سلامت روان، روزهای کرونایی و تصمیمهای مدیران آموزش و پرورش
در حالیکه این روزها مدارس تعطیل است، هفته سلامت روان در مدارس برگزار می شود و آنچه مشخص است بیش از هر زمانی در روزهای کرونا مشخص شد اولیا و دانش آموزان برای پر کردن فراغت دارای مهارت نیستند.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: هفته سلامت روان در مدارس کشور از روز جمعه ۱۸ مهر در آغاز شده است در حالی که این روزها مدارس کشور که از ۱۵ شهریور باز شده بودند و کما بیش آموزش حضوری بعد از ۷ ماه پیگیری میشد با شدت گرفتن پیک سوم کرونا، بار دیگر تعطیل شدند و مانند ماههای گذشته تنها آموزش از راه مجازی دنبال میشود؛ روزهایی که در خانه ماندن طولانی مدت کودکان و نوجوانان، اضطراب بیماری کرونا، تطابق پیدا کردن با آموزشهای مجازی، عدم تماس و دیدار همکلاسیها با یکدیگر و… بیش از هر زمان دیگری سلامت روان دانش آموزان را در خطر قرار داده است.
اگرچه آموزش و پرورش در تمام این ماهها کوشیده است که بگوید آموزش تعطیل نیست و حتی برنامههایی برای اوقات فراغت دانش آموزان در همان فضای مجازی تدارک دیده و در سامانه شاد کوشید تا دیگر معاونتهای مرتبط با تربیت و سلامت از جمله تربیت بدنی و سلامت، فرهنگی و پرورشی و… را فعال کند اما آنچه مسلم است این است که شاید بتوان آموزش را از طریق فضای مجازی تا حدی منتقل کرد اما تربیت، سلامت، پرورش و فعالیتهای فرهنگی خصوصاً در چنین سنینی عملاً از طریق فضای مجازی به سختی منتقل میشوند و میتوان گفت تا امروز آموزش و پرورش نتوانسته است در این زمینه نمره قابل قبولی بگیرد.
شاید عجیب باشد که هفته سلامت روان دانش آموزان نیز قرار است در فضای مجازی برگزار شود و پیام خود را از طریق این فضا منتقل کند که اساساً یکی از مسببان در خطر افتادن سلامت روان دانش آموزان این روزها همین فضای مجازی است.
پیش از این در گزارشی با عنوان والدین و دغدغههای سال تحصیلی کرونایی؛ از آموزش حضوری تا مجازی والدین بسیاری از دانش آموزان با بیان اینکه این روزها به دلیل اینکه آموزش فرزندان هم از راه مجازی دنبال میشود، بیشتر وقت فراغت و غیر فراغت فرزندانشان پای تبلت و کامپیوتر و گوشیهای هوشمند میگذرد، بیشتر آنها سرگرم بازیهای مجازی و تماشای کارتون و فیلم هستند، اما به نظر میرسید راه چارهای نیز در این شرایط نمیشناختند و از سر ناچاری با این انتخاب فرزندانشان مخالفتی نداشتند اما اکثر آنها بر این اذعان داشتند که فرزندانشان در این مسیر دچار آسیبهایی خواهد شد.
فرهنگ «اولیا بودن» یعنی تمرین مشقهای کلاسی با فرزندان!
اینچنین است که دست اولیا نیز در این روزها بسته است.
نه تنها دانش آموزان مهارت پر کردن اوقات فراغت برای چنین روزهایی را نیاموختهاند و استعدادهایشان گسترش پیدا نکرده است بلکه اولیا نیز در این راه تعلیمی ندیدهاند
به نظر میرسد در این فضا آموزش و پرورش نیز در ارائه راههای جایگزین پر کردن فراغت بچههایی که عموماً در خانهها باید روز و شب را سپری کنند، ندارند.
