خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 14 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نبرد عقل و جهل

ایسنا | استان‌ها | شنبه، 08 شهریور 1399 - 18:37
امام حسین (ع) در غوغای عاشورا، مردمی را که در دام و کام تغّلب و استبداد اموی گرفتار آمده‌اند، صدا زده می‌فرماید: «به خردهایتان برگردید» و این، گویای آن است که مشکل بزرگ مردمی که برای نبرد با آن امام تحریک و تجهیز شده و در کربلا حضور یافته بودند، مشکل بی‌درکی و نابخردی بوده است، نه بی‌دینی.
امام،عقل،عدل،جان،مشكل،قلمروي،آدمي،انسان،علي،اجتماعي،امارت،صا ...

ایسنا/اصفهان امام حسین (ع) در غوغای عاشورا، مردمی را که در دام و کام تغّلب و استبداد اموی گرفتار آمده‌اند، صدا زده می‌فرماید: «به خردهایتان برگردید» و این، گویای آن است که مشکل بزرگ مردمی که برای نبرد با آن امام تحریک و تجهیز شده و در کربلا حضور یافته بودند، مشکل بی‌درکی و نابخردی بوده است، نه بی‌دینی.
«امام حسین (ع) خون دل خویش را در راه خدا نثار و ایثار کرد مگر تا آنکه مردم از امارت نادانی و از اسارت گمراهی نجات‌یافته و جامعه از گرداب و مرداب بی درکی و شخصیت سوختگی رهایی یابند.» (زیارت اربعین) این، داوری و ارزیابیِ امام صادق (ع) در تحلیل و تبیین حماسۀ حسینی است.
ایشان، در بیان دیگری و در قالب زیارت‌نامه نیز خطاب به حسین بن علی (ع) افزوده‌ای دارد که : «و اشهد انک قد امرت بالعدل و القسط و دعوت الیهما» یعنی من گواه و آگاهم که تو مردمان را به داد و برابری فرمان دادی و فراخواندی.
(کامل الزیارات، ص ۱۹۶۱)
بدین روی، امام صادق (ع) در بیانی، قیام و اقدام حسینی را حرکتی بیدارگرانه و در کلام دیگر، نهضتی دادگسترانه تعریف و توصیف می‌کند.
با توجه به نظم و سازمان حاکم بر سخن امام، به طبع باید «بیدارگری» و «دادگستری» نسبت و رابطه‌ای با هم داشته باشند و این نسبت و رابطه در سخنان امام علی (ع) به‌روشنی بیان‌شده است؛ چه آنکه آن حضرت نسبت به عقل و عدل تعریف و توصیف همگون و یکنواختی دارد و در رابطه با هر دو مفهوم می‌فرماید: «وضع الشئ فی موضعه» یعنی هر چیزی در جایگاه و قرارگاه ویژۀ خودش، حرکتی خردمندانه و دادگرایانه است.
(غرر و درر، مادۀ عقل و عدل)
چنین تعریفی و توصیفی نشان می‌دهد که عقل و عدل نسبت دیرینه و نهادینه با هم دارند و از یک تیره و تبار و همزادند چراکه در بنیاد فطرت ریشه دارند.
در نگاهی کلی و اجمالی و با رویکردی روان‌شناسانه شاید بتوان گفت که عقل، نشان عدل و عدل، نشان عقل است.
چنان که در تبیین امام علی (ع) آمده است که: «خرد، در قلمروی جان انسان، بادبانی است که آدمی را به سمت‌وسوی عدالت، هدایت و راهنمایی می‌کند.
»(همان)
بر این پایه، علت اساسی انحراف از عدالت، فقدان عدل خود بنیاد و خود فرمان در قلمروی جان آدمی است و این پندار و انگاره‌ای به‌گزاف نیست.
اگر واقعیت‌های اجتماعی را میدانی برای آزمودن نظریه‌های انسانی بدانیم و با این پیش فهم و رویکردی اخلاقی به تجزیه‌وتحلیل رویدادها و پدیده‌های اجتماعی بپردازیم، راستی و درستی ادعای فوق ثابت خواهد شد؛ چرا انسان‌ها دچار مفاسد اخلاقی و اجتماعی از قبیل رشوه‌خواری، پارتی‌بازی، دلالی و...
می‌شوند و اسیر ناهنجاری‌هایی چون امتیازخواهی، انحصارطلبی و استبداد می‌گردند و در دام و کام آنارشی گری گرفتار می‌آیند و هر کس در سطح خودش در وادی فاشیسم سقوط می‌کند؟
یک مورد خرد را به‌عنوان نمونه فرض و تحلیل کنید؛ مثلاً ترافیک یک شهر را.
تصور کنید برق شهر به‌طور موقت قطع‌شده است و چراغ‌راهنما در چهارراهی ازکارافتاده و ازاین‌رو عامل بیرونی و فیزیکی کنترل و هدایت ترافیک چهارراه فعلاً بی‌تأثیر مانده است...
