پرورش کودک خلاق، نیازمند حمایت و آموزش است
کودکان قشر عمدهای از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، به طوریکه در کشورهای در حال توسعه، سهم این قشر از کل جمعیت تقریباً به ۵۰ درصد میرسد. توجه به کودکان و مراقبت از رشد و سلامت آنان نه تنها زندگی سالم در دوران کودکی را تضمین میکند، بلکه شرایط برخورداری از زندگی سالم در دوران بزرگسالی را نیز فراهم میکند.

ایسنا/خراسان رضوی کودکان قشر عمدهای از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، به طوریکه در کشورهای در حال توسعه، سهم این قشر از کل جمعیت تقریباً به ۵۰ درصد میرسد.
توجه به کودکان و مراقبت از رشد و سلامت آنان نه تنها زندگی سالم در دوران کودکی را تضمین میکند، بلکه شرایط برخورداری از زندگی سالم در دوران بزرگسالی را نیز فراهم میکند.
آغاز پرورش بسیاری از تواناییهای انسان در دوران کودکی است.
آغاز پرورش قدرت تخیّل و خلاقیت نیز از دوره کودکی شکل میگیرد.
در هر جامعه سلامت کودکان و نوجوانان اهمیت ویژهای دارد و توجه به بهداشت روانی آنان کمک میکند تا از نظر روانی و جسمی سالم بوده و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند.
دانشمندان معتقدند رشد اجتماعی آن بخش از رشد همه جانبه کودک است که به وسیله افراد دیگر، محیط و نهادهای اطراف کودک تأثیر میپذیرد، وجود شرایط مناسب محیطی، خانوادگی و اجتماعی در طی سالهای اولیه و کیفیت مراکز آموزشی کودکان خردسال تأثیر بهسزایی در جلوگیری از مشکلات جسمی و روانی دارد به طوری که محققان به این امر مهم دست یافتهاند که سالهای اولیه در شکلگیری هوش، شخصیت و رفتار اجتماعی سالهای حساسی هستند و آثار بیتوجهی اولیه میتواند اختلالاتی مانند اضطراب را بر جای بگذارد.
علاوه بر این، کودکان بسیاری از مهارتهای اجتماعی را در دوران کودکی یاد میگیرند.
آنها اعتماد به اشخاص بالغ (به جز والدین خود) را میآموزند و از آن لذت میبرند.
آنان در ارتباط با دیگران راههای همکاری، مخالفت، سهیم شدن، مراوده کردن و نیز اثبات خود را فرا میگیرند و یاد میگیرند چگونه عضو گروهی باشند و در فعالیتهای گروهی شرکت کنند، خود را با انتظارات گروه وفق دهند و به حقوق و عواطف سایران احترام بگذارند و در واقع رفتارها و واکنشهای کودکان در حین بازی، وابستگی به والدین و مراقبان و ارتباط با اعضاء خانواده و دوستان نشان دهنده رشد و تکامل اجتماعی آنان است.
این مسأله باعث شده که به تعلیم و تربیت کودک در این سنین با دیدی عمیق و علمی نگریسته شود و کودک به عنوان رکن اساسی تعلیم و تربیت بیش از پیش مورد توجه متخصصان قرار گیرد.
بازی کودکان وسیلهای برای کسب مهارتهای زندگی، رشد خلاقیت و بسط قدرت تخیل است
همچنین در زندگی کودکان بازی نقشی حیاتی دارد و وسیلهای است جهت کسب مهارتهای زندگی، رشد خلاقیت، بسط قدرت تخیل و ایجاد یک تصویر ذهنی مثبت از فرد.
از دیدگاه IPA که نام فعلی آن (انجمن بینالمللی حق بازی برای کودکان) است، بازی ارتباط، بیان و ترکیب فکر و عمل است که احساس رضایت و خشنودی کودکان را به دنبال دارد.
بازی به گونهای ذاتی، داوطلبانه و خودانگیخته است و منجر به رشد جسمی، ذهنی، و اجتماعی کودکان میشود.
شخصیت کودک ضمن بازی شکل میگیرد، دگرگونیهای قابل توجهی در روحیات وی روی میدهد و همه اینها گذر به مرحله عالیتر پیشرفت را برای کودک تدارک میبیند و از اینجا امکانات تربیتی بازی آشکار میشود.
بازی به کودک امکان میدهد تا به تدریج و به گونهای غیر مستقیم، بدون احساس سختی خواستههای فردی را با معیارهای قابل قبول جمع تطبیق داده و شخصیت خود را شکل دهد.
کودکان از طریق بازی شخصیت خود را رشد میدهند.
رشد شخصیت کودکان از طریق بازی در دوران اولیه کودکی و با تقلید و اجرای عملی نقش بزرگسالان شکل میگیرد.
بازی رشد هوش را تسریع میکند
تعمیم شخصیت، که اجتماعی شدن در دوران بلوغ بر اساس آن شکل میگیرد، در ضمن بازی کودکان رشد مییابد.
کودک در ضمن بازی ملزم است تا مقرراتی که بازیها را شکل میدهد بکار بندد و از این طریق با تقلید الگوهای رفتاری دیگران رفتار و شخصیت خود را شکل دهد.
یکی از فرضیههای روانشناسی رشد این است که بازی رشد هوش را تسریع میکند.
در تایید این فرضیه مطالعاتی شده است که نشان میدهد کودکانی که اسباب بازی در اختیارشان نیست و امکانات کمی برای بازی دارند، از لحاظ شناختی از همسالان خود عقبترند.
