طلوع "امید" بر زندگی زنان کولبر مریوانی +فیلم و عکس
صدای خندههای آمیخته با صدای خرچ خرچ مدام چرخ خیاطی ما را به سمت کارگاهی میکشاند که چرخهای زندگی 53 زن سرپرست خانوار و کولبر را به چرخش درآورده است....

صدای خندههای آمیخته با صدای خرچ خرچ مدام چرخ خیاطی ما را به سمت کارگاهی میکشاند که چرخهای زندگی 53 زن سرپرست خانوار و کولبر را به چرخش درآورده است....
خبرگزاری فارس کردستان/شیرین مرادی؛ اگر به کردستان و کوهستانهای آن سری بزنید، اینجاست که خواهی دید تنها مردان نیستند که برای کشیدن بار سخت زندگی و تامین دخل و خرج روزگارشان به دل کوه زده و کولبری میکنند، بلکه زنانی هم برای چرخاندن چرخهای زندگیشان کولههای سنگین را بر دوش میگیرند و از مسیرهای سخت و صعبالعبور کوهستانی عبور میکنند تا محتاج نان شب نمانند!
زندگی سخت زنان این دیار تنها به زنان کولبر که خود بار زندگی را به کول میکشند خلاصه نمیشود بلکه زنانی هم که شورهانشان کولبری میکنند، با کابوس و دلواپسی همیشگی خو گرفته و هر بار که راهی مسیرهای سخت و صعبالعبور مرزهای کردستان میشوند، با خود میگویند «آیا این دیدار آخر خواهد بود».
همانگونه که کارشان زنانه نیست!
نشانهای از ظرافت زنانه هم در دستانشان قابل مشاهده نیست، کولههای چند 10 کیلویی اجناس و عبور از مسیر کوهستان موجب شده که زندگیشان با ویژگیهای زنانه آنها فرسنگها فاصله بگیرد کار سختی که در ازای آن درآمد زیادی ندارند، اما همین مبلغ ناچیز هم مانع از خالیماندن سفرههایشان میشود.
زنان کولبر اگرچه در مقایسه با مردان کولبر تعدادشان زیاد نیست و اغلب به عنوان پشتیبان خانواده فعالیت میکنند، اما هستند زنانی که مردانه بارهای سنگین را بر دوش میبندند و در مسیر صعبالعبور و خشن کوهستانهای کردستان قدم برمیدارند تا خرج زندگی خود و خانوادهشان را تامین کنند.
748 پیچ خطرناک جاده سنندج - مریوان را پشت سر میگذاریم، مقصد ما محله موسک در شمال شهر مریوان است، محلهای با بافت قدیمی، ابتدای موسک رنگ و بوی شهر دارد اما هرچه از خیابان اصلی فاصله میگیریم به عمق محرومیت بیشتر پی میبریم انگار قطار آسفالت در همان نقطه آغازین از ریل خارج شده است.
کارآفرینی برای زنان کولبر و خانواده کولبران
دنبال خانه امیدی هستیم که امید حسینی برای زنان کولبر و زنان سرپرست خانوار در دل این منطقه محروم بنا نهاده است؛ صدای خندههای آمیخته با صدای خرچ خرچ مدام چرخ خیاطی ما را به سمت کارگاهی میکشاند که چرخهای زندگی 53 زن سرپرست خانوار که بیشتر آنها تا دیروز کولبر بودند را به چرخش درآورده است.
زنان کولبری که اگرچه هنوز خاطرات تلخ سرما و یخزدگی در مسیر کولبری را از یاد نبردهاند؛ اما از سختیها گذر کرده و امروز در گرمای کارگاهی که به همت امید برپا شده به فرداهای روشن میاندیشند.
امید حسینی کارآفرین 38 ساله مریوانی میگوید: قبل از ورود به این شغل، خود فروشنده کالاهای خواب بود که از چین و عراق وارد میکرد و از سال 90 با یک کارگر تولید چنین کالاهایی را استارت میزند.
