زنگنه: بنسلمان بر سر پیروزی ترامپ قمار کرده است/ ملک سلمان نمیخواهد آخر عمر خود مرتکب خطای بزرگ عادیسازی شود
کارشناس ارشد تحولات عربستان معتقد است که محمد بن سلمان حیات و ممات خود را وابسته به انتخابات آمریکا میداند لذا او تلاش میکند دست به هرکاری بزند تا آمریکا حکومت او را بعد از ملک سلمان به رسمیت بشناسد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سیاستهای عربستان در قبال تحولات منطقه چندی است که توجه صاحب نظران و محافل رسانهای را به خود جلب کرده است.
به نظر میرسد که عربستان در قبال تحولات منطقه موضع گیری و دخالت قاطعی از خود نشان نمیدهد و از نظر صاحب نظران، سیاست در «سایه ایستادن و نقش ناظر» را در پیش گرفته است.
درباره دلایل این موضوع و اینکه چرا عربستان چنین رویکردی را در شرایط کنونی پیش گرفته گفتوگویی با «صباح زنگنه» کارشناس ارشد مسائل عربستان انجام دادیم.
در این گفتوگو چرایی عدم واکنش جدی ریاض در قبال تحولات منطقه ، وجود دو دیدگاه سیاسی متضاد در درون خاندان حاکمیتی و چشم انداز سیاست خارجی عربستان مورد بحث و بررسی قرار گرفت که متن آن به شرح ذیل است.
تسنیم: شما میدانید، ریاض درباره عادی سازی روابط امارات و بحرین با تل آویو واکنش جدی از خود نشان نداد و تنها بر طرح صلح عربی که ملک عبدالله شاه سابق عربستان ارائه داده بود، تاکید کرد.
تحلیل شما درباره سیاست کنونی عربستان چیست چرا تحرک جدی در سیاست این کشور در قبال تحولات مهم منطقه و جهان دیده نمیشود؟
صباح زنگنه : اگر به تاریخ روابط عربستان با رژیم صهیونیستی نگاه کنیم، ما شاهد چند مقطع و مرحله خواهیم بود.
عبدالعزیز در ملاقات با رئیس جمهور آمریکا به توافقاتی دست پیدا کرد که هم حکومت عربستان تثبیت شود و هم امتیازات نفت و غیره را به آمریکاییها داد.
او درباره فلسطین موافقت کرد که برای صهیونیستها امکانی فراهم شود و دولتی تشکیل دهند و در فلسطین ساکن باشند.
در آتش زدن مسجد الاقصی توسط صهیونیستها ، ملک فیصل برای ایجاد ممانعت نسبت به رهبری اعتراضات جهان اسلام و جهان عرب به این موضوع، با همکاری شاه ایران و شاه مغرب سازمان کنفرانس اسلامی را تشکیل داد که این اقدام، یک اقدام مستقل و مخلصانه نبود بلکه اقدامی برای غلبه کردن بر عصر ناسیونالیسم گرایی ناصری بود.
هنگامی که کشورهای غربی به مصر و سوریه حمله کردند و کشورهای عربی صدور نفت را به آنها قطع کردند.
این اقدام به کشته شدن فیصل منجر شد و بعد از آن، ما شاهد سراریز شدن سیاستهای عربستان به سمت عادی سازی غیر علنی روابط با رژیم صهیونیستی هستیم.
نه رژیم صهیونیستی به عربستان تعرض میکرد و نه عربستان به اسرائیل بلکه ریاض سعی میکرد پله پله به رژیم صهیونیستی امتیاز بدهد و پس از فوت عبدالناصر رئیس جمهور فقید مصر رهبری جهان عرب را به دست بگیرد.
عربستان به اتکای طرحهای ملک فهد و ملک عبدالله از ظرفیت های معارضان جهان اسلام و عرب و خود فلسطینیها با رژیم صهیونیستی کاست.
این ظرفیتها به تدریج تضعیف شدند تا زمان اواخر ملک عبدالله که رفت و آمدهای مقامات سعودی با رژیم صهیونیستی علنی شد.
