پیامبر(ص) در آیینه شاعران دوران معاصر
انقلاب مشروطه و پس از آن نقطه عطف و تحولآفرین در ظهور شخصیت پیامبر(ص) در اشعار محسوب میشود.

ایسنا/خراسان رضوی انقلاب مشروطه و پس از آن نقطه عطف و تحولآفرین در ظهور شخصیت پیامبر(ص) در اشعار محسوب میشود.
جلوههای نبوی در شعر فارسی تا عصر مشروطه عمدتا در ابعاد بعثت، معراج و حوادث اقوال آن حضرت متجلی است.
این انقلاب که با هدف قانونمداری، عدالتگرایی و اعاده حقوق انسانها در ایران به وقوع پیوست، در تداوم تحولاتی که در جامعه ایران ایجاد کرد که از جمله آن زمینهساز تحولات ادبی و پیدایش شعر نو شد، شعر فارسی را نیز از نظر کمیت و کیفیت بازتاب ابعاد وجودی پیامبر(ص) به دو نوع متمایز تقسیم کرد.
شخصیت والا و سیره انسانی و نبوی پیامبر اکرم(ص) همواره از کانونهای مضمونآفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است.
شاعران فارسیگوی پس از اسلام تاکنون به مناسبتهای گوناگون به تکریم آن حضرت پرداختهاند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستیبخش به بزرگداشت و مدح پیامبر(ص)، مقام نبوت و مخصوصا خاتمیت، سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت درکل کائنات توجه داشتهاند.
عموم ادیبان ایران، حوادث زندگی و جلوههای مختلف شخصیت جامع پیامبر اعظم(ص) را درمقام انسان کامل و اسوه بشر در آثار خویش منعکس ساختهاند که این موضوع در شعر سنتی فارسی نمودی چشمگیر دارد و نهتنها در شعر سنتی بلکه در شعر معاصر هم نمودی چشمگیر دارد.
در دوران معاصر و با وجود اتفاقهایی که افتاد، جریانهای شعری به ۴ دسته تقسیم شد که هر کدام ویژگیها و طرز فکرخودشان را داشتند.
اما یکی از این دستهها با وجود جریانات سیاسی و ادبی مختلف، شیوه و شگردی مذهبی داشتند؛ مانند بهار، شهریار، حمید سبزواری، مهرداد اوستا، سلمان هراتی، حسن حسینی، محمدرضا شفیعی کدکنی، علیرضا قزوه، سید علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده و قیصر امیرپور که در شعر خود مبارزان دینی و رهبران مذهبی را الگوی انسانها برای رسیدن به آرمانهای مورد نظر قرار میدهند.
شاعرانی مثل صفارزاده، سعی دارند در شعر خویش شخصیتهای دینی را با توصیفات خود، به الگوهایی کارآمد برای نسل امروز تبدیل نمایند.
شعر این شاعران نوعی ادبیات و هنر دینی سیاسی را بنیان مینهد که هدف آن انطباق الگوهای دینی با مسایل اجتماعی است تا بتواند دریافتی متفاوت از اسلام را، به ویژه در ابعاد اجتماعی آن، معرفی نماید.
شاعران شعر دینی با دو شیوه عملی در شعر ظاهر میشوند.
برخی مانند بهار و شهریار سنت شعر گذشته را در مدح و منقبت پیامبر(ص) با همان فضایل در شعر جلوه میدهند و گروهی دیگر جلوههای نو و تحول یافته از شخصیت و سیره پیامبر(ص) و اصحاب بزرگوارشان را در شعر ظاهر میسازند.
از جمله نمونههای آن میتوان به شعر خواستگاه نور از مجوعه شعر «در سایهسار نخل ولایت» از موسوی گرمارودی اشاره کرد.
در شعر خاستگاه نور این عصر به علت فقدان پیامبر(ص) در شعر، دوره ننگ و بداندیشی است.
فضیلتها لجنآلوده/ آدمها سیه فکر و سیهکارند و انسان، نام اشرافی زیبایی است از معنی تهی مانده/محمد گرم گفتاری غمآلود است/...
که میگویند/ خدای کعبه/ بشنو آنچه میگویم/ پیام درد انسانهای قرن را بشنو.../ پیام آن که افتاده است در گرداب.../
در بین شاعران شعرهایی با بُعدهای مختلف سروده شده که هرکدام بخشی از ویژگیها و صفات پیامبر(ص) را منعکس میکرد.
بعد مدحی
بهار در شعری که در سال 1282 در جشن ولادت پیامبر(ص) سرود، آن حضرت را به آفتاب روشن و خالی از احتجاب که جلوهای نمود و جشم جهانرا از حجاب برگرفت، تشبیه نموده است.
شمس رسل محمد مرسل که در ازل از ما سوی الله آمده ذات وی انتخاب
بنمود جلوهای وز دانش فروخت نور بگشود چهرهای و ز بینش گشود باب
در بیتی دیگر پیامبر(ص) را به خلقالعظم و نیکو ستایش مینماید.