میگوید: اوایل سال 90 پیشهاد چنین کاری را به یکی از آشنایان دادم و با تامین مواد اولیه، براساس نمونههای خارجی داخل مغازه، طراحی و دوخت میکرد هر چند اوایل به لحاظ کمیت چندان چشمگیر نبود ولی در کل این آغازی برای ورود به تولید انواع «کالا خواب» شد.
تولیدات خود را در کنار اجناس خارجی در مغازه میفروختیم، کیفیت محصول تولیدی ما از جنس خارجی بالاتر و قیمت تمامشده آن پایینتر بود و همین دو مسئله موجب جذب مشتری و نیاز به گسترش کار شد.
در کمتر از 6 ماه تعداد نیروهای را به 45 نفر افزایش دادم، فاصله 14 کیلومتری با اقلیم کردستان عراق موجب شد به راحتی بازار عراق را در دست بگیریم و همین سبب بکارگیری حدود 60 نفر دوزنده در خارج از کارگاه شد اما متاسفانه با ورود داعش به مشکل برخوردیم!
حسینی به شرایط ناامن عراق بر روی فروش تولیدات آنها اشاره کرد چرا که بازار هدف آنها بیرون از مرزهای کشور بود و گفت: این بار مصممتر گام دوم را برداشتم و با سرمایه 200 میلیون تومانی نزدیک به 60 تا 70 نفر اشتغالزایی کردم اما متاسفانه از سال گذشته هم به خاطر نوسان ارز و افزایش قیمت مواد اولیه با مشکل مواجه شدهایم، هر چند بازار کار ما وجود دارد اما نبود سرمایه در گردش برای خرید مواد اولیه موجب شده از گرفتن سفارشات خودداری کنیم.
برای توسعه کار نیاز به خرید چرخ خیاطی و مواد اولیه داریم که در شرایط فعلی سرمایه تامین آن را ندارم.
مشتری داخلی و خارجی زیاد داریم، ولی به دلیل نبود امکانات دستانم بسته است، برای توسعه کار نیاز به خرید چرخ خیاطی و مواد اولیه داریم که در شرایط فعلی سرمایهای برای تامین آن ندارم.
تولید این محصولات توجیه اقتصادی دارد و سرمایهگذاری در این زمینه کمک زیادی به اشتغالزایی در این شهرستان مرزی که مردمانش از بیکاری و کولبری در رنج هستند میکند، به خاطر بالابودن هزینه حمل و نقل تولید چنین کالاهایی در داخل بسیار به صرفهتر از واردات است و همین بالا بودن هزینه حملونقل موجب بیرون رفتن کشورهای مانند چین از میدان شده است.
اکثر نیروهای کارگاه یا خود کولبر بودهاند و یا اینکه از خانواده کولبر هستند، بعضی از آنها هم سرپرست خانواده در جریان کار کولبری جانش را از دست داده و اکنون نیاز به درآمد دارند.
این جوان کارآفرین مریوانی میگوید: اگرچه آوردن نیروی کاری ماهر به نفع تولیدکننده است، اما سعی کردهام در کنار استفاده از نیروهای توانمند، زنان رنجدیدهای را بکارگیری کنم که قبلا کولبر بودهاند و یا زنان سرپرست خانوار هستند.
اکثر نیروهای کارگاه «مجانی» یا خود کولبر بودهاند یا اینکه از خانواده کولبر هستند.
قطعا یک کارگر خبره در ماه 500 جین روبالشت دوخت میزند ولی ترجیح میدهم این کار برای سه نفر که نیاز مالی دارند، باشد تا گرهای از زندگی اینچنین خانوادههایی باز کند.
حمایت از کارآفرین مطلوب نیست
این کارآفرین مریوانی اضافه میکند، تاکنون نه یک ریال تسهیلات و نه کوچکترین آسانکاری در اجرای کار برای من کارآفرین نشده است، امسال بنیاد برکت به 12 نفر از زنان کولبر تسهیلات 4 درصدی با چهار ماه تنفس پرداخت کردند که توانستیم برای آنها چرخ خیاطی خریداری کنیم و این افراد الان بجز حقالزحمه دوخت، هزینهای هم بابت وسیله کار و سود مواد اولیه به آنها پرداخت میشود.
