نقص و شرم دوران کودکی عامل احساسات منفی در نوجوانی است
یک مشاور نوجوان و خانواده با تحلیل روانشناسی فیلم «در آستانۀ هفده سالگی» به عوامل شکلگیری طرحواره یا تلۀ هیجانی نقص و شرم در نوجوانان اشاره کرد و نداشتن حمایت از طرف خانواده در سنین حساس را عامل انزوای اجتماعی و بیگانگی در نوجوانی دانست.

ایسنا/اصفهان یک مشاور نوجوان و خانواده با تحلیل روانشناسی فیلم «در آستانۀ هفده سالگی» به عوامل شکلگیری طرحواره یا تلۀ هیجانی نقص و شرم در نوجوانان اشاره کرد و نداشتن حمایت از طرف خانواده در سنین حساس را عامل انزوای اجتماعی و بیگانگی در نوجوانی دانست.
مخاطبان برنامه سینماگپ تابستان ۹۹ که به تحلیل فیلمهای حوزه نوجوانان اختصاص یافته بود، این بار پای صحبتهای حمیدرضا محمودینژاد دانشجوی دکتری مشاوره و مشاور نوجوان و خانواده در تحلیل روانشناسی فیلم سینمایی «در آستانه هفده سالگی» (The Edge Of Seventeen) نشستند.
این کمدی-درام آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی "کلی فرمون کریگ" از آنجا آغاز میشود که نادین فرانکلین دختر نوجوان ۱۷ ساله نزد معلم تاریخ خود میرود و میگوید قصد دارد خودش را بکشد و داستان فیلم فلشبکی به اتفاقات کودکی تا نوجوانی و بهخصوص تأثیر از دست دادن پدرش در زندگی اوست و بحرانهای دوران بلوغ و نوجوانی را به تصویر میکشد.
حمیدرضا محمودینژاد، در تحلیل این فیلم با بیان اینکه یک نوجوان ۱۷ ساله در سنی قرار دارد که انگار نه کودک است و نه بزرگسال، اظهار کرد: اگر بافت تربیتی بد عمل کرده باشد، ۱۷ تا ۱۸ سالگی فرصت جبران آن است چون طرحوارهها یا تلههای ناسازگار تا ۱۸ سالگی میتواند اصلاح شود و از آن به بعد، شخصیت فرد شکل میگیرد و اگر کسی نتواند این کار را انجام دهد نمیتواند مسیر درستی برای زندگی خود ترسیم کند.
وی با بیان اینکه نوجوانان ۱۷ ساله از نظر احساسی روی لبه پرتگاه قرار دارند، افزود: نوجوانان در این سن تمام موارد منفی را به سمت خود جذب میکنند و به شدت درونریزی میکنند.
همچنین اهداف بلندپروازانه پیدا کرده و خودمحور میشوند و ممکن است رفتارهای پرخطر انجام دهند.
به گزارش ایسنا، این مشاور نوجوان و خانواده ۱۵ تا ۱۸ سالگی را نقطه عطف رشدی و مرحله جدایی تدارکاتی دانست و ادامه داد: افراد در ۱۰ تا ۱۲ سالگی کمکم از خانواده فاصله میگیرند و در ۱۵ تا ۱۷ سالگی برای این کار تدارک هم میبینند و اگر خانواده با نوجوان تعامل خوبی داشته باشد، نوجوان در مرحله سوم دوباره به روابط اجتماعی برمیگردد و میتواند مناسبات اجتماعی خود را پیدا کند.
وی با بیان اینکه همه ما در نوجوانی به دنبال یافتن الگو هستیم، گفت: اگر این الگو برای نوجوان فراهم نشود یا بحران هویت رخ میدهد و یا او دچار سردرگمی نقش میشود و نمیتواند خود را پیدا کند و با همه تعارض پیدا میکند و به فردی تبدیل میشود که خشم و اضطراب دارد که کمکم به افسردگی، بیماری جسمی و دشمنی تبدیل میشود که در شخصیت اصلی فیلم میبینیم.
محمودینژاد افزود: در هرم سلسلهمراتب نیازهای «مزلو» نیازهای انسان در پنج سطح جسمانی، امنیت، عشق و وابستگی، احترام و ارزش و خودشکوفایی دستهبندی شده است.
