از «موکبهای خدمت» تا خانهسازی «جاماندگان اربعین»
با یک سؤال بزرگ روبروست و مدام از خود میپرسد، چه گناهی کردیم از اربعین جا ماندیم. دوباره صدایش نامفهوم میشود، «اشک» و «بغض» و «سخن» لحظهای در هم آمیخته میشود و بعد از مکث کوتاهی میگوید: شاید ساختن این خانه دلم را آرام کند، آقاسید برایم گفت شب قبل از اینکه کار را شروع کنید «پدرم به خوابم آمد و خبر خوب تکمیل آن را داد».

با یک سؤال بزرگ روبروست و مدام از خود میپرسد، چه گناهی کردیم از اربعین جا ماندیم.
دوباره صدایش نامفهوم میشود، «اشک» و «بغض» و «سخن» لحظهای در هم آمیخته میشود و بعد از مکث کوتاهی میگوید: شاید ساختن این خانه دلم را آرام کند، آقاسید برایم گفت شب قبل از اینکه کار را شروع کنید «پدرم به خوابم آمد و خبر خوب تکمیل آن را داد».
خبرگزاری فارس- همدان؛ امسال دریغ از زیارت و پیادهروی اربعین حتی خادمی زائران ارباب همگی جا ماندیم، هر سال بعد از تاسوعا و عاشورا زمزمه اربعین طنینانداز میشد اما امسال کرونا داغی به یادماندنی بر قلب تمام عاشقان سید و سالار شهدا گذاشت.
نوحهها هم گرداگرد دلتنگی و فراق میچرخند و مداحان از صبوری میگویند تا مرهمی باشند بر آتش گر گرفته وجود خادمان و جاماندگان، اربعین امسال همگی گوشه عزلت برگزیدیم و به جای پیادهروی از نجف تا کربلا در خانه ماندیم و بسنده کردیم به سلامی از راه دور.
موکبداران و خادمان اربعینی در طول سال لحظهشماری میکردند و به فکر برپا کردن ایستگاههای صلواتی بودند تا گرد کفش زائران را بزدایند اما امسال با دلشوره و اضطراب گذشت و دست آخر هم جز دلتنگی چیزی عایدشان نشد.
ناگفته نماند عاشقان حسینی دست روی دست نگذاشتند و آستین همت بالا زدند به جای بوسه بر دست زائران به خانهسازی و تهیه بسته معیشتی پرداختند، برای رفع دلتنگی و گذران ایام فراق بین مستحقان اقلام بهداشتی توزیع کردند و چشمههای سرویس بهداشتی ساختند.
با کمکهای مومنانه در راستای رفع نیاز اقشار ضعیف جامعه ادای دین کردند و مرهمی شدند بر زخم جانشان.
خانهسازی به جای خادمی زائران اباعبدالله
نماینده موکب حضرت ابوالفضل(ع) شهرستان رزن بخش سردرود در گفتوگو با فارس اظهار میکند: از سال ۱۳۹۰ موکب ویژه اربعین را ابتدا در کربلا و سپس در رزن راهاندازی کردیم اما امسال پس از هشت سال به پیشنهاد یکی از دوستان به جای برپایی موکب و خدمتگزاری به زائران کربلا به ساخت و تکمیل یک خانه که از آن سیدی مستحق در یکی از روستاهای رزن بود، پرداختیم.
مهدی قمشلو از دلتنگی اربعین و نبود زائران حسینی سخن به میان میآورد و بیان میکند: هربار یاد راهپیمایی با شکوه اربعین و خدمتگزاری زائران حسینی در ذهنم تداعی میشود و ممنوعیت برپایی موکب و خادمی حسین(ع) را میبینم، حالم دگرگون میشود، معلوم نیست چه گناهی کردیم که امسال در خدمت زائران اربعین نیستم...
وی که سخن از اربعین داغ دلش را تازه میکند و گویی سر از زخمی عمیق بر وجودش برداشتیم میگوید: پیش از این خیران خانه این سید را در حد امکانات مالیشان پیش برده بودند و پس از آن به دنبال جذب کمک برآمدند که این کار خیر نصیب موکب ما شد تا نسبت به تکمیل این خانه گام برداریم.