هدف من توسعه کارگاه و ایجاد اشتغال برای زنان و مردان رنجدیده از کولبری است، یک قطعه زمین در شهرک صنعتی مریوان خریداری کردهام که اگر برای تولید سوله حمایت شوم برای هزار نفر جویای کار با اولویت کولبران شغل ایجاد خواهم کرد.
4 ماه است برای دریافت سرمایه در گردش مسیر پرپیچ خم مریوان به سنندج و بلعکس را طی میکنم، اگر چه عزیزان صنعت، معدن و تجارت خیلی لطف داشتهاند ولی نتیجهای عاید من نشده است و فقط سر دواندن است.
برای پرداخت تسهیلات 18 درصدی، هزار مانع سر راه قرار میدهند چه برسد به تسهیلات ارزان قیمت....
بازار خوبی داریم، اما تولید فعلی جوابگوی نیاز بازار نیست، روزانه سفارش چندین مشتری عراقی را رد میکنیم اگر بتوانیم تولید را افزایش دهیم هم اشتغالزایی ما افزایش خواهد یافت و هم صادرات رونق میگیرد.
برای پرداخت تسهیلات 18 درصدی، هزار مانع سر راه قرار میدهند چه برسد به تسهیلات ارزان قیمت، اگر سرمایه داشتم بدون درنگ کارگاه را گسترش میدادم و تعداد دیگری از این افراد نیازمند را بکارگیری میکردم.
ماهانه 10 هزار جین روبالشتی تولید میکنیم اما ولی مشتری چند روز بعد از تحویل جنس پول واریز میکند در حالیکه ما باید هزینه تامین مواد اولیه را همزمان با سفارش پرداخت کنیم.
کل مواد اولیه مصرفی در این کارگاه ایرانی است و این کار نوعی حمایت از کالای ایرانی در سال جهش تولید است؛ اما با این وجود کسی از ما حمایت نمیکند.
تسهیلات را برای توسعه تولید می خواهیم
کم نیستند کولبرانی که با درآمد حداقل دو میلیون تومان در ماه هرگز تن به کار سخت و طاقتفرسا و پرخطر کولبری نمیدهند و هدف ما بکارگیری این افراد است، اما چون ظرفیت فعلی کارگاه محدود است، نمیتوان برای آنهاکاری کرد.
40 نفر از زنان کولبر اورامان که در شرایط سختی به سر میبرند خواهان کار هستند به آنها قول دادهام در صورت تامین سرمایه در گردش، آنها را جذب کنم که امیدوارم با حمایت از مسئولان و متولیان امر ضمن حفظ کارگاه موجود، با ایجاد فضای مناسب در شهرک صنعتی برای تعداد زیادی از این افراد شغل ایجاد کنم.
از کولبری تا تولید
خانم سبزه محمدی یکی از چند 10 زن کولبر مریوانی است که اکنون به همت کارآفرین جوان مریوانی و بنیاد برکت صاحب شغل شده است، میگوید: روزهایی که کولبری میکرد، هر روز آن برای او و دیگر دوستانش بسان یک سال میگذشت.
محمدی افزود: بعد از سالها فعالیت در شهری خارج از استان کردستان به عنوان مربی خیاطی به مریوان بازگشتم، متاسفانه نه کارگاهی برای فعالیت بود و نه سرمایهای برای راهاندازی خیاطی داشتم، این شد که برای تامین سرمایهای اندک به همراه چند نفر دیگر از زنان به عنوان کولبر راهی کوههای سخت و صعبالعبور شدم.
چهار سال تمام با 30 تا 40 نفر از زنان سرپرست خانوار که یا شوهرانشان در این مسیر فوت شدهاند و یا زمینگیر شده بودند، در سرمای زمستان و گرمای تابستان به دل کوهستان میزدیم تا سفره فرزندانمان خالی نباشد.
هر کولهای که میآوردیم باید ضمانت میکردیم و در نهایت تنها 200 هزار تومان عاید ما میشد.