خدایگان رسول، رسول بار خدای/که مرخدایش ستوده از نیکوسیری
خدای را غرض از خلقت جهان او بود/وگرنه بهر چه آورد انس و جن و پری
امیری فیروز کوهی
در شعر امیری فیروزکوهی، پیامبر(ص) مظهر و الگوی مبارزان و سربازانی است که در راه میهن، جان بر کف مبارزه میکنند تا از دستبرد بدخواهان، محفوظش دارند؛ لذا ضمن اشعار خود به توصیف غزوههای پیامبر(ص) و فارسان این عرصه میپردازد که در ذیل به نمونهای از آن اشاره میشود:
غزوه بدر و حنین و خندق و خیبر به چشم/امتیاز حق ز نا حق بود و در تکرار باد
خاک پای مصطفی وانگاه رجس اهل کفر/سجدهگاه پاکدینان پاک از این اقذار باد
در ذهاب بیایاب دشمنان از خاکتان/مذهب مختارتان از احمد مختار باد
اخوان ثالث
جلوههای نبوی در شعر اخوان ثالث حالت مدح و منقبت صرف را ندارد بلکه اخوان معترضان و منکران نبوت را مورد طعن قرار میدهد.
آن را که منم چون شما بشر گرفت/سنجیدی و گفتی که هست یا نیست
وقتی که حسین آمد و زحق گفت/فتی تو که فرزند مصطفی نیست
صفارزاده
صفارزاده در شعر خویش نبی را الهام بخش اصحاب بزرگوار و پاک خویش میداند .
آنان در پیوند با پیامبر(ص) لخظات حیات و زندگی خویش را ملکوتی میکنند.
فراز همهمه شادان/ مهاجران/ یاران/ صدای نبض نبی میآید/ صدای شرقی باران/ دستی ز شاخ نخل جدا شد/ و چنگ او/ به رشته محکم/ به عروهالوثقی/ میپیوست/ صدای ناب اذان میآید...
بعد حادثهای
در این بعد شاعران حوادث زندگی پیامبر(ص) از آغاز شگفتانگیز و تحول آفرین رسالت نبوی در غار حرا و نیز غدیر خم به عنوان مهمترین حوادث تاریخ اسلام و موثر در زندگی مسلمانان مطرح میکنند.
شهریار
یکی از ابعاد حادثهای پیامبر(ص) در شعر شهریار معراج آن حضرت است.
حجاب کائنات آن گه به تیغ پر دل بگسیخت/رسیدم بر در خلوتگه قوسین او ادنی
روان من گواهی داد بر معراج پیغمبر/زدم فریاد شوق از دل و سبحانالذی اسری
شاعر در این شعر اذعان دارد که با تمام وجود خویش، معراج پیامبر(ص) را قبول داشته تا آن حد که خود نیز مانند پیامبر(ص)، فریاد شوق سر میدهد.
مهرداد اوستا
پیامبر(ص) در شعر مهرداد اوستا الگوی مبارزه و سمبل رهانیدن مردم از شب و تاریکی بیداد است.
همه فر الهی همه ره خدایی/جهان را از و کفر کیفر گرفته
به فرنگین رسالت جهان را/درفشان هوای پیمبر گرفته
حمید سبزواری
سبزواری در شعر خویش، بعثت پیامبر(ص) را مطرح میکند.
پیامبر(صص) در شب مبعث چونان مرغی نازنین به غار حرا میشتابد تا دعوت الهی را لبیک گوید.
هم چو مرغی که خیزد به کهسار/بال بگشود آن نازنین پر
تا به میعاد دلبر شتابد/بسپرد گوهر دل به دلبر
بعد روایتی شاعران در این بعد به تحلیل هنرمندانه سخنان و روایات پیامبر(ص) در ابعاد و حوادث گوناگون پرداختهاند.
امیری فیروز کوهی
امیری فیروز کوهی در یکی از مثنویهای خویش، به روایتی از پیامبر(ص) استناد میجوید که بر اساس آن، تقرب و نزدیکی به حق، عمل انسان را صواب و حق میکند.
مصطفی گفت کز تقرب حق/فعل تو میشود ز حق مشتق
راست فرمود آن پیمبر پاک/لیکن آن را به ضد کنی ادراک
بعد تصویری
با تصاویر ادبی و هنری که از پیامبر(ص) ارائه میشود، ظرفیت شعر معاصر در بیان تصویرآمیز شخصیت ایشان و دیگر شخصیتهای دینی به نمایش گذاشته میشود.
احمد عزیزی
احمد عزیزی در کفشهای مکاشفه، با روش تصویرگری، جلوههای زیبایی از پیامبر(ص) به زبان آورده است.
دختر لولاک در این طایفه/مرده دیگر بوتههای عاطفه
دختر پاک حرا فصل گل است/زخم عاشوراییم در غلغل است
سعیدی کیاسری
در شعر سعیدی کیاسری نیز غار حرا به گل آفتاب تشبیه شده است.
کسی التهاب حرا را ندید/گل آفتاب حرا را ندید
ندیدند لرزیدن مکه را/و بیدار خوابیدن مکه را
علی معلم
علی معلم در شعر خویش با یادآوری غزوههای بزرگ احد، حنین و خندق، بدون اینکه صریحا نام پیامبر اعظم(ص) را برده باشد، به تلمیح، از شهدای این غزوهها سخن میگوید و پهلوانیهای آنان را میستاید.
یاد عزیزانی وه بر خندق گذشتند/سنگین بساط ناروایی در نبشتند
یاد احد یاد بزرگیها که کردیم/آن پهلوانیها، سترگیها که کردیم
انتهای پیام