نقش کلیدی سلامت زنان بر بهداشت و سلامت جامعه
امروزه سلامت و رفاه اجتماعی زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، نه تنها به عنوان یک حق انسانی شناخته شده، بلکه تأثیر آن در سلامت خانواده و جامعه نیز اهمیت روزافزون یافته است. سلامت زنان در برگیرنده رفاه جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و معنوی آنهاست و تحت تأثیر عوامل فیزیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد.

ایسنا/خراسان رضوی امروزه سلامت و رفاه اجتماعی زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، نه تنها به عنوان یک حق انسانی شناخته شده، بلکه تأثیر آن در سلامت خانواده و جامعه نیز اهمیت روزافزون یافته است.
سلامت زنان در برگیرنده رفاه جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و معنوی آنهاست و تحت تأثیر عوامل فیزیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد.
سلامت چه به صورت فردی و چه جمعی بیتردید از مهمترین ابعاد مسائل حیات انسان است.
شرطی ضروری برای ایفای نقشهای اجتماعی است و همه انسانها در صورتی میتوانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آنها را سالم بداند.
از نظر تالکوت پارسونز(جامعهشناس آمریکایی) کسی که دچار بیماری میشود، ضمن اینکه از برعهده گرفتن مسئولیت ناتوانی خود، به دلیل خارج از کنترل بودن آن، معاف میشود، از انجام تعهدات و الزامات اجتماعی نیز معذور است.
زنان در مقایسه با مردان آسیبپذیری بیشتری در مقابل بیماریها دارند
اما هنگامی که بحث جنسیت و سلامت به میان میآید، بایستی در به کار بردن این مفهوم دقت کنیم؛ چراکه مفهومی متغیر در بین دو جنس محسوب میشود.
درست است که میزان مرگ و میر زنان در برخی از گروههای سنی کمتر از مردان است، اما زنان بر اساس آمارهای بهداشتی در مقایسه با مردان آسیبپذیری بیشتری در مقابل بیماری دارند.
شیوع برخی بیماریها در میان آنان بیشتر است و از نظر دسترسی و استفاده از خدمات بهداشتی درمانی شرایط نامساعدتری دارند.
«سازمان جهانی بهداشت» بر این عقیده است که این نوع تفاوتها در رابطه با جنسیت از بدو تولد و در سراسر جهان مطرح است.
اطلاعات آماری این سازمان نشان میدهد که سرعت ابتلاء به بیماری ایدز در زنان بیشتر از مردان است، هرچند که ویروس HIV عملاً بر هر دو جنس به یک میزان میتواند مؤثر باشد.
جامعه زنان به دلایل مختلف در مقایسه با مردان از مشکلات و مسائل بیشتری رنج میبرند، به طوریکه در دسترسی به آموزش، اشتغال و خدمات بهداشتی - درمانی و بهرهمندی از حقوق حقه خود از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند و هرجا که این تفاوت بیشتر باشد، وضعیت کودکان آنان وخیمتر و به طبع خانوادههایشان محرومتر به نظر میآیند.
سلامت زنان در برگیرنده رفاه جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و معنوی آنهاست
امروزه سلامت و رفاه اجتماعی زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، نه تنها به عنوان یک حق انسانی شناخته شده، بلکه تأثیر آن در سلامت خانواده و جامعه نیز اهمیت روزافزون یافته است.
سلامت زنان در برگیرنده رفاه جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و معنوی آنهاست و تحت تأثیر عوامل فیزیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد.
این تعریف از سلامت زنان چارچوب مفهومی یک رویکرد مرتبط و مؤثر را در برنامههای ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماری ارائه میدهد.
سلامت زنان، به دلیل ویژگیهای بیولوژیکی و نقش باروری آنها و همچنین، نقش محوری و اساسی آنها در ارایه مراقبتهای سلامت در خانواده و جامعه با مردان متفاوت بوده و اهمیت ویژهای دارد.
براساس اطلاعات سازمان جهانی بهداشت، زنان به دلیل ایفای نقشهای متعدد در خانواده و جامعه، گذراندن دورههای فیزیولوژیکی مختلف مانند بلوغ، قاعدگی، بارداری، زایمان و یائسگی و همچنین، احتمال خطر بیشتر در ابتلا به فقر، گرسنگی و سوء تغذیه، بار کاری زیاد و تبعیض جنسیتی، گروه پرخطر محسوب میشوند.
