ظهور «بزرگمردانی کوچک» در دوران تفکر «بچه نباید کار کنه»/ عیدیهایی که تبدیل به گوشت برای نیازمندان شد
در عصر جدیدی که تفکر «بچه نباید کار کنه» در حال شیوع است، سادات نوجوان اصفهانی با تولید روزانه 1000 تا 2500 ماسک و توزیع بستههای معیشتی در قالب کمکهای مؤمنانه، داوطلبانه مسؤولیتپذیری را میآموزند.

در عصر جدیدی که تفکر «بچه نباید کار کنه» در حال شیوع است، سادات نوجوان اصفهانی با تولید روزانه 1000 تا 2500 ماسک و توزیع بستههای معیشتی در قالب کمکهای مؤمنانه، داوطلبانه مسؤولیتپذیری را میآموزند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، در گذشته کودکان با رسیدن به سن شش یا هفت سالگی به عنوان یک عضو خانواده ملزم به مشارکت در فعالیت اقتصادی خانواده میشدند و متناسب با جنسیتشان باید به پدر و مادر در اداره خانواده کمک میکردند، دختران بیشتر در خانه به قالیبافی مشغول میشدند و پسران نیز باید برای کمک به پدر او را همراهی میکردند.
با ورود ماشینآلات و کاهش نقش نیروی انسانی کم کم این مشارکت فرزندان در خانواده کاهش یافت و علاوه بر آن با اهمیت یافتن تحصیل علم بیشتر وقت دانشآموزان در مدرسه سپری میشد و فرصت کمتری برای فعالیت اقتصادی داشتند، اما تا همین چند سال پیش رسم بود که پسران در تعطیلات تابستانی برای یادگیری یک فن یا هنر در بازار شاگردی میکردند تا علاوه بر پر کردن اوقات فراغت مسؤولیتپذیری را یاد بگیرند.
دوران شیوع تفکر «بچه نباید کار کنه»
مدتی است شاهد گسترش این تفکر هستیم که «بچه نباید کار کنه»؛ این دیدگاه حتی در یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی مطرح شد و احسان علیخانی زمانی که متوجه شد نوجوان شرکتکننده در عصر جدید شاگرد گچکار است بر «لزوم فکر کردن به آرزوها به جای کار کردن» تأکید کرد.
البته همانجا هم این تفکر از سوی داوران برنامه اصلاحیهای داشت که کار مناسب و یاد گرفتن فرهنگ کار از کار اجباری و فراتر از توان متفاوت است.
شکی نیست که هیچ کاری نباید جایگزین تحصیل دانشآموزان شود اما سؤال اینجاست در نظام تربیتی که در آن قرار است فرزندان تنها به آرزوهایشان فکر کنند چه زمان مسؤولیتپذیری و دغدغهمندی نسبت به همنوعان آموزش داده خواهد شد؟
یکی از فرصتهای ایجاد حس مسؤولیت نسبت به جامعه در کودکان و نوجوانان مشارکت دادن آنها در فعالیتهای خیرخواهانه است، این شرایط از یک سو حس نوعدوستی در آنان تقویت میکند و از سوی دیگر آنان را برای ورود به عرصه نقشآفرینی اجتماعی آماده خواهد کرد.
کرونا یکی از همین فرصتهای آموزش در بستر مشارکت دادن است و گروههای زیادی از کودکان و نوجوانان در بخش فعالیتهای فرهنگی استفاده میکنند اما در مرکز پرورش استعداد سلاله کودکان و نوجوانان محور اصلی فعالیتهای جهادی هستند.
محمد پودینه مدیر این مرکز در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: مرکز سلاله با محوریت استعدادیابی در میان سادات از سال ۸۹ شروع به فعالیت کرد و تا قبل از سال ۹۵ مخاطب برنامههای مرکز طلاب و خواهران و برادران سادات بودند اما در سال ۹۵ چشمانداز و اهداف مجموعه تغییر کرد و بر آموزش به دانشآموزان سید پسر از کلاس چهارم تا قبل از ورود به دانشگاه متمرکز شدیم.
پودینه ادامه داد: در مرکز پرورش استعداد سلاله دانشآموزان دورههای ورزشی، آموزشی و پرورش استعداد را سپری میکنند اما با ورود کرونا به کشور از اسفند ماه کلاسهای مجازی جایگزین آموزشهای حضوری شد و برنامههای کمک مؤمنانه را در مرکز آغاز کردیم و بر همین اساس بچهها روزانه هزار ماسک را آماده میکنند که این آمار تا ۲۵۰۰ ماسک در روز نیز افزایش یافت، این ماسکها در نهایت برای توزیع در اختیار بسیج قرار میگیرد.