هر کولهای که میآوردیم باید ضمانت میکردیم و در نهایت تنها 200 هزار تومان عاید ما میشد.
هفتهای یک سفر بیشتر نمیتوانستیم برویم تکرار روزهای سخت کولبری برای زنان کولبر کابوسی شبانهروزی است، اینکه برگشتی در کار نباشد، روی فرزندان چشم انتظارت را که بعضا از وجود پدر هم محروم هستند، را دوباره نبینی و تحمل دردهای زانو، کمر و هزار درد بیدرمان دیگر باید دست و پنجه نرم کنیم.
پایان کابوس کولبری
ادامه آن شرایط سخت برایم ممکن نبود، در اوج ناامیدی با آقای حسینی آشنا شدم، امید به زندگیمان سایه انداخت؛ در این کارگاه زنان کولبر را آموزش میبینند، برای آنها چرخ خیاطی تهیه شده و با تامین مواد اولیه بکارگیری میشوند.
میگوید: مسیرهایی که ما در زمان کولبری طی میکردیم برای یک کوهنورد هم سخت و گاها غیرممکن است، اما چون مجبور بودیم این فشار را تحمل میکردیم.
تصویر از روزهای سخت کولبری خود و دوستانش در گوشی همراهش دارد و میگوید؛ بخاطر تفریح و خوشی این مسیرهای سخت و پرخطر را طی نمی کردیم، امیدواریم این تلنگری برای مسوولانی باشد که صدایمان را میشنوند!
ما یک روز قبل از اینکه فرهاد و آزاد، دو برادر کولبر مریوانی که سال گذشته زیر بهمن جانشان را از دست دادند، در همان مسیر بودیم همه کولبرها از آن مسیر رفتوآمد میکنند مسیر خیلی طولانی و طاقتفرساست اگر آن روز گروه ما هم که همه زنان سرپرست خانوار بودند همراه آنها میرفتیم مرگمان حتمی بود!
ترک تحصیل به خاطر مشکلات اقتصادی
«ژینو» دختر نوجوان و کم سن و سالی است که اگرچه کولبری نکرده اما با درد کولبری ناآشنا نیست، میگوید: پدرم کولبر است کابوس و وحشت با زندگی کولبر و خانواده آنان همیشه درآمیخته است.
هر بار که پدرم برای کولبری میرود دلهره زیادی داریم اینکه این دیدار آخر نباشد، زندگی برای بعضیها فقط روی سختش را نشان میدهد بخاطر مشکلات اقتصادی تا مقطع ابتدایی درس خواندم.
زمانی به خاطر نبود کار در مریوان مجبور شدیم به پیرانشهر و سردشت مهاجرت کنیم، پدرم آنجا کارگری میکرد، ادامه تحصیل دهم اما اکنون این شرایط برای ما مهیا نیست.
دو سال است در این کارگاه مشغول شدهام، کار در اینجا به من امید داده است، بسته به میزان کار تا یک میلیون و 500 هزار تومان در ماه دریافت میکنم.
نیشتمان کولبر برشکار
«نیشتمان رحمتی» متولد 62 برشکار کارگاه است، میگوید: 2 سال کولبر بودم، هر ساعت آن اندازه یک ماه کار در این کارگاه سختی داشت.
دلهره خانواده یک طرف و فشاری که بر خود کولبر در مسیر وارد میشود، آنقدر زیاد است که حتی حرف زدن در مورد آن سخت است؛ جلو چشمانم چند نفر فوت کردند.
با جذب هر یک نفر در این کارگاه یک خانواده از استرس و خیلی از آسیبها نجات پیدا میکنند، اگر این دست کارگاهها زیاد شود دیگر مشکلی به عنوان کولبر باقی نمیماند.
«چیا» هم شوهرش بیش از 5 سال است که کولبری میکند، میگوید: بهار و تابستان تا یک روز کار داشته باشد چند روز درآمد ندارد، در فصل سرما هم کار ندارد.
کولبری راه آمد و نیامد است، آمدنشان تضمین ندارد کاش میشد با پرداخت تسهیلات زمینه اشتغال برای مردان و زنان کولبر فراهم شود.