مثل ملاقات شاهزاده ترکی بن فیصل مدیر سابق استخبارات عربستان با مقامات اسرائیلی.
این ملاقاتها قبل از ملاقات علنی مقامات امارات و بحرین با مسئولان رژیم صهیونیستی بود.
بحث بر سر این است که همه کشورها روابط در سطوح امنیتی ،همکاریهای اطلاعاتی و حتی همکاریهای اقتصادی غیر علنی با رژیم صهیونیستی داشته اند.
بسیاری از کالاهای تولیدی شهرک نشینان صهیونیست به اسم کالاهای فلسطینی یا اردنی به کشورهای عربی صادر میشدند.
همه می دانستند که این کالاها از کجا وارد میشوند و از چه طریقی ظاهرسازی میشود و مارک و اسم آنها تغییر پیدا میکنند.
تسنیم: عادی سازی امارات با رژیم صهیونیستی آیا اقدامی یکجانبه از سوی امارات بود یا با اطلاع و حتی چراغ سبز ریاض صورت گرفت؟
صباح زنگنه : عادی سازی روابط که اخیرا اتفاق افتاد، درحقیقت، پیشتازی امارات نسبت به عربستان بود.
این عادی سازی بیشتر براساس تصمیم محمد بن زاید ولیعهد امارات و با فشار آمریکا صورت گرفت.
آمریکا به اماراتیها میگفت، شما با تل آویو روابط دارید، حالا این روابط را علنی کنید.
خب، یک طراح ، متفکر و دلال فلسطینی به نام محمد دحلان در کنار آنها بود.
او تشویق میکرد که عادی سازی روابط صورت بگیرد.
محمد دحلان به دنبال کسب ریاست سازمان آزادی بخش فلسطین یا تشکیلات خودگردان فلسطین است و آمریکا هم به دنبال کسب تبلیغاتی که شاید به ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری این کشور کمک کند.
بنابراین، پیشتازی امارات تحت این شرایط صورت گرفت و گرنه هیچ دلیلی و توجیه منطقی وجود ندارد که امنیت امارات توسط رژیم صهیونیستی برقرار شود مگر آمریکا توانست امنیت منطقه را تامین کند که نوکر کوچک او بخواهد این امنیت را تامین بکند.
مگر مفهوم امنیت به این سادگیهاست که با متحد شدن با آمریکا و رژیم صهیونیستی بتواند تامین شود.
به هرحال، بحث امنیت یک بحث دیگری است.
عربستان با این اقدام یعنی عادی سازی روابط امارات و بحرین با تل آویو مخالفت نکرد، شاید هم چندان موافق نبود.
به دلیل زیادی چراکه علنی شدن این روابط یعنی اجازه دادن به رژیم صهیونیستی که با تمام قدرت و قوا از لحاظ جاسوسی و امنیتی در کل منطقه شبه جزیره عربستان حضور یابد.
ریاض از لحاظ امنیتی حضور رژیم صهیونیستی به صورت علنی را رد میکند چرا که آن را برای امنیت عربستان خطرناک میداند لذا مقامات ریاض ملاحظاتی در این زمینه دارند.
از سوی دیگر عربستان ملاحظه میکند، هنگامی که امارات به عادی سازی روابط خود با تل آویو اقدام کرد، اگر ریاض بخواهد به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی اقدام کند، این به معنای پیروی از سیاستهای امارات خواهد بود و این برای ریاض یک شکست سیاسی محسوب میشود و عربستان نمیخواهد چنین شکستی را متحمل شود.
تسنیم: چرا عربستان سعودی در شرایط کنونی به دنبال علنی سازی روابط خود با رژیم اسرائیل نیست؟
صباح زنگنه : عربستان با برقراری روابط با رژیم صهیونیستی موقعیت خادم الحرمین الشریفین بودن را از دست خواهد داد چرا که خادم الحرمین الشریفین بودن حداقلهایی دارد که با آمدن اسرائیلیها به عربستان از بین خواهند رفت.