فکر کنید چه اتفاقی رخ می‌دهد و چه مشکلی ایجاد می‌شود و چرا پس از چند لحظه شاهد این خواهید بود که چهارراه دچار ترافیکی پیچیده و چون کلافی سردرگم شده است که برای یافتن نقطه کور این کلاف و حل مشکل ترافیک ساعت‌ها وقت و انرژی لازم است؟
چرا این‌گونه می‌شود؟
چون در چنین فرضی هر کس دنبال این است که راه را از دیگران بگیرد و برباید و خودش را زودتر عبور دهد و حرکت کند و نجات یابد.
یعنی در تلاش است که گرچه به بهای مشکل‌آفرینی برای دیگران، مشکل خودش را حل کند.
این رویه و رفتار ریشه در آن دارد که عقل خود بنیاد در قلمروی جان آدم‌ها به امارت نرسیده و خودفرمانی و خود سالاری عینیت نیافته است.
وقتی چنین ذهنیتی مبنای کنش اجتماعی انسان قرار گرفت و جماعت، ترکیبی از آحاد آدمیانی این‌گونه و دارای چنین اندیشه‌ای شد، بدیهی است که هیچ‌چیز در جای خودش قرار نمی‌گیرد و نظم و نظام و عدالتی عینیت نمی‌یابد و چنان است که مولا علی (ع) همه ناهنجاری‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی را از امارت هوی و اسارت عقل در قلمروی جان آدمی متأثر دانسته و می‌گوید: «تنها چشمه‌سار جوشش همه نابسامانی‌ها آن لایۀ من طبیعی و غریزی است که در نهاد هدایت قرارگرفته و همگان را در پیروی خود می‌خواهد و بر این اساس دستگاه قانون‌گذاری را هم به خدمت می‌گیرد.» (نهج‌البلاغه، خطبۀ ۵۰)
شرط سامان پذیری جامعه انسانی در یک رویکرد وجودی و اخلاقی به انسان و اجتماع، خود بنیادی عقلی، خودفرمانی و خود سالاری است، چنان که امام علی (ع) در منشور اخلاقی به امام مجتبی (ع) از وی چنین می‌خواهد: «خودت را ترازوی سنجش و ارزیابی مناسبات خود با دیگران قرار ده و آن را شاهین اندازه‌گیری و داوری بدان.» (نهج‌البلاغه، نامۀ ۳۱)
بدین بیان، عدالت، زمانی در جامعه عینیت پیدا می‌کند که در قلمروی جان آدمی عقل امارت یابد و بنیاد شود چراکه عقل، ریشه و عدل، میوه است به‌بیان‌دیگر عقل مایه و عدل پایه حرکت معنی‌دار و هدفمند آدمی است.
به نصّ سخنان امام صادق (ع) و به استناد منابع و مدارک تاریخی ازجمله شعارهای عاشوراییان و به‌ویژه اظهارت شخص ابی‌عبدالله (ع)، قیام و اقدام جاودانۀ آن حضرت حماسه‌ای اصلاحی بوده که با هدف استقرار عدالت و آزادسازی معنوی انسان صورت گرفته است.
بر این پایه و با توجه به ملاحظات پیشین، دست‌یازی به چنین غایتی ممکن و مقدور نگردد مگر به‌شرط بیدارسازی توان عقلانی و آزادسازی گنجینه و انرژی فکری و جاری‌سازی عنصر آگاهی در جان آدمی و چنان است که آن امام در غوغای عاشورا مردمی را که در دام و کام تغلّب و استبداد اموی گرفتار آمده‌اند و مشکل اصلی‌شان نابخردی است صلا زده می‌فرماید: «ارجعوا الی عقولکم...» یعنی به خردهایتان برگردید و عقل را باور کنید و در قلمروی جان خود امیر سازید.
(حماسۀ حسینی، ج ۳ ص ۴۷)
دعوت و فراخواندن امام حسین (ع) افزون بر داوری و ارزیابی امام صادق (ع) گویای آن است که مشکل بزرگ مردمی که برای نبرد با آن امام تحریک و تجهیز شده و در کربلا حضور یافته بودند مشکل بی درکی و نابخردی بوده است نه بی‌دینی و چنان است که اگر گفته شود ارتش ابن سعد در کربلا بر آن بودند تا با گذر از جنازۀ ابی‌عبدالله (ع) خشنودی خدا را به دست آورده و بهشت را کسب کنند، بنا بر گواهی‌های تاریخی سخنی گزاف نخواهد بود.
ازاین‌رو درست است که محرک عاشوراییان در آن حرکت حماسی عشق است اما مقصد و مطلوبشان عدل و عقل است.
بدایت مقصودشان نجات جان انسان از اسارت جهل و غایت منظورشان نجات اجتماع از ستم و ظلم است.
منبع: کتاب «عاشورا گفتمان آزادی، دموکراسی و حقوق بشر» نوشتۀ احمد اسلامی که سال ۱۳۹۴ از سوی انتشارات شهر هنر به چاپ رسیده است.
انتهای پیام