کار کردن در این واحد تولیدی حس خوبی به ما داده به لحاظ روحی و اقتصادی آرامش داریم اینجا منبع درآمد خوبی برای کمک به گذران زندگی است.
پشتوانه مطمئن
خانم خاوری از قدیمیهای کارگاه تولید کالا خواب «مجانی» است، میگوید: سرپرست خانوار هستم از سال 92 فعالیت در این کارگاه تولیدی را شروع کردهام و از حقوق و مزایای آن کاملا راضی هستم.
زندگی خود و دو فرزندم را با درآمد این کارگاه میچرخانم.
سنا هم آموزشدیده همین کارگاه است، میگوید: سررشتهای از این کار نداشتم، همینجا با کمک آقای حسینی کار یاد گرفتم و مشغول به کار شدم.
خطر برای دستمزد ناچیز!
وقتی نانآور دیگری در خانه نباشد غیرت زنان و نوجوانان آنها را به کوهستان میکشاند تا کولبری کنند، خانم محمدی پل ارتباطی ما با چند نفر از زنان کولبر میشود به شرط اینکه تصویری از آنها پخش نکنیم.
دلبرخانم 21 سال سن دارد، دفتر روزهای سخت کولبری هایش را برایمان ورق می زند و میگوید: کولبری جز سختی و تلخی داغ عزیزان چیز دیگری برایمان نداشته و ندارد.
اگر منبع درآمد داشتیم تن به قبول این همه سختی نمیدادیم، زنان کولبر شرایط سختی دارند وضعیت اقتصادی و گرانی روز به روز بیشتر میشود، قبلا هفتهای دو بار به کوه میزدیم الان مجبور هستیم 3 بار در هفته فشار کولههای چند کیلویی را تحمل کنیم.
کولبری استخوان می شکند
کوهستان هم 38 ساله است و یکی از آسیبدیدگان کار کولبری است، همسرش کولبر بوده؛ اما حالا از کار افتاده و بار سنگین زندگی بر دوش نحیف زن خانه سنگینی میکند.
او که بیش از 6 سال است کولبری میکند میگوید، همسرم دیسک کمر شدید دارد و کلیههایش را از دست داده است و من مجبورم مخارج زندگیام را تامین کنم.
بنویسید تا حداقل مسئولان بدانند که در اورامان نه امکانات هست و نه کار، کشاورزی هم جواب نمیدهد.
و اما...
ماجرای تلخ کولبری با زندگی خیلی از زنان و مردمان کردستان در نقاط مرزی گره کور خورده است، امید حسینی با راهاندازی این واحد تولیدی و بکارگیری این قشر از جامعه نشان داد اگر اراده باشد همه چیز ممکن میشود.
رهبر معظم انقلاب سال 96 همزمان با روز کارگر بر«حل مشکلات جامعه کارگری»، «تقویت تولید داخلی»، «ضرورت مقابله جدی با قاچاق کالا» و «ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه ایرانی» تاکید و فرمودند: «منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کولبرهای ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک را وارد میکنند، نیست، بلکه منظور قاچاقچیان بزرگی است که با دهها و صدها کانتینر، اجناس قاچاق وارد کشور میکنند.»
دولتمردان و نمایندگان مجلس باید منویات رهبر انقلاب را آویزه گوش خود کنند و برای حل معضل کولبری چارهای بیندیشند.
بدون شک بهترین راهکار برای مقابله با پدیده کولبری، بیمه آنان و یا قانونی شدن این کار نیست، بلکه ایجاد ظرفیتهای مناسب اشتغالزایی در مناطق مرزی همچون مریوان و دیگر شهرستانهای مرزی کردستان است.
مسوولان باید از کارآفرینان و کارگاههایی چون «امید حسینی» حمایت کنند تا انگیزه توسعه کار و اشتغالزایی بیشتر در چنین افرادی ایجاد شود و زمینه بکارگیری اقشار آسیبپذیر را فراهم نمایند.
انتهای پیام/2330/71/ی