سلامت زنان به دلایل مختلف آسیبپذیر است و علاوه بر ویژگیهای بیولوژیکی، تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.
زنان در دسترسی به آموزش و مراقبتهای بهداشتی و اطلاعات و خدمات بهداشتی درمانی مورد نیاز، از فرصتهای عادلانه و مشابه با مردان برخوردار نیستند و هرچقدر تفاوت در دسترسی و بهرهمندی از این فرصتها بیشتر باشد، وضعیت آنها و فرزندان و خانوادههایشان وخیمتر است و از محرومیت بیشتری رنج میبرند.
آموزش و فرهنگ سلامت، از طریق زنان توسعه مییابد
وضعیت سلامت زنان شامل شرایط و بیماریهایی است که مختص زنان بوده یا دارای شیوع، شدت، عوارض و پیامدهای متفاوت در زنان است یا از نظر عوامل خطر و دوره زمانی با مردان متفاوت است.
آموزش و فرهنگ سلامت، از طریق زنان توسعه مییابد.
زنان هم دریافت کننده و هم ارائه دهندگان اصلی مراقبتها در نظام سلامت هستند و بخش بزرگی از مراقبان بهداشتی در بخش رسمی سلامت را تشکیل میدهند.
سلامت زنان در اهداف توسعه هزاره سوم سازمان ملل( MDG’s) بسیار تأکید شده است
بر اهمیت توجه به سلامت زنان در اهداف توسعه هزاره سوم سازمان ملل( MDG’s) بسیار تأکید شده است و در این سند که یک چارچوب بینالمللی برای سنجش میزان پیشرفت به سوی توسعه پایدار و ریشهکنی فقر بهشمار میرود، سه هدف ارتقاء برابری جنسیتی و توانمند ساختن زنان، بهبود سلامت مادر و مقابله با بیماریها، به طور مستقیم به سلامت زنان اختصاص یافته است.
همچنین به لزوم پرداختن به سلامت این گروه و مشارکت آنان در طراحی و اجرای سیاستها و برنامههای کاهش خطر حوادث و بلایا و توانمندسازی آنها برای آمادگی در برابر حوادث و بلایا و تدارک راههای جایگزین برای کسب درآمد پس از مواجهه با این شرایط، در سند سندای و برنامه استراتژیک ۶ ساله سازمان جهانی بهداشت نیز توجه شده است.
رسیدن به جامعهای سالم در گرو سلامت زنان، مادران و دختران آن جامعه است
با توجه به چنین نکاتی، میتوان نتیجه گرفت که گرچه مسائل و مشکلات بهداشتی در هر دو جنس دارای اهمیت است لکن توجه به سلامت زنان و دختران از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه به ویژه دختران به لحاظ جنسیت خود و به تبع آن مسئولیت و ایفاء نقش مورد انتظار جامعه دارای شرایط خاصی هستند.
دختران امروز، مادران فردا هستند و به واسطه این شرایط قادرند نقش کلیدی در وضعیت بهداشت و سلامت خود، خانواده و جامعه پیرامونشان ایفا نمایند هدف رسیدن به جامعهای سالم در گرو سلامت زنان، مادران و دختران آن جامعه است.
از این رو، بنابر اهمیت جایگاه زنان در جامعه و نقش آنان در توسعه همهجانبه کشور، اطلاع از وضعیت سلامت و بهداشت زنان و شناخت عوامل مؤثر بر آن میتواند مبنای برنامهریزیها و سیاستگذاریهای مناسب در جهت اصلاح وضعیت و پیشرفت زنان قرار گیرد.
منابع:
*ودادهیر، ع و دیگران (۱۳۸۷).
«سلامت زنان از منظر مجلات بهداشت و سلامت در ایران».
نشریه پژوهش زنان.
شماره ۲.
صص: ۱۵۵-۱۳۳.
*جهانگیری، ک و دیگران.
(۱۳۹۷).
«سیمای سلامت روانی و اجتماعی زنان آواره در هزارە سوم: چالش بزرگ جامعە ملی و بینالمللی».
فصلنامه علمی پژوهشی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت.
شماره ۶.
صص: ۱۴۶-۱۳۴.
*احمدی، ب و دیگران.
(۱۳۹۱).
«مدیریت سلامت زنان: توسعه سیاستها و تحقیقات و خدمات».
شماره ۴۷.
فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی.
صص: ۵۷-۲۹.
انتهای پیام