سرزمین مکه و مدینه زیر پای سازمانهای امنیتی نظامی و اقتصادی صهیونیستها قرار میگیرد و به این ترتیب اعتبار عربستان در جهان اسلام از بین خواهد رفت.
نکته دیگر این است که پادشاهان قبلی عربستان چندین طرح داده بودند و همه آنها را رژیم صهیونیستی نادیده گرفت و با آنها مخالفت کرد.
حالا اگر عربستان بخواهد از همه این طرحها چشم پوشی کند، این بدان معناست که عربستان در ارائه ابتکار عملی شکست خورده و ناگزیر شده تسلیم خواستههای رژیم صهیونیستی بشود و این خواستهها حد پایانی نخواهد داشت، همانطور که کشورهای عربی امتیازاتی را دادند و نتیجه نگرفتند، الان هم اگر بخواهند ارتباط برقرار کنند، هیچ نتیجه ای نخواهند گرفت.
نکته دیگری که مناسب است بدان اشاره شود، اختلاف دیدگاه ملک سلمان شاه سعودی و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان است.
این را نباید کم بدانیم.
محمد بن سلمان مانند یک شخص بدون اصول و مبانی اخلاقی حاضر است، دست به هرکاری بزند تا آمریکا حکومت او را بعد از ملک سلمان به رسمیت بشناسد و آن را تثبت کند لذا حاضر است که در این راه پدر و مادر خود را بفروشد، کشورش را بفروشد و هرکاری که لازم است، انجام دهد تا بر تخت پادشاهی عربستان تکیه بزند و این موقعیت از طرف آمریکا برایش تضمین شود.
از طرف دیگر ملک سلمان این بی آبرویی بزرگ را ( رابطه با تل آویو ) نمیتواند تحمل کند.
یعنی این رسوایی بزرگی خواهد بود که در اواخر عمر خود بخواهد مرتکب همچنین خطای بزرگی بشود.
این اختلاف دیدگاه تا حدی مانع از لاابالیگری بن سلمان شده است وگرنه شاید همه اعتبارات و ملاحظات دیگر را کنار میگذاشت و عادی سازی روابط با تل آویو را اعلام میکرد اما این ملاحظات به طور جدی مانع او شده است.
تسنیم: کدام یک از این دو نگاهی که فرمودید در داخل عربستان برتری دارند؟
زنگنه: دیدگاه ملک سلمان در عربستان برتری دارد.
این برتری در خاندان حاکم و جمع نخبگان سیاسی و امنیتی سعودی دیده میشود.
درحقیقت، نیروهای امنیتی عربستان و ارتش این کشور به خوبی میدانند اگر بخواهند از دیدگاه محمد بن سلمان پیروی کنند، دیگر از امتیاز برخوردار نخواهند بود و آنان به عنوان نیروهای درجه 2 یا 3 و تحت حاکمیت اسرائیلیها خواهند بود.
هر چند که نیروهای امنیتی و ارتشیان عربستان کارهای مزدورانهای از خود نشان دادهاند اما این کار شرم آور را حاضر نخواهند بود، تحمل کنند که زیرنظر نیروهای اسرائیلی قرار بگیرند و دستورات آنان را انجام دهند
تسنیم: شاهدیم که عربستان در برابر تحولات اخیر منطقه موضع گیری جدی و صریحی ندارد لذا این دیدگاه مطرح شده که ریاض سیاست در سایه ایستادن را به این دلیل پیش گرفته است که کشورهایی همچون امارات و بحرین به صورت نیابتی سیاستهای عربستان را در سطح منطقه عملا اجراء کنند.
نظر شما در این زمینه چیست ؟
زنگنه : واقعیت این است که بحرین از خودش اختیاری ندارد.
موافقت یا چراغ سبز عربستان ( به عادی سازی روابط با تل آویو ) را باید تحت آزمودن این وضعیت تلقی کرد.
شما میدانید در بحرین و خود عربستان مخالفت مردمی با عادی سازی روابط با تل آویو شدید است و خواهد بودلذا ریاض به دنبال تست یا آزمایش کردن شرایط در بحرین است که یکی از مقولات امنیتی برای خود عربستان هم خواهد بود .
