چرا باید کتاب لهوف را خواند؟
گروه استانها- یک کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به اینکه کتاب لهوف از منابع مهمی است که واقعه عاشورا و همچنین زندگی امام حسین (ع) را از بدو تولد تا شهادت شرح میدهد، گفت: اگر کسی این کتاب را مطالعه کند وقایع عاشورا را کاملا متوجه میشود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، أللُّهوف عَلى قَتْلَى الطُّفوف یا ألمَلْهوف عَلی قَتْلَی الطُّفوف مشهور به لُهوف، کتابی در بیان مصائب واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) نوشتۀ سید بن طاووس است.
این کتاب از مقتلنگاریهای مشهور شیعیان به شمار میآیدو نویسنده این کتاب را برای مسافران عتبات و زائران امام حسین(ع) و به صورت مختصر نوشته و به همین سبب، سلسله اسناد روایات را حذف و تنها آخرین راوی یا منبع روایت را ذکر کرده است.
این کتاب با نامهای مختلف آمده و تمام آن به اختلاف نسخهها و خود مؤلف بازمیگردد، زیرا مؤلّف برای کتب خود اسامی گوناگون، یا نامی واحد را با تغییر برگزیده است.
کتاب لهوف دارای عناوین زیر است:
مقدمه: شامل مطالبی در عظمت واقعه عاشورا و مقام امام حسین(ع) و ارزش گریه و عزاداری بر آن حضرت،
مسلک اول: پیرامون مسائل قبل از شروع واقعه عاشورا که از ولادت امام تا وقایع روز عاشورا را شامل میشود.
مسلک دوم: شامل وقایع روز عاشورا تا شهادت امام (ع)
مسلک سوم: وقایع بعد از شهادت امام از فرستادن سرِ شهدا به کوفه شروع شده و اسارت اهل بیت تا بازگشت آنان به مدینه
سید ابن طاووس کیست؟
ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس حلّی ملقب به رضیالدین، از خاندان طاووس بود؛ از این رو به سید ابن طاووس مشهور است.
ابن طاووس پنج شنبه 15 محرم سال 589ق در شهر حلّه عراق متولد شد.
او را ذوالحسبین (کسی که دو نسب شریف دارد) نیز خواندهاند؛ زیرا جد اعلای او داود بن حسن مثنی، نوه پسری امام حسن(ع) و نوه دختری امام سجاد(ع) است و از سادات حسنیحسینی به حساب میآید.
پدرش، موسی بن جعفر، از راویان بزرگ حدیث است که روایات خود را در ورقههایی نوشته بود و بعد از او فرزندش آنها را جمعآوری و با نام فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر منتشرکرد.
مادر او نیز دختر ورام بن ابی فراس، از بزرگان علمای امامیه بود.
همچنین مادر پدرش از نسل شیخ طوسی بوده است و به همین خاطر سید بن طاووس، هنگام اشاره به ابن أبی فراس و نیز شیخ طوسی، آنان را پدربزرگ خود مینامید.
برادرش احمد بن طاووس نیز از علمای دوران بود و پس از وفات سید بن طاووس، نقابت شیعیان را بر عهده گرفت.
ابن طاووس تحصیلات خود را در حله آغاز و پس از چندی از حله به کاظمین هجرت کرد.او سپس با دختر وزیر ناصر بن مهدی ازدواج کرد و آن گونه که خود میگوید به سبب این ازدواج مدتی طولانی در بغداد سکونت گزید.
طبق گزارشی او 15 سال در بغداد اقامت داشته است و پس از آن به حله بازگشت و فرزند او محمدمصطفی در آنجا به دنیا آمد.
چند سال بعد به همراه خانواده خود به شهر نجف و پس از آن به کربلا هجرت کرد و در هر کدام سه سال اقامت گزید.
فرزند او با نام علی در سال 647 در نجف به دنیا آمد و کتاب فرج المهموم را در سال 650 در کربلا به اتمام رساند.
سید بن طاووس در سال 652ق بار دیگر به بغداد بازگشت و در سال 661ق سرپرستی و نقابت علویان را از طرف هولاکو خان مغول به عهده گرفت و تا زمان وفات خود این منصب را بر عهده داشت.
او در روز دوشنبه 5 ذیالقعده 664ق در بغداد درگذشت.
چرا باید کتاب لهوف را خواند؟
حجت الاسلام اکبر رضایی دهقان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در همدان درباره اهمیت مطالعه کتاب لهوف اظهار داشت: اگر کسی میخواهد واقعه عاشورا را با سند و نه بر اساس شنیدهها، بیان کند لازم است این کتاب را بخواند.
