محمدرضا سنگری: چه کسانی گزارشهای دقیق از عاشورا را ثبت کردهاند؟/ دلایل وهن تاریخ و تحریف در بازگویی عاشورا
گزارشگران لشکر عمرسعد، رویدادهای روز عاشورا و حالات امام حسین علیهالسلام را تا لحظه شهادت ثبت کردهاند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حادثهها در تاریخ هر اندازه از نقطه ولادت خود فاصله میگیرند کمرنگتر میشود و سهمشان در گزارشهای تاریخی به مرور زمان، کم و کمتر میشود.
چراکه رویدادهای دیگری پیش میآید و آنها به فراموشی سپرده میشوند.
به عنوان مثال در تاریخ ادبیات مشاهده میکنیم که به سبب اینکه افراد تازهتری آمدهاند، سهم قبلیها را کمتر میکنند.
اما عجیب آن است که یک حادثه در تاریخ وجود دارد که هرچه از مبدأ خود فاصله میگیرد، درخشانتر و روشنتر میشود، گره خوردگی آن با انسان، جامعه و جهان بیشتر میشود، و آن واقعه عاشورا است.
خبرگزاری تسنیم در گفتگویی که با دکتر محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه و نویسنده کتاب ارزشمند «آینه در کربلا» انجام داده است، ابعاد گوناگونی از واقعه کربلا را بررسی کرده است.
نویسنده کتاب آینه در کربلا در این گفتگو تأکید کرده است که: ما هم در سپاه عمرسعد گزارشگر داشتهایم و هم در سپاه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام.
در سپاه دشمن دو چهره هستند که گزارشهای ریز و دقیقی ارائه دادهاند؛ یکی از آنها حمید (یا خمید) بن مسلم بوده که به عنوان گزارشگر سپاه عمرسعد در روز عاشورا حضور داشته است.
او فعالیتی مانند گزارشگران امروزی داشته که حتی تا کنار قتلگاه امام حسین علیه السلام آمد و کسی به او کاری نداشت تا بتواند به راحتی وقایع را ثبت و ضبط کند.
او به خوبی حالات و لحظات امام حسین علیه السلام را تا آخرین لحظات توصیف کرده است.
شخص دیگری نیز به نام هلال بن نافع به عنوان گزارشگر در سپاه دشمن بوده که او هم اطلاعات مهمی ارائه کرده است.
البته این فرد را نباید با نافع بن هلال که در سپاه امام حسین علیه السلام بوده، اشتباه گرفت.
این شخص نیز حالات امام حسین علیه السلام، به میدان آمدن سپاهیان آن حضرت، رجزها و اطلاعات دیگری را عنوان کرده است.
در مجموعه یاران امام حسین علیه السلام نیز شخصی بوده که امام علیه السلام درست در ظهر روز عاشورا به او فرموده که از کربلا بیرون برو تا شاهد شهادت ما نباشی و تقصیر و گناهی از این جهت بر گردنت نماند.
این فرد، عقبه بن سمعان نام دارد.
او نیز گزارشهای ریز و دقیقی داده که برخی گزارشهای او روشنگرانه است که بسیاری تحریفها را رفع میکند.
وجود گزارشهای دقیق از عاشورا
دلیل اصلی تحریفها در ماجرای عاشورای امام حسین علیه السلام چیست؟
صورت و موضوع مسئله در عاشورا کاملاً مشخص است.
یعنی امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در جنگی که در حدود هشت سال طول کشید، به شهادت رسیدند.
شاید هیچ موضوعی در تاریخ اسلام به اندازه عاشورا ریزبینانه و دقیق و جزئی گزارش نشده باشد.
اطلاعات مستندی که در دست داریم، فرصت مغتنمی برای پژوهشگران است تا در حوزههای گوناگون شعر، داستان، نگارش مقتل، نثر ادبی، تهیه آثار سینمایی و...
به بیان معارف و رویدادهای عاشورا بپردازند.
درواقع ظرفیت بسیار زیاد است، به علاوه آنکه در اثر تحقیقات انجام شده، جزئیترین مسائل در ماجرای قیام حضرت سیدالشهدا علیه السلام برای ما روشن و مشخص است.