نماینده موکب حضرت ابوالفضل(ع) شهرستان رزن با بیان اینکه سفتکاری این منزل مسکونی پیشرفتهایی داشت که حدود دو سال پیش انجام و تاکنون رها شده بود میافزاید: در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری و انجام کمکهای مومنانه برای دستگیری از مردم این اقدام را انجام دادیم، البته امسال در ماه مبارک رمضان و پس از آن بستههای غذایی تهیه و توزیع کردیم.
وی با اشاره به اینکه تا جایی که توان مالی اجازه دهد برای تحقق فرمایش رهبر انقلاب پیش میروم هر چند از خیران دیگر هم درخواست کمک میکنم و آنها هم به دست رد به سینه ما نمیزنند ادامه میدهد: تکمیل این خانه در مراحل نهایی است و تمام تلاش ما بر این است که تا فرا رسیدن اربعین امسال به اتمام برسد تا ما به قول وعده داده شده عمل کرده باشیم.
قمشلو که کمکم بغض راه گلویش را میبندد و به سختی کلمات را ادا میکند و میگوید: سالهای اول خدمتگزاری در سرما موکب را برپا کرده بودیم، به همین خاطر از امام حسین(ع) مددی خواستیم که یاری دهد، از همین رو سال گذشته موفق شدیم رستورانی اجاره و در فضایی بزرگ و با تجهیزات کامل به زائران خدمترسانی کنیم.
وی همچنان با یک سؤال بزرگ روبروست و مدام از خود میپرسد، چه گناهی کردیم امسال از مراسم اربعین محروم شدیم.
دوباره صدایش نامفهوم میشود، «اشک» و «بغض» و «سخن» لحظهای در هم آمیخته میشود و بعد از مکث کوتاهی میافزاید: شاید ساختن این خانه دلم را آرام کند و همان حس و حال بیبدیل را پیدا کنم، آقا سید برایم گفت شب قبل از اینکه ساخت خانهام را آغاز کنید «پدرم به خوابم آمد و خبر خوب تکمیل خانه را داد».
نماینده موکب حضرت ابوالفضل(ع) شهرستان رزن درباره روند تکمیل این منزل مسکونی اضافه میکند: قرار ما برای تحویل این خانه روز اربعین است تا مرهمی باشد بر دل سوخته و روزگار بر هم ریختهمان.
وی با سخاوت و دست و دل بازی میگوید: اصلا مهم نیست چقدر هزینه میشود مهم این است که دلی شاد شود، ناگفته نماند در روستای خودمان هم صندوقی تهیه کردیم تا از افراد مستحق دستگیری و دلجویی شود و در راستای کمک مومنانه مورد نظر رهبری حرکت کنیم در حقیقت حرف ایشان همیشه چراغ راه بوده و هست.
قمشلو با حسرتی عمیق که حکایت از دلدادگی و دلتنگی دارد یادآور میشود: عاشق این بودیم که دست زائران را ببوسیم اما امسال به خاطر این بیماری منحوس قسمت نشد، ما دلتنگ خدمت به زائران و زیارت حضرت اباعبدالله(ع) هستیم، امیدوارم هرچه زودتر دور ضریح اباعبدالله(ع) طواف و حضرت را زیارت کنیم.
وی ساختن خانه برای یک سید را مایه آرامش دلش در این روزها میداند و میگوید: سال گذشته خیلی گریه کردم که امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) این عنایت را از من نگیرد و همچنان بتوانم خدمتگزاری عاشقان و زائران را ادامه دهم اما امسال نوع دیگری از خدمتگزاری قسمتم شد.
کمکهای مومنانه برای رفع دلتنگی اربعین
در کنار پیران برنادل جوانان هم دلداده این مسیر هستند، موکب جوانان قمر بنیهاشم توسطی گروهی از جوانان در روستای توچغاز شهرستان ملایر بر پا شده و پاکی موسسان آن شهرتش را به گوش فلک رسانده است.
عضو موکب جوانان قمر بنیهاشم ابتدا از روزی سخن میگوید که با اهالی موکب تصمیم گرفتند اجازه ندهند چرخ خدمتگزاری از حرکت بازبایستد، مصطفی حیدری ادامه میدهد: به همراه دوستانم سه سال پیش دست خالی موکبی برای خدمترسانی به زائران حسینی راهاندازی کردیم.
وی میافزاید: در همان سال اول راهاندازی موکب با موانع و چالشهای بسیاری مواجه شدیم چرا که مکان ثابت و هزینه کافی نداشتیم، ما حدود ۱۲ نفر جوان تحصیلکرده اما از قشر ضعیف هستیم البته عنایت امام حسین(ع) ما را به سمت هدفهای بزرگی سوق داده است.