بنابراین، اقدام بحرین در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را میتوان به عنوان موش آزمایشگاهی تلقی کرد.
تسنیم: برخی از صاحب نظران بر این باورند که عربستان خیلی کارها را به آمریکا واگذار کرده است تا برنامه هایش را در منطقه اجرا کند.
ریاض با «معامله قرن» مخالفتی نکرد و فقط به اجرایی شدن طرح صلح عربی بسنده کرد.
به نظر میرسد ریاض منتظر این است که ترامپ بار دیگر وارد کاخ سفید بشود.
نگاه شما به این موضوع چیست ؟
زنگنه:شرایط فعلی آمریکا وضعیت را پیچیده تر میکند.
ما میدانیم، ترامپ دست به هرکاری زد تا رضایت صهیونیستها به دست بیآورد و از این برگه در انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا استفاده کند.
یکی از دلائلی که فشارهای جدی به کشورهای عربی منطقه وارد میکند، به خاطر خرج انتخاباتی اش است.
نکته دیگر این است که محمد بن سلمان حیات و ممات خود را وابسته یه انتخابات آمریکا میداند.
اگر ترامپ در این انتخابات پیروز شود، ولیعهد عربستان نقس راحتی خواهد کشید و شرایط را برای تکمیل حاکمیت خودش در آینده مناسب خواهد دید اما با ورود جو بایدن به کاخ سفید محمد بن سلمان باید خواب راحت را فراموش کند لذا او تلاش میکند، از شرایط کنونی بیشترین بهره برداری را بکند اما هریک از این خواستهها سقفی دارد که این سقف ایجاب میکند، درحد مقدور نه درحد معقول حرکت بکنند.
بنابراین، موفقیت یا عدم موفقیت ترامپ، آثار خودش را براین مسئله خواهد گذاشت البته مخالفت حتمی مردم عربستان و بحرین با عادی سازی روابط با تل آویو را نباید فراموش کنیم.
تسنیم: به نظر شما آیا عربستان همین سیاست کنونی خود را در قبال تحولات منطقه ادامه خواهد داد یا در آن تغییر ایجاد خواهد کرد؟
چشم انداز سیاست خارجی عربستان را چگونه میبینید؟
زنگنه : شرایط اقتصادی عربستان را باید دید.
اکنون در شرایط اقتصادی بسیار دشواری به سر می برد.
منظورم این است که اگر ما شرایط اقتصادی عربستان را با 10 سال قبل مقایسه کنیم، مشاهد خواهیم کرد، شرایط کنونی این کشور به مراتب خیلی بدتر از گذشته است.
قرار بود عربستان یک رشد اقتصادی بکند.
شغلهای جدید ایجاد کند.
افزایش پس اندازی داشته باشد.
صندوقهای حاکمیتی فربه بشود.
هیچ یک از این برنامهها علامت مثبتی از خود نشان ندادند بلکه شاخصهای اقتصادی عربستان سمت افول را نشان میدهد لذا بعید میدانم ، عربستان با چنین وضعیتی بتواند همین سیاستها را ادامه بدهد.
وضعیت عربستان دریمن بسیار وخیم است و پیروزیهای مردم یمن و همکاری بسیاری از قبایل با انصارالله شرایط را در یمن دارد عوض میکند.
ریاض در یمن به شدت گیر کرده است و تمام راهکارهایی که تاکنون اعلام شده موفقیتی نصیب عربستان نکرده است.
عربستان درمنطقه چندان اعتبار و محبوبیتی ندارد.
فلسطین را دارد به تدریج از دست میدهد.
در لبنان هم با وجود تمام فشارها و اعمال محدودیتهای مالی و اقتصادی که وارد میکند، موفقیتی نصیب ریاض نشده است.
اگر تخریب طرحهای دیگران و وحدت مردم لبنان را یک موفقیت بدانیم، بله عربستان در این زمینه موفق شده است ولی این موفقیت تمام سرمایهگذاری ریاض در لبنان را خواهد بلعید.
انتهای پیام/