وقتی در این حوزه فعالیت میکردم که نتیجه آن تهیه و نگارش کتاب «آیینه داران آفتاب» شد، زندگی اصحاب حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به تفصیل بررسی کردم.
در این کار با بهره گیری و استفاده از ظرفیتهای مهمی، اطلاعاتی را به دست آوردم.
ازجمله در کشور فرانسه، از موسسه ژئوفیزیک پاریس استفاده کردم و برای اینکه تحلیل درستی از واقعه عاشورا داشته باشم، وضعیت شبهای اول تا یازدهم ماه محرم سال 61 هجری را به راحتی دریافت کردم.
امروز با استفاده از این امکانات نو، وضعیت آسمان در شب اول محرم و زمانهای دیگر به دست میآید.
برای در امان از تحریف، منابع صحیح را مطالعه کنیم
اینکه وضعیت شبهای محرم در سال 61 هجری که امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در صحرای کربلا حضور داشتهاند، به چه صورت بوده چه کاربردی در کارهای پژوهشی دارد و تا چه اندازه در تشخیص و شناخت مردم درباره این قیام تاریخی میتواند مفید و مؤثر باشد؟
این کار بخشی از دروغهای ساخته شده توسط افرادی مانند ابن کثیر دمشقی را که در تاریخ دمشق نوشته شده، برای ما روشن میکند.
ازجمله آنکه گزارش غلطی اعلام شده که در محرم سال 61 هجری خسوف اتفاق افتاد، اما در اثر بررسیها و مطالعات به این نتیجه رسیدیم که به هیچ وجه در آن زمان خسوفی روی نداد و این مطالب تنها تحریفاتی است که برای اغفال کردن مردم بیان میشود و اعتبار و سند علمی ندارد.
تعیین دقیق وقایع روز عاشورا
اما به هر حال اطلاعات گوناگون و گاه متناقضی از واقعه عاشورا عنوان شده است.
برای آنکه اطلاعات ما از این واقعه صحیح و دور از دروغ و تحریف باشد، چه باید کنیم؟
برای اینکه به نتیجه درستی از وقایع عاشورا برسیم و تحلیل درستی از این تاریخ پر شور و شعور داشته باشیم، باید از منابع دست اول و پژوهشهای غیر مغرضانه و دلسوزانه استفاده کنیم.
به عنوان مثال من برای آنکه به اطلاعات درستی از این واقعه عظیم برسم، از دفتر مطالعات ژئوفیزیک دانشگاه تهران استفاده کردم که برای ما مشخص شد که اذان صبح روز عاشورا در سال 61 هجری، ساعت 4 و 37 دقیقه بوده و غروب روز عاشورا ساعت 5 و 38 دقیقه بوده است.
همچنین آن روز مطابق با 20 مهرماه در تاریخ شمسی است.
اگر قرار باشد به بررسی حوادث عاشورا بپردازیم، میتوانیم وقایع را در این ظرف زمانی تحلیل و واکاوی کنیم.
به این ترتیب بسیاری از تحریفها و دروغپردازیها مرتفع خواهد شد.
توصیف دقیق گزارشگران عمرسعد از حالات امام حسین علیه السلام تا لحظه شهادت
تا چه اندازه میتوان به گزارشهای عنوان شده در واقعه عاشورا از رویدادها در سپاه امام حسین علیه السلام به خصوص گزارشگرهای لشکر دشمن اعتماد کرد و آنها را محور بررسی قرار داد؟
چون حادثه عاشورا بسیار زیر ذرهبین بوده و هست، باید در این مورد دقت شود.
خوشبختانه ما هم در سپاه عمرسعد گزارشگر داشتهایم و هم در سپاه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام.
در سپاه دشمن دو چهره هستند که گزارشهای ریز و دقیقی ارائه دادهاند؛ یکی از آنها حمید (یا خمید) بن مسلم بوده که به عنوان گزارشگر سپاه عمرسعد در روز عاشورا حضور داشته است.
او فعالیتی مانند گزارشگران امروزی داشته که حتی تا کنار قتلگاه امام حسین علیه السلام آمد و کسی به او کاری نداشت تا بتواند به راحتی وقایع را ثبت و ضبط کند.