تمام انسانها میل ذاتی به خودشکوفایی دارند اما برای اینکه بتوانند بهترین خود باشند باید ابتدا به سطح پایین هرم دستیابی پیدا کنند.
در فیلم میبینیم که نادین به دلیل اینکه برخی نیازهای او برآورده نشده است در پیدا کردن دوست و تعاملات اجتماعی خود مشکل دارد اما در انتهای فیلم به مرحله خودشکوفایی میرسد و درگیر رشد شخصی است و قضاوتهای دیگران برای او مهم نیست.
وی با اشاره به شخصیت معلم در فیلم و مشاورههایی که دختر نوجوان از او میگیرد، تصریح کرد: یک معلم نیز میتواند مانند یک پدر، مادر یا مشاور برای نوجوان منبع امنیت خوب باشد.
این منبع امنیت باید باثبات، قابل دسترس و پاسخدهنده باشد که این ویژگیها را در معلم میبینیم.
این مشاور نوجوان و خانواده با بیان اینکه والد خردمند باید بزرگتر، قویتر، خردمندتر و مهربان باشد، اظهار کرد: دختر فیلم این ویژگیها را در مادر و برادر خود نمیبیند اما معلم او این ویژگیها را دارد و نوع تعامل او با نادین، نوجوان را مدام به حالت تأمل درباره دوران کودکی و نوجوانی خود میبرد.
محمودینژاد به شکلگیری طرحواره یا تله هیجانی نقص و شرم در این دختر اشاره کرد که در نهایت به انزوای اجتماعی و بیگانگی او میانجامد.
نادین مدام تحقیر میشود و کسی را ندارد که با او درباره هیجانات، خشم، غم و احساسات منفیاش صحبت کند.
وی افزود: نوجوان فیلم در ۱۳ سالگی آنقدر دچار خطای شناختی میشود که بقیه را خوب میبیند و فکر میکند خودش تمام نقصها را دارد و معلم اوست که ویژگیهای خوبش را به او یادآوری میکند.
این مشاور نوجوان و خانواده افزود: اگر فرد دوران کودکی خوشایندی داشته و طرحواره نقص و شرم را نداشته باشد در نوجوانی دچار احساسات منفی کمتری درباره خود میشود و حداقل با والدین خود درباره این احساسات منفی صحبت میکند.
این مشاور نوجوان و خانواده ادامه داد: نوجوانان در خانوادههایی که ایزوله هستند و با دیگران رابطه برقرار نمیکنند از گروههای اجتماعی دوری میکنند و دچار انزوای اجتماعی میشوند یا جذب گروههای نامناسب خواهند شد.
در فیلم هم میبینیم که نادین همیشه تنها است و وقتی هم با فردی آشنا میشود به سراغ کسی رفته که او را تحقیر کرده است.
محمودینژاد تأکید کرد مادری که خود طرحوارۀ نقص و شرم دارد و احساس خودارزشمندی ندارد به احتمال زیاد فرزندان او نیز این مشکل را پیدا میکنند که در فیلم مشهود است.
این مشاور نوجوان و خانواده تأکید کرد که اگر بتوانیم در مرحله جدایی و انزواگزینی با نوجوانان بیشتر تعامل کنیم ورود مجدد او به مناسبات اجتماعی زودتر و بهتر اتفاق میافتد.
وی با بیان اینکه معجون احترام، امنیت و عشق در زندگی نوجوانان معجزه میکند، گفت: اگر نوجوانان در زندگی از طرف والدین احترام، امنیت و عشق دریافت کنند، حتی اگر مانند نادین معلم دلسوزی هم سر راهشان قرار نگیرد میتوانند با عبور از لبه ۱۷ تا ۱۸ سالگی به مرحله خودشکوفایی برسند و زندگیشان رشدمحور شود.
به گزارش ایسنا، سلسله نشستهای مجازی تحلیل روانشناسی فیلمهای سینمایی با عنوان «سینماگپ» به همت دفتر تخصصی سینما وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان و با همکاری گروه هنری ماه مدیا هر هفته در حال برگزاری است.
انتهای پیام