وی با اشاره به اینکه کتاب لهوف از منابع مهمی است که واقعه عاشورا و همچنین زندگی امام حسین (ع) را از بدو تولد تا شهادت شرح میدهد، افزود: اگر کسی این کتاب را مطالعه کند وقایع عاشورا را کاملا متوجه میشود به همین دلیل علما مطالعه این کتاب را به محبان اهل بیت(ع)، شیعیان و مسلمانان توصیه میکنند.
این کارشناس مسائل مذهبی با بیان اینکه عظمت عاشورا، مقام امام حسین(ع)، ارزش گریه بر امام حسین (ع)، اسارت اهل بیت(ع)، واقعه عاشورا و نحوه عزاداری امام سجاد(ع) بر پدر بزرگوارشان در این کتاب بیان شده است، گفت: در دو روایت از امام سجاد (ع) و از امام موسی بن جعفر(ع) آمده است برخی از این دو امام معصوم(ع) سوال کردند بهترین عزاداری بر امام حسین(ع) چیست؟
فرمودند: اشک برحسین (ع).
در بخشی از این کتاب آمده است:
راوی گوید: هنگام نماز ظهر که در رسید،امام، زُهیر بن قین و سعیدبن عبداللّه حنفی را فرمان جانبازی داد و خود با جمعی از یاران برجای مانده از نبرد، نماز خوف اقامه کرد.
در این حال، تیری از جانب اهل وَبال به سوی حضرت آمد.
سعیدبن عبداللّه قدم به جانبازی پیش نهاد و آن تیر بلا را بر تن خود پذیرفت.
به همین منوال پای مردانگی استوار کرده و قدم از قدم بر نمیداشت تا خود را هدف آنچه قصد حضرت داشت، سازد.
و سرانجام از بسیاری زخمها، بر روی زمین غلطید و در آن حال میگفت: خدایا!
این جماعت را لعن و چون قوم عاد و ثمود عقوبت کن.
خدایا!
سلام مرا به پیغمبر وَدُودِ خود برسان و آنچه که از درد زخم ها بر من رسیده، ایشان را آگاه ساز که قصد و نیّت من، یاری ذُرّیه رسول خدا بود تا به ثوابهای تو نائل گردم .
این کلمات بگفت و جان به جان آفرین سپرد.
راوی گوید: سپس سوید بن عمرو بن ابی مطاع، خریدار متاع جانبازی گردید و به مانند شیر خشمناک در میان آن روباه صفتان ناپاک، درافتاد و جنگ مردانه نمود و پیه صبوری بر تحمّل صدمات وارده از گروه بیدین، گوی سعادت ربود.
تا آنکه از جهت ضعف و سستی که از زخمهای بی شمار بر بدن آن شجاع نامدار رسیده بود در میان کشته شدگان بر زمین افتاد و به همین منوال بود و قدرت بر هیچ حرکتی نداشت تا زمانی که شنید مردم همیگفتند: حسین مقتول اَشْقیا گشت .
پس با همان حال سستی ازجراهات، با مشقت بسیار، دوباره بر آن گروه نابکار، حمله آورد و قتال نمود تا به درجه شهادت مفتخر گشت .
راوی گوید: یکایک یاران و جان نثاران آن امام مظلومان، در حضورش به سوی مرگ شتابان میدویدند، چون همه یاران و اصحاب امام شربت شهادت نوشیدند و مقتول اَشْقیا گشتند و کسی از اصحاب باقی نماند، مگر اهل بیت و خویشان آن حضرت.
پس فرزند دلبند امام مستمند و نوجوان رشید آن مظلوم وحید که نام نامیاش علی بن الحسین بود، اذن جهاد از پدر بزرگوار خود خواست، حضرت اذنش بداد؛ با اندوه به جوان خود نگریست، سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت و گفت: پروردگارا!
بر این گروه شاهد باش که جوانی به جنگ آنان می رد که شبیهترین مردم است در خلقت ظاهری و اخلاص باطنی و سخنسرایی به پیامبر تو و ما هرگاه مشتاق دیدار رسول تو میشدیم ، بدین جوان نظر میدوختیم.
سپس صیحهای کشید و به آواز بلند فرمود: ای ابن سعد!
خدا رحم تو را قطع کند، چنانکه رحم مرا قطع کردی.
انتهای پیام/742/ی