او به خوبی حالات و لحظات امام حسین علیه السلام را تا آخرین لحظات توصیف کرده است.
شخص دیگری نیز به نام هلال بن نافع به عنوان گزارشگر در سپاه دشمن بوده که او هم اطلاعات مهمی ارائه کرده است.
البته این فرد را نباید با نافع بن هلال که در سپاه امام حسین علیه السلام بوده، اشتباه گرفت.
این شخص نیز حالات امام حسین علیه السلام، به میدان آمدن سپاهیان آن حضرت، رجزها و اطلاعات دیگری را عنوان کرده است.
در مجموعه یاران امام حسین علیه السلام نیز شخصی بوده که امام علیه السلام درست در ظهر روز عاشورا به او فرموده که از کربلا بیرون برو تا شاهد شهادت ما نباشی و تقصیر و گناهی از این جهت بر گردنت نماند.
این فرد، عقبه بن سمعان نام دارد.
او نیز گزارشهای ریز و دقیقی داده که برخی گزارشهای او روشنگرانه است که بسیاری تحریفها را رفع میکند.
دلایل وهن تاریخ و تحریف در بازگویی عاشورا
چرا با وجود اطلاعات دقیق و صحیحی که از واقعه عاشورا در دست است، همچنان در بعضی از داستانها، فیلمنامهها و اشعار شاهد وهن تاریخ و تحریف عاشورا هستیم؟
فیلم، شعر و داستان الزاماً تاریخ نیستند.
اما کسی که درباره رویدادهای تاریخی به خصوص وقایع عاشورا به نوشتن شعر و داستان یا فیلمنامه اقدام میکند، نمیتواند تاریخ کربلا را مطالعه نکند.
مطالعه دقیق تاریخی باید انجام شود.
به عنوان مثال وقتی قرار است درباره عبیدالله بن حر جعفی داستانی نوشته شود، بافت و ساختار داستان با مطالعه تاریخ زندگی او تغییر میکند.
به خصوص اگر نویسنده و پژوهشگر تاریخ عاشورا به دنبال طرح اندیشه بوده و قصد داشته باشد پیامهای روشنی و آموزهای ارائه دهد، باید خط پررنگی زیر جدیترین مسائل کشیده شود تا خودش را در جایی نشان دهد.
یعنی سمت و سوی داستان و فیلمنامه و شعر به طوری باشد که العاقبه للمتقین کاملاً بارز بوده و در حین فراز و فرودها، مشخص شود که حق کجا و باطل کجاست.
جایگاه تحلیل گری وقایع در کنار بیان رویدادها کجاست؟
به هر حال در واقعه عاشورا هم در صحنههای گوناگونی شاهد تحلیلهای دقیق و سنجیدهای از سوی امام حسین علیه السلام هستیم.
درست است.
تحلیلهای تاریخی که بر اساس اطلاعات دقیق انجام شود، موجب افزایش درک و شعور از قیام بزرگ کربلا میشود.
همان طور که اشاره کردید امام حسین علیه السلام نیز تحلیلهای دقیق و روشنگرانهای داشتهاند.
به عنوان مثال باید به مخاطب اطلاع داده شود که چه اتفاقی افتاد که شخصی مانند بریر در مقابل سپاه امام حسین علیه السلام قرار گرفت یا کسی مانند حر بن یزید ریاحی از لشکر عبیدالله بن زیاد به آن حضرت پیوست و رستگار شد.
چطور شد که شخصیتی مانند عبدالله بن حمیر کلبی به امام حسین علیه السلام پیوست.
کینهتوزی یزید نسبت به مقام امامت و ولایت
اما آیا این کینهتوزی نسبت به مقام امامت و ولایت بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، فرونشست؟
نه.
این کینهتوزی را بعد از شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام هم میتوان دید.
یزید در زمان واقعه عاشورا 33 سال داشت که سر امام حسین علیه السلام در مقابل او قرار گرفت.
یعنی از جنگ بدر که در سال دوم هجری اتفاق افتاد، در حدود 59 سال گذشته بود.
حتی یزید هم 26 سال بعد از جنگ بدر به دنیا آمده بود.