والدین در تمام این سالها آنطور که باید مورد آموزش قرار نگرفتهاند که از طریق بازی، یادگیری را در فرندانشان تقویت کنند و یا اساساً بازیهای خانوادگی به ندرت معرفی شده است و بر تعامل کلامی، تقویت قصه خوانی و قصه نویسی، تقویت هنرآموزی به فرزندان و… کمتر تاکید شده است تا جایی که فرهنگ «اولیا بودن» یعنی تمرین مشقهای کلاسی با فرزندان!
اینچنین است که دست اولیا نیز در این روزها بسته است.
نه تنها دانش آموزان مهارت پر کردن اوقات فراغت برای چنین روزهایی را نیاموختهاند و استعدادهایشان گسترش پیدا نکرده، بلکه اولیا نیز در این راه تعلیمی ندیدهاند!
به جز آموزش و پرورش نهاد دیگری هم نیست که چنین فرهنگ سازی را در این سالها به عهده گرفته باشد و همین است که این روزهایی که شاید پایانی برای آن اعلام نشده را دانش آموزان و اولیا در انتخابهای محدودی میگذرانند و این بزرگترین آسیبی است که در درازمدت از نظر روحی و روانی و تربیتی دانش آموزان را تهدید میکند و شاید وقت آن است که آموزش و پرورش به جای تمرکز بیش از حد بر آموزش، راههای تعاملی با اولیا و دانش آموزان را در اولویت بگذارد تا راه حلهایی را پیش پایشان بگذارد که کمی از فضای مجازی فاصله بگیرند؛ البته در صورتیکه در بدنه آموزش و پرورش چنین راه حالهایی احصا شده باشد.
شعار امروز هفته سلامت روان در مدارس کشور «تاکید بر نقش مدیران تصمیم ساز و تصمیم گیر با هدف سرمایه گذاری بیشتر در حوزه سلامت روان» است.
همین شعار نشان میدهد که بهترین سرمایه گذاری در حوزه سلامت روان که بعد از کرونا نیز کارایی دارد، این است که تصمیم سازان در آموزش و پرورش بر گسترش مهارتهای دانش آموزان و اولیا در روزهایی که محدودیتهایی چون کرونا، تعاملات اجتماعی را هدف قرار داده است، باشد.
و دیگر سرمایه گذاری برای توانا کردن دانش آموزان در عرصه فضای مجازی است تا آنها بی پناه در این دنیا رها نشوند.
یکی دیگر از تجدید نظرهای جدی مدیران آموزش و پرورش که میتواند به سلامت روان دانش آموزان کمک کند، این است که در شرایط بحران خود بر دامنه استرسهای دانش آموزان نیفزایند.
بدون شک سلامت روان اولیا و دانش آموزان همبستگی زیادی با یکدیگر دارد.
در این روزهای کرونایی کم نبوده تصمیمات مدیران که به صورت مستقیم سلامت روان ذینفعان آموزش و پرورش را هدف قرار داد.
تاکید بر آموزش در سامانه شاد در حالی که این سامانه پاسخگوی نیاز دانش آموزان نبوده و نیست، تاکید بر آموزش مجازی در حالی که بسیاری از دانش آموزان زیرساختهای آن را در اختیار نداشتند، اصرار بر بازگشایی مدارس و دادن اطلاعات متناقض طی حداقل ۷۲ ساعت از سوی آموزش و پرورش، سردرگمی والدین در روزهای ثبت نام و انتخاب رشته و… تنها گوشهای از این واقعیت را نشان میدهد که چه میزان رفتار و تصمیمهای مدیران میتواند در سلامت روان دانش آموزان و اولیا اثر گذار باشد.
محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش در پیامی با اشاره به روز جهانی سلامت روان، اظهار کرده است: سلامت روان موجب خودشکوفایی، تعادل، انعطاف و تابآوری میشود و ارتباط تنگاتنگی با سلامت جسم دارد.
راهبرد ما در آموزش و پرورش همانا بهبود کیفیت زندگی مخاطبان است که با غربالگری سلامت روان و آموزش مهارتهای زندگی دنبال میشود.
به نظر میرسد فعلاً این راهبرد تنها روی کاغذ و در سخن مسئولان نمود دارد.