کودکان در بازی های خود از آنچه در اطرافشان موجود است به عنوان اسباب بازی استفاده میکنند و به این ترتیب آنچه محیط برای کودک فراهم میآورد بر تجربهای که کودک از بازی کسب میکند تاثیر عمدهای دارد.
برای مثال بررسی بازیهای دوران کودکی در گروهی از بزرگسالان نشان میدهد، بزرگسالانی که در کودکی از بازی در محیطهای طبیعی لذت بردهاند، به طبیعت وحشی و گذراندن اوقات فراغت در فضای باز علاقهمند هستند.
کودک در حین بازی یاد میگیرد چطور با افراد روابط اجتماعی برقرار کند و چطور مشکلات ناشی از این روابط را حل کند.
کودک از طریق بازیهای دسته جمعی مبتنی بر همکاری، تعامل با بزرگسالان را میآموزد.
بازی کردن در خانه پیوندهای محبتآمیز میان والدین، کودکان و میان خواهر و برادرها را تقویت میکند و منتهی به تطابق اجتماعی بهتر و محیط خانوادگی سالمتر میشود.
هرچند در نهایت کودک در مدرسه و مهدکودک ورود به اجتماع را تجربه میکند، اما صرف قرارگرفتن در چارچوبی خارج از خانواده به معنای برقراری ارتباط موثر با سایر همسالان نیست.
کودک اولین بار از راه بازیهای دسته جمعی به ارزش کودکان دیگر که بدون آنها بازی مقدور نیست پی میبرد.
به وسیله بازی آنها یاد میگیرند چگونه یکدیگر را قبول داشته باشند، درباره قوانین بازی توافق کنند و دسته جمعی بر گروه رقیب پیروز شوند.
خشونت و محرومیت از محبت روحیه کودک را آزار میدهد و او را دچار بیماری و اضطراب میکند
کودکان همچنین نیازمند آرامش در محیط خانواده هستند.
عدم امنیت و محرومیت از محبت روحیه کودک را آزار میدهد و او را دچار بیماری و اضطراب میکند.
نتایج مطالعات بر عواقب ناشی از بدرفتاری با کودک نشان داده است که کودکان آزار دیده، در سنین نوجوانی رفتارهای خود تخریبی نظیر خودکشی، سوء مصرف مواد و الکل یا رفتارهای ضد اجتماعی نظیر دزدی و تخریب اموال دیگران را بیشتر از سایر افراد نشان میدهند.
این مسائل باعث میشود مردان و زنان شایستهای که جهت امور مملکت برای فردای بهتر بایستی تربیت شوند بهوجود نیایند و فقدان چنین افرادی خانواده و در نتیجه جامعه را به خطر میاندازد.
در کشور ما ایران نیز انعکاس وسیع و مکررحوادث ناشی از سوء رفتار با کودک بیانگر این مسأله است که کودک آزاری یک معضل اجتماعی فراگیر است و آثار و نتایج ناگواری به دنبال دارد.
بیش از ۹۰ درصد والدینی که مبادرت به بدرفتاری با کودک خود میکنند نه از نظر جسمی مشکلی دارند، نه از نظر شخصیتی جنایتکارند و نه سایکوتیک هستند، بلکه افرادی هستند که خود تحت تاثیر تنش و استرس شدیدی قرار داشته و در حالت خشم به کودکان خود آسیب میرسانند.
سالهای اولیه زندگی مهمترین دوره تربیت و شکل پذیری شخصیت اجتماعی فرد است.
طرز رفتار بزرگسالان اثر عمیقی بر شخصیت کودکان و عادات کسب شده توسط آنها دارد.
سوءرفتار با کودکان منجر به ایجاد افسردگی و اضطراب میشود.
افسردگی و اضطراب در کودکی میتواند مشکلات جدی برای سلامت عمومی ایجاد کند.
کودکان سرمایههای ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند
به طور کلی کودکان سرمایههای ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند.
آموزش در دوره کودکی که زمان شکلگیری شخصیت و ایجاد عادتهای مختلف و پیشگیری از بروز مشکلات است، آینده فرد و جامعه را بنا مینهد و مسیر حرکت مملکت را مشخص میسازد، توجه به مسائل و مشکلات کودکان باعث پیشرفت و ترقی جامعه می شود و غفلت در رفع مشکلات آنان، خسارت جبران ناپذیری به بار میآورد.
منابع:
*سراج خرمی، ن و دیگران.
(۱۳۹۸).
«بررسی علل و عوامل گوشه گیری و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آن در دبستان».
مجله نخبگان علوم و مهندسی.
شماره ۲.
صص: ۸-۱.
*بیات، م.
(۱۳۹۶).
«روانشناسی محیطی و بررسی تاثیر بازی بر آموزش و یادگیری کودکان».
دومین کنفرانس بینالمللی عمران، معماری و طراحی شهری.
صص:۹-۱.
*قاسمی، ف و دیگران.
(۱۳۸۶).
«بررسی برخی مشکلات رفتاری ناشی از تنبیه بدنی توسط والدین درکودکان دبستانی».
فصلنامه علمی پژوهشی یافته - دانشگاه علوم پزشکی لرستان.
صص: شماره۴.
صص: ۶۵-۵۹.
*آئین، ف و دیگران.
(۱۳۸۰).
«بررسی اشکال مختلف سوء رفتار با کودک و برخی عوامل مستعد کننده آن در خانوادههای مراجعه کننده به بیمارستانها و کلینیکهای آموزشی شهرکرد سال ۸ ۱۳۷».
فصلنامه پرستاری و مامایی ایران.
شماره ۱۴.
صص:۵۵-۲۸.
انتهای پیام