اما وقتی سر امام حسین علیه السلام در مقابل او قرار گرفت، اهانت و جسارت کرده و میگفت: «لیت أشیاخی ببدر شهدوا/ جزع الخزرج من وقع الأسل/ لأهلوا و استهلوا فرحا/ ثم قالوا یا یزید لا تشل» جالب اینکه یزید هم شاعر بوده و شعری این گونه کینه توزانه سرود که ای کاش کشتهشدگان جنگ بدر امروز زنده بودند و جشن گرفته و شادی میکردند و میگفتند ای یزید متشکریم!
یعنی یزید انتقام جنگ بدر که 26 سال قبل از تولدش روی داده بود را گرفت.
کینهها از آن زمان در قلب او جمع شده بود.
جای بحث دارد که چگونه این کینهها را منتقل کرده بودند که چشمها را در برابر فروغ امام حسین علیه السلام بسته و بلکه کور کرده بودند.
همین کینهتوزیها هم میتواند دستمایه شعرها و داستانهایی باشد که شعور مخاطب را ارتقا دهد.
بله.
آنالیز و تحلیل شخصیتهای منفی موجب رسیدن به ریشههای دشمنی آنها شده و زمینه نوشتن شعر و داستان میشود.
همان گونه که دلیل و اساس شخصیتی چهرههای مثبت مانند بصیرت هم در این زمینه اهمیت دارد.
حتی در مورد چهرههای خاکستری هم مشخص است که چرا چنین شدهاند.
اولین کسی که این سؤال را در روزگار ما به درستی مطرح کرد، مرحوم دکتر شهیدی بود که میگوید چه شد وقتی حدود 50 سال از عصر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله گذشته، فرزند آن حضرت را در فاصله نزدیک و 70 کیلومتری کوفه به شهادت میرسانند؟
در حالی که مردم کوفه حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهماالسلام را حدود 20 سال قبل در میان خود دیدهاند.
واکنش جالب سفیر روم در دربار یزید
هرچند که اولین کسی که این سؤال را در تاریخ مطرح کرد، سفیر روم در دربار یزید بود که از یزید پرسید: «این چه کسی است که تو در برابر سرش احساس پیروزی میکنی؟» یزید جواب داد: «فرزند علی و فاطمه است.» پرسید: «فاطمه کیست؟» یزید جواب داد: «دختر پیغمبر اسلام است.»
سفیر روم تعجب کرد و گفت: «من از خانوادهای هستم که با 22 فاصله به حضرت داود علیه السلام میرسم و هنوز مردم من را به دلیل این نسب احترام میکنند.
من مسیحی هستم و مردمی در جزیرهای در عمان معتقدند که روزی حضرت مسیح علیه السلام از آنجا گذشته و جای نعل حیوانی که بر آن سوار بوده، آنجا باقی است.
مردم هر سال به زیارت جای پای حیوان حضرت مسیح علیه السلام میروند.
چطور شما فرزند پیغمبرتان را میکشید و به این کار افتخار و مباهات میکنید؟!»
اطلاعات گمشده را زمینهساز تحریف نکنیم
در کنار تحریفها و دروغپردازیها، اطلاعات گمشدهای هم در مباحث تاریخی وجود دارد که اتفاقاً در تحلیل تاریخ عاشورا و درسآموزی از آن بسیار مؤثر هستند.
شاعران، سخنرانان و کسانی که قصد بیان معارف عاشورا را دارند، برای جبران این مشکل چه کنند؟
اطلاعات گمشده اثر زیادی در ایجاد تحریف وقایع دارد.
آنقدر که حتی گاهی اشتباهات تاریخی و جغرافیایی روی میدهد که کل ماجرا را تحت تأثیر قرار میدهد.
لازم است که مطالعات دقیق صورت بگیرد تا علم سخنران و هر کسی که قصد تحلیل وقایع را دارد، کامل و صحیح باشد.
به عنوان مثال در برخی داستانهای عاشورایی دیده میشود که نویسنده وقایعی را به کوفه نسبت میدهد که در حقیقت در مدینه روی داده است.
این در حالی است که ساختار مردمی و جامعهشناسی مدینه با کوفه بسیار متفاوت بوده است.
پایان پیام/