عضو موکب جوانان قمر بنیهاشم از آنچه در سالهای موکبداری گذشته میگوید: راستش را بخواهید قابل وصف نیست و کلام در برابر وصف آنچه در این سالها به وقوع پیوسته ناتوان است، خدمترسانی به زائران انرژی و توان ما مضاعف کرده بود اما امسال با وجود کرونا همه آنچه ساخته و پرداخته بودیم دگرگون شد.
وی با بیان اینکه با دوستان تصمیم گرفتیم امسال خادمی را به نحو دیگری ادامه دهیم میافزاید: پخت غذا، تهیه بستههای معیشتی و بهداشتی و توزیع آنها و ساخت چهار چشمه سرویس بهداشتی در روستا شده نماد خادمی و خدمتگزاری امسال ما در قالب کمکهای مومنانه و فرمایش مقام معظم رهبری.
حیدری به کمکهای مومنانهای که توسط موکب جوانان قمر بنیهاشم ملایر صورت گرفته اشاره میکند و میگوید: برای حفظ آرامش و رفع دلتنگی اربعین امسال اقدامات جایگزینی موکبداری و خدمترسانی را انجام دادیم .
وی ادامه میدهد: تعمیر و مرمت چهار چشمه سرویس بهداشتی برای مدرسه دخترانه «رازی» را به اتمام رساندیم البته سال گذشته هم ساخت یک چشمه سرویس بهداشتی و دو دستگاه حمام صورت گرفت.
این عضو موکب جوانان قمر بنیهاشم یادآور میشود: امسال حالمان خوب نیست و به عشق سال آینده این دوری و دلتنگی این روزها را تحمل میکنیم چراکه سال آینده همه تشنه هستند و میخواهند هرچه سریعتر خود را به کربلا برسانند و فرصت برای خادمی ما بهتر از همیشه فراهم میشود.
وی با آه و حسرتی تمام نشدنی از اربعین سالهای گذشته سخن به میان میآورد و یادآور میشود: موکب جوانان قمر بنیهاشم نخستین موکبی است که در شهرستان فعالیت خود را آغاز کرده و خدماتی متفاوت به زائران ارائه داده از چای با استکان و نعلبکی گرفته تا دمنوشهای و آتیشی اما امسال...
حیدری بیان میکند: سال اولی که در اربعین راهی کربلا شدم از چند جوانی که موکب راهاندازی کرده بودند، پرسیدم چه کسی کمکتان میکند که این موکب را برپا کنید بدون معطلی پاسخ دادند، ما یک سال کار میکنیم برای اربعین؛ من درک نمیکردم که چطور امکان دارد!
وی در ادامه اضافه میکند: خودمان که کار را آغاز کردیم و پس از سال اول به این فکر بودیم چطور در سال آینده موکب را بهتر برپا کنیم به عنوان مثال سال اول چهار چشمه سرویس بهداشتی صحرایی داشتیم اما سال گذشته حدود ۴۸ میلیون تومان هزینه کردیم و چهار چشمه سرویس بهداشتی با تمام امکانات به صورت فرنگی و ایرانی احداث کردیم اگرچه این طراح با کمترین هزینه ممکن انجام شد.
دیگر زبانش تاب بیان دلتنگی را ندارد، هرم گرمای وجودش که از بیتابی درون سرچشمه میگیرد را میتوان به راحتی حس کرد، پس سر صحبت را عوض میکنم و از چگونگی تأمین هزینههای موکب میپرسم که بر آتش درونش بیشتر میافزاید و میگوید: شاید باورتان نشود، اما ما تنها با حدود ۵۰۰ هزار تومان موکب را راهاندازی کردیم پس از آن با اعتباری که موکب به دست آورد خیران شهرستان و البته تهران به کمک ما آمدند.
وی اضافه میکند: مشخص نیست سرچشمه واقعی کمکها کجاست؛ کمکها از جایی میرسید که ما آن انتظار نداشتیم، برای نمونه یکبار یک فردی پس از صرف یک چای بستهای را به من داد و رفت وقتی پرسیدم از طرف چه کسی است تا قبض کمک صادر کنم، گفت از طرف ناشناس و رفت.
امسال ما ماندیم و دلتنگی و امتحانی دیگر، انشاءالله که روسفید بیرون بیاییم.
انتهای پیام/89033/خ