با توجه به ایام محرم و نیاز هیأتها به ماسک برای توزیع میان عزاداران شرکتکننده در مراسمها متربیان مرکز سلاله از دو هفته قبل و صبح تا بعد از ظهر به تولید ماسک مشغول هستند که این فعالیت علاوه بر رفع بخشی از نیاز به ماسک موجب ارتباط بهتر و قویتر آنان با یکدیگر میشود.
پودینه در تشریح فعالیتهای مرکز تأکید کرد: کمکها محدود به ماسک نیست و دانشآموزان در ماه مبارک رمضان حدود ۲ هزار پرس غذا در منطقه زینبیه توزیع کردند، دانشآموزان شعبه قم نیز که زیر نظر ستاد مستقر در اصفهان فعالیت میکنند بستههای معیشتی را برای توزیع میان نیازمندان آماده کردند.
اولین سؤالی که در ذهن ایجاد میشود، احتمال مطرح بودن آورده مالی این فعالیت برای مدیران مجموعه و سوءاستفاده از نیروی انسانی رایگان به اسم فعالیت جهادی است، پودینه با اشاره به این که فعالیت برای مؤسسه سود مالی ندارد، تصریح کرد: بچهها به شکل افتخاری در این برنامه مشارکت میکنند، البته مبلغی به افراد داده میشود اما عامل اصلی علاقه خود بچهها به نقش داشتن در این کار است.
عیدی امسال سیدها تبدیل به گوشت برای نیازمندان شد
با شیوع کرونا به جای مراسمهای مناسبتی سالهای گذشته برنامههایی در راستای کمک مؤمنانه اجرا کردیم، به عنوان مثال در روز عید غدیر از خانواده بچهها که همگی سید بودند و هر ساله عیدی میدادند خواستیم تا در تهیه اقلام ضروری برای نیازمندان مشارکت کنند که از همین طریق هزینه خرید و قربانی سه رأس گوسفند تأمین و گوشت آن در بین نیازمندان تقسیم شد.
در این ایام خانوادهها نگران سلامت فرزندان هستند و معمولاً مانع از حضور آنها در برنامهها میشوند در این مرکز اما خانوادهها مشکلی با حضور فرزندانشان در صورت رعایت پروتکلها ندارند، مدیر مرکز سلاله در این رابطه گفت: همراهی خانوادهها نشاندهنده رضایت والدین از این کار است چرا که به راحتی میتوانند مانع از حضور فرزندشان شوند اما استقبال برای مشارکت در این کار روز به روز بیشتر از قبل میشود.
مادرانی که حاضر میشوند دست فرزندشان بسوزد
پودینه در توصیف نگاه والدین و دانشآموزان به این کار گفت: بچهها احساس غرور میکنند و حس خوبی از پذیرش این نقش اجتماعی دارند، این موضوع در پیامکهای خانوادهها مشهود است، مثلاً یکی والدین دانشآموزان به من پیام داد که تا حالا این قدر فرزندش را شاداب و با نشاط ندیده است.
این در حالی است که در روز ممکن است دست بچهها حین کار با چسب حرارتی بسوزد و در نگاه اول کسی راضی به سوختن دست فرزندش نیست اما بچهها با مشارکت در این کار یاد میگیرند که نباید نسبت به محیط اطراف خودشان و مشکلاتی که میبینند بیتفاوت باشند.
مدیر مرکز سلاله ابراز کرد: امیدواریم این فعالیت در میان سایر مجموعهعا نیز پیگیری شود تا با تهیه راحت ماسک استفاده از آن نیز افزایش یابد و این بیماری زودتر ریشهکن شود تا بتوانیم بدون نیاز به رعایت پروتکل در برنامههای عزاداری برای سیدالشهدا شرکت کنیم.
کودکان عصر جدید به دلیل رفاه نسبی که خانواده برای آنان فراهم میکنند کمتر وارد محیط جامعه میشوند اما نباید فراموش کرد که کودکان امروز همسران، جوانان و مدیران فردای این کشور هستند و اگر امروز آموزشهای لازم برای حضور و نقشآفرینی در اجتماع را فرانگیرند در آینده جامعه با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد.
انتهای پیام/۶۳۱۱۳/ص۲۰/م