاره سوم، هزاره نقض "حقوق بشر"
حقوق بشر، حقوق بنیادین و پایهای است که هر انسان از آن جهت که انسان است، فارغ از رنگ، نژاد، زبان، ملیت، جغرافیا و اوضاع و احوال متغیر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت ممتاز و فردی و هر عنوان عارضی دیگر بر او، از خداوند دریافت کرده است.

ایسنا/خراسان رضوی حقوق بشر، حقوق بنیادین و پایهای است که هر انسان از آن جهت که انسان است، فارغ از رنگ، نژاد، زبان، ملیت، جغرافیا و اوضاع و احوال متغیر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت ممتاز و فردی و هر عنوان عارضی دیگر بر او، از خداوند دریافت کرده است.
عدالت والاترین ارزش انسانی و گوهری گرانبها در راه تحقق حقوق بشر است
عدالت والاترین ارزش انسانی و گوهری گرانبها در راه تحقق حقوق بشر است.
عدالت یکی از آرمانها و خواستههای حقوق بشر است.
درباره کرامت انسان، احترام به او و اینکه هیچ کس بر دیگری برتری ندارد ازگذشته بسیار سخنها بیان شده است.
عدالت گوهری است که هر نظام حقوقی و از جمله حقوق بشر، طالب آن است.
حقوق بشر تنها نظامی است که به دلیل طبع خود چهره جهانی دارد و حاکمیت دولتها نیز نمیتواند مانع مهمی در راه نفوذ آن به وجود آورد.
با وجود این، عادات و رسوم و مذاهب و اخلاق محلی، حاشیهای را برای قواعد حقوق داخلی حفظ میکند.
حقوق بشر که از چند قرن گذشته در ادبیات فلسفی، سیاسی و اخلاقی از آن بحث شده است، تا پس از جنگ دوم جهانی به مثابه یک نظام حقوقی شناخته نشده بود؛ پیش از جنگ جهانی اول، حقوق بشر اساسا در حیطه صلاحیت داخلی کشورها بود و به جز ارجاعهای کلی و مختصر به حقوق بیگانگان و حداقل رفتار استاندارد، حتی یک اعلامیه ضعیف نیز در این زمینه وجود نداشت.
بین دو جنگ جهانی نیز اگرچه تلاشهایی از سوی سازمان بینالمللی کار و جامعه ملل در این مورد شد، ولی حقوق بشر نتوانست به منزله یک نظام حقوقی در عرصه بینالمللی محقق شود.
اواخر جنگ جهانی دوم، با تاسیس سازمان ملل متحد، حقوق بشر به مثابه یک رژیم یا نظام حقوقی بینالمللی شناخته شد.
در مقدمه منشور، ایمان به حقوق اساسی بشر، شأن و منزلت انسان، حقوق برابر مردان و زنان و تمامیت ملتها مورد تایید و تاکید قرار گرفت و به مرور مفاهیمی چون «کرامت انسانی»، «حق» و «آزادی»، به همراه اصول، قواعد نهادها و رویههای حقوقی مربوط پا به عرصه وجود گذاشتند.
از این زمان به بعد، گفتمان حقوق بشر توانسته است در هدایت جریانهای نظری و عملی حقوق بشر بینالملل نقشی محوری ایفا کند.
تلاش برای تصویب اسناد جهانی و منطقهای الزامآور و ارشادی در راستای حمایت از حقوق بشر و تأسیس نهادهای قضایی و نظارتی بینالمللی، نشان از حرکت نظام بینالمللی به سوی تامین حقوق بنیادین انسان در برابر تعدیهای دولتها است.
آزادی، برابری و عدالت سه قاعده و ارزشمند حقوق بشر است
قواعد حقوق بشر مبتنی بر سه قاعده و ارزش اصلی یعنی آزادی، برابری و عدالت است.
قواعد حقوق بشر و اسناد بینالمللی مربوط در میان کشمکشهای سیاسی دولتها تدوین شدهاند.
به خصوص میثاقین بینالمللی حقوق بشر، که از اسناد اصلی در این زمینهاند، در اوج جنگ سرد و جهان دو قطبی به رشته تحریر درآمدند.
حقوق بشر، در یک تقسیم بندی سنتی، به سه نسل تقسیم شدهاند.
نسل اول دربرگیرنده حقوق مدنی و سیاسی است؛ نسل دوم، شامل حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است؛ و نسل سوم حقوق جمعی یا حقوق همبستگی را در بر دارد.
اعلامیه حقوق بشر شامل یک مقدمه و ۳۰ ماده است
مجمع عمومی سازمان ملل اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم کلیه ملل اعلام میکند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماعی این اعلامیه را دائماً مدنظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت، احترام این حقوق و آزادیها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملل و بینالمللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشورهایی که در قلمرو آنها هستند تامین شود.
اعلامیه حقوق بشر شامل یک مقدمه و ۳۰ ماده است.
از منشور سازمان ملل متحد میتوان اینگونه دریافت کرد که "حقوق بشر، حقوق بنیادین و پایهای است که هر انسان از آن جهت که انسان است، فارغ از رنگ، نژاد، زبان، ملیت، جغرافیا و اوضاع و احوال متغیر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت ممتاز و فردی و هر عنوان عارضی دیگر بر او، از خداوند دریافت کرده است."
بر اساس پژوهشها حقوق بشر، حقوقی ضروری، جهانی و حداقلی است که در گسترش و کاربرد آن باید دقت نظر کافی داشت، اما با این وجود هزاره سوم میلادی در شرایطی آغاز شده است که جامعه جهانی همچنان با چالشهایی جدی در زمینه دستیابی به صلح و امنیت بینالمللی روبهرو است.
موارد متعدد نقض حقوق بشر موجب شده است که دولتهای جهان به فکر یافتن راه حلی به منظور جلوگیری از وقوع چنین پیشامدهایی باشند.
منابع:
*شوهانی، ا و دیگران.
(۱۳۹۷).
«ملاحظات اخلاقی دربارة مفاهیم عدالت و آزادی در منشور حقوق بشراز دیدگاه مکاتب رئالیسم و لیبرالیسم».
فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری.
شماره۴.
صص:۱۵-۲۱.
*کاتوزیان، ن.
(۱۳۸۶).
«عدالت و حقوق بشر».
فصلنامه حقوق.
شماره۳.
صص: ۳۳۱-۳۲۳.
*نیکوئی، م.
(۱۳۹۱).
«رویکردی انتقادی به حقوق بشر بینالملل در پرتو نظریه عدالت جهانی جان رالز».
مجله حقوقی دادگستری.
شماره ۷۹.
صص: ۱۵۳-۱۲۶.
انتهای پیام